مقدمه ای در باره نظریه فضانوردان باستانی
حتماً تا بحال شب هنگام به آسمان نگاه کرده اید، انسان با دیدن ستارگان بیشمار آسمان احساس حقارت و کوچکی میکند، مخصوصاً اگر در یک شب غیر مهتابی و دور از شهر به آسمان بنگرید با دیدن انبوه ستارگان و کهکشان راه شیری که مانند ابر سفید کمرنگی در آسمان خودنمایی میکند احساس عجیبی به انسان دست میدهد. در یک شب صاف با چشم غیر مسلح حدود 4500 ستاره را میتوانیم در آسمان ببینیم و با یک تلسکوپ کوچک نزدیک به یک میلیون ستاره را میتوان دید. ستاره شناسان تعداد ستاره های کهکشان راه شیری را بیش از صد میلیارد عدد برآورد میکنند و کهکشان ما تنها یک کهکشان کوچک از حداقل صد میلیارد کهکشان جهان هستی است. فاصلة ما تا نزدیکترین ستاره به منظومة شمسی 4.3 سال نوری یعنی حدود 282510 برابر فاصلة زمین تا خورشید است. نزدیکترین کهکشان به کهکشان راه شیری کهکشان Canis Major Dwarf Galaxy است که 25000 سال نوری با مرکز کهکشان راه شیری فاصله دارد و دورترین نقطة شناخته شده از جهان حدود 15 میلیارد سال نوری با ما فاصله دارد.(1)حال به نظر شما در جهان به این بزرگی آیا امکان دارد که تنها کرة قابل سکونت و دارای حیات زمین ما باشد؟ در چنین صورتی آیا تقریباً همة جهان هستی بیهوده آفریده نشده است؟ به نظر شما آیا آفریننده این جهان کار بیهوده انجام میدهد؟
امروزه حتی سختگیرترین دانشمندان هم احتمال وجود موجودات باهوش در کرات دیگر را مردود نمیدانند و حتی تلاشهای بسیار زیادی برای شناسایی تمدنهای احتمالی دیگر از سوی سازمان فضایی ناسا و سازمانهای فضایی کشورهای اروپایی در جریان است.در نوامبر سال 1961 در رصدخانة علمی ستاره شناسی پرتویی در (گرین بانک) جلسه ای محرمانه با حضور دانشمندان سرشناسی چون دکتر(گیوسپ کوکونی) Giuseppe Cocconi ، دکتر (سوشو هوانگ) Su Shu Huang ، دکتر(فیلیپ موریسون) Philip Morrison و دکتر(کارل ساگان) Carl Sagan برگزار شد. در پایان این جلسه فرمولی که به نام (دریک) Drake معروف شد، ارائه شد. بر طبق این فرمول در هر لحظه ای از زمان حداقل 40 و حداکثر 50 میلیون تمدن در کهکشان ما وجود دارند که سعی دارند با ما تماس بگیرند و یا منتظر دریافت علائمی از ما هستند.(2)
تا اینجای کار میبینیم که نه تنها احتمال وجود موجودات متمدن در سایر کرات کهکشان وجود دارد، بلکه اکثر دانشمندان معتقدند که چنین تمدنهایی وجود داشته و حتی تعداد تقریبی آنها را هم در کهکشان ما حساب کرده اند.قدم بعدی ما این است که بدانیم آیا این موجودات باهوش غیر زمینی آیا تا به حال به کرة زمین مسافرت کرده اند و با انسانهای زمینی برخورد داشته اند یا خیر؟ از اینجا است که اختلافات بین محققان مختلف در این زمینه به وجود می آید. در این مورد سه گروه وجود دارند دستة اول را دانشمندانی تشکیل میدهند که احتمال مسافرتهای بین ستاره ای را به علت فاصلة بسیار زیاد ستارگان از یکدیگر و محدودیت سرعت قابل دسترسی جهت سفرهای فضایی به سرعت نور،منتفی میدانند و بدین ترتیب امکان سفر موجودات هوشمند از کرات دیگر به زمین را غیرممکن میدانند و تنها شانس برای یافتن اثری از تمدنهای دیگر را جستجوی امواج ارسالی از آن تمدنها در فضا توسط رادیو تلسکوپها میدانند.مخالفان این گروه معتقدند که سرعت نور را نمیتوان به طور قطع بالاترین سرعت قابل دسترسی دانست و ممکن است با پیشرفت دانش بشر قوانین علمی جدیدی کشف شود که امکان دست یافتن به سرعتهای بالاتر از سرعت نور را امکان پذیر سازند. جالب است بدانید که سازندگان اولین قطارها شدیداً اعتقاد داشتند که هیچ قطاری با سرعت بالاتر از 30 کیلومتر در ساعت نمیتواند حرکت کند چون در سرعتهای بالاتر از 30 کیلومتر در ساعت هوای داخل قطار به بیرون از قطار کشیده شده و مسافران خفه میشوند!! همینطور برادران رایت مخترع هواپیما اعتقاد داشتند که بدنة هواپیما نمیتواند از فلز ساخته شود. نکتة دیگری که وجود دارد این است حتی با در نظر گرفتن سرعت نور به عنوان بالاترین سرعت قابل دستیابی باز هم امکان سفرهای بین ستاره ای وجود دارد، اگر تمدنهایی در سیارات ستارگان نزدیک ما که از 3.4 تا 15 سال نوری با ما فاصله دارند، وجود داشته باشند که از هزاران سال قبل دارای دانش بسیار پیشرفته باشند و دارای سفینه هایی باشند که با سرعتی نزدیک به سرعت نور حرکت کنند امکان سفر این موجودات به منظومة شمسی وجود داشته و دارد. فرض کنیم در یکی از سیارات یک ستاره که 10 سال نوری با منظومه شمسی فاصله دارد، موجودات متمدنی زندگی میکنند که از هزاران سال پیش دارای تکنولوژی پیشرفتة ساخت سفینه های فضایی هستند که با 99% سرعت نور حرکت میکند. حال اگر این موجودات یک سفینة فضایی برای تحقیق در مورد منظومة شمسی بفرستند این سفینه بعد از مدت زمان کمی بیش از ده سال به منظومة شمسی میرسد و اگر یک سال هم برای تحقیقات در نظر بگیریم و مدت زمان بازگشت را هم به اندازة مدت زمان رسیدن در نظر بگیریم اگر فضانوردان این سفینه در شروع حرکت 25 ساله باشند، بعد از بازگشت به سیاره شان سن آنها حداکثر 47 سال میشود که حتی اگر متوسط عمر این موجودات 70 سال هم باشد میبینیم که این مسافرت بین ستاره ای کاملاً در محدودة عمر طبیعی آنها است.در ضمن در چنین مسافرتهایی به احتمال بسیار زیاد فضانوردان به خواب مصنوعی طولانی مدت یا انجماد برده میشوند و به این ترتیب در طول مدت چنین سفری به عمر آنها حتی یک ثانیه هم اضافه نمیشود! به هر حال میبینیم که با قوانین علمی فعلی هم از نظر تئوری امکان مسافرتهای بین ستاره ای وجود دارد.
دستة دوم هم یوفولوژیست ها هستند که ادعا میکنند موجودات بیگانه امروزه با بشقاب پرنده های خود که هر از چند گاهی در مناطق مختلف کرة زمین مشاهده میشوند، به زمین مسافرت میکنند.این افراد اعتقاد دارند که این موجودات بیگانه صاحب تکنولوژی بسیار پیشرفته ای هستند و سفینه های آنها با استفاده از نیروی محرکة نوعی جاذبه موسوم به جاذبة ای Gravity A فواصل بین ستاره ای را در مدت کوتاهی طی میکنند. دستة سوم هم طرفداران نظریة (فضانوردان باستانی) هستند که معتقدند موجودات بیگانة بسیار پیشرفته ای در زمانهای بسیار دور گذشته به کرة زمین مسافرت کرده اند و در این سفرها با انسانهای اولیه برخورد داشته و تمدن و شهر نشینی را این موجودات به انسانهای اولیه آموخته اند. از بنیان گذاران این نظریه میتوان به (اریک فون دانیکن) Erich Von Daviken اشاره کرد که با کتاب (ارابه های خدایان) Chariots of Gods که در سال 1968 پر فروش ترین کتاب سال ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی شد، مشهور شد. از این نویسنده کتابهای زیادی از جمله (ارابه های خدایان)، (چشمان ابوالهول) ، (طلای خدایان) و (خدایان آن سوی فضا) و ... در ایران چاپ شده است. از دیگر طرفداران سرسخت نظریة فضانوردان باستانی میتوان به (زکریا سیتچین)Zecharia Sitchin ، محقق روس تبار اشاره کرد. (سیتچین) از معدود افرادی است که قادر به درک و ترجمة خط میخی (سومری) است و آثار او غالباً از ترجمة متون (سومری) منشا میگیرند. مشهورترین آثار این نویسنده سری کتابهای (سرگذشت زمین) و(سیارة ایکس) است. البته کتابهای بسیار دیگری هم در دفاع از این نظریه نوشته شده است که میتوان به کتابهای (موجودات بیگانه) نوشتة (ریچارد ال. تامسون) Richard L. Thompson ، (خدایان باستانی و اسرار آنها) نوشتة (رابرت برینگر) Robert Berringer ، (آتلانتیس، برخورد با بیگانگان و دستکاری ژنتیک) نوشتة (میشل ساریون) Michael Tsarion ، (راسول چینی، رویارویی با بشقاب پرنده ها در آسیای دور از گذشته تا حال) نوشتة (هارتویگ هاسدورف) Hartwig Hausdorf ، (لولة آزمایش جهانی- برخورد با موجودات غیر زمینی ، نظریات و شواهد) نوشتة (رندال فیتزژرالد) Randall Fitzgerald ، (آئین خدایان بیگانه) نوشتة (جیسون کلاویتو) Jason Colavito ، (اسرار مردگان) نوشتة (جاناتان گری) Jonathan Gray ، (تاریخ ممنوعه- دخالت موجودات غیر زمینی، تکنولوژیهای ماقبل تاریخ) نوشتة (ج. داگلاس کنیون) J. Douglas Kenyon ، (موی بیگانه- دی ان ای و دیگر شواهد دادگاهی ربوده شدگان ) نوشتة (بیل چالکر) Bill Chalker ، (تاریخ پنهان- تمدنهای گمشده، دانش سری و معماهای باستانی ) نوشتة (برین هوگتون) Brian Haughton ، (تاریخ بعلبک) نوشتة (میشل م. الوف) Michel M. Alouf ، (منشا غیرزمینی نوع بشر) نوشتة (دیوید هورن) David Horn ، (سرزمین های گمشده و اسرار زیرزمین شرق دور) نوشتة (م. پائول دیر) M. Paul Dare ، (نوع بشر- فرزند ستارگان) نوشتة (مکس اچ. فلیند) و(اتو او.بایندر)Max H. Flindt and Otto O. Binder و بسیاری کتابهای دیگر اشاره کرد. در مقالات آینده به تشریح در مورد نظریة فضانوردان باستانی و مدارک و شواهد طرفداران این نظریه و تا حدودی به یوفولوژی میپردازم