-
تصاویری که از آسمان 25km معنا پیدا می کنند .!!
در یک عصر آفتابی در سال 1941 دو محقق امریکایی در حال بررسی در فلات " نازکا " واقع در جنوب کشور پرو بودند . آنان خطوط اسرارامیز عظیمی را مطالعه میکردند که در مسافتهای طولانی بر روی زمین نقش بسته بودند . در میان بیابان صدها خط متقاطع در جهات مختلف کشیده شده بود. بعضی از این خطوط که به جاده های " اینکاها " معروف شده اند, از یک نقطه مرکزی شروع شده و مانند انفجار ستارگان به هر طرف پراکنده شده اند . از جمله اشکال دیگر, سه گوشهای دراز و ذوذنقه هایی به شکل باند فرودگاه هستند. "
پائول کوزوک " مورخ و همسرش برای مطالعه سیستمهای آبیاری باستانی به این صحرا رفته بودند . اما خطوط عجیبی در بیابان " نازکا " توجهشان را جلب نمود, آنها با کامیونشان تصمیم گرفتند یکی از خطوط را دنبال کنند . سرانجام به کنار یک شیب تند در فلات رسیدند, آنها وسط یک شبکه خورشیدی مانند از خطوط ایستاده بودند. بعدها " پائول کوزوک " نوشت : » ما علاوه بر خطوط زیادی که پیدا کردیم, به دو راست گوشه و ذوذنقه هم برخوردیم, از همه عجیبتر آنکه چسبیده به یکی از راست گوشه ها و نزدیک به مرکز آن باقیمانده محو شده یک نقاشی عظیم و نامفهوم را کشف کردیم . سرانجام در حالیکه سرمان از سئوالهای بیشماری به دوران افتاده بود, برای دیدن غروب باشکوه به مرکز شبکه خورشیدی بازگشتیم و در حالیکه مشغول تماشای پائین رفتن خورشید در افق بودیم, ناگهان متوجه شدیم که شعاع خورشید, درست بر روی یکی از خطوط طولانی منفرد قرار گرفته است .
لحظه ای بعد بیاد اوردیم که آنروز 22 ژوئن, روز شروع زمستان و کوتاهترین روز سال است . روزیکه در دورترین نقطه شمال غرب, خورشید غروب می کند . در حالیکه از هیجان می لرزیدیم بطور تصادفی کلید حل معما را پیدا کرده بودیم. «ایا واقعا" اینطور بود؟ " پائول کوزوک " با مشاهده این تقارن نتیجه گرفت که خطوط " نازکا " راهنمای بزرگی برای حرکت کواکب بوده است . " سرجی نورمن لاکر " در مطالعاتش درباره " استون هنج " در انگلیس به همین نکته در کتابش اشاره کرده است . بزودی تئوری " پائول کوزوک " مورد بحث قرار گرفت و در میان عقاید دیگر درباره منشاء اصلی این نقاشیهای پرویی مکانی ویژه پیدا کرد . باستان شناسان بتدریج اشگال دیگری در صحراها و بر روی تپه ها پیدا کردند . از جمله تصویر یک عنکبوت بزرگ, مرغ مگس خوار و انسانی جغدگونه چشم اندازه وسیعی را اشغال کرده بود . این اشکال پیامهایی در بر داشته اند که در طول تاریخ گمشده اند . اگر چه اشکال صحرای " نازکا " تماشائی ترین اشگال روی زمین هستند, ولی منحصر بفرد نیستند . در کنار پیکره ها – اشکال مارها, پرندگان و انسانهایی که در جنوب غربی امریکا وجود دارند, معماری مرموز سازندگان خاکریزهای جنوبی و میانی ایالات متحده امریکا را هم باید اضافه نمود . در ناحیه جنوب غربی انگلیس تصاویری از انسانها و اسبها وجود دارد که اصل و منشاء آنها در دوره ماقبل تاریخ گمشده است. به هر حال مهمترین جنبه معماری خاکریزها این است که بطور کامل از سطح زمین قابل تشخیص نیستند.! این معما که این تصاویر خاکی و سنگی چرا ساخته شده اند و چه کسی آنها را ساخته, قرنهاست که باستان شناسان را بخود مشغول کرده است.! در هر صورت هیچکدام از این تصاویر به اندازه تصاویر " نازکا " توجه علاقمندان اینگونه اشکال را برنیانگیخته است . از دوره " پائول کوزوک " تا به حال باستان شناسان صدها خط که بعضی از انها حدود 8 کیلومتر طول دارند و اشکالی شامل 18 پرنده که بین 27 تا 250 متر طول داشته اند را نقشه برداری کرده اند . این اشکال در مساحتی به اندازه 800 کیلومتر مربع منطقه لم یزرع بین شیب غربی کوههای آند و کرانه های پرو پراکنده شده اند . این اشکال جایی قرار دارند که درهم امیختگی شرایط زمین و آب و هوا برای هنرمندان نازکا شرایط کاملا" مساعدی را فراهم کرده بود . سطح صحرا از شنهای زردرنگ و خاک رس پوشیده شده است و لایه ای از سنگهای اتشفشانی و ریگهای سیاه در زیر آن قرار دارد. این خطوط بر روی این به اصطلاح تخته سیاه, از خراشیدن لایه سطحی که در نتیجه ان لایه زیرین اشکار شده بوجود امده است . اگر این خطوط در شرایط جوی دیگری قرار گرفته بود ,فرسایش در عرض چند ماه خطوط را از بین میبرد . اما در صحرای نازکا یکی از خشکترین نواحی کره زمین میانگین باران سالانه 5/1 سانتیمتر است . فرسایش باد هم در حداقل ممکن قرار دارد . برای گرمای ثابت و وجود لایه ثابت هوا حداقل فرسایش را بوجود می آورد . سنگهای سیاه انرژی خورشید را جذب نموده و آنرا پس میدهند . کم بودن پوشش گیاهی و سخت بودن سطح خاک تا حدی است که محققین انرا با سطح مریخ مقایسه کردند .
-
" پائول کوزوک " در گردش کوتاه خود در منطقه متقاعد شد که ممکن است خطوط بخشی از رصدخانه ای باشد برای ثبت علائم آسمانی . این تصور به ساکنان صحرا این اجازه را داد که زمان وقوع دوباره طغیان رودخانه را حدس بزنند و کاشت و برداشت محصول را بتوانند به موقع انجام بدهند . " رائول کوزوک " اجبارا" تحقیقاتش را پایان داد و به شغل تدریس در دانشگاه نیویورک بازگشت . اگر چه او بازگشت ولی چکیده افکارش را به دوست آلمانی اش سپرد . " رائول کوزوک " جانشینی بهتری از " ماریا ریچی " نمیتوانست پیدا کند . او در سال 1903 در شهر زیبای " درسدن " واقع در آلمان بدنیا آمد . " ماریا ریچی " دختر یک قاضی بود و در یک خانواده بسیار منظم و مستبد تربیت شده بود . خانواده اش او را به تقویت هوش و بازیهای ورزشی تشویق میکردند . در سال 1920 " ریچی " در شنا و ریاضیات از بقیه همکلاسهایش پیشی گرفت . او دختر مستقل و مصممی بار آمد . پیدایش حزب نازی " ماریا ریچی " را مجبور به ترک وطن نمود . در سال1932 به آگهی در روزنامه هامبورگ برخورد که نیازمند یک ناظر مالی برای یک خانواده ثروتمند در کشور " پرو " بودند . او از این موقعیت استفاده کرد و در پایان دهه بعنوان معلم و مترجم اوراق رسمی علمی در پایتخت " پرو " – شهر " لیما" به کار پرداخت . در آنجا بود که " ماریا ریچی " با" پائول کوزوک " آشنا شد . " پائول کوزوک " او را با ریاضیات و نجوم آشنا کرد و به مطالعه خطوط " نازکا " دعوت کرد . " ماریا ریچی " 36 ساله از آن زمان به بعد, بقیه عمرش را درباره مطالعه خطوط اسرار آمیز " نازکا " گذراند و زمانی درباره کارش چنین گفت :
"انگار به درون این کار سر خوردم . من همیشه در مورد همه چیز خیلی کنجکاو بودم. "
ریچی در سال 1945 کار خود را در شهر لیما ترک کرد و به شهری در نزدیکی " نازکا " رفت . جائیکه باقی عمرش را به مطالعه دقیق و کامل خطوط گذراند . او هفته ها در یک کلبه ساده و با یک رژیم گیاهی زندگی میکرد . نان – پنیر – میوه و شیر غذاهای او بودند . از صبح خیلی زود بیدار می شد, تا بتواند طلوع خورشید را که بخصوص در دوره تحول تابستانی بر روی بعضی از خطوط قرار میگرفت ببیند . او نظریات " پائول کوزوک " را مبنی بر ارتباط خطوط با تحولات تابستانی و بهاری و اعتدال پائیزی و قرارگیری بعضی از نقاط در ارتباط با پیدایش فصلی بعضی از ستارگان, همگی را تائید کرد . او همراه با یک جارو و یک وسیله اندازه گیری در صحرا خطوط را اندازگیری نمود . در حقیقت, اوایل کار زمانیکه با جارو در محل پیدایش می شد – ساکنان محلی تصور میکردند یک جادوگر را دیده اند . یکبار " ریچی " بعد از چند روز راه رفتن و جارو کردن یک مسیر مارپیچ, ناگهان دریافت که در دم یک میمون غول آسا ایستاده است . او گفت : »تنها کاری که کردم بر روی زمین نشستم و خندیدم . « او شباهت زیادی بین اشگال غول آسا و کوزگری و منسوجات سرخپوستان پیدا کرد . باستان شناسان هم نظریات او را تائید نمودند . اثار هنری پیدا شده در نزدیکی خطوط " نازکا " – به زمانی از عمر منطقه اشاره می کند که تمدن سرخپوستان " نازکا " بر بیان مسلط شده بود . از ساکنان اولیه کرانه های " پرو " که به نظیر می رسد تمدن پیچیده ای هم داشتند و قبل از امپراطوری
" اینکاها " می زیسته اند, اطلاعات کمی در دست است . آنان بوسیله زراعت و کشاورزی و با استفاده از سیستمهای آبیاری جالبی زندگی را می گذراندند . اینان سازندگان اهرام بودند ( اهرام تئوتی هاکان واقع در مکزیک) و گوزه گری و منسوجات بسیار جالبی خلق نموده اند . هزاران تکه سرامیک رنگارنگ که بیشترشان متعلق است به تمدن " نازکا " بین سالهای 400 تا 600قبل از میلاد, در تمامی دشت " نازکا " پراکنده شده است . این بقایای سرامیک و خطوط تنها آثار باقیمانده ساکنان صحرا است . " ماریا ریچی " ریاضیدان مجذوب این نظریه شد که " نازکاها " در طرح و ساخت خطوط از اصول زمین شناسی استفاده کرده اند . او دریافت بعضی از خطوط که چند کیلومتر طول دارند و بدون کوچکترین انحرافی از مسیر مستقیم از تپه های کوچک و کاریزها میگذرند – با قواعد بینظیر ریاضی محاسبه شده است . در " نازکا " تصاویری مثلث شکل با چیدمان عجیب بچشم میخورد – این اشکال تا امروز یک اسرار باور نکردنی را در خود جای داده است – آیا شما شهامت شنیدن آنرا دارید؟! موضوع خیلی ساده است – ساکنین گذشته نازکا قبل از آنکه " فیثاغورس" و" تالس" از زاویه ها و محاسبات آن سخن بگویند – این محاسبات را میدانستند.! آنها در دل صحرا مثلثهای عظیمی را رسم کرده اند که بدون دانستن این دانش, رسم و کشیدن آنها غیر ممکن بوده است.! " ریچی " متوجه شد – سرخپوستان ابتدا طرحهایشان را در ابعاد کوچک در نقطه ای می کشیدند, سپس آنرا در اندازه های بزرگتری پیاده میکردند . تمامی زندگی " ماریا ریچی " بکار در صحرا و زندگی با ساکنان صحرا گذشت . این زن با لباس ساده و شمایلی خاص خود به قهرمان " پرویی " معروف شده بود .
تولد او در شهر گ نازکا " جشن گرفته شد و خیابان و مدرسه ای به اسم او نامگذاری شد . به او برای کار مستمر و مطالعاتش پاداشی بین المللی اعطا شد . این زن جستجوگر در سال 1980 با انکه نیمی از بینائیش را از دست داده بود – هنوز سرپا بود و به کار و تلاش خود ادامه می داد . افراد بسیاری در صحرای " نازگا " فعالیت کردند و تئوریهای مختلفی را ارائه دادند – اما جنجالی ترین تئوری از زبان و قلم پرفسور " اریک فن دانیکن " جاری شد ه است . " نازکا محل فرود و برخاستن سفینه های افراد هوشمند از سایر کرات دیگر میباشد .!! او در یکی از سخرانی های خود فریاد زد : آیا باندهای فرود را نمی بینید؟ آیا اشکال دقیق هندسی را نمیتوانید مشاهده کنید؟ یک نگاه به پرنده آتشین نازگا بیندازید . از صدها مهندس آرشیتکت شاید یک نفر هم نتواند رتیل نازکا را رسم کند. از چه می هراسید ؟ اریک فن دانکین را میتوان با نویسنده کتاب " هری پاتر " مقایسه کرد . در سال 1968 کتاب ارابه خدایان پرفروش ترین کتاب سال شناخته شد و تقریبا" به تمام زبانهای روز دنیا ترجمه شد . او بعد از رهائی از زندان مسافرت خود را به تمام نقاط دنیا اغاز کرد
-
-
تصاویر باور نکردنی صحرای نازکا
بر روی این کره خاکی – در میان دشتها و صحراها در میان جزایر دور دست و حتی در اعماق اقیانوسها- باقیمانده تمدنهایی بچشم میخورد که قرنها از پیدایش و نابودی آنها می گذرد . بسیاری از این تمدنها برای ما ناشناخته اند . گاه حتی دلیل ساختن بناهای آنها نیز برای ما چون معما میباشند . براستی نیاکان ما چه اندیشه ای برای ساختن این بناها داشته اند؟! چه پیغامی درون این بناهای اسرار امیز وجود دارد.؟! مطلب امروز ما, بررسی نقاشی های شگفت انگیز صحرای " نازکا " میباشد . بسیاری از دانشمندان بر این باورند که طراحی این نقاشی ها بدون هماهنگی از اسمان امکانپذیر نیست.! و معما از همینجا آغاز میشود . اما آنچه این معما را پیچیده کرده تصاویر مشابه دیگریست که در سایر نقاط جهان وجود دارد . آیا ارتباطی بین این تمدنها بوده است ؟! طبق آزمایشهای انجام شده خطوط بین سالهای 600 تا 400 قبل از میلاد حک شده اند و آنرا به تمدن" نازاکای " در امریکای جنوبی نسبت داده اند . این خطوط در مجموع 450 کیلومتر مربع را در بر میگیرد . این خطوط مجموعه چندین تصاویر به اشکال مختلف است که در زمینی کاملا مسطح به وجود آمده است. با توجه به نسبت های دقیق هندسی این خطوط نشان میدهند , به هیچ وجه امکان پذیر نیست که ** یا کسانی بدون استفاده از وسائل مدرن , آنهم از روی زمین به چنین محاسبات عظیمی دست بزنند . تنها راه انجام محاسبات هم این است که شخصی از ارتفاعی کمتر از پنج کیلومتر به افرادی در زمین دستور دهد تا خطوط را حک کنند . حال در دوهزار سال پیش تر چگونه در سرزمینی مسطح که کوه و تپه ای هم در اطراف ان وجود نداشته !! کسی میتواند به ارتفاع پنج کیلومتری پرواز کند و دستور چگونگی حک خطوط را به افرادی در روی زمین فرمان بدهد.؟!! معمائیست که هنوز پاسخی به آن داده نشده !! بنابر این باز هم به باور بسیاری میرسیم که از ملاقات تمدنی پیشرفته با زمینیان خبر میدهند و آنها را قادر می کنند که با توجه به قدرت پرواز و سفینه ای که در اختیار داشتند این محاسبات را انجام داده و بعد روی زمین آنرا حک کرده باشند !!
-
-
-
-
-
نقشه تصاوير :
-
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن