بازار رقابت كامل ( قسمت 3 _ دوره ي زماني كوتا ه مدت )

[donya88]

دوره ي زماني كوتا ه مدت :( به حداكثر رسانيدن سود در كوتا ه مدت )
همانگونه كه مي دانيم هدف بنگاه اقتصادي از توليد و عرضه به حداكثر رسانيدن سود مي باشد .
در ابتدا تعريفي از دوره ي زماني كوتا ه مدت داشته باشيم بهتر است : در اين دوره هم هزينه هاي متغير داريم و هم ثابت . در اين دوره ي زماني بنگا ه ها فرصت تغيير تشكيلات وسرمايه و همچنين ورود و خروج از بازار را ندارند تنها كاري كه مي توانند انجام دهند تغيير توليد وعرضه مي باشد .
به عبارت ديگر در دوره ي زماني كوتا ه مدت بنگا ه ها ابتدا بايد تصميم بگيرند كه مي خواهند به توليد ادامه دهند يا قصد ترك و تعطيل توليد را دارند .واگر تصميم به توليد رادارند در انصورت بايد معلوم شود كه چقدر مي خواهند توليد و اين ميزان با توجه به قيمت محصول و با توجه به تعيين قيمت توسط بازار نه خود بنگاه و مصرف كننده تعيين مي شود .
تعيين سطح محصول بنگاه در كوتا ه مدت :
به دليل اينكه بنگاه در بازار رقابت كامل price taker گيرنده ي قيمتها ست پس تا جايي توليد خواهد كرد كه سودش حد اثر شود .
همانگونه كه در بخشهاي پيشين بيان شد منحني تقاضا براي يك بنگاه فردي خطي افقي است بر اين اساس منحني درامد كل TR نيز به دليل ثابت بودن قيمت چون قيمت برون زا مي باشد در مقابل q خطي رسم مي شود بصورت زير :
dTR/ dq = pTR = pq
پس شيبش ثابت مي باشد .

به نمودارهاي زير براي حداكثر شدن سود بنگاه توجه كنيد :

[donya88]

به نمودارهاي زير براي حداكثر شدن سود بنگاه توجه كنيد :






تو ضيح :
با توجه به نمودار 2 سود متغير ( TR- TVC ) در نقطه ي A’ يعني سطح توليد q1 حداقل به بياني ديگر حداكثر ضرر را داريم . در q2 وq4 سود صفر و در نقطهي c’ سود max مي با شد .
دليل ريا ضي :
حداكثر تا بع سود بصورت زير بدست مي ايد :
P= TR – TC (سود كل )
MAX ∏ = d ∏/ dq =( dTR/ dq) – ( dTC /dq) = MR – MC=0
حال به دليل اينكه در بازار رقابت كامل MR= P
پس در نتيجه :
P-MC=0 كه:
P=MC يعني حداكثر سود در P= MC كه در نمودار 2 در نقطه ي q3 اتفاق مي افتد
حال شرط مرتبه دوم حداكثر سازي :
dMR/dq - d MC/dq< 0
نتيجه :
جمله ي اول ثا بت پس 0
-d MC / d q < 0
پس
:
بايد d mc/ dq > 0 شود
پس در نمودار 3 جايي كه mc صعودي و با p برابر يعني در q3 سود حداكثر وليكن در q1 يعني جايي كه mc نزولي و با p برابر ضرر حداكثر است . تفسير نمودار 1 هم به عهده ي دوستان عزيز.

[donya88]

در اين قسمت به انواع تعادلهايي كه ممكن است براي يك بنگاه در كوتا ه مدت با توجه به قيمت برايش پيش ايد مي پردازيم .
به نمودار زیر توجه نمایید:








حالت 1
در اين حالت بنگاه در قيمت p1 قرار دارد . سود مي كند و به اندازه ي q1 توليد مي كند . ميزان سود به اندازه ي سطح p1 a f y مي باشد پس به توليد ادامه مي دهد
p> ATC
پس
TR>TC
TR – TC> 0
∏>O
حالت 2( نقطه ي سربه سري توليد )
قيمت p2 يعني در حداقل منحني هزينه ي متوسط كل توليد مي كند پس سود كل صفر مي باشد . يعني درامد كل حاصل از فروش با مجموع كل هزينه ها ( ثابت و متغير برابر مي شود ) كه به دليل پرهيز از شلوغ شدن شكل توضيح ان به عهده ي دوستان عزيز است . و اما اگر بنگاه در اين مرحله تصميم به قطع توليد گيرد مي بينيم كه درامدش صفر مي شود اما متحمل به پرداختن هزينه هاي ثابت است پس به نفعش است كه توليد كند .در واقع اينجا هنوز سود متغيري بدست مي اورد . با توليد تمام هزينه هاي متغير و قسمتي از هزينه هاي ثابت را قادر به پرداختن است
P=MIN ATC
TR= TC
∏=0

حالت3:
در اين حالت قيمت p3 يعني بين AVCو ATC مي باشد .دوباره بنگاه ضرر مي كند به اندازه ي سطح YGcp3اما باز هم سود متغيري كمتر از حالت قبل نصيبش مي شود . با توليد نكردن درامدش صفر است اما متحمل هزينه هاي ثابت مي شود پس بهتراست كه توليد كند. در واقع با توليد تمام هزينه هاي متغير و قسمتي از هزينه هاي ثابت را قادر به پرداختن است
AVC< P< ATC
TVC< TR<TC
TR-TC<0
∏<0
وليكن سود متغير بزرگتر از 0
TR-TVC>0
∏(q)>0
حالت 4 :(نقطه ي بي تفاوتي توليدو نقطه ي تعطيلي )
در اين حالت در قيمت P4 مي باشد .و حداقل هزينه ي متوسط متغير. در اينجا مي بينيم علاوه بر صفر بودن سود كل سود متغير نيز صفر مي باشد . ضرر بنگاه به اندازه ي سطح HSP4d يعني به اندازه ي هزينه ي متوسط ثابت مي شود. اگر هم تعطيل كند به همين ميزان ضرر خواهد كرد . به عبارتي با توليد فقط هزينه هاي متغير را مي پوشاندو ضررش به اندازه ي هزينه ي ثابت است . پس نسبت به ادامه ي توليد بي تفاوت است.
P=MIN AVC
TR = TVC
∏(q)=0

حالت 5 :
در اين حالت بنگاه در قيمت p5 علا وه بر اينكه هزينه هاي ثابت را نمي تواند بپوشاند قادر به پرداختن قسمتي از هزينه هاي متغير هم نمي باشد و در صورت تعطيلي فقط هزينه هاي ثابت را دارد پس به نفعش است كه تعطيل كند .
P< AVC
TR<TVC
q)<0)∏
نكته : در واقع هدف بنگاه كسب سود متغير است هرزمان كه سود متغيري بدست نياورد و قادر به پرداختن هزينه هاي متغير خود به هرميزان نشد به نفعش است كه تعطيل كند
نتيجه گيري اينكه بنگاه در كوتاه مدت بايد با شروط زير توليد كند :
1- P=mc
2- dmc/dq>0
p>=min avc

[donya88]

منحني عرضه كوتا ه مدت بنگاه اقتصادي
همانگونه كه مي دانيم تابع عرضه يا منحني عرضه بيانگر حداكثر مقداري است كه توليد كننده مايل است در هر سطحي از قيمت توليد كند
با توجه به منحني smc متوجه مي شويم كه نقاط اين منحني نيز بيانگر همين موضوع است .
همانطور كه در بخش قبل گفتيم توليد كننده مجاز به توليد از حداقل AVC به بالا مي باشد . پس در كل منحني عر ضه اش مي شود همان منحني smc كه بالاتر از حداقل AVC قرار دارد:
عرضه مي شود smc
به شرطي كه:
p>= MIN AVC باشد .

[donya88]

منحني عرضه ي بازار در كوتاه مد ت :
منحني عرضه ي بازار در كوتاه مدت بنا به شرط اينكه :
با افزايش عرضه قيمت نها ده هاي توليد ثابت بماند .
جمع افقي منحني هاي عرضه ي بنگا ه ها مي شود .SS در نمودار الف
و اگر قيمت نهاده هاي توليد ثابت نماند با افزايش عرضه مثلا قيمت انها هم افزايش يابد منحني عرضه ي بازار پر شيب تر و كم كشش تر مي شود FF در نمودار الف.و همه ي اينها در صورتي است كه بنگا هها داراي ساختار هزينه ي يكساني باشند و نقطهي حداقل هزينه متوسط متغير انها معادل مقدار يكساني باشد در غير اين صورت تا بع عرضه بازار شكسته خواهد شد و چند ضا بطه اي .
به نمودارها ي زير توجه كنيد :

نمودار الف منحني عرضه كوتاه مدت با فرض ساختار هزينه ا ي يكسان
نمودار عرضه ي بازار در كوتا ه مدت با شرايط نبودن ساختار هزينه اي يكسان :
به نمودارهاي زير توجه كنيد :
تو ضيح اينكه منحني عرضه ي صنعت s مربوط به بنگا ه هاي با ساختار هزينه اي پايين تر است كه از جمع افقي عرضه ي بنگا ه هاي با هزينه ي پايين بدست مي ايد .و زماني كه قيمت افزايش مي يابد منحني عرضه ي صنعت s1 مي شود كه از جمع افقي بنگا ه هاي نو ع با هزينه پايين و بالا بدست مي ايد

[donya88]

تمامي نمودارها در اينده ي نزديك گذاشته خواهد شد .
باتشكر :دنيا