توجه: آقا همین الان بگم؛ OverClocking (که ما از این به بعد به OverClock و OverClocking می*گیم OC) اگه ناشیانه انجام بشه، خطرناکه و ممکنه CPU یا هر قطعه*ی دیگه*یی رو بسوزونه یا عمرش رو کم کنه. پس اولاً اگه می*خواید این کار رو بکنید، با مسئولیت خودتون بکنید و فردا نیاید یقه*ی من رو بگیرید. دوماً خیلی شرمنده هستم، بی*تعارف عرض کنم، اگه شما کسی هستید که وقتی ویندوزتون خراب میشه زنگ می*زنید دوستتون یا یکی از شرکت بیاد براتون نصب کنه یا از کامپیوتر زیاد سر در نمی*آرید (حتی به اندازه*ی من)، خواهشاً دوروبر OC نگردید که ممکنه باعث دردسرتون بشه. ثالثاً OC اعتبار گارانتی CPU رو از بین می*بره (تو مملکت ما فرضاً گارانتی هم داشته*باشه چیکار می*شه کرد؟!).

خب حالا که آماد شدیم، اول از همه یه تعریف کوتاه از OC .OC یعنی کارکشیدن از یک سخت*افزار بیشتر از مقداری که سازنده*ی اون، براش اعلام کرده و روش برچسب زده. این سخت*افزار می*تونه CPU یا کارت گرافیک یا Ram یا... باشه که ما روی CPU زوم می*کنیم. مثلاً من الان دارم از CPU 1.0GHz خودم به اندازه 1.16GHz کار می*کشم. یا مثلاً یه نفر از هاردش که UDMA 5 رو پشتیبانی می*کنه در حالت UDMA 6 استفاده کنه.

اول از همه این سوال کاملاً منطقی پیش می*آد که اگه میشه از از CPU مثلاً 1 گیگ به اندازه 1.16 گیگ کار کشید، مگه شرکت سازنده مرض داره که اون رو به عنوان 1 گیگ بفروشه؟ خب اون رو می*کنه 1.16 و گرونتر می*فروشه. این سوال دو تا جواب داره: 1. سرعتی که شرکت سازنده*ی CPU مثل اینتل یا AMD روی برچسب CPU می*نویسه، سرعتی هستش که اون CPU در اون سرعت بهترین عملکرد رو داره و در سرعتهای بالاتر، عملاً مشکلاتی مثل عدم ثبات یا گرمای زیاد یا... براش پیش می*آد. 2. این که یک شرکت مثلاً تمام CPU های 1 رو تبدیل کنه به 1.2 و گرونتر بفروشه همیشه خوب نیست. این دلایل خاص اقتصادی داره. مثلاً تنوع محصول باید باشه. ممکنه همه*ی مشتریها پول CPU سریعتر رو نداشته باشن و... مثلاً Athlon 2500+ , 2600+, 3000+, 3200+ هیچ تفاوتی با هم ندارند مگر در Mutilplier. همه*شون از تکنولوژی 130nm استفاده می*کنن و روی هسته*ی Barton ساخته شدن. اما تفاوت قیمتهاشون خیلیه.

از جواب اول می*شه نتیجه گرفت که "ممکنه هر CPU رو بشه OC کرد." و از جواب دوم هم نتیجه می*گیریم که "تقریباً هر CPU رو میشه OC کرد." درسته، تقریباً هر CPU رو میشه OC کرد. مهم اینه که تا چه اندازه؟ این بستگی به شرایط داره. در واقع از دوتا جواب بالا، برای یک CPU ممکنه فقط یکیش درست باشه. یا یکیش نقش خیلی کمی داشته باشه. مثلاً تو همون مثال بالا، احتمال این که بشه Athlon 3200+ رو OC کرد خیلی کمه. اما Athlon 2500+ رو بسادگی میشه 100 الی 300 تا بالا برد.

قبل از اینکه بریم سر بحث اینکه چطور OC رو انجام بدیم، دو تا چیز دیگه بگم:

اصلاً OC چه لزومی داره؟ OC اصلاً لزومی نداره، بلکه کمی فایده داره. البته خیلیها ممکنه به OC به چشم تفریح و هیجان نگاه کنند. خیلیها هم مطمئناً از نظر اقتصادی بهش نگاه می*کنند. اما فایده دیگه*یی هم داره. فرض کنیم من از وقتی که از کامپیوترم استفاده میکنم تا حالا مثلاً حدود 100 ساعت رو صرف تبدیل فرمتهای مختلف فایلهای صوتی و تصویری به هم کرده باشم (که مطمئناً بیشتر از اینا بوده) اگه کامپیوتر من بعد از OC کار تبدیل رو 10% سریعتر انجام بده (که می*ده) من می*تونستم در وقتم 10 ساعت صرفه*جویی کنم. حالا اگه خیلی کارهای دیگه رو هم حساب کنیم، من الان احتمالاً یکی دو سال جوونتر بودم!!! اما در کنار این فایده*ها ممکنه ضررهایی هم داشته باشه که گفتم.

یک CPU رو تا چه حدی می*شه OC کرد؟ این سوال جواب مشخصی نداره. مثلاً ممکنه 50MHz یا ممکنه 350MHz. کاملاً بستگی به شرایط داره (البته مطمئن باشید تبدیل CPU 2GHz به 2.6 فقط یک رویاست!) حتی اگه من تونستم CPU خودم رو از 997 به 1185 برسونم، ممکنه شما که همین CPU رو تو سیستم خودتون دارید نتونید اون رو به 1100 برسونید یا ممکنه به راحتی تا 1200 برسونید. این شرایط از جند جنبه هستن: یکی خود CPU. سابقاً می*شد با افزایش Mutiplier سرعت CPU رو بدون مشکلات جانبی مثل Ram و... OC کرد. اما خیلی وقته که شرکتهای سازنده Multiplier رو قفل می*کنن و نمیشه اون رو تغییر داد یا تغییرش هم تاثیری نداره. پس اگه شنیدید که یکی گفت من PII 200 رو رسوندم به 400 یعنی 200 تا بالاتر، نگید پس من هم می*تونم از 1700 برسونم به 1900. ضمناً مطمئناً CPUهای یک جنس و مدل و ساخت یک کارخانه هم با هم فرقهایی دارن. ثانیاً MotherBoard (یا بطور خلاصه MB) نقش خیلی مهمی داره. بعضی از MBها به اصطلاح OverClocking-Friendly هستن و کلاً برای OC کارها ساخته شدن که بعداً می*گم چه امکاناتی دارن. در هر صورت هر چه MB شما امکانات بیشتر و پیشرفته*تری داشته*باشه طبیعتاً بهتر می*تونید OC کنید. علاوه بر MB قطعات دیگه هم نقش دارن. مثلاً قدرت تحمل فرکانسهای بالاتر در RAM یا AGP یا کارت صدا یا ... مدلها و جنسهای مختلف با هم فرق دارن. یک چیز مهم دیگه، سیستم خنک*کننده*ی کامپیوتر شماست. وقتی یک CPU در سرعتهای بالا کار می*کنه، باید ولتاژ به نسبت بالاتری بهش داد و همین ولتاژ بالاتر باعث تولید گرمای بیشتر می*شه و این گرما اگه از Case بخوبی خارج نشه، می*تونه باعث سوختن یا کاهش شدید عمر مفید CPU بشه.

خب حالا بریم سر اینکه OC رو چطور انجام بدیم. قبل از همه باید یه چیزایی رو آماده کنید یا آماده انجام یک کارهایی باشید:
راهنمای MB رو آماده کنید. اگه CPU هم راهنما یا توضیحات خاصی داره اون رو هم بیارید و هر دو رو کامل بخونید یا حداقل قسمتهایی که در مورد OC هستن و قسمتهایی که بعداً می*گم رو بخونید.
باید بتونید وارد قسمت Setup (بایوس) سیستم بشید، یعنی اگه کسی براش پسورد گذاشته یا پسوردش یادتون رفته، باید اون رو Reset کنید. برای اینکار دو خط پایینتر رو ببینید. برای وارد شدن به بایوس باید موقع بالا اومدن سیستم کلید Del رو بزنید.
در صورت لزوم باید در Case رو باز کنید. البته در صورت لزوم.
باید شیوه Reset کردن Bios سیستم رو یاد بگیرید. MBهای تولید دو سه سال قبل به اینور معمولاً یه جامپر برای اینکار دارن. اون رو تو راهنمای MB پیدا کنید و یاد بگیرید. علاوه بر این هنوز هم میشه با در آوردن باتری MB، بایوس رو ریست کرد.
در صورت امکان و اگه Case جا داره، یک فن جدید به سیستم اضافه کنید. اگه فن CPUیی قوی*تر از فعلی با HeatSink بزرگتر هست که روی CPUتون نصب میشه، اون رو بخرید و عوض کنید. یا بجای خریدن فن نو، حداقل فنهای فعلی رو تمیز کنید و مطمئن بشید که جای درستی نصب شدن. من خودم وقتی در Case رو باز کردم، متوجه شدم که یک فن جایی نصب شده که جلوش بسته*اس و هوایی رو جابجا نمی*کنه، این جور چیزها رو درست کنید. موقع کار کردن درون Case، خیلی احتیاط کنید. حتماً قبلش دستتون رو به قاب فلزی Case بزنید و الکتریسیته*ی ساکن رو خالی کنید. (پیشنهاد می*کنم که اگه شیطنتتون گل کرد و همه چیز رو در آوردید، از در آوردن Ram اجتناب کنید، باور کنید من یه بار درش آوردم، بیچاره شدم تا دوباره جا رفت)
یک نرم*افزار مثل SiSoft Sandra روی سیستم نصب کنید که بتونید اطلاعات مربوط به سخت*افزار رو ببینید. حتماً باید دمای CPU و MB رو نشون بده. تو Setup بایوس هم قسمتی که دما رو نشون می*ده پیدا کنید



یک*راست بریم سر OC. ببینید، سرعت CPU توسط دو چیز تعیین می*شه. یکی سرعت باس سیستم یا FSB -Front side bus- و دیگری Multiplier که در FSB ضرب می*شه و سرعت CPU بدست می*آد. مثلاً در مورد سیستم من، FSB اون 133 MHz هستش و Multiplier اون هم 7.5 که ضربشون می*شه 997.5 MHz یا همون یک گیگاهرتز. برای تغییر سرعت CPU باید یکی یا هردوی این اعداد رو عوض کرد. از اونجایی که FSB علاوه بر تعیین سرعت CPU در تعیین سرعت ارتباط MB -MotherBoard- با قطعات روی درگاه PCI و AGP همچنین Ram نقش داره، پس بهترین راه اینه که Multiplier رو بیشتر کنیم. اما همونطور که گفتم مدتهاست که دیگه شرکتهای سازنده، پردازنده رو روی یک Multiplier قفل میکنند و تغییر اون دیگه تاثیری نداره. (البته یک جا خوندم که میشه قفل CPUهای AMD رو شکست ولی هیچ توضیحی راجع به ادعاش نداده بود)

بنابراین تنها چاره*ای که می*مونه تغییر FSB هستش. برای تغییر FSB باید وارد Setup سیستم بشیم. در MB من باید وارد قسمت IWILL Smart Settings بشم. شما هم اگه راهنمای مادربوردتون رو بخونید، حتماً جاش رو پیدا می*کنید. البته ناگفته نمونه که کمتر MBی مثل MB من راهنمای به این کاملی داره و من توی Setup سیستم یکی از بروبچ هر چی گشتم محل تعیین FSB رو پیدا نکردم! MB اون Asus بود فکر کنم مدلش یه چیزی تو مایه*های MV43N بود. البته تو MBهای قدیمی Multiplier رو از طریق جامپر عوض می*کردن، FSB رو نمی*دونم.

بعد از اینکه محل تعیین FSB رو پیدا کردین، کارتون شروع میشه. موقع تغییر FSB باید خیلی مراقب باشید. یک تغییر بزرگ می*تونه همه چیز رو به هم بریزه و حداقلش اینه که سیستم دیگه بالا نمی*آد و باید Setup رو ریست کنید (حتماً قبل از شروع بکار، سایر تنظیمات مهم Setup رو یادداشت کنید. چون ممکنه نیاز باشه که بعد از ریست کردن، بعضی از تنظیمات رو از حالت پیش*فرض خارج کنید.) پس حتماً باید FSB رو کم*کم زیاد کنید. مثلاً اولش 5 تا یا 10 تا و بعدش اگه مشکلی نبود، 2-3 تا کم*کم ببرید بالا تا جایی که مشکلهای کوچیک کم*کم بوجود بیان. اون وقت یکی یکی بیاریدش پایین تا مشکلی دیگه نباشه. منظورم از "نبودن مشکل" اینه که:
1. سیستم بدون هیچ مشکلی لود بشه. بهتره یک کمی تو ویندوز کار کنید تا مطمئن بشید بعد از مدتی هنگ نمی*کنه و ثبات سیستم از بین نمی*ره.
2. دمای سیستم خیلی بالا نره. برای اینکه متوجه بشین بالا کجاست، قبل از زیاد کردن FSB، چندبار دمای سیستم رو در حالات مختلف، مثلاً بعد از اجرای برنامه*های سنگین اندازه بگیرید. بهترین کار اینه که Burn-in wizard توی SiSoftware Sandra رو سه چهار باری اندازه بگیرید تا دمای عادی و دمای حداکثر دستتون بیاد.
3. صدای خروجی اسپیکر عجیب و غریب یا عوض نشه. و هر چیز غیرعادی دیگه.

اما در مورد MotherBoradهای Overclocking friendly؛ مهم*ترین چیز توی این MB ها اینه که شما می*تونید FSB رو بدون دغدغه*ی RAM و PCI & AGP افزایش بدید. یعنی MB فرکانس کار این قطعات رو مستقل از FSB و ثابت نگه می*داره. (در حالت عادی FSB Bus برابر نصف FSB و PCI Bus برابر یک چهارم اونه. یعنی اگه من FSB رو از 133 برسونم به 160، AGP Bus از 66 می*رسه به 80، یعنی 14 تا بالاتر و در این صورت کارت گرافیکی من یا lazy میشه یا crazy!) بنابراین در این MBها تنها مانع سر راه افزایش سرعت، دما و توان CPU هستش. شما هرچقدر هم اون رو خنک کنید، بالاخره توان CPU حدی داره.

حالا اگه ما FSB رو تا یه جایی بردیم و مشکل بوجود اومد، تنها راه اینه که دوباره کمش کنیم؟ باید بگم همیشه نه. در این حالت اول از همه باید بفهمید که مشکل از کدوم قطعه هستش؛ هارد، سی*دی رام، کارت گرافیک، رم یا ... برای فهمیدن این مورد، می*تونید از آزمون و خطا استفاده کنید، یعنی راه*حل هایی که می*دم رو تک تک اجرا کنید و ببینید کدومشون جواب می*ده. یا همه رو اجرا کنید اگه مشکل حل شد، بعدش دونه دونه به حالت قبل برگردونید ببینید کجا مشکل پیدا می*کنه. اما قبل از همه چیز، اگه دما خیلی بالا نیست، بهتره ولتاژ CPU یعنی CPU Vcore Settings رو خیلی آهسته زیاد کنید، شاید جواب بگیرید.
اول در مورد رم: اگه مشکل از رم باشه یعنی رم تو فرکانسهای بالاتر جواب نده، می*تونید سرعت اون رو کم کنید. برای تغییر اون باید توی راهنما یا Setup بگردید. من از طریق DRAM Clock اون رو می*تونم تغییر بدم که سه حالت Host clock و Host clock+33 و Host clock-33 داره که من باید در حالت سوم یعنی -33 قرارش بدم.
دوم در مورد هارد و سی*دی رام: اگه مشکل از جانب یکی از این دو قطعه باشه، باید PIO mode یا DMA mode اونها رو تغییر بدید و پایینتر بیارید.
در مورد PCI و AGP، حداقل MB من چیزی مثل بالایی*ها نداره. برای حل این مشکلها، من گزینه*هایی مثل PCI Master 0 WaitState Write و AGP Master 1 WaitState Read/Write و AGP Fast Write رو غیرفعال می*کنم که کمی تا قسمتی کارم رو راه میندازه. البته این موردها بسته به جنس و مدل MB شما ممکنه اسم دیگه*یی داشته باشه یا اصلاً وجود نداشته باشه. پس حتماً راهنمای MBتون رو بخونید و یا توی سایتش دنبال اطلاعات اضافی بگردید. ممکنه MB شما چیزهایی بیشتری برای تغییر داشته باشه. باید اونقدر با اینها به اصطلاح بازی کنید تا بهترین حالت از نظر سرعت و پایداری و ثبات سیستم و البته دما بدست بیاد. باز هم تاکید می*کنم، اگه دما زیاد بالا بره، مثلاً از بین 50 و 60 درجه سانتیگراد بگذره، خطرناکه و CPU یا می*سوزه یا عمرش کم می*شه.

چیز مهمی که در مورد راه*حلهای بالا باید بگم اینه که ممکنه این راه*حلها کار کنن و سیستم بدون مشکل کار کنه، اما به احتمال زیاد ارزشش رو نداره. اگه هدف ما فقط سرعت بیشتر باشه، ارزشش داره اما اگه هدف ما سیستمی با توازن بین سرعت و performance و قابلیت بیشتر باشه، ارزشش رو نداره که مثلاً بخاطر 20 مگاهرتز بیشتر، سرعت رم رو 33 تا (یک کم بیشتر یا کمتر) کاهش بدید. یا از هاردتون در حالتی پایین*تر از چیزی که توانایی*اش رو داره استفاده کنید و سرعت انتقال اطلاعاتش رو کم کنید. در این حالت حتی ممکنه تاثیر افزایش سرعت از بین بره و سیستم کندتر بشه. برای اینکه این رو بهتون ثابت کنم، روی سیستم خودم چند تا آزمایش انجام دادم که نتیجه*هاش همین رو نشون می*ده.
به نظر می*آد این مقاله خیلی طولانی شده و نتیجه*ی آزمایشها (که همین تازه تموم شد) رو بعدا می نویسم



بررسی کنیم ببینیم اصلاً OverClocking ارزشش رو داره که انجام بشه یا نه؟ برای نشون دادن اینکه ارزشش رو داره یا نه، من یه چندتایی آزمایش انجام دادم که همه*چیز رو نشون می*ده. اول از همه مشخصات سیستم من:


CPU: 1.0 GHz PIII; M/B:Iwill vx133u; Ram: PC133 256MB NEC; Sound: OnBoard; Graphic: 32MB Riva TNT2; OS: Win XP 2002 SP1;
Default Mode: Multiplier:7.5x; FSB: 133MHz;
OC Mode: Multiplier:7.5x; FSB: 154MHz;
خب حالا بریم سر تستها؛ توضیحات هر کدوم رو بعد از جدول نوشتم.


# Test Default mode results OC mode results Gain
- CPU Speed (MHz) 997.5 1155 16%
1 WinXP load time (sec) 48 45 6%
2 CPU temprature ( ◦C) 33-37-39 36-39-42 -
3 S.S Arithmetic (avg.) 1992 2305 16%
4 S.S MultiMedia (avg.) 5966 6945 16%
5 MP3 encode (sec) 71 60 16%
6 RAR encoding (sec) 777 670 14%
7 RAR extract (sec) 48 41 15%
8 MPEG encode (sec) 382 332 13%
9 Zip pass recovery (sec) 95 79 17%
10 Registry scan (sec) 40 32 20%
11 JPEG encode (sec) 16 14 13%
12 3D Max import (sec) 298 254 15%
13 3D Max render (sec) 50 43 14%
14 Photoshop filter (sec) 22 20 9%
15 S.S RAM bandwidth (avg.) 975 1134.5 15%
16 3D Max load time (sec) 28 - 18 28-18 0%
17 Photoshop load time (sec) 10-5 10-5 0%

این هم توضیحات مربوط به تستها:
2- حداکثر، میانگین و حداقل دمای CPU بعد از 4 بار اجرای مداوم CPU Arithmetic/Multimedia benchmark برنامه*ی SiSoftware Sandra
3- میانگین دو عدد حاصل از SiSoft Sandra CPU Arithmetic benchmark.
4- میانگین دو عدد حاصل از SiSoft Sandra CPU Multimedia benchmark.
5- استخراج MP3 از فایل تصویری 9 دقیقه*ای توسط برنامه Hero2001.
6- فشرده*سازی فایل 362MB توسط برنامه*ی WinRAR 3.2.
7- Extract کردن فایل RAR 310MB که در تست قبلی ایجاد شده بود.
8- تبدیل فایل 9 دقیقه*ای VCD به MPEG توسط Xing mpeg encoder.
9- پیدا کردن پسورد فایل Zip توسط ZipKey 3.1.1 که پسورد 5 حرفی و شامل عدد و حروف بزرگ و کوچک بود. البته به روش BruteForce.
10- اسکن کردن رجیستری توسط System Mechanic 4.
11- تبدیل 40 فایل 1350*1200 از فرمت Bitmap به Jpeg توسط ACDSee 6.
12- import کردن یک فایل AutoCad .dxf در 3D Studio Max 5.
15- میانگین دو عدد حاصل از Memory bandwidth benchmark توسط SiSoft Sandra.

این از نتیجه*ی تستهایی که انجام دادم. همونطور که معلومه، در اکثر موارد درصد افزایش سرعت انجام کارها در حدود درصد افزایش سرعت CPU هستن. البته دو مورد آخر هم بدون تغییر بودن. ضمناً منطقی نیست اگه بگیم مثلاً تو تست 13، فقط 7 ثانیه در وقت صرفه*جویی می*شه پس ارزشش رو نداره. اونایی که مکس کار می*کنن می*دونن که ممکنه گاهی زمان رندر کردن انیمیشن به یک ساعت هم برسه. اگه نسبت بگیریم، در حالت OC حدود 8 دقیقه سریعتر انجام میشه. در مورد بقیه تستها هم همین*طور.

اینم بگم که در حالت OC که FSB رو به 154 رسوندم، بجز FSB هیچ تنظیم دیگه*یی رو دست نزدم و سیستم بطور عادی و کاملاً پایدار کار می*کرد. اما در حالت بعدی، FSB رو به 158 رسوندم که سرعت می*شد 1185 ولی در این حالت سیستم درست کار نمی*کرد. برای خوب کار کردن سیستم مجبور شدم بعضی تنظیمات Setup رو عوض کنم، مثلاً سرعت رم رو به 119 کاهش بدم. در این حالت دوباره تستها رو انجام دادم که تمامی تستها بلااستثنا کمی ضعیفتر یا مساوی حالت 154 بودن.

نتیجه*گیری:من از این انشا نتیجه می*گیرم که OC همیشه کار بسیار خوبی نمی*باشد. یعنی وقتی که برای افزایش سرعت، مجبور باشیم فاکتورهای دیگر را تغییر بدهیم، ممکن می*باشد که OC معکوس عمل کند و عملکرد سیستم ضعیفتر بشود. اما در غیر این صورت OC خیلی ماه می*باشد و ثواب هم دارد، چون ما می*توانیم پول خریدن یک CPU سریعتر را بفرستیم برای مردم فلسطین و یا جدیداً برای ملت مظلوم عراق
__________________