-
ژان شاردن؛ نخستين ايرانشناس فيلسوف
زاد و زادگاه
1-1- ژان شاردن در سال 1643 م.، درست سالي كه لوئي چهاردهم به تخت نشست، در شهر پاريس متولد شده و در همان محل به تحصيل پرداخته است. او پسر مرد جواهرسازي بوده كه در ميدان دوفين به كار مشغول بوده است و نزد همو است كه شاردن از زمان كودكي شناخت سنگهاي قيمتي و فن و هنر جواهرسازي را آموخته است.
خانوادهي شاردن به فرقهي پروتستان هوگِنو (1) تعلق داشت و به طور كلي اغلب با مقامات رسمي فرانسوي و كليساي كاتوليك مشكل پيدا ميكرد. به همين سبب شاردن جوان علاقهي زيادي نداشت تا در فرانسه سكونت كند و از طرف ديگر شغل جواهرسازي، ميل دسترسي به سنگهاي قيمتي و شايد نيز نوعي عشق به شناخت افقهاي دوردست، او را متوجه آسيا و هند شرقي كرد. وي در بيست و دو سالگي (1664-1665 م.) اولين سفر خود را آغاز كرد كه در حدود شش سال طول كشيد. در اين سفر، ايران بيش از كشورهاي ديگر نظر او را جلب كرد، به نحوي كه عملاً بيشتر وقت خود را در اين كشور گذراند.
سفر دوم شاردن از 17 ماه اوت 1671 م. آغاز شد. اين بار زن تاجري به نام خانم لسكو او را همراهي ميكرد كه بسيار جسور و متهور بود و بارها در مشكلات راه و خطرات زيادي كه بدانها روي ميآورد، به شاردن كمك ميكرده است. آن دو در گرجستان به سبب مزاحمت طايفهي آنجاز چيزي نمانده بود كه زندگي خود را از دست بدهند و شاردن با تعويض لباس، خود را به صورت يك كشيش بينواي فرقهي كاپوسين درآورد و بدين وسيله آن دو توانستند خود را نجات دهند. سرانجام آنها در تابستان 1673 م. به اصفهان رسيدند و تا سال 1677 م. در اين شهر اقامت كردند. عاقبت شاردن ايران را در سال 1677 م. براي هميشه ترك كرد و دوباره دو سال هم در هندوستان ماند و بعد، احتمالاً با كشتي، از راه دماغهي كاپ به اروپا بازگشته است.
از طرف ديگر بايد گفت كه چون شاردن شديداً به تعليمات كالون اعتقاد داشته است و از آنجا كه مطابق لايحهي نانت كه در فرانسه پروتستانها اجرا ميشده، ديگر در اين كشور امكان پيشرفت براي او نبوده، عملاً در سال 1681 م. به انگلستان پناه برده و مورد حمايت شارل دوم، پادشاه انگلستان، قرار گرفته است و بعدها رسماً از طرف «وايت هال» ملقب به عنوان «سر» (آقا) شده و همچنين عنوان «شواليه» (2) را كسب كرده است.
شاردن در انگلستان كه ديگر آنجا را وطن اصلي خود به حساب ميآورد، با دختري از منطقهي نورماندي (3) فرانسه كه او هم در آن زمان به انگلستان پناه آورده بود، ازدواج كرد. شاردن به جز مدتي كه نمايندهي دولت انگليس در كمپاني هند شرقي در هلند بود، بقيهي سالهاي آخر عمر خود را در انگلستان گذراند، يعني تا پنجم ماه ژانويه 1713 م. كه در هفتاد سالگي در لندن فوت كرد.
در بعضي ازمنابع فرانسوي احتمال دادهاند كه شاردن در قبرستان چيسويك (Chiswick) نزديك لندن دفن شده باشد، ولي مطابق تحقيقاتي كه نگارنده (دكتر مجتهدي) توسط دوستان خود در اين زمينه انجام داده، معلوم شد كه چنين نيست. لوح يادبود رسمي شاردن كه جنبهي تجليل از او دارد در كليساي عظيم وست مينيستر (Westminster Abbey) لندن نصب شده است و در كتابچهي راهنماي رسمي كليسا (چاپ 1997 م.) دربارهي او (ص 17) شرح مختصري آورده شده است. ظاهراً جسد او در آلباني حومهي نيويورك دفن شده است، البته معلوم نيست چرا و چگونه جسد را به آمريكا بردهاند. بر نگارنده لازم است كه در اينجا از خانم نرگس اهري تشكر كنم كه اطلاعات و عكسها و مداركي را جمع آوري كرده و فرستادهاند.
شاردن، تاجري چيره دست بود
1-2- بعضي از متخصصان كه دربارهي شاردن اظهار نظر كردهاند، ضمن اشاره به استحكام انكارناپذير شخصيت او كه همراه با نوعي تهور و بيباكي و خطرجويي نيز بوده است، از مهارت و كارداني وي در امور تجارت و مبادلهي كالاها سخن به ميان آوردهاند. شاردن با فروختن ساعت و زيورآلات جواهرنشان و طلاي ساختِ اروپا در عثماني و ايران و حمل كالاهاي اين دو كشور به هندوستان و خريد الماس در اين سرزمين به منظور فروش آنها در فرانسه و انگلستان، موفق شده بود و با پشتكار و انضباط در برنامهي كارهاي خود ثروت فراواني را جمعآوري كند، ولي آنچه در نزد شاردن غيرمتداول و شايد استثنايي به نظر ميرسد، اين است كه اين شخص با وجود تلاش دائمي خود در مال اندوزي، لحظهاي از پرداختن به مشاهدات دقيق و افزايش اطلاعات در علوم مختلف و شناخت و بيان روشن آنها غفلت نورزيده است.
-
-
-
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن