این روزها که بحث بررسی سابقه آقایان در یک سال پیش، همین روزها مد شده و همه داریم حال میکنیم از این همه ثبات نظر در میان متوهمان اعظم، اصلا بعید نبود که ماجرای پذیرش تبادل سوخت هستهای برای رآکتور تهران در ترکیه با مخالفت این عزیزان روبرو شود. به هرحال مهم این است که اینها باید با احمدینژاد مخالفت کنند؛ فرقی نمیکند که موضع احمدینژاد مخالف آنهاست یا موفق. برای همین است که کسانی که تا دیروز خودشان را برای پذیرش تبدیل سوخت ... میدادند، امروز فریاد "وا استقلالا" و "وا عزتا" سر میدهند.
البته این رویه، عادت همیشگی متوهمین است. یادم نمیرود آن زمانی که صادق زیباکلام اعلام کرد طرح هدفمند کرد یارانهها بسیار عالی است ولی اگر توسط احمدینژاد اجرا شود، مفت نمیارزد! (+)
ماجرای شرکت کردن در ختم یک آدم زنده هم که مایهی تفریح همگان است و نیازی نیست این مطلب بیان شود که در دولت احمدینژاد، آدم زنده را هم مرده معرف میکنیم تا چشمش در بیاد. مهم این است که مخالف باشیم؛ درست و غلطش هم به خودمان مربوط است. (+)
.
.
.
ما خیلی وقت است که دیگر به سادهلوحی این متوهمین عادت کردهایم. این مطلب هم برای پاسخگویی به این سخنان نبود؛ فقط خواستم ابراز دلسوزی کرده باشم برای کسانی که مرجعشان آن شیخ سادهلوح بود و رهبرشان این مهندس متوهم.