10 اشتباه بزرگ شرکت مايکروسافت در سال 2009 که موجب شدند سال 2009 يکي از سخت ترين سالهاي مايکروسافت باشد معرفي شدند.
بحران و آشفتگي اقتصادي يکي از سختي هايي است که اين شرکت را با محدوديتهاي زيادي مواجه ساخت، با اين حال مايکروسافت مي توانست بهتر از آنچه در اين سال از پس مشکلات خود برآمد، آنها را مهار کند. در ادامه ليستي از برترين اشتباهات مايکروسافت طي سال 2009 مورد بررسي قرار مي گيرد:
موافقت با رفتن کريس ليدل مدير مالي مايکروسافت: ليدل مهارت استثنايي خود را با توانايي در مديريت مايکروسافت در زمانهاي خوب و بحرانهاي وخيم به اثبات رسانده بود. وي با توجه به بحران اقتصادي جهان توانسته بود بسياري از هزينه هاي ناشي از مشاغل مختلف در اين شرکت را کاهش دهد. وي با تحليلگران وال استريت در تماس بود به طوري که آنها به صورت مداوم از راهنمايي هاي وي استفاده مي کردند. در واقع رفتن ليدل از مايکروسافت به جنرال موتورز ضايعه اي بزرگ براي هيئت مديره مايکروسافت و يکي از بزرگترين اشتباهات استيو بالمر به شمار مي رود.
ارائه نکردن پيشنهاد ارتقا مستقيم ويندوز XP به ويندوز 7: از ديدگاه رابطه ميان مشتريان و فروشندگان نرم افزاري مسير ارتقا ويندوز XP به ويندوز 7 کاملا اشتباه است. کاربران ويندوز XP نبايد از تمامي اطلاعات خود نسخه پشتيباني تهيه کرده، ويندوز جديد را نصب کرده و اطلاعات را به سيستم بازگردانند. در واقع مايکروسافت براي ارتقا ويندوز به نسخه جديد آن براي بسياري از مشتريان و تجارتهاي مختلف موانع بسياري به وجود آورده است زيرا براي برخي از شرکتها يک عکس معمولي به مفهوم يک تجارت است، در حالي که مايکروسافت نمي تواند از تمامي کاربراني که از نسخه هاي قديمي ويندوز استفاده مي کنند پشتيباني کند و اين نقص مي تواند ويندوز را از تبديل شدن به سيستم عاملي که بايد باشد، دور سازد.
اخراج "دان دوج": اخراج پنج هزار نيروي شرکت مايکروسافت در ماه ژانويه نشانه اي از سرعت رکود اقتصادي و تاثير شديد آن بر روي شرکت بود. در ميان اين اخراجي ها نام دان دوج نماينده مايکروسافت در Silicon Valley از همه شگفت انگيزتر بود. اين شرکت با اخراج دوج تجربيات حياتي براي رسيدگي به برنامه هايي براي شروع دوباره، شخصي معتبر در Silicon Valley و يک دوست که به يک دشمن رقيب تبديل شد را از دست داد زيرا دو هفته پس از اخراج وي، دوج به استخدام گوگل درآمد.
متوقف کردن مشاوره هاي مالي: مايکروسافت در آغاز ماه ژانويه رد و بدل کردن مشاوره هاي مالي خود را به وال استريت متوقف کرد. بر اساس گزارش، سي نت اين تصميم به سادگي تصميمي فاجعه آميز خطاب مي شود زيرا عواقب بسيار ناگواري را براي اين شرکت به همراه داشت. با متوقف کردن اين فرايند هرج و مرجي در فرايند فروش و درآمد زايي اين شرکت به وجود آورد. در مقابل شرکت اپل با ادامه ارائه مشاوره هاي خود اطلاعاتي مثبت را در زمينه مالي به وجود آورد که اين اطلاعات به افزايش قيمت سهام اين شرکت کمک بزرگي کرد.
تخريب خط مشي تلفن همراه: در اوايل ماه گذشته مايکروسافت با متوقف نکردن و تغيير ندادن استراتژي تلفن همراه خود و کاهش دادن گزينه هاي جديد در اين استراتژي باعث پيش افتادن موبايل آندوريد و کاهش توجه به ويندوز موبايل شد. در اين ميان مايکروسافت هيچ گزينه جديد براي ارائه نداشت و ويندوز موبايل 6.5 که در ماه اکتبر ارائه شد نيز در زمينه خلاقيت از ويندوزهاي آي فن OS و آندرويد بسيار عقب تر بود.
تعقيب گوگل در صنعت جستجو: موتور جستجوي گوگل رقيبي شکست ناپذير براي مايکروسافت به شمار مي رود و اين شرکت بايد در زمينه موتور جستجو دست از رقابت با گوگل بکشد. تنها اميد کنوني مايکروسافت براي آينده تلفن همراه است که در واقع آينده جستجو در جهان به شمار مي رود و البته خط مشي تلفن همراه اين شرکت نيز با مشکلاتي مواجه است. به بياني ديگر عقده جستجوي گوگلي شرکت مايکروسافت را از مهمترين بخشهاي خود، ويندوز موبايل و سيستم "ابر" که سکوي رايانه هاي نسل آينده به شمار مي روند، منحرف کرده است.
متوقف کردن فعاليتهاي حياتي: مايکروسافت با انجام مخالف آنچه بالمر پيشنهاد مي داد نسبت به بحران اقتصادي اش واکنش نشان داد. بالمر در نمايشگاه الکترونيک 2009 از اهميت پس انداز مالي در دورانهاي سخت سخن گفت اما مايکروسافت به هيچ وجه توجهي به اين پيشنهاد نکرد و در کنار آن پروژه هايي که مي توانستند در آينده براي اين شرکت درآمدزا شوند را نابود کرد.
اجازه رشد کنترل نشده نت بوک: نت بوکها مانند بيماري هاي مسري از صنعت رايانه و از مايکروسافت در حال رشد کردن هستند. در سال 2008 تصميم فاجعه آميز نصب ويندوز XP Home بر روي نت بوکها گرفته شد و در حالي که مايکروسافت فروش نت بوکهاي خود را به ضرب سيستم عامل ويندوز 7 ادامه مي دهد، رواج استفاده از لپ تاپهاي سبک تر، نازک تر و گران قيمت تر افزايش پيدا کرد و آنها را به جايگزينهاي مناسب تري براي نت بوکها تبديل کرد.
کشتن پروژه هاي سرمايه زا: مايکروسافت نه تنها تبر کاهش هزينه هاي شرکت را بر پيکر کارمندان باارزش خود زد بلکه پروژه هايي کوچک را که مي توانستند در آينده سرمايه اي قابل توجه به شمار روند را نيز متوقف کرد. اين در حالي است که برخي از بهترين محصولات مايکروسافت از همين پروژه هاي کوچک شکل گرفته اند.
دادن مجوز ActivSync به گوگل: مايکروسافت مجوز پروتکل هماهنگ سازي يا Sync را به رقيب خود گوگل داد. پس از آن گوگل به سرعت از سيستم ActiveSync براي نامه هاي الکترونيک، تقويم و هماهنگ سازي تماسهاي اينترنتي در خدمات خود استفاده کرد. گوگل در عين حال از اين تکنولوژي براي ايجاد نرم افزار Exchange Server استفاده کرد که به اين شکل شرکتهاي تجاري از اين خدمات به جاي نرم افزار Outlook استفاده کردند. در واقع مايکروسافت با دادن اين امتياز گوگل را در زمينه فناوري هايي مانند تلفن همراه نيز به پيش راند.