بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 از مجموع 7

موضوع: دانشگاه از نگاه يک عاشق

  1. #1
    mojgan77 آواتار ها
    • 761

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته بخش پاتوق باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    راه های ارتباطی

    Icon7 دانشگاه از نگاه يک عاشق

    شنبه:
    همون لحظه که وارد دانشگاه شدم منوجه نگاه سنگينش شدم.
    هر جا که مي رفتم اونو مي ديدم. يکبار که از جلوي هم در اومديم نزديک بود به هم بخوريم صداشو نازک کرد و گفت:‍« ببخشيد» من که مي دونستم
    منظورش چي بود. تازه ساعت ?:?? هم که داشتم برد را مي خوندم آمد و پشت سرم شروع به خوندن بُرد کرد.
    آره دقيقآ مي دونم منظورش چيه اون مي خواد زن من بشه. بچه ها مي گفتن اسمش مريمه. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم باهاش ازدواج کنم
    يکشنبه:
    امروز ساعت ? به دانشگاه رفتم. موقع رفتن تو سرويس يه خانمي پشت سرم نشسته بود
    و با رفيقش مي گفتن و مي خنديدن. تازه به من گفت:« ببخشيد آفا مي شه شيشه ي پنجرتونو ببندين.
    من که مي دونستم منظورش چي بود. اسمش رو مي دونستم اسمش نرگسه.» مثه روز معلوم بود که با اين خنديدن مي خواد دل منو نرم کنه که بگيرمش.
    راستيتش منم از اون بدم نمي آد از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم با نرگسم ازدواج کنم
    دوشنبه:
    امروز به محض اينکه وارد دانشگاه شدم سر کلاس رفتم.
    بعد از کلاس، مينا يکي از هم کلاسيهام جزوه ي منو ازم خواست. من که مي دونم منظورش چي بود.
    حتمآ مينا هم علاقه داره با من ازدواج کنه.
    راستيتش منم از مينا بدم نمي آد. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون، تصميم گرفتم با مينا هم ازدواج کنم
    سه شنبه:
    امروز روز خوبي نبود نه از مريم خبري بود نه از نرگس نه از مينا.
    فقط يکي از من پرسيد:« آقا ببخشيد امور دانشجويي کجاست؟.» من که مي دونم منظورش چيه. ولي تصميم نگرفتم باهاش ازدواج کنم چون کيفش آبي رنگ بود احتمالا استقلاليه وقتي جريانو به دوستم گفتم به من گفت:« اي بابا بدبخت منظوري نداشته. »
    ولي من مي دونم رفيقم به ارتباط بالاي من با دخترا حسوديش مي شه. حالا به کوري چشم دوستم
    هم هر جور که شده با اين يکي هم ازدواج مي کنم.
    چهارشنبه:
    امروز وقتب که داشتم وارد سلف مي شدم يه مرتبه متوجه شدم که از دانشگاه آزاد ساوه به دانشگاه
    ما اردو اومدن. يکي از دختراي اردو از من پرسيد:« ببخشيد آفا! دانشگاه پرستاري کجاست؟»
    من که مي دونستم منظورش چيه. اما تو کار درستيه خودم موندم که چه طور دختر ساوجي هم منو شناخته
    و به من علاقه پيدا کرده. حيف اسمش رو نفهميدم. از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون.
    تصميم گرفتم هر طور شده پيداش کنم و باهاش ازدواج کنم. طفلکي گناه داره که از عشق من پير بشه
    پنج شنبه:
    يکي از دوستاي هم دانشگاهيم به نام احمد منو به تريا دعوت کرد.
    من که مي دونستم از اين نوشابه گرفتن منظورش چيه! مي خواد که من بي خيال مينا بشم. راستيتش از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون عمرآ قبول کنم.
    جمعه:
    امروز صبح در خواب شيريني بودم که داشتم خواب عروسيه بزرگ خودمو مي ديدم.
    عجب شکوه و عظمتي بود داشتم انگشتمو تو کاسه ي عسل فرو مي بردم که ... مادرم يهو از خواب بيدارم
    کرد و بهم گفت که برم چند تا نون بگيرم. وقتي تو صف نونوايي بودم دخترخانمي ازم پرسيد:
    «ببخشيد آقا صف ? تايي ها کدومه؟» من که مي دونم منظورش چي بود اما عمرآ باهاش ازدواج کنم.
    راستش از خدا پنهون نيست از شما چه پنهون من از دختري که به نونوايي بياد خيلي خوشم نمي آد.
    شنبه:
    امروز صبح زود از خواب بيدار شدم صبحانه را خوردم و اومدم که راه بيافتم که مادرم گفت:
    « نميخواد دانشگاهبري. امروز جواب نوار مغزت آمادست. برو از بيمارستان بگير.»... وقتي به آزمايشگاه رسيدم
    از خانم مسئول آزمايشگاه جواب نوار مغزم رو خواستم. به من گفت: «آقا لطفآ چند دقيقه صبر کنيد.»
    من که مي دونستم منظورش چيه .... حتما ميذونه ميرم دانشگاه واز من خوشش اومده...

  2. #2
    moo2010 آواتار ها
    • 1,499

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته بخش فیزیک
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل تحصیل
    پشت دریاها
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فیزیک اتمی و ملکولی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    وا
    آبجی مگه نگفتم اذیت پسر همسایه نکن کار بدیه
    حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
    بنمود جمال و عاشق زارم کرد
    من خفته بدم به ناز در کتم عدم
    حسن تو به دست خویش بیدارم کرد

  3. #3
    mojgan77 آواتار ها
    • 761

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته بخش پاتوق باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    آخه چرا پسرا اينقدر ضايع هستن .باشه سعي ميكنم ديگه نگم اما تضمين نميكنم

  4. #4
    moo2010 آواتار ها
    • 1,499

    عنوان کاربری
    مدیر بازنشسته بخش فیزیک
    تاریخ عضویت
    Mar 2010
    محل تحصیل
    پشت دریاها
    شغل , تخصص
    دانشجو
    رشته تحصیلی
    فیزیک اتمی و ملکولی
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    حسنت به ازل نظر چو در کارم کرد
    بنمود جمال و عاشق زارم کرد
    من خفته بدم به ناز در کتم عدم
    حسن تو به دست خویش بیدارم کرد

  5. #5
    mojgan77 آواتار ها
    • 761

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته بخش پاتوق باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض


  6. #6
    MAHBOOBEH آواتار ها
    • 1,272

    عنوان کاربری
    مدير باز نشسته بخش گفتگوي آزاد و متفرقه
    تاریخ عضویت
    Nov 2009
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    , واسه مژی جون
    در آن سوی این دلتنگی ها خدایی هست...
    که داشتنش
    جبران تمام نداشتنهاست

  7. #7
    mojgan77 آواتار ها
    • 761

    عنوان کاربری
    مدير بازنشسته بخش پاتوق باشگاه
    تاریخ عضویت
    Apr 2010
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    مر30

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •