"خاطرات اول مهر يادش بخير!"
وقتى براى اولين بار اين عكس ها را ديدم، چنان ياد گذشته افتادم كه از اين همه تاثير خنده ام گرفت. عكس هايى كه مرا تا دبستان برد، جايى كه براى اولين بار نوشتن، خواندن آموختم. چنان پرشتاب اين عمر مى گذرد كه وقتى به سال هاى دور مى نگرى جز يك لبخند كارى از دستت بر نمى آيد. داستان هاى دبستان شيرين و آموزنده بود هرچند تكاليف زيادش برايمان سخت بود اما چنان در سختى روزگار غرقيم كه مى گوييم كاش امشب به جاى اين همه مشكل 100 بار از روى كوكب خانم مى نوشتيم. عكس هاى زير نماد ساده درس خواندنمان است. لوازم التحريرهايمان همه شبيه هم بود كه فرق بين بچه پولدار و بى پول بينمان مشخص نشود، پس يادمان دادند كه به هم فخر نفروشيم اما چه حاصل تمام درس هاى مدرسه با بزرگ شدنمان از يادمان كم كم مى رود!