ايران تنها ابر قدرت سراسر گيتي


ششم ژوئن سال 344 پيش از ميلاد اردشير دوم، شاه هخامنشي ايران شورش قبرسي ها برضد امپراتوري ايران را درهم شكست. قبرس از زمان داريوش بزرگ تا جنگ ايسوس و سلطه اسكند بر شرق مديترانه، نزديك به دو قرن از سرزمين هاي امپراتوري ايران و پايگاه ناوگان ما در مديترانه بود. آتن طبق پيمان آنتالكيداس منعقده در سال 386 پيش از ميلاد حكومت ايران بر قبرس را به رسميت شناخته بود.طبق اين پيمان كه به صلح جهاني معروف است، جهان يوناني زبان ايران را به عنوان قدرت اول گيتي به رسميت شناخته و متعهد شده بود كه اقدامي برضد منافع ايران بعمل نياورد.

اوايل قرن گذشته، در اكتشافات باستان شناسي در قبرس تعدادي سكه ايراني رايج در قرن پنجم پيش از ميلاد (25 قرن پيش) به دست آمد.
اردشير دوم از سال 404 تا 358 پيش از ميلاد حكومت كرد. از رويدادهاي معروف دوران حكومت او، شورش برادرش كوروش كوچك است كه مدعي سلطنت بود و در جنگ «كوناكسا» كشته شد و شرح اين شورش را گزنفون مورخ و ژنرال يوناني در كتاب «عقب نشيني ده هزار نفري» آورده است.
قبرس پس از گسترش قلمرو امپراتوري روم تا شرق مديترانه به دست اين دولت افتاد. بعدا جمهوري «ونيز» آن را مالك شد و آنگاه به تصرف عثماني در آمد. عثماني چهارم ژوئن 1878 قبرس را در ازاء تعهد دولت انگلستان كه در هر جنگ عثماني و روسيه از عثماني حمايت كند آن جزيره را به انگلستان واگذار كرد و اين دولت در سال 1914 (آغاز جنگ جهاني اول) قبرس را ضميمه خود ساخت. قبرس در پي يك بپاخيزي طولاني و خونين بر ضد سلطه انگلستان، در سال 1960 استقلال به دست آورد وجمهوري شد. با وجود اين، دولت انگلستان پايگاه نظامي خود در آن جزيره را حفظ كرده است. در دهه 1970 تركهاي قبرس كه در دوران سلطه عثماني به اين جزيره مهاجرت كرده بودند با كمك نظامي تركيه كه نيرو به قبرس فرستاده بود اين جزيره را تجزيه كردند كه اين مسئله در حال حل شدن است. داستان قبرس درس عبرتي است براي مللي كه در صدد تجزيه و كوچك كردن و تضعيف خود باشند، وضعيتي كه قدرتهاي بزرگتر خواهان آنند.