در طراحي مقبره مصري ، اين نمادخانه ابدي و خاموش مردگان نيز از اصول ماندگاري و نظم مشابهي پيروي شده است .
شکل رايج اين مقبره ، مصطبه است ( تصوير 68 ) . مصطبه ، (در عربي : سکو) ساختمان چهار گوشه اي از آجر يا سنگ با ديواره هايي پر شيب است که بر روي مقبره اي زير زميني که به وسيله هواکشي با خارج ارتباط پيدا مي کرد ساخته مي شد شکل مصطبه احتمالا از تپه هايي خاکي يا سنگي که مقبره هاي پيشين را مي پوشانيد گرفته شده است . لازم به ذکر است که در بين النهرين تقريبا گونه اي بي تفاوتي به آئين تدفين مردگان و ماندگاري مقبره ها وجود داشت ، حال آنکه در مصر اين گونه مسائل را در درجه اول اهميت قرار مي دهند .
68- چند مصطبه ، با نقشه و نماي مقطع آن (بالا)
69 – هرم پله دار پادشاه زو سر ، سقاره ، حدود 2750 ق . م .
در حدود سال 2750 ق. م. هرم پله دارپادشاه زوسر از سلسله سوم ( تصوير 69 ) در سقاره يا گورستان باستاني ( شهر مردگان ) ممفيس بر پا داشته شد . اين هرم که احتمالا کهن ترين بناي سنگي مصر است ، نخستين مقبره عظيم پادشاهي بود . شکل هرم مزبور که ظاهرا چيزي در حد واسط بين مصطبه و هرمهاي ( حقيقي ) بعدي در جيزه است ، در واقع کپه اي از چندين مصطبه تدريجا کوچک شونده است که در پايان کار ساختماني مشابه زيگوراتهاي بزرگ بين النهرين از آب در آمده است . اما هرم زوسر بر خلاف زيگوراتها يک مقبره است نه يک معبد ، و ارتفاعش از بناهاي شهر مردگاني که پيرامونش ترتيب يافته ، بلند تر است .
70 – هرمهاي بزرگ جيزه : منکورع ، حدود 2575 ق.م. ؛ خفرع ، حدود 2600 ق.م. ؛ خوفو ، حدود 2650 ق.م.
مقبره اي چون مقبره زوسر ، وظيفه يا کارکردي دوگانه داشت : حفاظت از پادشاه موميايي شده و متعلقاتش ، و مجسم ساختن قدرت متعلق و خداگونه وي به کمک جسامت و صلابت خويش ، اين ساختمان ، با معبدهايش ( امروزه آن را يک زيارتگاه درماني مي پردازند ) . مجموعه مهتابيهاي محصور ، و حياط بزرگش آفريده اينحوتپ يعني نخستين هنرمندي بود که نامش در تاريخ مدون آمده است . او که وزير اعظم پادشاه زوسر و مردي با نيروي افسانه اي بود ، در جهان باستان نه فقط به عنوان يک مهندس معمار بلکه به عنوان انساني فرزانه ، جادوگر ، حکيم ( پدر علم پزشکي ) ، کاهن ، کاتب گونه اي نابغه همه چيز دان که بعدها به عنوان خدا پرستيده شد – نيز ستوده مي شد در جيزه ، غرب قاهره امروزي ، سه هرم ( تصوير 70 ) از فراعنه سلسله چهارم – خوفو ( خئو پس يوناني ) ، خفرع ( خفرن يوناني ) ، و منکورع ( موکرينوس يوناني ) وجود دارد اين هرم ها که پس از سال 2700 پيش از ميلاد ساخته شده اند ، با رمز و علم ( پنهاني ) ارتباط پيدا کرده اند و نمادهاي موضوعات بسيار- حکمت ازلي ، سرزمين مصر ، پايداري ابدي و فنون جادوگري – بوده اند . اهرام جيزه ، نقطه اوجي در تکامل آن شيوه معماري است که با ساختن مصطبه ها آغاز شد . ساختمان اين اهرام زاييده ضرورتي خاص نبود ؛ پادشاهان مي توانسته اند مصطبه ها را تا بي نهايت بر روي هم انباشته و مقبره هايشان را سنگين تر کنند بلکه مي گويند وقتي پادشاهان سلسله سوم اقامتگاه دايمي خويش را به ممفيس انتقال داده اند تحت تاثير هليوپوليس که در مجاورتشان بود قرار گرفتند . اين شهر مرکز کيش نيرومند رع خداي آفتاب بود که بتش به صورت يک سنگ هرمي شکل به نام بن – بن ساخته شده بود . در دوران سلسله چهارم ، فراعنه مصر ، خود را به فرزندان رع ناميدند و به همين علت از آن پس کوشيدند او را بر روي زمين مجسم کنند . بنابراين فراعنه ديگر فاصله اي از اعتقاد به وجود روح و قدرت رع در سنگ هرمي شکل بن بن تا اعتقاد به امکان نگهداري از روح و جسم خداگونه خودشان به همان طريق مشابه در درون مقبره هاي هرمي شکل نداشتند .
در اين صورت آيا شکل هرمي ، اختراعي است که از يک نياز ديني الهام شده و نتيجه تکاملي در شکل نبوده است ؟ در انيجا نيازي به پاسخگويي قطعي نيست .
زيرا توجه ما بيشتر به مشخصات برجسته هرم متعلق به سلسله چهارم معطوف است . از اهرام سه گانه جيزه ، هرم خوفو کهن ترين و بزرگترين است . به استثناي راهروها و اتاقک تدفين ، توده غول پيکري از بنايي با سنگ آهک يا کوهي از سنگ است که مطابق همان اصول ساختماين هرم پله دار پادشاه زوسر در سقاره ساخته شده است ، فضاهاي دروني موجود در کف و بالا تر از آن نسبتا کوچکند ؛ گويي در اثر فشار تنهاي سنگ در نقشه اصلي ايجاد د شده اند ( تصوير 71 ) . سنگ آهک از صخره هاي شرق نيل به دست مي آمد و با استفاده از طغيان هاي سالانه نيل به ساحل غربي آن انتقال داده مي شد . پس از آنکه سنگ تراشها کار تراش دادن سنگها را به پايان مي رساندند براي آنکه جاي هر قطعه سنگ را در بناي هرم مشخص کرده باشند آنها را با مرکب قرمز علامت گذاري مي کردند .
71 – مقطع هرم خوفو . ( اقتباس از ترسيم هولشر . )