24 تير ماه 1288 (15 ژوئيه 1909) شهر تهران پس از يک روز جنگ خياباني به دست افراد مسلح بختياري و گيلان افتاد و محمدعلي شاه قاجار در پي تصرف تهران به دست نيروهاي مخالف، با خانواده حود به ساختمان تابستاني سفارت روسيه در زرگنده قلهک پناهنده شد. وي قبلا در سلطنت آباد مستقر شده بود و با اين که هنوز پانصد قزاق و تعدادي توپ در اختيار داشت تصميم به تحصّن در سفارتخانه خارجي گرفته بود.
به تفسير برخي از مورخان، وي با تحصّن در ساختمان تابستاني سفارت روسيه، پناهنده شدن به بيگانه را بر مذاكره با سران مخالفان و پذيرفتن شرايط آنان ترجيح داد كه در «تاريخ» به عنوان اقدامي شرم آور ثبت شده است. همزمان، ساير مقامات نزديک به او نيز به سفارتخانه ها پناه بردند. چون (ظاهرا!) سفارتخانه هاي روسيه و انگلستان براي همه متقاضيان تحصّن جاي نداشتند به مقامهاي اضافي، هرکدام يک پرچم اين دو دولت داده شد تا بر بالاي خانه هايشان نصب کنند که کسي متعرضشان نشود!!.
سفيران روسيه و انگلستان سپس به طور جداگانه و با لحني متفاوت از سردار اسعد و سپهدار تنکابني فرماندهان نيروهاي فاتح تهران خواستند که به زد و خورد پايان دهند و مسئله را از راه مسالمت حل کنند!. فاتحان تهران خواستار تسليم سرهنگ لياخوف (فرمانده روس نيروي قزاق مستقر در تهران كه مجلس را به توپ بسته بود) شدند که موافقت شد و لياخوف به فاتحان تهران مراجعه کرد و تامين خواست.
دو روز بعد يک شوراي عالي 28 نفري تشکيل و همان روز محمد علي شاه را به دليل پناهنده شدن در خاک وطن به سفارتخانه خارجي، از سلطنت خلع و پسر 12 ساله او احمد ميرزا را به سلطنت برداشت و چون او هنوز طفل بود؛ قرار شد که عضدالملک «ايلخان قاجار (رئيس وقت ايل مغول تبار قاجار)» نيابت سلطنت را بر عهده گيرد. احمد ميرزا در آن لحظه با پدرش در سفارت روسيه بود که از آنجا به کاخ سلطنتي انتقال يافت.
همه اين ماجرا نتيجه رقابت استعماري روسيه و انگلستان بود که روسيه از محمدعلي شاه و انگلستان از مجلسيان حمايت مي کردند!.