اروپا: موفقیت مدیران براساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده می شود.
ايران: موفقيت مدير سنجيده نميشود، خود مدير بودن نشانه موفقيت است

اروپا: مديران بعضي وقتها استعفا ميدهند
ايران: عشق به خدمت مانع از استعفا ميشود

اروپا: افراد از مشاغل پايين شروع ميکنند و به تدريج ممکن است مدير شوند
ايران: افراد مدير مادرزادي هستند و اولين شغلشان در بيست سالگي مديريت است

اروپا: براي يک پست مديريت، دنبال مدير ميگردند
ايران: براي يک فرد، دنبال پست مديريت ميگردند و در صورت لزوم اين پست ساخته ميشود

اروپا: يک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدير شود
ايران: يک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حاليکه مديرش سه بار عوض شده

اروپا: اگر بخواهند از دانش و تجربه کسي حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مديريت ميکنند
ايران: اگر بخواهند از کسي هيچ استفاده اي نکنند، او را مشاور مديريت ميکنند

اروپا: اگر کسي از کار برکنار شود، عذرخواهي ميکند و حتي ممکن است محاکمه شود
ايران: اگر کسي از کار برکنار شود، طي مراسم باشکوهي از او تقدير ميشود و پست مديريت جديد ميگيرد

اروپا: مديران بصورت مستقل استخدام و برکنار ميشوند، ولي بصورت گروهي و هماهنگ کار ميکنند
ايران: مديران بصورت مستقل و غيرهماهنگ کار ميکنند، ولي بصورت گروهي استخدام و برکنار ميشوند

اروپا: براي استخدام مدير، در روزنامه آگهي ميدهند و با برخي مصاحبه ميکنند
ايران: براي استخدام مدير، به فرد مورد نظر تلفن ميکنند

اروپا: زمان پايان کار يک مدير و شروع کار مدير بعدي از قبل مشخص است
ايران: مديران در همان روز حکم مديريت يا برکناريشان را ميگيرند

اروپا: همه ميدانند درآمد قانوني يک مدير زياد است
ايران: مديران انسانهاي ساده زيستي هستند که درآمدشان به کسي ربطي ندارد

اروپا: شما مديرتان را با اسم کوچک صدا ميزنيد
ايران: شما مديرتان را صدا نميزنيد، چون اصلاً به شما وقت ملاقات نميدهد

اروپا: براي مديريت، سابقه کار مفيد و لياقت لازم است
ايران: براي مديريت، مورد اعتماد بودن کفايت ميکند