شير مردان يا شيره اي مردان
برگرفته از كتاب هزار دستان نوشته اسكندر دلدم
در رژيم گذشته باشگاه مخصوصي در تهران فعاليت مي كرد كه وابسته به «لاينز» بين الملي بود و اعضاي آن را اصطلاحا ((شير مرد !)) مي ناميدند كه عموما عده اي رجال دولتي ، وزرا و وكلا و سرمايه سالاران و دزدان بيت المال بودند .
در باشگاه «لاينز» رجال و دواتي ها ضمن انجام وظايفي كه داشتند ، گاهي اوقات كه جلسات طول مي كشيد و نمي توانستند به موقع خود را پاي ((منقل)) برسانند همانجا يك پشت ناخن ترياك را در چاي حل كرده و براي جلوگيري ار آبريزش بيني ! لاجرعه سر مي كشيدند !
در حقيقت جمع اين افراد كه خود را ((شير مرد)) مي ناميدند و عضو لاينز بين المللي بودند ، از عده اي «شيره اي» تشكيل مي شد و بهتر بود به جاي ((شير مرد!))آنها را شيره اي مرد مي ناميدند !
مردكي مردني كه پنهاني *
مي زند فور و چهره اش زرد است *
لقبش «شير مرد» مي باشد *
چون با « لاينز» روي آوردست *
دوستي گفت اين لقب ما را *
پاك از خنده روده بركردست *
چون كسي «شيرمرد» دارد نام *
كه به تحقيق «شيره اي مر » است !!