تاریخچه قاچاق زنان


از ابتداى دهه 1990 میلادى، به ویژه پس از فروپاشى اتحاد جماهیرشوروى و بلوك شرق، مسأله قاچاق زنان در سطح جهانى ابعادگسترده اى یافت، به طورى كه امروزه تمام كشورهاى اروپایى،آمریكایى و ژاپن، در امر واردات زن به صورت كالا و كارگر جنسى فعالیت دارند. در آلمان ده هزار زن اهل كشورهاى چك، لهستان وبلغارستان، برخلاف میل خود در كلوپ ها و میخانه ها كار مىكنند. درآسیاى جنوب شرقى دست كم یك میلیون نفر كودك زیر پانزده سال ازراه فحشاء ارتزاق مى كنند. براساس برآوردهاى كمیسیون اروپا، سالانه500 هزار زن و كودك به اروپاى غربى قاچاق مى شوند. متأسفانه درسالهاى اخیر اخبار ناگوارى از قاچاق دختران ایرانى به كشور پاكستانو كشورهاى حاشیه خلیج فارس گزارش مى شود. به طورنمونه، روزنامه مشرق چاپ بلوچستان پاكستان نوشت: در هر ماه 45 دختر كم سن ایرانى، به پاكستان قاچاق مى شوند كه از آنها براى فساد اخلاقى استفاده مى شود. آنان در كراچى به فروش مى رسند. در قاچاق این دختران، گروه بزرگى دست دارند كه پس از اغفال دختران ایرانى،آن ها را به فروش مى رسانند. اكنون خرید و فروش دختران ایرانى در كراچى به اوج خود رسیده است. در كشورهاى حاشیه خلیج فارس، هنگامى كه خانوادهاى به دنبال زن پیشخدمتى مىگردد یامردى، زن صیغه اى و غیر عرب مى خواهد، به آدم هایى كه دربرآوردن این نیازها شناخته شده اند، رجوع مى كند. آنها ابتدامبلغى را به عنوان پیش پرداخت مطالبه مىكنند و بعد از یك هفته،آنچه را سفارششده، تحویل مى دهند. در حال حاضر اگر قاچاق انسان رونق بیشترى از مواد مخدر و اسلحه نداشته باشد، كم رونق تر از آن نیست.

ادبیات موضوع

مفهوم قاچاق زنان پدیدهاى بسیار گسترده و جهانى است. اكنون این نوع قاچاق شامل مبادله افراد جهت كار در كارگاههاى سخت، كارخانگى یا كشاورزى، ازدواج هاى اجبارى یا فریب انگیز به صورت پستى و سفارشى و خرید و فروش زنان براى روسپى خانه ها و كلوپهاى رقص برهنه مى باشد. مجمع عمومى سازمان ملل متحد در سال 1994قاچاق زنان را چنین تعریف مىكند: انتقال غیرقانونى و مخفیانه اشخاص در عرض مرزهاى ملى، عمدتاً از سوى كشورهاى درحال توسعه و كشورهاى داراى اقتصاد در حال گذار، با هدف نهایى واداشتن زنان و دختران به وضعیت هاى بهره كشانه و ستمگرانه ازلحاظ جنسى و اقتصادى، به منظور سود بكارگیرندگان، قاچاقچیان و سندیكاهاى جنایتكار و نیز دیگر فعالیتهاى مرتبط با قاچاق،نظیر كار خانگى و اجبارى، ازدواج دروغین، استخدام مخفیانه وفرزند خواندگى دروغین. سازمان غیر حكومتى ائتلاف جهانى علیه قاچاق زنان نیز این پدیده را چنین تعریف مى كند: همه اعمال متضمن بكارگیرى و یا حمل و نقل یك زن در درون و در عرض مرزهاى ملى براى كار یا خدمات به وسیله خشونت یا تهدیدخشونت، سوءاستفاده از اقتدار یا موقعیت مسلط، اسارت، مفهوم قاچاق زنان، وام، فریب یا دیگر اشكال تحمیل.

در ماده سوم پروتكل پیشگیرى، سركوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان وكودكان، مصوب سال 2000 ذكر شده است: قاچاق،شامل استخدام، انتقال، حمل و نقل، پناه دادن یا دریافت اشخاص به وسیله تهدید یا بكارگیرى زور یا دیگر اشكال تحمیل، آدم ربایى،تقلب، فریب، سوءاستفاده از قدرت یا موقعیت، آسیب پذیرى یادادن یا دریافت پرداخت ها یا منافع، جهت كسب رضایت فردى كه بر شخص دیگرى كنترل دارد، به منظور بهره كشى جنسى، كار یاخدمات اجبارى، بردگى یا رویه هاى مشابه بردگى و بیگارى یابرداشتن اندام هاى بدن است. در این تعریف استدلال شده است كه قاچاق نباید بر حسب تحمیل یا فقدان رضایت به ویژه در چارچوب صنعت سكس تعریف شود، زیرا كار جنسى ذاتاً بهره كشانه است.بنابراین، رضایت یا كنترل زن بر وضعیت خودش هیچ اهمیتى ندارد.

قاچاقچى زنان، به كسى اطلاق مىشود كه از طریق اعمال زور،باجخواهى، فریبكارى یا از طرق دیگر به بهره بردارى جنسى یا سایرانواع استثمار زنان و دختران، همانند كار اجبارى، برداشتن اندام و...اقدام مى كند.
تاریخچه: قاچاق زنان و خرید و فروش آنان براى فحشا،در دوران باستان نیز رواج داشت و بخشى از خرید و فروش بردگان محسوب مىگردید، به این صورت كه كنیزانى براى این منظور خریدارى مى شدند. قرآن هم در آیه 33 سوره مباركه نور افراد را از این عمل نهى كرده كه این امر، دال بر شیوع این عمل در آن زمان است. در زمان نزدیكتر به عصر كنونى، یعنى قبل از جنگ جهانى دوم، تجارت انسانها با عنوان(خرید و فروش زنان سفیدپوست) شناخته شده بودكه در آن، زنان سفیدپوست اروپایى به ویژه زنان فرانسوى به وسیله قوادان، به روسپى خانه هاى آمریكاى جنوبى هدایت مى شدند.

سابقه قاچاق زنان در ایران

در كشور ایران، نخستین گزارش قاچاق زنان، در سال 1340 ارائه شده است. در آن سال مأموران مرزى ایران، مرد عربى كه قصد خروج ازایران را داشت، در نقطه اى ممنوعه دستگیر كردند. به همراه این مرد،یازده زن و دختر جوان ایرانى بودند كه بعد از تحقیق معلوم شد وى این افراد را از نقاط مختلف كشور جمع آورى نموده و قصد داشته است تا باخروج از ایران، آنها را در برخى كشورهاى عربى بفروشد. همچنین گزارشهاى دیگرى از فروش دختران توسط پدر خانواده در سالهاى1343 توسط منصور راستین به ثبت رسیده است.

این معضل بر اثر برخى عوامل تاكنون ادامه داشته و متأسفانه درسالهاى اخیر گسترش یافته است، به طورنمونه، یك شبكه گسترده قاچاق زنان ودختران توسط تعدادى از زنان قواد، دختران و زنان جوانى را كه خانواده آنها مشكل مالى داشتند، شناسایى مى كردند و بعد ازفریب آنها با گذرنامه و روادید، در طول سه هفته آنها را بطورقانونى به دوبى مى فرستادند تا در آنجا براى مقاصد شوم، از آن دختران استفاده شود. همچنین 20 زن و مرد بلوچ كه با شكار دختران جوان،آنان را با نقشه ماهرانه اى به خانه هاى فساد پاكستان قاچاق مى كردند،در ردیابى هاى فوق تخصصى پلیس خراسان دستگیر شدند. یك دخترفرارى، از قاچاق دختران جوان به كشورهاى عربى پرده برداشت.

وضعیت قاچاقچیان ایرانى: این گروه از افراد، معمولا شامل یكى از سهدسته زیر هستند:

- زنان قواد، بدنام و فاسدى كه تلاش دارند تا با فریب دختران و زنانجوان، آنان را به دام انداخته، یا با شكار دختران فرارى و سرگردان،آنها را به دلالان سایر كشورها بفروشند.

- جوانان اوباش و شرور كه در قالب باندهاى زیرزمینى، به ربودن دختران (عموماً دختران سرگردان و زنان خیابانى) اقدام مى كنند.

- پیرمردهاى متمولى كه نقش واسطه را ایفا مى كنند و دختران و زنان رابراى سوءاستفاده به كشورهاى قطر، كویت، دبى و... قاچاق مى كنند.

- البته لازم به یادآورى است كه بیشتر اوقات این سه دسته (زنان قواد،جوانان شیاد و پیرمردهاى تاجر) در این كار با یكدیگر همكارى مى كنند. ب طور مثال یك زوج تبهكار به همین ترتیب، در مدت 9 سال توانسته بودند 150 دختر و زن جوان را از كشور خارج كرده و به فروش برسانند.

تجزیه و تحلیل آمارى و مستندات و دلائل موضوع :

وضعیت قربانیان قاچاق: وضعیت زنان قربانى قاچاق، بر حسب متغیرهایى نظیر سن، طبقه اقتصادى - اجتماعى، سطح تحصیلات ووضعیت خانوادگى به اختصار در زیر بررسى مى شود:

سن

این افراد عموماً در سنین 14 تا 25 سال مىباشند. این كوچكى سن،نشان دهنده میزان آسیبپذیرى دختران در برابر سوءاستفادههاى جنسى است و اهمیت برخورد سریع و وسیع با این پدیده را یادآورمىشود.

طبقه اقتصادى - اجتماعى: در اكثر موارد كشمكشهاى درون خانواده،اعتیاد والدین، طلاق، مسكن نامناسب، مناطق پرجمعیت و حاشیه شهرهاى بزرگ موجب مى شود تا تعدادى از دختران، محیط نامساعد خانه را ترك كرده و به درون جامعه بیایند. اما دسته اى از آنها به خاطرفقر اقتصادى خانواده، به این امر ننگین تن مى دهند، گاهى نیز پدرخانواده، مجبور به فروش دختران خود مى شود؛ البته مواردى از فراردختران خانواده هاى مرفه نیز گزارش شده است. بنا بر تحقیقات نیروى انتظامى 80 درصد دختران فرارى در سنین بالا، متعلق به خانواده هاى مرفه و متوسط رو به بالا هستند.

سطح تحصیلات

از آنجا كه اغلب قربانیان، از اقشار بسیار فقیر یا دختران فرارى مىباشند، از نظر تحصیلى در سطح راهنمایى و دبیرستان و در رده سنى15 تا 17 سال هستند.

كارشناسان معتقدند دخترانى كه طعمه این باندها مىشوند، غالباًافرادى هستند كه تحصیلات كمى دارند، با مشكلات مالى گریبانگیرهستند و از فقر فرهنگى و ضعف اعتقادات رنج مى برند، اما گزارشات اخیر نشان مى دهد كه بعضى از دختران داراى تحصیلات عالى نیز به این مسیر كشانده شدهاند كه حائز اهمیت است. البته این وضع منحصربه كشور ایران نیست و در سایر كشورهاى جهان سوم نیز مشابه این پدیده مشاهده مىشود، چنانچه سخنگوى مؤسسه بین المللى حمایت از حقوق كودكان بیان مى كند كه در سال 1995 اكثر دخترانى كه از كشورآلبانى قاچاق شدند، تحصیل كرده بودند، ولى امروزه تعداد دختران تحصیل كرده اى كه براى اشتغال به فحشاء قاچاق مىشوند، كاهش یافته است.

وضعیت خانواده

این قربانیان یا از خانوادههاى فقیر و كم بضاعت و یا از خانواده هاى طلاق مىباشند. به اعتقاد سخنگوى مؤسسه بین المللى حمایت ازحقوق كودكان، امروزه فرزندان زوج هاى مطلقه بیشتر در معرض خطرگرفتارى در دام قاچاقچیان قرار دارند.

چگونگى قاچاق زنان: براى قاچاق زنان و دختران ایرانى در سالهاى اخیر راههاى متفاوتى بكار گرفته شده است. زنان و دختران ایرانى باشگردهاى گوناگون فریب مى خورند و در دام قاچاقچیان گرفتارمىشوند. انواع موضوعات فریبكارانه به قرار ذیل است: 1- وعده دستیابى به شغل پردرآمد و مناسب در كشورهاى خارجى: زنان وكودكان، در قبال خوش خیالى هاى دروغین و دستیابى به فرصتهاى شغلى در دیگر كشورها، بسیار آسیب پذیر مى باشند. بسیارى از زنان ودختران با وعده داشتن شغل در كشورهاى غربى، اغوا شده و به فسادكشیده مى شوند. آنان به فراسوى مرزها قاچاق مى شوند و مانند احشام خرید و فروش شده و به كارهاى غیراخلاقى وادار مى گردند. این زنان وقتى به خود مى آیند كه مى بینند در كشورى غریب، آهى در بساط ندارندو حتى به قاچاقچیان بدهكار هستند، ولى آن زمان دیگر كار از كارگذشته است و تنها راه پیش روى آنان، خودفروشى است.

یكى دیگر از اعمال این دلالان، ایستادن در كنار سفارتخانه ها و یا ادارات كاریابى و دادن پیشنهاد كار پردرآمد به كسانى است كه به دلیل فقدان اطلاعات لازم و احتیاج به یافتن شغل، سریعاً جذب چنین افرادى مى شوند.

قاچاقچیان انسان، زنان و دختران جویاى كار را با وعده شغل مناسب وپردرآمد، فریب مىدهند و آنان را مانند بردگان و اسیران قرون گذشته،در انبار كشتىها پنهان مىكنند و با وضع رقتبارى به كشورهاى دیگرمىفرستند. اما بسیارى از این مهاجران غیرقانونى، به چنگ باندهاىبینالمللى فحشاء مىافتند و به مراكز فساد منتقل مىشوند.

قول ازدواج

یكى از طرق فریب دختران جوان، دادن قول ازدواج به آنها مىباشد.قاچاقچیان از این طریق، اعتماد آنها را به خود جلب كرده و نیات پلیدخود را اجرا مىكنند. به گزارش زیر توجه كنید:

سخنگوى مؤسسه بینالمللى حمایت از حقوق كودكان معتقد است كه امروزه، دختران به زور به این كار وادار نمىشوند، بلكه آن ها فریب مى خورند و این موضوعى است كه كار تشخیص قاچاق دخترانى را كهمورد سوءاستفاده جنسى واقع مىشوند را با مشكل مواجه كرده است،زیرا قاچاقچیان، در آغاز به این دختران قول ازدواج مى دهند و پس ازنامزدى، آنان را به ایتالیا مىبرند و از آن به بعد است كه در شبكه گسترده قاچاق دختران، مورد سوءاستفاده جنسى قرار مىگیرند.

فرزندخواندگى

قاچاقچیان، گاهى براى جلب اعتماد قربانى )خصوصاً دخترانى كه ازخانه فرار كرده یا به هر علت بدون سرپرست مىباشند( به آنها وعدهمىدهند كه آنان را به فرزندخواندگى خواهند پذیرفت، اما پس از مدتىكه مقصود پلید خود را عملى كردند، چهره واقعى خود را نشان مىدهند.بهطور نمونه: »یكى از اعضاى باند عنكبوت سیاه، به نام مونا كه 16سال دارد در بازجویى گفته است: من پس از فرار از خانهام درتبریز، به تهران آمدم و در یك آرایشگاه زنانه مشغول به كار شدم وشبها هم در همانجا مىخوابیدم. یك روز در آرایشگاه با یك زنجوان آشنا شدم، او توانست با چربزبانى مرا فریب دهد و من همبه او اعتماد كردم و همه داستان زندگىام را براى او بازگو كردم. اومرا با خود به خانهاش برد و گفت: همیشه دوست داشته است كهیك دختر مثل من داشته باشد، به همین خاطر یك شناسنامه جعلىبراى من تهیه كرد و مرا دخترخوانده خود كرد. اوایل براى منلباسهاى رنگارنگ و طلا مىخرید، ولى پس از مدتى رفتارشعوض شد و مرا مجبور كرد كه روزها برایش تریاك جابجا كنم وشبها در خانه فسادش كار كنم«.

وعده نگهدارى و حمایت از دختران فرارى

ایادى و اعضاى باندهاى قاچاق، در اماكن عمومى مثل پاركها پرسهمىزنند و با شناسایى دخترانى كه از منازل خود فرار كردهاند، آنها را بهوعده اقامت در محل نگهدارى دختران فرارى، به دام مىاندازند.حكایت زیر نمونهاى از اینگونه حوادث مىباشد: »روز گذشته دخترجوانى كه موفق شده بود از اسارتگاه »عنكبوت سیاه« فرار كند درگفت وگو با خبرنگار ما در اداره آگاهى گفت: در آبان ماه امسال پساز فرار از خانه، روزى در پاك ملت نشسته بودم كه در آنجا با پسرجوانى به نام شاهرخ آشنا شدم. او به من گفت كه خواهرى به ناممهین دارد كه خانهاى براى دختران فرارى ساخته و در آنجا از آنهانگهدارى مىكند. او مرا با خودش به پیش عنكبوت سیاه برد و اواتاقى در آن خانه به من داد. مهین اوایل اجازه نمىداد كه من از اتاقخارج شوم، ولى پس از مدتى مرا وادار به كار كردن در خانهفسادش كرد. یك شب مرا به دست یك مرد عرب داد و گفت كهباید چند روزى با او به جایى بروم. در بندرعباس متوجه شدم كهمهین مرا به شیخنشینان امارات فروخته است، شبانه توانستم ازدست آنها فرار كنم و به تهران بیایم.«

طرح دوستى و آشنایى قاچاقچیان

دلالهایى را در مناطقى مانند پاركها، مقابل مدارس راهنمایى ودبیرستانها مىگمارند تا با دختران سادهدل، طرح دوستى و آشنایى ریخته و سپس آنها را به مكان هاى خاصى برده و با وعدههاى مختلفاعم از خروج آسان از كشور، درآمد خوب و زندگى بهتر فریب دهند و ازكشور خارج كنند.

ازدواج دروغین

اخیراً گزارش شده است قاچاقچیانى كه بیشتر افغانى و پاكستانىهستند، پس از شناسایى خانوادههاى فقیر و كمدرآمد، از دختران جوان ونوجوان این خانوادهها خواستگارى كرده و پس از پرداخت پول بهخانواده دختر، با آنها ازدواج مىكنند و بعد ازمدتى به بهانه دیدارخانواده شوهر در افغانستان و پاكستان، این دختران را به شهرهاىكویته و كراچى پاكستان مىبرند و به باندهاى فساد مىفروشند.

به گزارش زیر توجه كنید:
چندى پیش، مادر دختر جوانى به نام فریبا با مراجعه به پلیس ادعا كرد كه دخترش را به عقد یك جوانبلوچ درآورده است، اما از وقتى كه آنها به ماه عسل رفتهاند، دیگرخبرى از فریبا نداشته، تا اینكه دخترش از خاك پاكستان تماستلفنى گرفته و گفته است كه داماد ناخلف، او را به خانه فسادى درپاكستان فروخته است و در وضعیت بغرنجى به سر مىبرد.كارآگاهان با به دست آوردن موارد مشابهى از اینگونه ازدواجهاىفریبكارانه، دریافتند كه با یك شبكه سازمانیافته روبرو هستند.

مژگان، قربانى دیگر این باند مىگوید:این باند ابتدا از دخترانى چونمن خواستگارى مىكردند و در آن زمان با دادن پول به یكصاحبخانه در مشهد، آدرس آن خانه را به خانوادهها مىدادند تا ازآنجا تحقیق كنند، سپس به بهانه ماه عسل، نه تنها عروس، بلكهخواهر و مادر وى را به زاهدان و سپس به پاكستان قاچاقمىكردند.

توسل به زور و آدم ربایى

یكى از طرق بسیار شایع قاچاق زنان در كشور، ربودن دختران كم سن وسال مىباشد. به گزارش معاون مبارزه با جرائم جنایى پلیس آگاهىتهران، در هر ماه شاید 400 پرونده آدمربایى دختر در دایره 11 ادارهآگاهى تشكیل مىشود. بطورنمونه:
هفته گذشته وقتى سه نفر ازدانشجویان دختر دانشگاه صنعتى اصفهان در ساعت نه شب سواربر یك خودروى شخصى به طرف دانشگاه كه در خارج از شهرقرار دارد، مىرفتند، یك خودروى سى یلو بعد از كورس گذاشتن باآن ها، به راننده علامت مىدهد كه نگهدارد. راننده سى یلو پیادهمىشود و یك كلت را كنار گوش راننده خودرو شخصى مىگذارد ومىگوید: گواهینامهات را بده، بىشرم! خجالت نمىكشى اینخانمها را سوار كردهاى؟! فرداى آن روز در وزارت اطلاعاتمشخص مىشود این شخص مربوط به یك باند قاچاق دخترانبوده است كه در یكى دو مورد دیگر هم با همین شگرد عمل كردهاست«.

تهدید به آبروریزى

در برخى موارد اعضاى باند قاچاق، با برقرارى ارتباط و جلب اعتماددختران و با تصویربردارى از آنها مدارك لازم را جمعآورى كرده و باتوسل به آن و تهدید به آبروریزى، پخش عكس و افشاى ارتباط با آنانو... این قربانیان را وادار به انجام خواستههاى خود مىنمایند.

تجاوز، اجبار و تحمیل

معمولاً بیشتر دختران فرارى كه از بقیه آسیبپذیرترند، گرفتار اینمصیبت مىشوند. قاچاقچیان، دختران جوانى را كه به هر انگیزهاى ازخانه خود گریختهاند، طعمه و وسیله درآمد خود قرار مىدهند و آنها رابه برقرارى ارتباط جنسى و انجام كارهاى خلاف مجبور مىكنند.فرمانده نیروى انتظامى ناحیه خراسان معتقد است كه این قاچاقچیانمعمولاً طعمههاى خود را از بین دختران سرگردان و زنان خیابانىانتخاب مىكنند. آنها پس از ربودن دختران، به اذیت و آزار دستهجمعى آنان پرداخته، سپس این گروگانها كه دیگر روى بازگشت بهخانه ندارند را در اختیار خانههاى فساد قرار مىدهند.

اینترنت!!!

در سالهاى اخیر، نوع جدیدى از فریب و قاچاق دختران و زنان ازطریق اینترنت مشاهده مىشود كه حاصل مدرنیزه شدن جوامعمىباشد. اطاق گفتوگو یكى از راههایى است كه دلالان براى اغفالدختران و زنان استفاده مىكنند. آنها از طریق گفتگوى تایپى یاشنیدارى و دادن تصویر خود، با دختران طرح دوستى ریخته و سپس باوعده ازدواج، شغل خوب، درآمد بالا و حتى با فرستادن بلیط و ویزاىورود به كشور موردنظر، آنها را تحویل قاچاقچیان مىدهند.

بررسى علل قاچاق زنان

علل رواج پدیده قاچاق، در سه بخش فرهنگى، اقتصادى و حقوقى قابلبررسى است:

علل فرهنگى

تغییر ارزشها: برخى از صاحبنظران، فقر و بیكارى را عامل گرایشقاچاقچیان به این شغل كثیف مىدانند، ولى ذكر این نكته ضرورىاست كه هر فقیرى دست به عمل دزدى نمىزند، هر چند كه بسیارمستأصل شده باشد و هر فرد بیكارى نیز رو به شغل حرام نمىآورد،هرچند كه محتاج و درمانده باشد. فقر، به تنهایى عامل انحرافاتاجتماعى نیست و نمىتواند مسئلهاى براى نظام اجتماعى ایجاد كند،بلكه مطابق نظر »دوركهایم« و »مرتون« فقر حتى مىتواند بر تحكیم وثبات اجتماعى نیز تأثیر گذارد، اما نابرابرى و به تبع آن تغییر ارزشها،یك جریان تهدیدآمیز است، به عبارت دیگر براساس نظر اینجامعهشناسان »فقر« زمانى تأثیرگذار است كه در مقابل آن تصویر یاگفتار یا آرزوهاى بلندپروازانه ارائه شود، در آن صورت، فقر غیر قابلتحمل مىگردد و ثروتمندى، ارزش محسوب مىشود، بدون آنكهمشخص گردد كه این ثروت از چه راهى(دزدى، قاچاق مواد مخدر،خرید و فروش زنان و دختران، فروش اعضاى بدن) بدست آمده است.در اغلب جوامع مادى، ثروتمندان از حقوق اجتماعى نظیر اعتبار درادارات، احترام و تعظیم برخوردارند، كه این اعتبار، براى نظام اجتماعىسالم خطرناك است.

گسترش خرده فرهنگهاى منحرف: معمولاً قاچاقچیان و بعضاً قربانیانقاچاق، جزء خرده فرهنگهاى منحرف مىباشند. به این معنا كه آنهادر درون فرهنگى زندگى مىكنند كه با ارزشها و هنجارهاى مسلطجامعه، متفاوت و حتى مغایر مىباشد. این فرهنگ انحرافى، محصولدسترسى به وسایل ارتباط جمعى جهانى، چون اینترنت، ماهواره واستفاده مداوم از فیلمهاى غیرمجاز و... است كه شخصیت اجتماعىفرد، ارزشها و هنجارهاى او را تغییر مىدهد، به طورى كه فرد را درگروههاى دوستى به سوى تشكیل خرده فرهنگى سوق مىدهد كه باارزشها و هنجارهاى اصلى جامعه، مخالف و حتى گاهى در تضاداست. افزایش شاخصهایى نظیر سنتگریزى، احساس تنهایى،بیگانگى اجتماعى، كاهش گرایشهاى مذهبى و اخلاقى و گرایش بهتجملات، نشانه جذب فرد در خردهفرهنگهاى منحرف مىباشد.

ضعف اعتقادات دینى: از آنجایى كه قاچاق زنان، فعلى حرام است ومستلزم ارتكاب محرمات بىشمارى مىباشد، لذا مؤمن واقعى، هرگزاقدام به این عمل نخواهد كرد و این پدیده، معلول ضعف اعتقادات دینىاست، زیرا یكى از عوامل بازدارنده انواع وسوسههاى شیطانى، اعتقاداتو باورهاى دینى است و فردى كه در باورها و اعتقادات دینى خود سستو بىپایه مىباشد، احتمال فرو غلتیدنش به انواع بزهكارىها وجوددارد.

نارسایى بین فرهنگ و ساخت اجتماعى: هرچقدر كه جامعه داراى اهدافمعینى باشد و ابزارها و راههاى قانونى دستیابى به آن اهداف نیز تعیینشده باشد، وقوع انحرافات نیز كاهش مىیابد، اما اگر در یك جامعه،اهداف زندگى، به سوى اهدافى مادى تغییر كند و ارزشهاى اجتماعىاز ارزشهاى معنوى به مادى تحول یابد و از سوى دیگر راههاىمشروع رسیدن به این اهداف، مشكل و غیرقابل دسترس باشد )مثلاًفرصتهاى شغلى براى كسب درآمد متناسب با جمعیت نباشند( افرادمىكوشند از طرق غیرمشروع به آن اهداف مادى دست یابند. به عبارتدیگر گاهى افراد، اهداف جامعه )پولدار شدن( را مىپذیرند، اما راههاىمشروع )كار كردن در مشاغل مشروع( دستیابى به آن اهداف را قبولندارند. لذا براى كسب پول، به قاچاق مواد مخدر، فحشاء و قاچاق زنانكشیده مىشوند.

متناسب نبودن نقشها و پاداشها: یكى از علل گرایش افراد به شغلقاچاق زنان، عدم تناسب نقشهاى افراد با پاداشهایى است كهدریافت مىكنند. بهطورمثال در شرایطى كه یك قاچاقچى انسان،داراى درآمد و موقعیت اقتصادى بالایى است و قانون هم متعرض اونمىشود، بهطور مسلم به سوى مشاغل كاذب و غیرقانونى همچونقاچاق زنان متمایل خواهد شد.

علل اقتصادى

سودآور بودن قاچاق:»دیوید كامپانیا، براساس اطلاعات و تحقیقات596 اداره پلیس و 125 مؤسسه خدمات اجتماعى در كشور انگلیسبیان مىكند: میزان درآمد حاصله از فحشاى كودكان، بالغ بر دومیلیارد دلار مىباشد. كارشناسان شوراى اروپا درگزارشى آمارى دربارهتجارت زنان اروپاى شرقى به عنوان بردگان هزاره سوم نشان مىدهندكه میزان درآمد ناشى از این تجارت سیاه، سالانه تا 13 میلیارد دلارمىباشد. زنان همچنین گاهى تا 18 مرتبه خرید و فروش مىشوند.آلمانىها سالیانه 70 میلیارد مارك، خرج روسپىها مىكنند، درآمد اینتجارت بیش از تجارت هروئین است. مواد اولیه این تجارت پرسودشیطانى، از كشورهاى جهان سوم از جمله ایران تأمین مىشود و قاچاقزنان و دختران پس از مواد مخدر از سودآورترین انواع قاچاق است.چنانچه یونیسف یكى از دلایل عمده قاچاق زنان را سود سرشار آندانسته است.

فقدان فرصتهاى شغلى: نبود فرصتهاى شغلى مناسب، موجب ایجادمشاغل كاذب و نامشروعى همچون قاچاق مىگردد كه این امر، هم درمورد قاچاقچیان و هم درباره قربانیان قاچاق صادق است. در سالهاىاخیر، قاچاقچیان انسان به علت فقدان یا كمبود فرصتهاى شغلىمناسب، بهویژه در استانهاى مرزى و با توجه به اینكه یكى از مشاغلبسیار پردرآمد، قاچاق اعم از قاچاق كالا، مواد مخدر و قاچاق انسان،بهویژه قاچاق زنان و دختران ایرانى به كشورهاى همسایه مىباشد، بهسوى این شغل كاذب گرایش پیدا كردهاند. قربانیان قاچاق كه عمدتاًزنان و دختران جوان مىباشند، به دلیل عدم امكان كسب درآمد مشروعو داشتن شغل مناسب، خطرات احتمالى مهاجرت به كشورهاىهمسایه را پذیرا مىشوند. به این ترتیب مشاهده مىشود كه عدهاى ازمرزنشینان به دلیل فقدان مشاغل مولد به سوى كارهاى واسطهاى وقاچاق گرایش پیدا مىكنند كه با سیاستگذارىهاى مطلوب به منظورایجاد اشتغال مولد در مناطق مرزى كشور، مىتوان با این پدیده شوممبارزه كرد.

پیامدهاى قاچاق زنان: این پدیده شوم، تبعات منفى و ناگوارى در پى داردكه در سطوح فردى، خانوادگى و اجتماعى بررسى مىشود.

پیامدهاى فردى

مخدوش شدن كرامت انسانى: كرامت انسانى كه قرآن كریم از آن ناممىبرد، اختصاص به مردان ندارد، بلكه جامعه انسانى را شامل مىشود،حال اگر زنان به مثابه كالا خرید و فروش شوند، در حقیقت شأن وكرامت انسانى آنها مخدوش شده است.

تنزل منزلت و شخصیت زن: زنانى كه در دام قاچاقچیان گرفتار مىشوند،اولین چیزى كه از دست مىدهند، شخصیت انسانى است. آنان همچونكالایى در دست اربابان دست به دست شده و از خود اختیار و استقلالىندارند. قاچاقچیان انسان، آنها را همانند ماشین و اسلحه و اجناسدیگر در آژانسهاى معاملاتى، خرید و فروش مىكنند. اندام آنها رابراى جلب مشترى به نمایش مىگذارند و حتى در بعضى از اینآژانسها، حراج ماهانه برگزار مىكنند. طبق آمار پلیس بانكوك،16000 زن و دختر از كشور تایلند به كشورهاى دیگر صادر شدهاند وسهم آلمان غربى 3000 نفر بوده است. آژانسهاى فوق، ماهانه حدود3000 هزار معامله )زنفروشى( انجام مىدهند. یكى از مسؤولان وزارتدادگسترى سوئد اظهار مىدارد كه شگفتآور است كه در مدارس، دربارهاشكال بردگى در قرنهاى پیش، به كودكان درس مىدهیم، اما ایننسخه مدرن هنوز باید با ما باشد. »توماس بروستروم« وزیر دادگسترىسوئد، در اجلاس استكهلم بیان داشت كه قاچاق زنان، چیزى غیر ازتجارت برده نیست. وى اعلام داشت كه در طى یك مأموریت اخیر بهبوسنى، با یك قربانى قاچاق انسان دیدار كرده بود كه حداقل 18 بار درمحافل روسپیگرى فروخته شده است. »نینا كاراپاچوا«، نایب رئیسكمیسیون حقوق بشر پارلمان اوكراین ابراز داشت كه دهها هزار زناوكراینى در بسیارى از كشورها بهویژه در یونان، تركیه، اسرائیل، آلمان،بلژیك و هلند به »بردههاى سفید« تبدیل شدهاند.

بهرهكشى مختلف جسمى و جنسى: این زنان و كودكان در مقابل انواعاستثمار و بهرهكشىهاى مختلف جنسى همانند همجنسبازى، روابطغیرطبیعى، سوءاستفاده جهت تبلیغات، عكس، تصویر و... آسیبپذیرهستند، با این حال قاچاق انسان به استثمار جنسى محدود نمىشود،بلكه ازدواجهاى اجبارى، كار اجبارى در بازار، مزارع كشاورزى وكارخانجات بافندگى، تكدىگرى در خیابانها و دیگر خدمات را همشامل مىشود. در محیطهایى كه زنان قربانى قاچاق به كار واداشتهمىشوند، كارفرمایان، گذرنامهها و مدارك شناسایى یا اجازه تردد آنانرا ضبط مىكنند تا مانع از فرار آنها شوند، خصوصاً كه در بسیارى ازكشورها نداشتن اوراق شناسایى و گذرنامه براى اتباع خارجى مجازاتسنگینى دارد. یك مدیر مىگوید: شاید بسیارى از زنان چیزهایى دربارهخطرات قاچاقچیانى كه صنعت سكس اروپا را تغذیه مىكنند، شنیدهباشند، اما احتمالاً نمىدانند كه به چه آسانى در كشورى خارجى و دور ازوطن، ممكن است در دام مافیاى انسان گرفتار شوند. در واقع، قصور دررعایت ظرافتهاى متعدد قانونى، پیشنهاد شغل در یك شركت و یا كاربه عنوان پرستار بچه، مىتواند آنها را به بردگى كامل بكشاند. اینزنان در محلهاى اقامت خود بىدفاع بوده و هیچ نهاد رسمى از آنانحمایت نمىكند. در نتیجه در صورت هر مقاومتى، به بدترینسونوشتها گرفتار خواهند آمد. حتى اگر بخواهند از اسارت رهایى یابند،از زندانهاى مهاجران غیرقانونى سر در مىآورند. از همین روى درزندانهاى اروپا همواره تعداد قربانیان، بیش از تبهكاران واقعى است.
امروزه تجارت اعضاى بدن انسان در جهان، رونق بسیارى یافته وتجارت انسان (آدمخوارى مدرن) به سایر خصوصیات رذیله استعمارسرمایهدارى افزوده شده است. امروزه تجار آمریكایى، آلمانى،فرانسوى، هلندى، انگلیسى، روسى و بسیارى از كشورها، درتجارتاعضاى بدن انسان فعالیت دارند. در قاره آسیا، كشور هند، از مراكز عمدهتجارت اعضاى بدن به شمار مىرود. پاكستان و بنگلادش نیز در اینبازار فعالیت دارند. در شهرهاى كلكته، بمبئى و مدرس هندوستان،چشم انسان، به بهاى هشت هزار مارك و كلیه انسان به بهاى سه هزارمارك به دست دلالان و سازمانهاى معاملاتى اعضاى بدن عرضهمىشود.

سردرگمى و فلاكت در كشورهاى بیگانه و آینده مبهم زنان قربانى قاچاق:
به علت ناآشنایى به محیط و ندانستن كشور میزبان و مهاجرت غیرقانونى،زنان در مقابل قاچاقچیان بسیار آسیبپذیر و ناتوان مىباشند. این امردر مورد زنانى كه به روسپیگرى وادار مىشوند، مضاعف است، زیرا اینزنان علاوه بر مجازات ورود غیرقانونى به كشور میزبان، به دلیلروسپیگرى هم مورد تعقیب و مجازات قرار مىگیرند. رئیس سازمانغیردولتى مادر، در كشور تاجیكستان معتقد است: زنان قربانى قاچاقوقتى به خود مىآیند كه مىبینند در كشورى غریب، آهى در بساطندارند و حتى به قاچاقچیان بدهكار هستند. ولى آن زمان دیگر كاراز كار گذشته است و تنها راه باقى مانده پیش روى آنان،خودفروشى است. »توماس بروستروم« وزیر دادگسترى سوئد دركنفرانسى مطبوعاتى اعلام داشت، شواهد حاكى از آن است كه در حالحاضر، دختران بر خلاف میل خود به ورطه نابودى كشیده شده وبسیارى از آنان پس از مدتى بسیار كوتاه، دچار مشكلات روحى و روانىمىشوند.

ابتلا به بیمارىهاى مختلف جنسى: زنانى كه از طریق قاچاق، واردروسپیگرى مىشوند، تأثیر بسیارى بر انتقال ویروس ایدز دارند.مطالعات نشان داده است زنانى كه در مراكز فساد فعالیت مىكنند بهاحتمال بسیار در 6 ماه اول فعالیت خود، به ویروس ایدز مبتلا مىشوند.این امر در مورد زنان قربانى قاچاق، به مراتب شدیدتر است، زیرا اكثراین زنان، به اجبار به روسپیگرى كشیده مىشوند و در مورد تماس باافراد، از خود اختیارى ندارند. بنابراین، احتمال آلوده شدن آنان بهویروس ایدز به مراتب بیشتر از زنان هرزهاى است كه به اختیار خود بهروسپیگرى روىمىآورند و از آنجا كه این ویروس در بسیارى از افراد، تاچندین سال اثرات خود را نمایان نمىسازد، در صورت بازگشت اینزنان، ویروس ایدز به خانواده آنان نیز منتقل خواهد شد. بنابراین،قاچاق زنان علاوه بر اینكه یك موضوع حقوق بشرى محسوبمىشود، به دلیل ابتلاى گسترده به ویروس و دیگر بیمارىهاىمقاربتى، تبدیل به یك نگرانى عمومى براى سلامت جامعه شده است.پیامدهاى خانوادگى، كلید اصلى تعالى و توسعه هر كشور و دوام و قوامهر جامعه، منوط به سرمایههاى انسانى آن جامعه مىباشد و ارزش وحرمتى كه دین اسلام براى خانواده قائل است، از همین امر نشأتمىگیرد. بنابراین، زنان به عنوان مربیان اصلى و اولیه خانواده، از اهمیتویژهاى برخوردارند. حال اگر زن، كه یكى از اركان اصلى خانواده است،از وظیفه خود تخطى كند، اولین ضایعه آن متوجه نسل بعدى است، زیراهر نسل در سایه تعالیم خانواده، جامعهپذیر شده و ارزشها و فرهنگآن جامعه را درونى مىكند. پیامد ناگوار دیگر قاچاق زنان، فروپاشى نهادخانواده است. زیرا در صورت بازگشت متحیرانه قربانى قاچاق به خانه،او با مشكلات عدیدهاى مواجه خواهد شد، هرچند كه زنان قربانىقاچاق، روى بازگشت به كشور خود را ندارند. براساس گزارش یونیسفبسیارى از زنانى كه به خانه بازمىگردند، دوباره به دام قاچاقچیانانسان مىافتند. همه آنان با احساس شرم و عدم اطمینان به آینده،دست و پنجه نرم مىكنند.

پیامدهاى اجتماعى قاچاق زنان از كشور اسلامى ایران، مىتواندحیثیت ملى و اسلامى نظام را مخدوش كند، چرا كه معمولاً كشورهاىمبدأ قاچاق زنان، كشورهاى فقیرى هستند كه دچار انواعنابسامانىهاى اجتماعى مىباشند، نظیر كشورهاى بالكان وجمهورىهاى شوروى سابق كه از شدت فقر، حاضر به هر كارى ولوخودفروشى هستند. از این روى پایگاههاى ضدانقلاب در خارج از كشوربا بزرگنمایى مسأله قاچاق زنان در ایران تلاش دارند تا چهرهجمهورى اسلامى ایران را در نزد جهانیان مخدوش كرده و چنین وانمودكنند كه وضع اجتماعى در ایران بسیار نابسامان است، به حدى كه مردماز شدت فقر و مشكلات معیشتى، دختران خود را مىفروشند. این درحالى است كه این امر در ایران بسیار نادر مىباشد.