الم يأن للذين آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکرالله


آيا براي کساني که ايمان آورده اند هنگام آن نرسيده که دلهايشان را به ياد خدا نرم و فروتن گردد


آهاي !


خوابي يا بيدار ؟ آره با خودتم ؛ خودتو به اونراه نزن


با خودتم اي که داري خودتو از رحمت خدا دور مي کني!


با توام اي که غرق گناهي!


با توام اي که در خود بزرگ بين!




با توام اي که خودتو غرق در پليديها کردي !


وقتش نرسيده بيدارشوي ؟


نمي خواي با خدا آشتي کني؟
صدايش مى‏کنم! و باز صدايش مى‏کنم! ولي بيدار نمى‏شود. گويا اصلاً نمى‏شنود! نفسم را مى‏گويم!
بيدار شو! تو فکر مي کني که براى استراحت فرصت دارى؟ نمى‏دانى که ديگر زمانى باقى نمانده است؟ نمى‏دانى که همين الان هم، زمان بسيار گذشته است؟ مگر خبر نداري که بايد رفت؟ مگر نمى‏دانى که ماندن يعنى مردن! يعنى آلوده به گناه شدن ! يعنى...
با تو هستم! بيدار شو!
خوب گوش کن! آيا صدايى نمى‏شنوى؟ بهتر گوش کن! کسى تو را مى‏خواند! کسى تو را به خويش دعوت مى‏کند! خدا دارد تو را به سوي خويش مي خواند مي گويد ماه رجب آمده ماه من است بيا در خانه ام باهام آشتي کن نمي خواهم اينقدر ازم دور شي بنده من


آيا وقتش نرسيده ؟ آيا وقتش نرسيده؟


خدايا ! چه کنم؟!


هر چه نفسم رو صدا مي کنم انگار نه انگار که دارم باهاش صحبت مي کنم .غبار گناه سراپاي اونو گرفته


خدايا کمکم کن غبار رو از روش بردارم شايد بتونم زنگار دلمو پاک کنم تا صداي تو به گوشش برسه.


راستي وضعيت شما چطوره؟ اونايي که منتظر بودند با خدا آشتي کنند و پيش خودشان مرتب امروز و فردا مي کردند آيا امروز که تازه وارد ماه خدا شديم وقتش نشده در خونه خدا بروند و باهاش آشتي کنند عواقب دوري از خدا رو مي دونيد!


برخي از عواقب دوري از خدا :


1. تنگى معيشت در دنيا که شخص ، دائماً در فقر و تنگى به سر مى برد ; هر چند زندگى دنياى خوبى هم داشته باشد ; يعنى به آن حد هم قانع نمى شود و دائماً در فقر و تنگى به سر مى برد ; هر چند زندگى دنياى خوبى هم داشته باشد ; يعنى به آن حد هم قانع نمى شود و دائماً چشم به اضافه تر از آن مى اندوزد ; بنابراين ، صرف نظر از غم و اندوه و اضطراب و ترسى که از نزول آفات و روى آوردن ناملايمات و فرا رسيدن مرگ و بيمارى دارد ، و صرف نظر از اضطرابى که از شر حسودان و کيد دشمنان دارد . همواره با آرزوهايش و ترس از فراق آنچه به دست آورده ، به سر مى برد . و غرق در شهوات و حرص و طمع مى شود .


هر کس از ياد من روى گردان شود ، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت ، و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى کنيم » (طه ،124)


2 . هواپرستى و افراط ;( آيه 28 سوره کهف)


3 . باعث انجام زشتى ها و منکرات است ;( آيه 45سوره عنکبوت)


تنگى زندگى ، بيشتر به سبب کمبودهاى معنوى ، و نبودن غناى روحى است . به جهت عدم اطمينان به آينده ، و ترس از نابود شدن امکانات موجود ، و وابستگى بيش از حد به جهان مادّه است و آن کس که به خدا ايمان دارد و دل به ذات پاک خداوند متعال بسته ، در همه اين نگرانى ها در امان است .

سایت ازقرآن بپرس