در آخرین روزهای سال 87 مجهزترین استودیوی موسیقی ایران در خاورمیانه راهاندازی شد تا نویدی باشد برای روزهای خوش سال 88، اگر چه توصیف محمدرضا لطفی از اقتصاد موسیقی در سال 87 نشان میداد كه...
سال 88 سال اتفافات بزرگ در موسیقی بود.
سال درگذشت برخی از بزرگان موسیقی سنتی و نواحی و سال افتتاح موزه موسیقی و ثبت سند خانه موسیقی و بسیاری رخدادهای دیگر.
در آخرین روزهای سال 87 مجهزترین استودیوی موسیقی ایران در خاورمیانه راهاندازی شد تا نویدی باشد برای روزهای خوش سال 88، اگر چه توصیف محمدرضا لطفی از اقتصاد موسیقی در سال 87 نشان میداد كه نباید به اقتصاد موسیقی سال 88چندان امیدی داشت.
بهار 88 اما خبرهای خوشی با خود داشت،انتشار ردیف دستگاهی موسیقی آوازی ایران با صدای زندهیاد نورالدین رضوی سروستانی و تار داریوش طلایی نخستین این خبرها بود.
همچنانكه اعطای كمك وزارت ارشاد به خانه موسیقی برای پرداخت مابقی طلب و در اختیار گرفتن كامل و مالك شدن این ساختمان هم از خبرهای خوش بهار 88 بود.[كمك 150 میلیونی ارشاد به خانه موسیقی پرداخت شد] در نهایت و در زمستان سال 88 ساختمان خانه موسیقی به نام اهالی این نهاد شد و شهرداری منطقه6 با اختصاص بودجهای و اعزام تیمی مجرب بازسازی و نوسازی این نهاد را در دستور كار قرار داد. برابر آخرین اخبار دریافتی نوسازی خانه موسیقی به پایان رسیده و احتمالا در ماه فروردین رسما بازگشایی خواهد شد. ساختمانی كه برای تملك و البته نوسازی آن بیش از همه داود گنجهای، ردیفدان و نوازنده كمانچه و قائم مقام خانه موسیقی انرژی و توان جسمی و ذهنی گذاشت.
برابر آخرینآمار دریافتی تعداد اعضای خانه موسیقی از مرز 10 هزار تن هم گذشته است و تعداد اعضای بیمهشده هم مرز 5 هزار نفر را پشت سر گذاشته است.
برگزاری نمایشگاه سازهای ابداعی از سوی كانون سازسازان خانه موسیقی از دیگر رخدادهای مهم بهار 88 بود.
نكته خبری این نمایشگاه حضور محمدرضا شجریان در یك میزگرد چالشی با گروهی از سازسازان بود كه بحثهای مهمی را هم به دنبال داشت.
شجریان در سال 88 هم سازهای خود را در اینجا وآنجا معرفی كرد و حتی در نمایشگاهی در پاریس هم جضور پیدا كرد و درباره این سازها سخن گفت.
در كنار شجریان فرزند ناظری هم به ساز سازی روی آورد و در نشستی با پدرش به درباره یك سهتار خاص سخن گفت.
شهرام ناظری و فرزندش چند ماه بعد در كنسرتی در آمریكا قطعاتی را با رویكرد به اشعار شاهنامه فردوسی آغاز كردند كه به نظر میرسد پروژه بعدی این خواننده نامی بعد از كار فراوان روی اشعار مولانا باشد.
اتفافات سیاسی و انتخابات خرداد سال 88 موسیقی را هم به حاشیه راند و برخی از كنسرتهایی كه قرار بود در تابستان همان سال برگزار شود،به دلیل شرایط موجود، برگزار نشد و البته در پیآن برخی حواشیهم آفریده شد كه از جمله آنها احضار محمدرضا شجریان و شهرام ناظری به یكی از نهادهای امنیتی بود و توضیحاتی كه حمیدرضا نوربخش درباره شایعه بازداشت كیهان كلهر داد.
در كنار آن شجریان به شكایت از روزنامهكیهان و صدا و سیما پرداخت و خانه موسیقی نیز در بیانیهای از این چهره نامی موسیقی دفاع كرد.
با این اتفاقات تابستان سال 88 كه در هر سال رونقو اوج فعالیتهای موسیقی بود، عملا به دوران ركود و توقف موسیقی تبدیل شد.
فصل پاییز با رخدادهای مهمی در موسیقی همراه بود، خانه موسیقی كه جشن خود را به خاطر حوادث اخیر برپا نكرده بود، در مراسمی ویژه به مناسبت ثبت ردیفموسیقی ایرانی در یونسكو،برنامهای ترتیب داد كه با حضور بیش از پنجاه چهره نامی موسیقی برگزار شد.
ردیفی كه با پیشنهاد هومان اسعدی به خانه موسیقی جریان گرفت هم او بود كه بخش نظری و مقدمات تهیه بسته ارسالی به یونسكو را فراهم كرد.
آبان ماه سال 88 با افتتاح موزه موسیقی همراه بود. علی مرادخانی كه بسیاری او را موفقترین مدیر موسیقی بعد انقلاب میدانند، مدیریت این نهاد مهم موسیقی را بر عهده دارد و در راهاندازی و تجهیز و افتتاح آن و دعوت از اهالی موسیقی و حضور چشمگیر تمامی طیفهای موسیقی نقشی جدی داشت.
از سوی دیگر اركستر ملی كه هر ساله و حداقل در هر فصل كنسرتی را برگزار میكرد، دچار توقف فعالیت شد. مدتی بعد خبری منتشر شد كه فرهاد فخرالدینی، كه به حق وی را باید ستون اصلی اركستر ملی نام نهاد از ادامه همكاری با این اركستر سرباز زدهاست.
داد و دهش اركستر ملی و بنیاد رودكی به انجامی نرسید و این اركستر حتی در جشنواره موسیقی فجر هم به اجرای برنامه نپرداخت و نوازندگان آن هم حقوقی دریافت نكردند. در اواخر سال شورای عالی خانه موسیقی به ریاست شجریان در موزه موسیقی جلسهای با حضور فخرالدینی كه خود عضو شورای عالی این نهاد موسیقایی است، تشكیل داد و در آن جلسه مقرر شد كه ترتیباتی برای شكل دهی به اركستری ملی در حجم و اندازهای كوچكتر انجام شود. شاید چیزی شبیه اركستر بلدیه كه در سالهای دهه 20 شهرداری تهران به رهبری زندهیاد روحالله خالقی شكل داد.
اجرای تور اروپایی اركستر سمفونیك تهران و انتقاداتی كه در خارج و داخل كشور به این كنسرت رفت هم از جمله اتقاقات مهم موسیقی در دی ماه سال 88 بود.
برگزاری جشنواره موسیقی فجر در آخرین ماه سال و البته توجه ویژه این جشنواره به برخی از هنرمندان پیشكسوت موسیقی نواحی ایران و برگزار نشدن كنسرت همایون شجریان و گروه همنوازان حصار در تبریز از دیگر رخدادهای قابل اعتنای سال 88 موسیقی بود.
سال مرگ بزرگان
سال 88 را باید سال مرگ بزرگان موسیقی سنتی و نواحی ایران دانست. اوایل سال(فروردین ماه) محمد حسین كیانی، شاهنامهخوان نامی منطقه فارس به دیار باقی شتافت.
چند مدتی از این رخداد تاثرزا نگذشته بود كه بیژن ترقی شاعر و نترانه سرای نامدار كه آخرین اثرش وطنم از شهرتی بسیار بهرهمند شد، به دیار باقی شتافت.حسین ببی دایره نواز نامی منطقه خراسان هم اواسط اردیبهشت ماه به دیار باقی شتافت.
قادر عبدالله زاده (معروف به قالهمره)، نوازنده ساز شمشال و از راویان نامی موسیقی منطقه كردستان هم دیگر چهره موسیقی بود كه در آخرین روز اردیبهشت ماه زندگی در دنیای فانی را رها كرد.
كمتر كسی گمان میكرد كه شهریار فریوسفی ،دشیفراژ شهیر و نوازنده شاخص تار و سهتار هم دل به دیار باقی دهد،اما دست زمانه را مقاومتی نیست و فریوسفی در نیمه تیرماه درگذشت.
حسن یوسف زمانی، آهنگساز شناخته شده برخی از قطعات ماندگار موسیقی كردی هم دهه سوم مرداد در غربت درگذشت.
در آخرین روزهای تابستان 88 خبر درگذشت پرویز مشكاتیان جامعه موسیقی را در بهت وحیرت و سپس سوگی شكوهمند فرو برد.
مشكاتیان كه از وی به عنوان یكی از نوابغ تاریخ موسیقی ایران یاد میشود، در تشییع جنازهای شكوهمند در تهران و سپس نیشابور در مزاری ویژه در جوار قبر عطار نیشابوری آرام گرفت.
15 روز بعد ازدرگذشت مشكاتیان، مصطفی گرگینزاده،سازنده ترانه معروف بردی از یادم به دیار باقی شتافت.
یك ماه بعد در 13 آبان ماه، حسین صبحدل كه برنامههای موسیقی مذهبی رادیو و ربنای استاد شجریان به جا مانده از دوران مدیریت تلاش وی در رادیو است،بعد از تحمل چندین سال بیماری به دیدار معبود شتافت.
مرگ استاد فرامرز پایور در 18 آذر سال 88 ،هم از جمله حوادثی بود كه نگاههای فراوانی را متوجه زندگی و سیره اخلاقی این اسطوره سنتورنوازی و تحقیقات ردیفی در ایران كرد. مرگ پایور اگر چه به دلیل بیماری و خانه نشینی طولانی مدتش غیر منتظره نبود،اما بزرگی نامش و خدماتی كه به موسیقی كرده بود،جامعه موسیقی را حساس و عزادار كرد.
دی ماه 88 شد و نوبت به بانو سیمین آقارضی درمنی رسید،نوازندهای كه قانون به نام وی مهر و نشان شده است. مرحومهآقارضی مرگی غریبانه داشت و به اندازه شان و نامش در موسیقی و فعالیتهایی كه كرد،از او قدردانی نشد.
بهمن و اسفند ،اما زمان درگذشت پیاپی چند استاد نامدار موسیقی نواحی بود. 15 بهمن خبرآمد كه ولی رحیمی نوازنده منحصر به فرد كمانچه در منطقه خراسان بدرود حیات گفت.
ده روز بعد و در 25 بهمن استاد علی اكبر مهدی پور سرنای مرگ را نواخت.
یك هفته بعد و در دوم اسفند، كمال خانه هوت از خنیاگران ممتاز و پیشكسوت منطقه سیستان و بلوچستان به دیار باقی شتافت. مردی كه به حق گنجینهای از ملودیها و اشعار كهن آن منطقه را در سینه داشت و علاوه بر آن بصیرت و حكمتی در وجودش نهفته بود كه بسیاری از نوازندگان وخوانندگان پیش كسوت منطقه و حتی ایران وی را به استادی قبول داشتند.
یك روز بعد،سوم اسفند، استاد طهمورث كشكولی به دیار باقی شتافت. مردی كه علاوه بر كار موسیقی و خنیاگری در حد استاد تمام،فعالیت سیاسی قبل از انقلاب هم داشت و در ماجرای سالهای 42 در حمایت از نهضت 15 خرداد دستگیر و زندانی شد.
هشتم اسفندماه نوبت به یكی از بزرگان موسیقی كلاسیك رسید كه به دلیل فروتنی ذاتی كمتر شناخته شده بود، اگر چه اهل موسیقی وی و تلاشها و دانشش را به یاد دارند. زندهید فرمان بهبود كه بر اثر عارضه قلبی در منزلش درگذشت.
در نهایت استاد حسان اگزاز چنانی زاده، نوازنده شهیر منطقه خوزستان آخرین فرد از اهالی موسیقی بود كه 11اسفند ماه و چند روز بعد از اجرا در بخش موسیقی نواحی جشنواره موسیقی فجر به دیار باقی شتافت. یاد همه این بزرگان گرامی باد.