-
نكته های جالبی از زندگی گلشیفته فراهانی
گلشیفته فراهانی اولین بازیگر زن ایرانی است كه با وجود زندگی در ایران، توانسته در سینمای هالیوود بازی كند. فیلم "یك مشت دروغ" ساخته ریدلی اسكات آخرین فیلمی است كه او در آن به ایفای نقش پرداخته است. فیلمی كه هم برای او شهرت به ارمغان آورد و هم دردسرساز شد. بازی در این فیلم در سختگیرترین دوران وزارت ارشاد تاریخ جمهوری اسلامی، او را با بازجویی، اخطار و ممنوع الخروجی مواجه كرد. چندی پس از خروج از ایران او گفت كه به دلیل بازی در این فیلم از سوی وزارت ارشاد و اطلاعات بازجویی و بازخواست شده است.
همچنین قرار شد پرونده ای در دادگاه برای او باز شده تا به اتهامش مبنی بر بازی در سینمای آمریكا بدون اخذ مجوز از وزارت ارشاد رسیدگی كند. هرچند وی قصد نداشت به ایران بازگردد اما عده ای از سینماگران رایزنی هایی را برای بازگرداندن دختر كوچك سینمای ایران انجام دادند. در نتیجه این اقدامات بود كه چندی پیش شمقدری مشاور هنری رییس جمهور از بدون اشكال بودن بازگشت گلشیفته به ایران خبر داد و هفته پیش از سوی مدیر برنامه های فراهانی اعلام شد كه با آغاز اكران نوروزی "فیلم درباره الی" او به ایران باز خواهد گشت.
گلشیفته فراهانی كیست؟
رهاورد (گلشیفته) فراهانی 19 تیر 1362 در تهران و در خانواده ای هنرمند متولد شد. وی یك خواهر (شقایق فراهانی، لیسانس نقاشی، بازیگر) یك برادر (آذرخش، لیسانس موسیقی، كاریكاتوریست) دارد. خانواده فراهانی یك فرزند خوانده معروف نیز دارد. اردشیر رستمی كاریكاتوریست، تصویرساز، مجسمه ساز، معمار، طراح لباس، شاعر و بازیگر است. او چندی پیش در سریال شهریار، در نقش شاعر شهیر آذری بازی كرد. پدرش بهزاد فراهانی متولد 1323، اصلیت فراهانی (اراك) دارد و از جمله بازیگران مطرح تئاتر و سینمای كشور پیش و پس از انقلاب است كه عمری را در رادیو گذرانده و مادرش فهیمه رحیم نیا متولد 1326 تهران و فارغ التحصیل رشته هنرهای تجسمی از دانشگاه. D.E.A علوم انسانی استراسبورگ فرانسه است. وی فعالیت هنری خود را از سال 1347 در گروه هنر ملی و فعالیت سینمایی خود را از سال 1349 به عنوان بازیگر در فیلم "#####" آغاز كرد.
وضعیت خانوادگی
آن زمان كه گلشیفته به دنیا آمد، خانواده فراهانی دیری از بازگشت شان به ایران نگذشته بود. بهزاد فراهانی سال 53 به دلیل مشكلاتی كه برای ادامه كار در ایران می دید و به دلیل نگاه سیاسی اش به فرانسه مهاجرت كرد و پس از انقلاب به ایران بازگشت، اما فضا برای هنرمند سیاسی چپ هنوز باز نشده بود. خانواده در شرایط بد مالی به سر می بردند و پدر خانواده با كارهای گوناگون از جمله مسافركشی یا مترجمی سعی داشت تا چرخ زندگی خانواده را بچرخاند. اسم گلشیفته در شناسنامه "رهاورد" ثبت شده، این بدان دلیل است كه نام گلشیفته از سوی ثبت احوال در آن زمان مناسب تشخیص داده نشده بود. در خانه و میان دوستان گلی صدایش می كنند، اما وی با نام گلشیفته در ایران شناخته شد. كودكی اش در یوسف آباد گذشت، پنج ساله بود كه آموزش موسیقی و پیانو را آغاز كرد.
از علاقه به موسیقی تا ایفای نقش در درخت گلابی
كودكی بسیار پرتحرك و شیطان بود، اما به موسیقی علاقه ای خاص داشت. در سال 68 كه پدرش دوباره توانست وارد عرصه سینما- تئاتر شود، او نیز در كنار پدر به ایفای نقش در چند تئاتر عروسكی پرداخت. او در 12 سالگی به هنرستان موسیقی رفت. برای اولین بار در 14 سالگی برای بازی در نقش "میم" در فیلم درخت گلابی ساخته داریوش مهرجویی به بازی گرفته شد. سال قبل از آن خواهر بزرگتر وی شقایق در فیلم "لیلا" ساخته دیگر داریوش مهرجویی بازی كرده بود. نقش موثر در بازی گرفتن از این دو جوان را محمدرضا شریفی نیا برعهده داشت، او به عنوان دستیار كارگردان، بازیگران را به مهرجویی معرفی می كرد.
گلشیفته به خاطر بازی در همان فیلم یعنی درخت گلابی توانست جایزه بهترین بازیگر نقش زن در بخش بین الملل شانزدهمین جشنواره فیلم فجر (سال 76) را از آن خود كند. جایزه ای كه سرنوشت وی را به كلی تحت تاثیر قرار داد. آنچنان كه خود گفته به عنوان دستمزد تنها یك ضبط صوت به وی هدیه داده شد. او سپس به موسیقی پرداخت، هرچند كه در سال 79 در فیلم هفت پرده به كارگردانی فرزاد موتمن نقشی را ایفا كرد. پس از اخذ دیپلم، بورس ورود به كنسرواتوار وین را اخذ كرد و آنچنان كه خود می گوید در حالی كه بلیت وین در دستانش بود، تصمیم گرفت كه مابقی عمرش را صرف سینما كند. در این میان به تحصیل موسیقی ادامه داد و چندی بعد وارد دانشگاه جامع علمی كاربردی شد و در رشته موسیقی فارغ التحصیل شد. گلشفیته فراهانی به زبان های انگلیسی و فرانسه آشناست.
ازدواج با امین محمد مهدوی
وی در سال 82 در جریان فیلم بابا عزیز با همسر آینده اش آشنا شد. امین محمد مهدوی كه جزو عوامل این فیلم محسوب می شد به عنوان مترجم در كنار دیگر عوامل حضور داشت. جرقه این آشنایی در فیلم " باباعزیز" می خورد، چندی بعد و در همان سال 82 با یكدیگر ازدواج كردند. امین محمد مهدوی متولد 15 آذر 1350، مترجم زبان های انگلیسی، فرانسه است و به زبان های عربی و اسپانیولی هم تسلط دارد.
پدر و مادر درباره ی گلشیفته چه می گویند
فهیمه رحیم نیا درباره تربیت فرزندان خود می گوید: "من بچههایم را آزاد بزرگ كردم؛ بچههایی خلاق. اما به درد زندگی محدود نمی خورند." وی درباره تصمیم گلشیفته مبنی بر بازیگری می گوید: "اولش ناراحت بودم، چون خودم تجربه بدی از بازیگری داشتم؛ دوست نداشتم او اذیت شود، اما شقایق، گلی را به سمت بازیگری سوق داد. بازیگری آنقدر جذاب است كه وقتی وارد شوی، ماندگارش میشوی." وی اضافه می كند: "برای من مهم نبود كه معدل كل ۱۸شود یا ۲۰؛ مهم این بود كه چیزی یاد بگیرند. آنها را به تئاتر، سینما، نمایشگاه های نقاشی، موزهها، پاركها و طبیعت میبردیم، كاری كه مادرها امروز كمتر برای بچهها یشان انجام می دهند."
بهزاد فراهانی نیز درباره گلشیفته و دیگر فرزندش می گوید: "در سال هایی كه فرصت كار نداشتیم، شب ها با آذرخش و گلی می رفتیم در كوچه پس كوچههای یوسفآباد قدم میزدیم. سعی میكردم علاقه به ادبیات و هنر را در وجود آنها بكارم. بچههای من هر كدام در شرایط متفاوت اجتماعی بزرگ شدند. گلی به نسبت، شرایط آرامی را تجربه كرد.
آذرخش در جنگ بزرگ شد. شقایق هم زندگی پیچیده ای داشت. گلی شخصیتش به گونه ای است كه مرتب به آدم ابراز علاقه میكند. در شدیدترین گرفتاریها باز به ما زنگ میزند، پیغام میگذارد، به دیدنمان می آید و نسبت به ما احساس مسئولیت میكند. گاهی گلی یادداشتهایی برایم می گذارد كه تنم می لرزد. یادم است یك بار ۴۰ تا قلب روی كاغذ كشیده بود و نوشته بود "بابا دوستت دارم". او درباره موفقیت های گلشیفته می گوید: "من از موفقیت گلی همان قدر خوشحال می شوم كه از موفقیت هر بازیگر دیگری هم خوشحال میشوم. موفقیت گلی برای من همان قدر دوست داشتنی است كه موفقیت باران كوثری یا ترانه علیدوستی."
كارنامه كاری با آغازی پر فروغ
درخت گلابی-1376 به كارگردانی داریوش مهرجویی؛ گلشیفته فراهانی كه در این فیلم نقش دختر عمه بازیگر اصلی در فلش بك (خاطرات جوانی بازیگر) برعهده دارد. او آنچنان در این نقش قدرتمند ظاهر شد كه آینده اش را تغییر داد. ماجرای فیلم این گونه است كه؛ محمود نویسنده ای است كه برای نوشتن باقیمانده ی كتاب جدید خود، به باغ پدری در دماوند پناه آورده است. اما در باغ درخت گلابی قدیمی كه برای محمود سرشار از خاطره است میوه نداده و باغبانان از او می خواهند كه در مراسمی آیینی برای ترساندن درخت و به بار نشستن دوباره ی آن شركت كند و محمود می پذیرد و در این بین او به مرور خاطرات نوجوانی خود می پردازد، زمانی كه شیفته ی دختر عمه اش بوده و به او ابراز عشق می كند و برایش اشعار عاشقانه می گوید و با او ساعت ها در باغ به اجرای نمایشنامه های مختلف می پردازد، اما روزی دختر برای خداحافظی می آید چون قصد دارد نزد پدرش كه خارج از كشور است برود و محمود از او می خواهد كه صبر كند و دختر می پذیرد، اما سال ها بعد كه محمود وارد جریانات سیاسی می شود نامه های دختر را پاسخ نمی دهد و رفتنش را به تاریخی بعد موكول می كند تا اینكه بر اثر فعالیت های سیاسی به زندان می افتد و آن جا با دیدن یكی از اقوام دختر خبر فوت او را دریافت می كند.
شروع دوباره با هفت پرده
فیلم هفت پرده به كارگردانی فرزاد موتمن1379 كار دیگر گلشیفته است. داستان فیلم این گونه است كه چهار جوان برای حل مشكل مالی خود گرد هم آمده و با هم مشورت می كنند. آن ها پس از توافق با هم تصمیم به تلاش مجدد برای تهیه پول می گیرند. اما پس از ناكامی و ناامیدی مجدداً گرد هم آمده و تصمیم به سرقت می گیرند. آن ها با فراهم آوردن مقدمات و تهیه اسلحه به فروشگاهی حمله كرده و پس از سرقت متواری می شوند. سرانجام توسط پلیس محاصره شده و كشته می شوند. گلشیفته كه در نقش فرشته بازی می كند، یكی از این چهار جوان است.
زمانه؛ فیلمی ضعیف
فیلم زمانه به كارگردانی حمیدرضا صلاحمند-1380 فیلمی ضعیف از كار درمی آید. ماجرای فیلم از اینجا آغاز می شود كه ازدواج سعید و زمانه (گلشیفته فراهانی) كه در همسایگی هم زندگی می كنند، به رغم قول و قرارهای قبلی، با مخالفت خانواده دختر و به خصوص پدر او روبرو می شود كه به دلیل جانبازی سعید به این ازدواج راضی نیست. زمانه كه از سخت گیری های خانواده اش به تنگ آمده، به سعید پیشنهاد فرار و بعد ازدواج می دهد ولی سعید قبول نمی كند. خانواده زمانه برای این كار به این ارتباط پایان دهند، زمانه را روانه خانه خاله اش می كنند. اختلاف میان سعید و پدر زمانه بالا می گیرد و به خانه پدر زمانه می رود و دختر و پسر كوچك خانواده را گروگان می گیرد و پدر زمانه را تهدید می كند كه تا وقتی زمانه به خانه بازنگردد، بچه ها را نگه خواهد داشت. به زودی خانه به محاصره نیروی انتظامی درمی آید و سرانجام پدر زمانه به اشتباهاتش پی برده، از زمانه می خواهد به خانه برگردد.
بازی در فیلمفارسی
فیلم دوفرشته به كارگرانی محمد حقیقت-1381. ماجرا این گونه است كه پدری بعد از كشتن پسرش به امامزاده ای می رود و تمامی شب را به راز و نیاز با او می گذراند. در پاریس، پدری تز دكترای خود را درباره ی فرشتگان، جنس آنها و حضورشان در ادبیات قدیم ایران و غرب می نویسد. در بیابانی، نوجوانی كه از خانه گریخته با فرشته ای آشنا می شود و دنیایش دگرگون می شود. گلشیفته در این فیلم به نقش آذر ظاهر می شود.
وی در همین سال در فیلم جای دیگر به كارگردانی مهدی كرم پور به ایفای نقش پرداخت؛ جمعی از چند زن و مرد جوان در خانه ای ویلایی در یك جزیره در حال احضار ارواح هستند. معلوم می شود آن ها در انتظار مهاجرت مخفیانه از جزیره به كشوری دیگرند. رها (گلشیفته فراهانی) نیز دختری است كه مسافرت گروه را دچار مخاطره كرده، چون باردار است ولی معلوم نیست كه با بودن این بچه و نبودن پدرش چه اتفاقی در انتظار اوست، در عین حال كه او بر خلاف آدم های دیگر گروه كه می گویند بچه را باید از بین برد، می خواهد بچه اش متولد شود. بحث بر سر ماندن بچه رها یا از بین بردنش بالا می گیرد و حالا كه میان دامون و رها ارتباط روحی پیدا شده، دامون ابراز علاقه می كند تا از رها و كودك او نگه داری كند. یك فیلمفارسی تمام عیار كه به خوبی و خوشی پایان می پذیرد.
سه فیلم؛ یكی از دیگری بهتر
گلشیفته در سال 82 در سه فیلم به ایفای نقش پرداخت. باباعزیز-1382 به كارگردانی محمدناصر خمیر یكی از آنهاست. ماجرای فیلم اینگونه است كه پیرمرد درویش عارفی به نام "بابا عزیز" در بیابان به سوی گردهمایی درویشان كه هر 6 سال یك بار برگزار می شود، در حركت است. او كه نابینا است و پیاده طی طریق می كند، نوه خود را كه دختربچه ای 7 ساله به نام "ایشتار" است به همراه دارد تا راهنمایش باشد. بابا عزیز و ایشتار به رغم تمامی مشكلات راه خود ادامه می دهند و در این مسیر، با افراد و حوادث مختلفی رو به رو می شوند كه با این گردهمایی در ارتباطند؛ یكی از این شخصیت ها نور(گلشیفته فراهانی) دختر جوانی است كه به دنبال پدر شاعرش در پی راهیابی به گردهمایی درویشان است. این فیلم رسما اكران نشد.
گلشیفته در همین سال در دو فیلم دیگر؛ " اشك سرما" به كارگردانی عزیزاله حمید نژاد و " بوتیك" به كارگردانی حمید نعمت الله ایفای نقش می كند. اشك سرما روایت جنگ و درگیری هایی است كه در كردستان شروع شده، بخش وسیعی از منطقه مین گذاری شده و هر روزه عده ای سرباز كشته می شوند. كاوه كیانی كه در خنثی كردن مین ها تخصص دارد برای مأموریت عازم منطقه می شود. از همان روز اول فرمانده تأكید دارد كه بین سربازان و مردم معمولی مراوده ای نباید وجود داشته باشد، كیانی چند بار در مأموریتهایش روناك، دختر چوپانی (گلشیفته فراهانی) را می بیند. این دیدار هر روزه به تدریج به آشنایی تبدیل می شود. این رابطه كم كم به عشق می گراید و سرانجام هر دو در انفجار مین كشته می شوند.
آنچنان كه خود گفته، وی برای بازی در این فیلم یك ماه با گله و گوسفند ها در كوه ها زیسته و با مردم آن منطقه زندگی كرد و روزهایی كه كاری نداشت گله را برای چرا می برد. فیلم " بوتیك" نیز قصه دختر فقیری است كه از خانه فرار كرده و به تهران آمده است. داستان به رابطه آتی (گلشیفته فراهانی) دختری كم سن و سال و حرمان كشیده با پسری جوان می پردازد. پسر در این ماجرا سعی دارد با كمك به این دختر سودایی به ته مانده طبع بلند و مخدوش خود پاسخ دهد. بی هیچ تمنایی و بی هیچ نیت تملكی و بی هیچ بهره ای. گلشیفته فراهانی به خاطر بازی در این دو فیلم به عنوان بهترین بازیگر جشنواره بیست و دوم فیلم فجر برای بازیهای خیره كننده اش در دو فیلم بوتیك واشك سرما از نگاه منتقدان انتخاب می شود. همچنین برنده تندیس زرین هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم اشك سرما می شود.
گلشیفته و ماهی ها عاشق می شوند
ماهی ها عاشق می شوند-1383. به كارگردانی علی رفیعی. داستان فیلم این گونه است كه؛ مردی به نام عزیز برای تملك و فروش مایملك پدری خود به كشور بار می گردد. اما با آتیه دختری كه قبل از سفر به او علاقه داشته روبرو می شود. آتیه به همراه دخترش توكا (گلشیفته فراهانی) و دو زن دیگر، رستورانی را اداره می كنند. در این میان اتفاقاتی رخ می دهد كه غیرقابل پیش بینی است.
بازی در كنار كارگردان صاحب سبك
به نام پدر- 1384 به كارگردانی ابراهیم حاتمی كیا. فیلم درباره رابطه پدری بسیجی و دختر جوان اوست كه مین های باقیمانده از دوران جنگ باعث مجروح شدنش شده است. حبیبه (گلشیفته فراهانی) اسیر یكی از مین ها شده و پایش را از دست می دهد و پدر در نزاع با درون، خود را گناهكار می داند.
سال پركار
گلشیفته فراهانی در این سال در 6 فیلم بازی می كند كه سه مورد از آنها در زمره بهترین كارهای او قرار دارند. گیس بریده- 1385 به كارگردانی جمشید حیدری روایت داستان دختر جوانی به نام مریم (گلشیفته فراهانی) است كه علیه انتظارات نامعقول پدر خود عصیان می كند و این سرآغاز كشمكشی است كه بقیه اعضای خانواده را نیز درگیر ماجراهایی می كند.
نیوه مانگ-1385 به كارگردانی بهمن قبادی درباره "مامو"، نوازنده پیر و سرشناس كردستان، همراه فرزندانش سفری را برای اجرای كنسرت در عراق پس از صدام آغاز میكند. در این سفر، كاكو مرد میان سالی كه خود را ارادتمند مامو میداند، به عنوان راننده او را همراهی میكند. مامو فرزندانش را كه در نواحی مختلف زندگی می كنند جمع می كند. گلشیفته در این فیلم در نقش نیوه مانگ یكی از فرزندان این پیر ظاهر می شود.
میم مثل مادر-1385 به كارگردانی رسول ملاقلی پور داستانی درباره كودك بیماری است. پزشكان دلیل وضعیت سعید فرزند سپیده (گلشیفته فراهانی) را ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی در زمان جنگ توسط سپیده می دانند. سهیل (پدر سعید) اصرار دارد تا فرزند را به یك آسایشگاه تحویل دهند اما سپیده مخالفت می كند. گلشیفته در این فیلم در سه نقش بازی كرد.
همه چیز در مورد گلشیفته فراهانی
متولد نوزذهم تیر ماه 1362 تهران،فرزند بهزاد فراهانی و فهیمه رحیمی نیا و خواهر شقایق فراهانی.فارغ التحصیل موسیقی دانشگاه علمی-کاربردی و خوش اقبال ترین بازیگر نوجوان دهه هفتاد.
اغاز فعالیت هنری از سال 76 با فیلم (درخت گلابی)به گارگردانی داریوش مهرجویی.خواهرش محمد رضا شریفی نیا را می شناخت و انها هم به دنبال یک دختر نوجوان بودند و او از این طریق به سینما راه پیدا کرد.
نقشی که در درخت گلابی ایفا کرد،چنان قدرتمندانه و ماندگار بود که گلشیفته جز بازی خوب راه دیگری نداشت.
متاهل است و عاشق بازیگری و به امید کارگردانی در این عرصه فعالیت می کند.برای بازی در فیلم (درخت گلابی)در 14 سالگی یک ضبط صوت هدیه گرفت.می گوید:بدون بازیگری می میرم)
قبل از شروع کار در سینما،در چند تئاتر و کار عروسکی در کنار پدرش فعالیت کرد.بازیگری او را از موسیقی دور کرد.برای بازی ذر فیلم(اشک سرما) به کارگردانی عزیزالله حمید نژادیک ماه با گله و گوسفند ها در کوها بود و با مردم ان منطقه زندگی کرد و روزهایی که کار نداشت گله را برای چرا می برد و در میان گله بزی را دوست داشت که به او بز نر می گفت.
هترین بازیگر چشنواره بیست و دوم فیلم فجر برای بازیهای خیره کننده اش در دو فیلم(بوتیک)و(اشک سرما) به انتخاب منتقدان.برنده تندیس زرین هشتمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم(اشک سرما).برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن در بخش مسابقه بین المللی شانزدهمین چشنواره فیلم فجربه خاطر بازی در فیلم(درخت گلابی).بازی در فیلم بوتیک در کارنامه اش یک نقطه عطف است و خودش علاقه زیادی به بازی اش در این فیلم دارد.سال 81 در فیلم زمانه بازی کرد،فیلمی ضعیف و سطحی که خود گلشیفته هم ان را ندید.بازی اش در فیلم(میم مثل مادر)یک بار دیگر بر توانایی های او صحه گذاشت.زنده یاد ملاقلی پور گفته بود گلشیفته برای بازی در فیلم(میم مثل مادر)انتخاب اول و اخر بود.چهار ماه و 20 روز درگیر بازی در فیلم(اشک سرما)بود.می گ.ید:قبل از اینکه بروم کردستان عاشق فرهنگشان بودم ولی وقتی رفتم انجا مجنون شدم،وقتی مردم انجا را دیدم و با انها زندگی کردم دیگر نمی خواستم از انجا برگردم.شهرت او در میان علاقه مندان سینما بیشتراز انکه به ستاره بودنش ربط داشته باشد به خاطر توانایی هایش است.در شدید ترین و سخت ترین رایط تماسش را با پدرش و مادرش قطع نمی کند و مرتب به انها ابراز علاقه می کند.نسبت به خانواده اش احساس مسوولیت عجیبی دارد.پدرش بهزاد فراهانی می گوید:گلشیفته گاهی یادداشت هایی برایم می گذارد که تنم می لرزد.یک بار چهل تا قلب روی کاغذ کشیده بود و نوشته بود بابا دوستت دارم.
بسیار ساده و صمیمی است و زلال و مهربان.هر کارگردانی می تواند با اطمینان سخت ترین نقشها را به او بسپارد.نمی خواست در فیلم (میم مثل مادر)بازی کند و ترسیده بود و بهانه اورد که نمی خواهم ابروهایم را نازک کنم،اما ملاقلی پور اصرار فراوان داشت که گلشیفته باید این نقش را بازی کند.خاله دلسوز و خوبی برای خواهر زاده اش است.می گوید:سخت ترین کار در بازیگری کار کردن در مقابل افراد نود سال به بالا و ده سال به پایین است و البته نابازیگران.
شخصیت برونگرا و شلوغی دارد.مهربانی را خالصانه به اطرافیانش نثار می کند.لحظه ای که بازی می کند دیگر به هیچ چیز فکر نمی کند.می گوید:برای بازی در فیلم (میم مثل مادر)از نظر روحی خیلی ارضاء شدم.اولین موی سفیدم هم سر همین فیلم در امد.بازیگر محبوبش جانی دپ است.معتقد است او نابغه بازیگری است.از بازی نیکول کیدمن هم خوشش می اید.نام اصلی اش رهاورد است.با الگو برداری مخالف است و معتقد است هر ادمی تا وقتی به درون خودش مراجعه کند شاخص تر است هر کس باید راه خودش را برود.می گوید:بی تعارف می گویم در خانواده ما من از همه کم استعداد ترم ولی شرایط برای من بهتر بوداست.صداقت او در هر شرایطی ستودنی است.چون سالهای سال موسیقی کار کرده،ریتم را خیلی خوب می شناسد.می گوید لذتی که در سینما بردم هیچ وقت در موسیقی نصیبم نشد.در تولید یک فیلم متوسط با همسرش امین اشنا شد. ارزو دارد با رخشان بنی اعتماد کار کند.دورترن نقش خودش را در اشک سرما و نزدیک ترین نقش به خودش را در درخت گلابی ایفا کرد.رضا کیانیان و بازیهایش را خیلی دوست دارد.برای بازی در فیلم به نام پدر پرویز پرستویی با او تماس گرفت و از او دعوت کرد.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن