در بورس اوراق بهادار معمولاً توصيه مي شود سرمايه گذاري بصورت بلند مدت برنامه ريزي شود. مطمئناً اولين سئوالي كه مطرح مي شود اين است كه در شرايط فعلي و در بورس ايران سرمايه گذاري كوتاه مدت سود بيشتري دارد و بالعكس سرمايه گذاري بلندمدت علاوه بر اينكه سود قابل قبولي ندارد در مقاطعي كاهش ارزش سرمايه را به همراه دارد. توجه داشته باشيد كه سرمايه گذاري بلند مدت اصولي دارد كه به آنها اشاره مي كنيم :
اصل يكم - مهمترين اصل اين است كه حتي در بهترين شرايط ممكن است به دليل عدم دسترسي به اطلاعات نهاني قيمت سهم خريداري شده افت كند و يا از ارزش آن كاسته شود بنابراين اگر فرد سرمايه گذار كوتاه مدت برنامه ريزي كرده باشد ممكن است در چنين شرايطي مجبور به خروج از بازار شود و اين يعني بدترين ضربه به بازار بورس و حتي خود شخص چه از نظر مسائل مالي و چه از نظر اثرات رواني، در اين شرايط فرد سرمايه گذار به دليل اثرات مخرب رواني تصميماتي عجولانه و نادرست خواهد گرفت و نهايتاً نتيجه مطلوبي به همراه نخواهد داشت، البته فراموش نكنيم وقتي براساس بررسي هاي نسبتاً دقيق اقدامي مي كنيم و با كاهش ارزش سرمايه مواجه مي شويم بهتر است به جاي غصه خوردن، رفتارمان را تحليل كنيم. بنابراين برنامه ريزي بلندمدت تنش هاي ناشي از كاهش ارزش سرمايه در كوتاه مدت را نخواهد داشت و فرد سرمايه گذار با آسودگي خاطر منتظر آينده خواهد ماند و در مقاطع كوتاه مدت ضرورتي براي نقد كردن سرمايه خود نمي بيند.
البته اين توضيحات با فرض انتخاب سهامي با ارزش ذاتي و گذشته مطلوب است كه در ادامه و توضيحات مربوط به نكاتي در خصوص انتخاب سهم به آن خواهيم پرداخت ضمناً لازم است در تمامي اصولي كه در اينجا مطرح مي شود به آنها توجه شود.
اصل دوم - همانطوري كه در اصل ۱ گفتيم معمولاً وقتي تصميم بلند مدت اتخاذ مي شود سهام با ارزش افزوده مناسبي كه در گذشته كسب كرده اند انتخاب مي شود و معمولاً تغييرات احتمالي و موقتي در بورس بر روي اينگونه شركت ها اثر مخربي نخواهد داشت و به راحتي آسيب پذير نيستند و در بلندمدت مجدداً شرايط بهبود را حتي اگر صدمه ديده باشند خواهيم ديد، البته دقت شود كه در برخي موارد نيز اينچنين نيست كه در توضيحات نكات انتخاب سهام به آنها اشاره شده است . فرض كنيد روي سهامي براي كوتاه مدت سرمايه گذاري كنيم و اين سرمايه گذاري فقط با توجه به بازدهي قابل توجه روزانه تصميم گيري شود و به واسطه اينكه اين داستان همچنان ادامه دارد تصميمي براي فروش به موقع نگيريم چون بر اساس ارزش ذاتي و يا واقعي انتخاب صورت نگرفته، بنابراين اگر اوضاع تغيير كند و روند كاهشي ارزش سهم آغاز شود تا جايي كه حتي امكان نقد كردن آن فراهم نشود، خوب ادامه داستان مشخص و اين يعني بدترين حالت براي سرمايه گذاري.
اصل سوم - وقتي شركت هايي با ديد بلند مدت انتخاب مي كنيد يعني قبول داريد كه تصميم ديگري براي پولتان نداريد حال شرايطي فراهم مي شود كه در ميان مدت و يا كوتاه مدت مي توانيد با سود مناسبي از بازار خارج شويد و با آرامش خاطر اقدام به فروش مي كنيد بنابراين مي توان برنامه ريزي درازمدت داشت و با اطمينان خاطر و ريسك كمتر حتي در كوتاه مدت از بازار خارج شد. پس هميشه با ديد درازمدت برنامه ريزي كنيد و در صورت لزوم در كوتاه مدت تصميم به فروش بگيريد .
اصل چهارم - فراموش نكنيد كه در هر خريد و فروشي مبلغي به عنوان ماليات، سازمان و كارگزار (در ايران و شرايط فعلي ۲ درصد ) كسر مي شود اگر فكر مي كنيد برنامه ريزي هاي كوتاه مدت سود بيشتري دارد مي توانيد تعداد معاملات و درصد هاي پرداختي را جمع بزنيد و با شرايط نگه داشتن سهمي در بلند مدت مقايسه كنيد، خوب در كوتاه مدت درگيري هاي روزانه بيشتر است ريسك هاي خاص خود را دارد و آرامش در اين شرايط كمتر است بنابراين براي حصول نتيجه كنترل روند اتفاقات و تصميمات مي تواند مسائل زيادي را براي سرمايه گذار روشن كند.
اصل پنجم - جهت گيري بازار به سمت سرمايه هاي كوتاه مدت سبب مي شود تا توجه به شركت هاي معتبر كه پشتوانه مالي قابل قبولي دارند كمتر شود و شركت هايي كه حرفي براي گفتن ندارند به صورت مقطعي سودي حاصل كنند و بزرگ جلوه داده شوند و از طرفي شركت هاي معتبر علاوه بر اينكه مجبور مي شوند وقت و سرمايه بيشتري براي حمايت در اين بازار قرار دهند و از هدف اصلي خود يعني تامين نيازهاي مردم در بازار كالا و خدمات دور شوند و در نتيجه به صورت ناخواسته سهام شان ارزش واقعي خود را از دست دهد و نهايتاً به دليل جذب نقدينگي در بازار بورس، بازارهاي ديگر نيز تحت تاثير قرار گرفته و اينگونه شركت ها دو بازار خود را از دست مي دهند لازم به توضيح است كه مديريت دو بازار اصولاً كاري است بسيار مشكل و جهت هاي بازار در هر يك از اين دو بر ديگري تاثير گذار است . لازم به توضيح است كه در بين شركت هايي كه در كوتاه مدت بازدهي خوبي دارند قطعاً شركت هاي با ارزشي نيز وجود دارد كه در هر صورت انتخاب آنها براي بلند مدت نيز سودآور است. در مبحث انتخاب سهم نكاتي درخصوص مديريت و جهت گيري بازار ارائه خواهد شد.
اصل ششم - زماني كه اوضاع سياسي اثرات منفي بر روي بازار بورس مي گذارد معمولاً بيشترين تاثير را بر سهام هايي كه ارزش ذاتي كمتري دارند مي گذارد بنابراين باز هم ديد دراز مدت باعث مي شود كه سهام هاي با ارزش ذاتي بيشتر را انتخاب كنيم و افت و خيزهاي مقطعي آنها نگراني كمتري به همراه داشته باشد.
اصل هفتم - اصولاً سهامدار مي شويم تا شركت ها با پشتوانه مالي سرمايه هاي كوچك به بقا و رشد خود ادامه دهند و تلاش مي كنند تا سهامداران بيشتري از دو طريق جذب كنند: اول سود حاصل از سرمايه گذاري و دوم ارائه كالا و خدمات مورد پسند مشتري. بنابراين شركتي را براي سرمايه گذاري انتخاب كنيم كه از خود مايه اي دارد و در جهت جلب رضايت مشتري تلاش هاي مضاعفي مي كند اگر ديدگاه اين باشد قطعاً سرمايه گذاري بلند مدت معني واقعي خود را پيدا مي كند. شايد اين سئوال طرح شود كه اگر همه بلند مدت سرمايه گذاري كنند پس چگونه معامله شكل مي گيرد ؟ همان گونه كه مي دانيد انجام معامله ناشي از اختلاف سليقه است و خاتمه يك سرمايه گذاري شروعي براي سرمايه گذاري ديگري است كه ممكن است هر دو در مقطع زماني خود تصميم به سرمايه گذاري بلندمدت داشته اند.