«مجتبی جباری پس از ماه‌ها به جمع استقلالی‌ها بازگشته است؛ این خبر در ظاهر خوشایند هوادارانی است که بی‌صبرانه منتظر پاس‌های طلایی او هستند اما این سکه روی دیگری هم دارد. بازگشت مجتبی می‌تواند حواشی خاص خودش را به همراه داشته باشد. اتفاقی که این روزها نرم و کمرنگ در تمرین استقلال دیده می شود.»
مجتبی جباری شنبه در تمرین استقلال شرکت نکرد؛ او به جای حضور در ورزشگاه دستگردی، اینگونه تشخیص داد که فرمان ماشینش را به سمت خیابان سلیمان خاطر بچرخاند و مثل چند ماه اخیر، احوالی از دکتر نوروزی بپرسد و از مطب او بازدید کند. اتفاقی که شنبه افتاد، برای روزنامه‌ها امری طبیعی و پیش پا افتاده بود چرا که همه خیال می‌کنند او همچنان دوران نقاهت را سپری می‌کند، غافل از اینکه این بازیکن سلامت خود را به دست آورده و به همین دلیل مقابل الشباب در لیست 18 نفره استقلال قرار گرفت و روی نیمکت نشست.
مجتبی در این سال‌ها آنقدر غیبت غیرموجه داشته که حالا روزنامه‌ها از کنار غیبت روز شنبه او به سادگی بگذرند اما کار به جایی رسیده که صدای صمد مرفاوی هم درآمده و بعد از غیبت مجتبی، زیر لب غرغر می‌کند و با همان صدای گرفته و لهجه جنوبی‌اش می‌گوید: «یه روز هست، سه روز نیست ... اینجوری که به درد نمی‌خوره!»
قبلا- به عبارتی 4 سال پیش که تازه از ابومسلم آمده بود- امیر قلعه‌نویی سر به سرش نمی‌گذاشت و اجازه می‌داد هر طور که دلش می‌خواهد رفتار کند اما همین پارسال قلعه‌نویی هم نتوانست رفتارهای غیرحرفه‌ای او را تحمل کند و سرانجام بعد از اولین بازی آسیایی استقلال او را تا پایان فصل کنار گذاشت.
مجتبی شنبه غایب بود؛ وقتی به مرفاوی خبر رسید که مجتبی فرمان ماشین‌اش را کج کرده و رفته مطب دکتر نوروزی، 4 انگشت‌اش را زیر گلو گذاشت و با همان صدای گرفته و لهجه جنوبی گفت: «به اینجام رسیده ...!»
اما غیبت‌های مجتبی جباری همیشه یک سوال بزرگ برای مربیان و روزنامه‌ها بوده است؛ بازیکنی که سالم زندگی می‌کند و همیشه در زمره فوتبالیست‌های معتقد و پایبند فوتبال ایران است، چرا به یکباره در تمرین تیمش حاضر نمی‌شود و خوددرمانی می‌کند؟
ریشه این اتفاق را باید در بازی استقلال- الاهلی جست‌وجو کرد؛ همان مسابقه‌ای که مجتبی جباری بعد از مدت‌ها مصدومیت در لیست 18 نفره استقلال قرار گرفت و البته از سوی هواداران استقلال به شدت تشویق شد. جباری ظاهرا منتظر بود تا صمد مرفاوی هر لحظه صدایش کند و به درخواست تماشاگران جواب مثبت بدهد و آقای شماره 8 درمیان فریاد تماشاگران وارد زمین شود. اما انتظار او راه به جایی نبرد و 3 تعویض قانونی استقلال به اتمام رسید تا جباری با اخم‌های در هم و گره خورده روی نیمکت بنشیند.
ظاهرا غیبت روز شنبه او بی ارتباط با این بازی نبوده است؛ مجتبی بهتر از هر کسی می‌داند که در این شرایط، با وجود حمایتی که باشگاه استقلال در دعوا با امیر قلعه‌نویی از او داشته و بعد از مصدومیت طولانی‌مدت کنارش نگذاشته، اعتراض به بازی نکردن، واکنش‌های تندی را از سوی مدیریت باشگاه به همراه خواهد داشت. به طور حتم رسانه‌ها هم سر سوزنی حق برای او قایل نمی‌شوند و حتما جانب مرفاوی را می‌گیرند. پس بهترین راه اعتراض به بازی نکردن، غیبت در تمرین و چرخاندن فرمان به سمت خیابان سلیمان‌خاطر است.
حال باشگاه در قبال این رفتارها باید چه واکنشی نشان بدهد؟ ظاهرا مدیریت باشگاه هم از رفتارهای این بازیکن کلافه شده و فعلا سکوت کرده تا شاید در نقل و انتقالات تابستانی از خجالت‌اش دربیاید.
مساله‌‌ای که باید به آن توجه شود و مجتبی جباری به آن توجه نمی‌کند، ترکیب ایده‌آل استقلال در بازی‌های اخیر است. در این شرایط هیچ عقل سلیمی فابیو جانواریوی آماده را با این بازیکن تازه به میدان بازگشته تعویض نمی‌کند و هیچ مربی دانایی مجتبی جباری را به سیاوش اکبرپور ترجیح نمی‌دهد؛ البته به جز خود مجتبی جباری که خیال می‌کند همه چیز را می‌داند، همه چیز را می‌فهمد، همه چیز را درست می‌گوید و در همه حال حق با اوست!
3 مسابقه تا پایان لیگ باقی مانده؛ شاید مجتبی باز هم بازی نکند و شاید غیبت‌های او دوباره تکرار شود اما آقای خونسرد- آقا صمد- که نمی‌داند آینده کاری‌اش بعد از این 3 مسابقه چه خواهد بود، فعلا به همان غرغرهای زیر لب بسنده کرده تا گذر زمان همه چیز را مشخص کند.
اساسا مشکل اینجاست که مجتبی جباری در ایران فقط و فقط یک مربی را قبول دارد؛ فیروز کریمی! او پیش از این نشان داده با اکبر میثاقیان نمی‌سازد، با امیر قلعه‌نویی آبش در یک جوی نمی‌رود و با ناصر حجازی سر ناسازگاری دارد؛ او فقط با فیروز کریمی عیاق بود و حرفش را گوش می‌داد و به تاکتیک‌ها و تمرین‌هایش از صمیم قلب اعتقاد داشت. او حالا هم معتقد است که صمد مرفاوی- که در گذشته‌ای نه چندان دور سرمربی نسل طلایی استقلال در تیم‌های جوانان و امید بوده- آدم بسیار خوب و شریفی است اما یک آدم خوب حتما نمی‌تواند یک مربی خوب باشد؛ مثل صمد مرفاوی!
مجتبی جباری پس از ماه‌ها به جمع استقلالی‌ها بازگشته است؛ این خبر در ظاهر خوشایند هوادارانی است که بی‌صبرانه منتظر پاس‌های طلایی او هستند اما این سکه روی دیگری هم دارد. بازگشت مجتبی می‌تواند حواشی خاص خودش را به همراه داشته باشد. اتفاقی که این روزها نرم و کمرنگ در تمرین استقلال دیده می شود.
وقتی شما یک سکه را به هوا پرتاب می‌کنید، احتمال 50-50 است. حال با این تفاسیر فکر می‌کنید بازگشت جباری با کدام احتمال همراه است؟ این روی سکه یا آن روی سکه؟ این روی سکه بهتر است اما احتمال آن روی سکه برخلاف قوانین ریاضی در این مورد چیزی بیشتر از 50 درصد است. لااقل تجربه اینگونه ثابت می‌کند.