جرم:
عملی برخلاف شرع که قانون برای آن کیفرتعیین کرده و شخص ، با آگاهی و اراده خود مبادرت به انجام آن نموده.
اصل قانونی بودن جرم و مجازات:
هیچ حکم و اجرای مجازاتی انجام نمی شود مگر به موجب قانون.
رویه قضایی:
مجموع آراء و احکامی که دادگاهها درموضوع خاص صادر می کنند.
حرز:
درقانون به آن اشاره نشده اما درعرف به محل نگهداری مال گفته می شود.برای مثال: سارق به تنهایی یا با کمک دیگری هتک حرز کرده باشد...
تعزیرات:
مجازاتی که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و بسته به نظر قاضی می باشد.
عرف:
عادات و رسومی که درمیان مردم به عنوان قاعده الزام آور بتدریج معمول شده.
اَثَم :
به عمل غیرمشروعی گفته می شود که از روی قصد و آگاهی انجام گرفته باشد.
ذِنب:
به هرعمل غیرمشروع گفته می شود. چه از روی قصد انجام گرفته و خواه بدون قصد و برگناهان کبیره دلالت دارد.
سیئه:
برگناهان صغیره دلالت دارد.
جناح(گناه):
مترادف با اثم است و دراحکام و دستورات مربوط به ازدواج و طلاق بکار رفته است.
مجنی علیه:
قربانی- کسی که برخلاف قانون تعرضی علیه حقوق و آزادیهای او صورت گرفته باشد.
تفسیرمُضیّق:
پایبندی قاضی به مفاهیم نزدیک به الفاظ قانون و خودداری از توسعه تفسیر.
عطف بما سبق نشدن قانون کیفری:
قاضی نمی تواند حکم قانون لاحق(جدید- بعدی) را شامل موارد اعمال سابق کند و افعالی را که قبل ازتصویب قانون جدید جرم نبوده به استناد آن مجازات نماید.
به عبارتی: هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده جرم محسوب نمی گردد.
قانون جرم زدا:
به قانون جدیدی گفته می شود که با لغو مجازات مندرج درقانون سابق، حکم مبنی برجرم بودن عمل را از اثربیندازد.
اسباب اباحه:
عوامل موجهه – ویژگیهایی که عملی را درشرایط معمولی جرم محسوب می شود را جرم محسوب نمی کند. مانند: دفاع مشروع- جنون- امر آمرقانونی- کودکی.
اضطرار:
حالتی است که انسان خود را درتنگنایی بیابد و برای رهایی از آن دست به عملی بزند.
دفاع مشروع:
توانایی بردفع تجاوز قریب الوقوع و ناحقی که نفس، عرض(آبرو)، ناموس، مال و آزادی جسم خود یا دیگری را به خطر انداخته است و رهایی از آن جز با ارتکاب جرم ممکن نیست.
مهدور الدم:
کسی که از لحاظ قانون و شرع خونش هدر است .
جرم شبه عمد:
شخصی از انجام عمل خود منظور خاصی را دارد ولی نتیجه ای که از این عمل عاید او می شود، از خواسته او فراترمی رود.مثلاً شخصی جهت تأدیب کسی ضرباتی به او وارد می کند ولی این ضربات منتهی به فوت مجنی علیه می شود.
تقصیر یا خطای کیفری:
جرایمی که اصطلاحاً غیرعمدی نامیده می شوند. مانند: بی احتیاطی- بی مبالاتی- عدم مهارت- عدم رعایت نظامات دولتی که فاعل درتحصیل نتیجه آن بهیچ وجه عامد نیست.
نظامات دولتی:
مقصود از نظامات، هرنوع مقررات کلی اعم از قانون و تصویبنامه یا آیین نامه یا دستور کار، الزامی است و عدم نظامات دولتی تخلف از نظم به شمار می رود.
خطای خلافی(جرایم رفتاری):
نقض مقررات قانونی.
خطای کیفری:
عملی که ناشی از بی احتیاطی یا بی مبالاتی یا عدم مهارت و یا عدم رعایت نظام دولتی.(ازجمله جرایم غیرعمد به شمار می رود).
جرایم سیاسی:
جرایم ضد امنیت داخلی و خارجی کشور مانند: تشکیل دسته یا جمعیت ، باهدف برهم زدن امنیت کشور.جاسوسی به نحوی که به امنیت ملی صدمه وارد کند. همکاری با دول خارجی متخاصم جمهوری اسلامی ایران و... همچنین سلب آزادی افراد ملت و یا محروم کردن آنان ازحقوق مقرر درقانون اساسی از طرف هریک از مقامات و مأمورین دولتی.