-
بخشیدن لزومابه معنای برقراری رابطه ای صلح آمیز نیست
همیشه فکرمی کردم بخشش یعنی :اغماض وچشم پوشی از خطاواشتباهات دیگران و ظلمی که در حقم انجام دادند...من نباید خودرا به خاطراشتباهات دیگران عذاب دهم زیرا کینه و نفرت اگرچه برای بعضی از ماوسیله تجمل است وگاهی لذتی مشکوک به همراه دارد...اما در عمل جزاینکه ماراعذاب دهد سودی ندارد اگردارد لطفادر قسمت نظرات به من بگویید؟؟؟من برای رهایی از این عذاب تصمیم گرفتم آنهایی که به نوعی به من بدکردند و به من لطمه زدندوروح وروان مراآزردند راببخشم –این کارراهم کردم!!باتمام وجودم آنهارا بخشیدم اما حقیقت این بود که وقتی آنهارامجددامی دیدم این رنجشهادوباره درمن زنده می شدوگاهی احساس حماقت هم می کردم فکرمی کردم احمقم که آنهارابخشیده ام چراکه آنها به من بدکرده اند!!!نمی دانستم چگونه بایدبااین مسئله برخوردمی کردم!چندروزقبل بایکی از دوستان صحبتی در باره همین مسئله داشتم که این دوستم به نگاهی دیگراشاره کردکه وقتی ازآن استفاده کردم بسیارموثرواقع شد!این دوستم می گفت: بخشش به معنی اغماض و چشم پوشی نیست بخشش به معنی نادیده گرفتن صدمات و ظلم هایی که به تو کردند نیست –در بخشش ما بایدخودرااز نقش انسانی قربانی که به ما ظلم شده در بیاوریم و نقش یک قهرمان را بازی کنیم و قهرمانانه آنهایی را که به مابدکرده اندببخشیم –توجه کردم دیدم نکته همینجاست من قبلا سعی می کردم که دیگرانی که به نوعی به من بدکرده اند(چه واقعی و چه خیالی)ببخشم اما نگاهم همان نگاه قبلی بود من هنوز خودرادر نقش یک انسان قربانی می دیدم به همین دلیل وقتی آنهارامی دیدم یادم می آمد که از طرف آنها قربانی شده وموردظلم واقع شدم وبه همین دلیل رنجشم دوباره زنده می شدو احساس حماقت می کردم که چرا کسی را که به تو ظلم کرده و صدمه زده می بخشی؟؟؟؟اما وقتی اکنون خودراازآن نقش بیرون آوردم یعنی نوع نگاهم را عوض کردم ونقش قهرمان رابازی می کنم وقتی کسانی را که بخشیده ام می بینم ممکن است که صدماتی که آنها به من زده اند بخاطرم بیاید اما باخودم می گویم اشکالی ندارد تو قوی تر وبالاتری تو قهرمانانه از اشتباه آنها چشم پوشی کن آنها ضعیف ترندو این نوع نگاه اثرگذاری ای به مراتب زیاد دارد-ولی بسیارمهم است که قبل از بخشیدن بدانیم که چه لزومی دارد که ببخشیم اگرنه تغییر نگاه هم توفیری نخواهدداشت بسیار مهم است بدانیم که ما برای خودمان می بخشیم نه برای دیگران لازمست از خودبپرسیم که از نبخشیدن دیگران چه سودی می بریم واز بخشیدن چه سودی می بریم سپس اقدام به بخشش کنیم من می دانم که ازنبخشیدن دیگران نه تنها سودی نمی برم بلکه در صددراهی برای انتقام گرفتن از آنها هستم وممکن است دست به بدگویی بیش از اندازه-سم پاشی در باره آنها-جرو بحث-دعوا ومشاجره و...بپردازم که در همه این موارد که اقداماتی در جهت آرام کردن خودم هستند بیش از آن که آرام شوم والتیام بگیرم از ارزش و شرافت خود می کاهم در واقع درتمام مواردی که من از دیگران رنجش کینه و نفرت دارم اختیار خودرا نیز به آنها سپرده ام زیرا آنها تصمیم گر فته اند که احساس بدی داشته باشم ودقیقا من هم دارم ووقتی شروع به بدگویی و ناسزا گفتن وجرو بحث و...درباره ویا در مواجهه باآنها می کنم آتها می فهمند که من احساس بدی دارم که دست به چنین اقداماتی می زنم یعنی می فهمند که اختیارمارادردست گرفته و پیروز شده اند بنابراین خوشحال می شوندمن می دانم که نباید اختیار خودرا به دست هیچ نادانی بسپارم و تنها در صورتیکه آنهاراببخشم و کینه نفرت و رنجشی به دل نگیرم آنها متعجب زده خشمگین می شوند که چرا نمی توانند اختیار مرا در دست بگیرند و مرا کنترل کنند و در من تولید احساس بد کنند.رجوع کنیدبهروانشناسی روزمره
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن