میلتون فریدمن(Milton Friedman) اقتصاددان امریکایی بود که خدمات بزرگی در زمینه‌های اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، تاریخ و آمار اقتصاد کرد. او همواره از نظریهٔ بازار آزاد در اقتصاد طرفداری می‌کرد. در سال ۱۹۷۶ جایزهٔ بانک مرکزی سوئد در زمینهٔ علوم اقتصادی که به یاد آلفرد نوبل اهدا می‌شود و با نام جایزهٔ نوبل اقتصاد نیز شناخته می‌شود را از آن خود کرد.

زندگی
میلتون فریدمن در ۳۱ ژوئیه ۱۹۱۲ میلادی در خانواده‌ای فقیر در بروکلین نیویورک متولد شد. وی تحصیلات آکادمیک خود را در دانشگاه راتگرز نیوجرسی آغاز نمود و در سال ۱۹۴۶ موفق به دریافت مدرک دکترای اقتصاد از دانشگاه کلمبیا شد. وی سپس روانه دانشگاه شیکاگو شد و در آنجا به مدت سی سال به فعالیت‌های آکادمیک پرداخت. فریدمن در سال ۱۹۶۲ کتاب سرمایه‌داری و آزادی را منتشر نمود و در آن از هرچه کمتر شدن نقش دولت در بازار آزاد، برای ایجاد آزادی سیاسی و اجتماعی دفاع کرد.
او پس از بازنشستگی، به موسسه هوور دانشگاه استنفورد رفت تا در آنجا فعالیت‌های خود را در ارتباط بیشتر با مردم دنبال نماید. به‌طور مثال در این دوران که مقارن با اوج دوران جنگ سرد بود، توانست یک برنامه تلویزیونی در مورد ارزش آزادی اقتصادی بسازد. او همچنین در این دوره توانست با ورود به حوزه عملی، نظریات خود را در دنیای واقعی آزمایش کند. فریدمن به نیکسون، رییس جمهور امریکا مشاوره اقتصادی می‌داد و در دوران ریاست جمهوری ریگان مشاور اقتصادی رییس جمهور امریکا شد. برخی، رشد مستمر اقتصادی امریکا در دهه‌های اخیر را مرهون ایده‌های فریدمن می‌دانند. میلتون فریدمن سرانجام در نوامبر سال ۲۰۰۶ میلادی (آبان ۱۳۸۶ شمسی) درگذشت. [۱]

افتخارات
میلتون فریدمن در سال ۱۹۷۶ موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شد. این جایزه به خاطر موفقیت‌هایش در زمینهٔ تحلیل مصرف، تاریخ و نظریهٔ عرضهٔ پول و همچنین نمایش پیچیدگی‌های سیاست‌های اقتصادی ثبات‌سازی به وی اهدا شد. [۲]
هفته نامهٔ اکونومیست (The Economist) از او به عنوان «تأثیرگذارترین اقتصاددان نیمهٔ دوم قرن بیستم...و حتی شاید تمامی آن» نام می‌برد. [۳]

اندیشه

نظریات اقتصادی
فریدمن، اولین اقتصاددانی بود که توانست نشان دهد برای کنترل تورم و جلوگیری از افزایش هزینه تولید منجر به رکود، متغیرهای پولی و حجم نقدینگی می‌بایست در تناسب با نرخ رشد اقتصادی قرار بگیرد. [۴] فریدمن همچنین نشان داد که که مصرف تابعی از درآمد است و شهروندان بر اساس پیش‌بینی درازمدت درآمد خود، رفتارهای مصرفی خود را تنظیم می‌کنند. بنابراین تغییرات مقطعی در درآمد، اثر فوری و جدی بر رفتار مصرفی آن‌ها ندارد. فریدمن برخلاف بسیاری از اقتصاددانان پیش از خود معتقد بود که تورم، نه تنها بیکاری را کاهش نمی‌دهد بلکه باعث رکود نیز می‌شود. به نظر فریدمن، مهم‌ترین عامل ایجاد تورم، رشد سریعتر حجم پول نسبت به مقدار واقعی تولید کالاها و خدمات است.
برخی از نظریات پولی میلتون فریدمن، در تقابل با نظریات جان مینارد کینز، اقتصاددان برجسته و سرشناس امریکایی قرار دارد.
او همچنین در روش‌شناسی علم اقتصاد، معتقد بود که اقتصاد تحصیلی عبارت است از «فراهم آوردن نظامی از تصمیم‌ها که بتوان از آن‌ها برای ارایه پیش‌بینی‌های درست درباره نتایج هرگونه تغییری در اوضاع و احوال استفاده نمود. یعنی اقتصاد تحصیلی یک علم عینی مانند فیزیک است.»[۵] فریدمن بهترین راهکار برای کشورهای نفت‌خیز را اعطای سهام یکسان نفتی به هر فرد بالای ۲۱ سال سن می‌دانست که حق و مسئولیت یکسانی را برای همه ساکنان کشورهای نفتی ایجاد می‌کند.[۶]

نظریات سیاسی و اجتماعی
دیدگاه سیاسی فریدمن، که خودش آن را لیبرال کلاسیک می‌داند، بر مزایای بازار و مضرات دخالت دولت تأکید می‌کند. این دیدگاه، دیدگاه محافظه‌کاران و آزادی‌خواهان امریکایی را شکل می‌دهد. او پیوسته بر این باور بود که اگر سرمایه‌داری یا کاپیتالیسم، و یا آزادی اقتصادی، به کشورهایی که توسط دولت‌های تمامیت‌خواه اداره می‌شود شناسانده شود آزادی سیاسی به همراه خواهد داشت.او همچنین در کتاب خود با نام سرمایه داری و آزادی از به حداقل رساندن نقش دولت در بازار آزاد دفاع کرده است تاجامعه بتواند به آزادی های سیاسی و اجتماعی دست یابد. فریدمن به آزادی نه تنها در حوزه اقتصاد، بلکه در تمام حوزه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی معتقد بود.

نظریات آماری
فریدمن در علم آمار، آزمون فریدمن را معرفی کرد.

تأثیرات اندیشه‌های فریدمن
طرفداری‌های فریدمن از بازار آزاد در دورهٔ «دولت بزرگ» و مالیات‌های سنگین در دهه‌های ۱۹۴۰، ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ دیدگاه اقلیت به حساب می‌آمد. به‌مرور، نظریات او مورد قبول قرار گرفت و دههٔ ۱۹۸۰ اوج مقبولیت ایده‌های فریدمن بود. نظرات او در مورد سیاست‌های عرضهٔ پول، مالیات و خصوصی‌سازی، سیاست‌های دولت‌های دنیا را تحت تأثیر قرار داد. به طور ویژه در زمان رونالد ریگان در امریکا و مارگارت تاچر در انگلستان، از ایده‌های اقتصادی او استفاده شد. ایده‌های او در سراسر جهان مورد مطالعه قرار گرفت و نقش اساسی در تغییر اقتصاد چین بازی کرد.