ریشه های تاریخی استبداد در ایران
قبل اروارد شدن به بحث کوتاه اما مهم استبداد در شرایط کنونی ، بهتر است نظریاتی را که تا کنون در مورد استبداد شرق وبویژه ایران مطرح شده است فهرست وار عنوان کنیم.
1- نظریه شیوه تولید آسیایی بدوا توسط مارکس و سپس بخشهایی از فراکسیون حزب کمونیست شوروی در دهه 1930 مورد باز شناخت قرار گرفت. در ایران بحثهای کوتاهی در این مورد دامن زده شد و بعضی از محققان ایرانی نظیر «دکتر خنجی» در باز شناسی استبداد در ایران از آن کمک گرفتند . اما از آنجاییکه این نظریه نتوانست جایگاه خاصی در محافل آکادمیک باز کند ، به فراموشی سپرده شد. محتوای این نظریه در باره کم آبی شرق(ایران) و متمرکز شدن قدرت حکومتی برای کنترل بر آب وایجاد استبداد بود.
2 -نظریه تهاجم طوایف و قبایل صحرا نشین. که این حملات عمد تا در غیاب یک دولت مقتدر مرکزی صورت میگرفت . این تهاجمات بر اثر تفرقه و پراکندگی جامعه ایران که خود حاصل سقوط اجتماعی و خلا فرهنگی مردم ایران بود انجام میگرفت.
3- نظردیگر، دین سیاسی را عامل عقب ماندگی و احیای استبداد میداند. این مهم در یک بعد گسترده قابل بررسی تاریخی و سیاسی است .
4- نظریه دیگر، به استعمار غرب تاکید دارد و سیاست غرب در ایران را عامل عقب ماندگی و در نتیجه گسترش استبداد میداند.