علی بن ابیطالب
تولد۱۳ رجب سال سیام عام الفیل
مکه
مرگ۲۱ رمضان سال چهلم هجرت
کوفه
آرامگاهنجف
لقبهاامیرالمؤمنین
ابوالحسن
ابوتراب
اسدالله
حیدر کرار
سید عرب
سیدالمسلمین
امام المتّقین [۱]
همسرفاطمه
فاطمه بنت حزام کلابیه(ام البنین)
والدینابوطالب
فاطمه بنت اسدبرای دیگر کاربردهای نام
علی به صفحهٔ علی (ابهامزدایی) مراجعه کنید.
علی، پسر ابوطالب (۱۳ رجب سال ۲۴ قبل از هجرت، ۲۱ رمضان ۴۰ ه.ق.) پسرعمو، داماد و نزدیکترین اصحاب محمد ابن عبدالله، (پیامبر اسلام) و از اهل بیت پیامبر است. بنا بر روایات محمد او را به برادری خود برگزید و با او پیمان برادری بست.
[۱] او از دیدگاه اهل سنت چهارمین خلیفه مسلمانان و از نظر شیعیان بنابر وصیت و سفارشهای محمد جانشین پیامبر و امام اول میباشد. دو کنیه معروف او «ابوالحسن» و «ابو تراب» است و بین گروههای مختلف با لقبهای گوناگونی (به مانند امیرالمومنین، اسدالله و حیدر کرار) خوانده میشود. مدت خلافت وی ۵ سال (از ۶۵۶ م تا ۶۶۱ م.) بود.
او در مکه به دنیا آمد، پدرش ابوطالب و مادرش بنت اسد بود. در خانه محمد پرورش یافت و در حالی که حدود ده سال بیشتر نداشت، اولین انسان مذکری بود که مسلمان شد. علی زمانی که پیامبر در مکه اسلام را تبلیغ میکرد و مورد آزار و اذیت مشرکان قرار میگرفت، یار و مددکار او بود. هنگام هجرت محمد، علی به جای وی در بسترش خوابید تا نقشه قتل پیامبر را خنثی کند و او بتواند از مکه بگریزد؛ سپس امانات وی را ادا نمود و به همراه فاطمه زهرا، مادرش و زنی دیگر به مدینه هجرت کرد. در سال دوم پس از هجرت محمد گفت که به فرمان خدا وی را به همسری دخترش فاطمه در میآورد که حاصل این ازدواج چند فرزند از جمله حسن و حسین بود. در طول دورانی که پیامبر اداره جامعه مسلمانان در مدینه را بر عهده داشت علی او را یاری میکرد و در تمام جنگها به جز جنگ تبوک شرکت داشت. همچنین وی حامل پیامها و دستورات او بود. محمد هنگام بازگشت از آخرین حج خود در غدیر خم، او را «مولای مسلمانان» معرفی کرد و مردم با او بیعت کرده و تبریک گفتند و این از دید شیعیان به معنی معرفی علی به جانشینی پیامبر است.[۲]
پس از درگذشت پیامبر در ماجرای انتخاب جانشین پیامبر بین او و ابوبکر اختلاف رخ داد.وی تا شش ماه از بیعت با ابوبکر سرباز زد و مدتی پس از درگذشت فاطمه زهرا به ظاهر با او بیعت[۳][۴]. علی در دوران خلافت سه خلیفه اول جز در انتخاب خلیفه سوم فعالیت سیاسی نداشت و در جنگها شرکت نمیکرد و تنها در امور دینی، قضایی و سیاسی به خلفا مشورت میداد. [نیازمند منبع] پس از قتل عثمان، خلیفه سوم، علی با اصرار مردم خلافت را پذیرفت و از سال ۳۵ تا ۴۰ هجری قمری این منصب را بر عهده داشت. وی با مخالفت برخی از بزرگان قریش و عایشه مواجه شد. این امر منجر به بروز سه جنگ جمل، صفین و نهروان در دوران خلافتش شد. نهایتا ابن ملجم مرادیمسجد کوفه به هنگام نماز صبح با شمشیر زهرآلود فرق او را شکافت و دو روز پس از آن در ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجری درگذشت.
علی پس از مرگش نیز تأثیر زیادی بر جامعه مسلمانان نهاد.[نیازمند منبع] از او احادیث، سخنرانیها، نامهها، اشعار و دعاهای فراوانی بر جاماندهاست که در کتابهای مختلف نظیر نهج البلاغه و غررالحکم، به جای ماندهاست. عموم مسلمانان او را برترین مفسر قرآن و عالم ترین شخص به دانش فقه میدانند.[نیازمند منبع] همچنین اکثریت صوفیه برای او مرتبه بالای ولایت را قائلند. فیلسوفان شیعه او را بنیانگذار فلسفه الهی میدانند. علاوه بر این مسلمانان او را به جهت کوششهای بیدریغ و از جان گذشتگیش در راه اسلام ارج مینهند و همچنین به خاطر شجاعت، کرم، گذشت، عدالت و بزرگواری اش نسبت به مردم او را دوست میدارند. به همین جهت در دانش، فرهنگ و هنر مسلمانان آثار فراوانی در مورد او و برای او ایجاد شدهاست.[نیازمند منبع]
تولد و دودمان
پدر وی ابوطالب و مادر وی فاطمه دختر اسد بود. علی و برادرانش (طالب، عقیل و جعفر) نخستین کسانی هستند که از دو سو (هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر) از نسل هاشم پسر عبدمناف هستند.
او در روز جمعه سیزدهم رجب سال سیام عام الفیل مطابق با ۵۹۹ میلادی (ده سال قبل از بعثت محمد) در مکه و بنا بر روایات در مسجد الحرام و داخل کعبه به دنیا آمد.
[۲]
هنگامی که به علی حامله بود به طواف خانه خدا اّمد و در آن حال دچار درد زایمان شد. او پروردگار کعبه را به یاری طلبید. ناگهان دیوار کعبه شکافت. وی به درون خانه خدا داخل شد و در اّن جا «علی بن ابی طالب» را به دنیا آورد. [۵]
تا امروز متولد شدن هیچ فردی در کعبه بجز تولّد علی در تاریخ ثبت نشده[نیازمند منبع]
در مکه
کودکی
زمانی که علی شش ساله بود، در مکه قحطی شد و پدراو ابوطالب، دچار مشکل مالی گردید. محمد که خود در کودکی تحت سرپرستی ابوطالب قرار گرفته بود و در این زمان سنش از سی سال گذشته بود، برای سبک کردن بار عایلهٔ وی به او پیشنهاد کرد که سرپرستی علی را او بر عهده بگیرد. ابوطالب پذیرفت و علی از کودکی در خانهٔ محمد و تحت نظر او قرار گرفت.
[۳] و زیر دست او بزرگ شد و پرورش یافتن به دست محمد امتیازی بود که او آن را از شرافتهای خود بر میشمرد.
[۴] [۵]
اسلام آوردن
علی که از کودکی در خانه محمد بزرگ شده بود، اولین مردی بود که پس از بعثت محمد به پیامبری، به او ایمان آورد.
[۶]
در سال سوم پس از بعثت، محمد از طرف خداوند وظیفه یافت تا اعضای خانوادهٔ خود را به اسلام دعوت کند. او به این منظور حدود چهل نفر از خاندان عبدالمطلب را به مهمانی ناهار دعوت کرد و در پایان آن مجلس سه بار از مهمانان درخواست کرد که به پیامبریش ایمان بیاورند و او را یاری کنند که از این جمع در هر سه بار فقط علی بود که آمادگی خود را اعلام کرد. پس از آن محمد گفت: ای خویشاوندان و بستگان من، بدانید که علی برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست.
[۷]
پس از اعلام علنی اسلام
هجرت به مدینه
لیله المبیت
در مدینه
زندگی خانوادگی
در جنگهای محمد
علی یکی از موثرترین جنگاوران سپاه محمد بود و در تمامی جنگهای پیامبر به جز جنگ تبوکقتال العرب لقب دادند.[۷][۸] در جنگ احد و حنین که سپاه مسلمانان شکست خورد و گریخت، از معدود افرادی بود که با محمد باقی ماند و از جان او دفاع کرد و در جنگ خندق قهرمان عرب عمرو بن عبدود را شکست داد. در جنگ خیبر سپاه اسلام به فرماندهی او قلعههای مستحکم خیبر را فتح کرد.
واقعهٔ مباهله
غدیر خم
در بین مسلمانان و از طریق شیعه و سنی به صورت متواتر نقل شدهاست، که پیامبر اسلام در غدیرخم درباره او گفتهاست: «هر کس من مولای او هستم، پس این علی مولای اوست». سپس مسلمانان با علی پسر ابیطالب بیعت کردند. شیعیان این عمل را دلیلی بر خلافت و جانشینی بلافصل او پس از محمد بن عبدالله عنوان میکنند.
[۸]
جانشینی محمد
زندگی پس از محمد
زمامداری علی
علی پس از رویداد کشته شدن عثمان خلیفهٔ سوم توسط سیل مسلمانانی که به او هجوم آورده بودند به فرمانروایی برگزیده شد.
او بار دیگر بیت المال را به تساوی بین عموم مسلمانان تقسیم کرد و دست آزمندان را از دارالخلافه مسلمانان کوتاه کرد. پایتخت او در ابتدا شهر مدینه بود. عدهای از یاران گذشتهٔ علی و محمد مانند طلحه و زبیر توقع حکومت بصره و کوفه را از علی داشتند که با مخالفت او روبرو شدند. آنها به تشویق مروان پسر حکم (مشهور به چلپاسه) به همراه عایشه دختر ابوبکر و از همسران محمد به مخالفت وی پرداختند و قتل عثمان را به اشارات علی قلمداد کردند و به بهانه «خونخواهی عثمان» شهر بصره را تصرف کردند. این تحریکات باعث رخداد نبرد بصره شد که چون عایشه بر شتری سرخ مو سوار بود جنگ جمل نام گرفت. علی در آن جنگ پیروز گشت و مرکز زمامداری خود را از مدینه به کوفه تغییر داد.
پس از آن با مهمترین دعویدار زمامداری یعنی معاویه پسر ابوسفیان که از طایفهٔ بنیامیه بود و با او دشمنی داشت و برای خود در شام حکومتی پرقدرت برپا کرده بود به مخالفت پرداخت و وی را عزل نمود. ولیکن معاویه فرمان نپذیرفت و کشته شدن عثمان را بهانه قرار داده و از علی خواست که قاتلین عثمان را به وی تحویل دهد. علی هم اعلام کرد قاتلین عثمان پیش وی نیستند و با خلیفهگری معاویه مخالفت کرد. معاویه پیراهن خونین عثمان را بهانهٔ شورشی بر علیه علی کرد و جنگ صفین را به راه انداخت. پس از ۱۱۰ روز جنگ سرانجام کار به داوری گذاشته شد و عمروعاص که حکم از سوی معاویه بود با فریب ابوموسی اشعری که حکم تحمیل شده به علی از جانب گروهی از سپاهیان او بود که بعدها خوارج نام گرفتند،
[۹] اعلام کردند، معاویه خلیفهٔ مسلمانان است. این امر موجب شورش گروهی از سپاهیان علی شد. این گروه خوارج نام گرفتند. علی ابتدا آنها را به گفتگو فرا خواند، ولی پس از آن که خوارج پیکهای او را کشتند [نیازمند منبع]، به جنگ با آنان پرداخت و تار و مارشان کرد.علی قبل از خلافت ۲۵ سال خانه نشین بود و در این دوران خلفای وقت از مشورت و تدبیر وی استفاده میکردند بویژه در زمان خلیفه دوم عمر که این همکاری در مدیریت سیاسی به اوج رسید که این دوران رامیتوان دوران گسترش اسلام دانست. وی سرانجام در مسجد کوفه به دست یکی از خوارج به نام ابن ملجم مرادی در سال ۴۰ هجری هنگام نماز صبح به شهادت رسید.
جنگ ها
سیاست
شهادت
تصویری قدیمی از ورودی حرم
پیمان بستن خوارج
تاریخ نویسان مانند ابومخنف و اسماعیل بن راشد مینویسند:
گروهی از خوارج در مکّه اجتماع کردند و با هم به گفتگو پرداختند و از زمامداران یاد کردند و رفتار آنها را زشت شمردند و از نهروانیان (که در جنگ با علی به هلاکت رسیده بودند) یاد کردند و اظهار ناراحتی نمودند تا اینکه بعضی از آنان گفتند: خوب است ما جان خود را به خدا بفروشیم و نزد این زمامداران گمراه برویم و در کمین آنان قرار گیریم و آنان را بکشیم و مردم شهرها را از دست آنان آسوده کنیم و انتقام خون برادران شهیدمان را که در نهروان کشته شدهاند بگیریم همه آنان این پیشنهاد را پذیرفتند و هم پیمان شدند که پس از مراسم حجّ، طرح خود را دنبال کنند.
[۱۰] در این اجتماع، عبدالرّحمن بن ملجم عهده دار کشتن علی گشت. برک بن عبداللّه تمیمی کشتن معاویه را پذیرفت. و عمرو بن بکر تمیمی تصمیم به کشتن عمروعاص گرفت.
این سه نفر با هم پیمان بستند و توافق کردند که شب نوزدهم ماه رمضان، به آن اقدام نمایند و سپس از همدیگر جدا شدند و در انتظار اجرای نقشه خود بودند. ابن ملجم که از قبیله کِنده بود با رعایت مخفی کاری، از مکّه به سوی کوفه رهسپار شد و با یاران خود در کوفه ملاقات کرد و برای اینکه نقشه اش فاش نشود، آن را به هیچ کس نگفت.
[۱۱]
دیدار ابن ملجم با قُطّام
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه به نقل از مقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی مینگارد که، ابن ملجم در کوفه با قطّام دختر اخضر تیمی بود که پدر و برادرش در جنگ نهروان به دست علی کشته شده بودند دیدار کرد و عاشق و شیفته او شد، به طوری که در همان مجلس از او خواستگاری کرد. قطام به عنوان مهریه کشتن علی را درخواست کرد و ابن ملجم پذیرفت. به دنبال این جریان، قُطّام از وردان پسر مجالد که از قبیله «تیم رباب» درخواست کرد که ابن ملجم را یاری نماید. از سوی دیگر، ابن ملجم نزد یکی از خوارج از قبیله اشجع که نام او «شبیب بن بجره» بود رفت و داستان را به او گفت و از او کمک خواست و سرانجام ابن ملجم همراه وردان و شبیب، به مسجد اعظم کوفه رفتند تا نقشه خود را دنبال کنند. قُطّام در مسجد کوفه معتکف شده بود و برای گذراندن اعتکاف خود، خیمهای در مسجد برای خود برپا کرده بود، به قُطّام گفتند:«ما راءی خود را بر کشتن این مرد (علی) هماهنگ کردهایم»، قطام چند تکّه پارچه حریر خواست و سینههای آنان را با آن پارچهها محکم بست و آنان شمشیرها را به کمر بسته، به راه افتادند و کنار دری آمدند که علی از آن در برای نماز وارد مسجد میشد و در آنجا نشستند. قبلاً اینان، اشعث ابن قیس را نیز از نقشه خود آگاه کرده بودند، او هم قول یاری به آنان را داده بود و آن شب به آنان پیوست تا آنان را در اجرای توطئه قتل، کمک کند.
[۱۲]
ضربت خوردن
امام علی سحر شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرت، از خانه به سوی مسجد روانه شد. ابن ملجم از آغاز آن شب در کمین وی بود. او (طبق معمول) به مسجد آمد و مثل همیشه خفتگان را برای نماز بیدار میکرد، ابن ملجم در میان خفتگان بیدار بود. وی خود را به خواب زده و کارش را پنهان نموده بود که ناگهان برخاست و به علی حمله کرد و شمشیر زهرآگین خود را بر فرق علی وارد نمود.
در روایات دیگر این گونهاست که بعد از اینکه امام علی در محراب مشغول خواندن نافله صبح یا نمار صبح شد و هنگامی که از سجده رکعت اول بر میخواست، ابن ملجم با شمشیر زهر آلود بر فرق او، همان جایی که قبلا در جنگ خندق توسط عمرو بن عبدود زخم برداشته بود، زد
[۱۳] و علی فریاد زد: «قسم به پروردگار کعبه رستگار شدم.»
کشتهشدن
مقبره علی در نجف
علی پس از این حادثه دو روز بستری شد، تا اینکه در ثلث آخر شب بیست و یکم، قبل از سپیده دم شب جمعه ۲۱ ماه رمضان سال چهلم هجرت، بر اثر ضربتی که بر فرقش زدند درگذشت. او هنگام مرگ ۶۱ سال داشت.
به دستور علی، کار غسل و کفن نمودن او را دو پسرش حسن و حسین انجام دادند، سپس جنازه علی را به سوی سرزمین «غری» یعنی نجف بردند و در آنجا به خاک سپردند و طبق وصیتش، قبرش را پنهان کردند. قبر علی در دوران زمامداری بنی امیّه، همچنان مخفی بود تا اینکه با از میان رفتن بنی امیه و رفع خطر خوارج در زمان بنی عباس، قبر او توسط امام صادق به شیعیان شناسانده شد.
[۱۴]
زندگی علی در زمان حیات محمد
علی از آغاز بعثت محمد تا درگذشتن وی، پیامبر را یاری میکرد. او برای محمد به هنگام اعتکاف در غار حرا غذا میبرد. در هنگامی که محمد بعد از سه سال دعوت پنهانی، برای اجرای آیه ۲۱۴ سوره شعراء، خویشان خود را به اسلام فراخواند و از آنها یاری خواست، تنها علی که ۱۴ سال داشت به یاری او برخاست. در ليلة المبيت که بزرگان مکه گروهی جنگاور را برای کشتن محمد به خانهاش فرستادند، بنا بر روایات علی در جای محمد خوابید، تا مکیان متوجه فرار او نشوند. علی در سال دوم بعد از هجرت (۲ هجری قمری) با فاطمه دختر محمد ازدواج کرد و در خانهای کنار خانهٔ محمد اقامت گزید. در واقعه برائت از مشرکین، محمد سورهٔ توبه را به وسیلهٔ او به مکیان ابلاغ کرد. در فتح مکه پرچم اسلام به دست او بود و با شعار امروز روز مرحمت است
[۱۵] وارد مکه شد، سپس با پیامبر وارد خانهٔ کعبه شد و بر دوش او رفت و بتها را شکست. در روز غدیر محمد او را به عنوان ولی مومنین معرفی کرد و فرمود «هر کس من مولای
[۱۶] او وصی محمد بود و پس از مرگش بدن او بنا به وصیت خود وی به دست علی غسل و کفن شد و بر او نماز خوانده شد و در خانه خودش به خاک سپرده شد.
زندگی علی از مرگ پیامبر تا پیش از زمامداری
علی پس از مرگ پیامبر خود را وصی و جانشین مشروع او میدانست. چراکه چندین بار، از جمله در واقعه غدیر خم از سوی پیامبر به عنوان وصی و جانشین بر حق برگزیده شده بود. او حاضر به بیعت با ابوبکر نشد و زمانی که مدتی پس از درگذشت فاطمه زهرا به ظاهر با ابوبکر و سپس عمر و عثمان بیعت کرد، در شرایطی بود که مسلمانان از یاری او روگردانده بودند و علی در پی حفظ وحدت مسلمانان بود. وی همواره سه خلیفهٔ نخست را غاصبان حقش میدانست.[۹]
[۱۷]
ویژگیها
برای علی، ویژگیها و خصائص بسیاری بر شمرده شدهاست. علی عین عدالت و حقیقت است. او در سخنوری و ادبیات چیره بود. ادبای عرب سخن او را شیواترین سخن پس از قرآن میدانند.
[۱۸] به طوری که وابستگان بنی امیه علی رغم دشنام گفتن به وی، گفتارش را از حفظ میکردند، تا بیانشان شیوا شود.
[۱۹] مجموعه گفتارها و نوشتارهای وی توسط سید رضی در کتابی به نام نهج البلاغه جمع آوری شدهاست. علاوه بر آن مجموعه روایات وی در کتاب غرر الحکم جمع شدهاست. بین مسلمانان خصوصاً شیعیان مقام عرفانی، علم، شجاعت، عدالت، صبر، کمک به بینوایان و ساده زیستی علی مورد ستایش قرار گرفتهاست. از میان مسلمانان غیر شیعه ابن ابی الحدید به شرح نهج البلاغه پرداختهاست. علاوه بر آن بسیاری از شخصیتهای غیر مسلمان نظیر جرج جرداق مسیحی، نویسنده کتاب «امام علی صدای عدالت انسانی» او را ستودهاند و توماس کارلایل، فیلسوف انگلیسی درباره او گفتهاست: «..شهادت او، بر اثر شدت دادگریاش بود...»
[۲۰] و جبران خلیل جبران دیگر نویسنده و شاعر مسیحی درباره او مینویسد: «..عرب حقیقت مقام و قدر و منزلت علی را نشناخت. اما از میان همسایگان ایرانینژاد عرب، مردانی برخاستند، که گوهر و سنگریزه را به خوبی از یکدیگر باز شناختند.»
[۲۱] بسیاری از شاعران کهن و معاصر ایرانی، در مدح علی اشعار گوناگون سرودهاند، از جمله مولانا در مثنوی و از معاصرین غزل بسیار زیبای شهریار که با این مطلع شروع میشود: «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ـ که به ماسوا فکندی، همه سایه هما را».
علی از دیدگاه شیعه
از دید شیعیان تنها ابلاغ وحی و شریعت که وظیفه پیامبر است، برای رستگاری کافی نیست. بلکه امت برای نزدیکی به خدا و همچنین برای رشد سیاسی و اجتماعی نیاز به امام دارد. به عبارت دیگر امامت فراتر از زمامداری و جانشینی پیامبر است و جانشینی پیامبر یکی از جنبههای آن است. کرد اما همچنان بر غصب خلافت از جانب وی عقیده داشت یکی از بازماندگان خوراج نهروان در او را همراهی کرد. او بیش از هر کس دیگری دشمنان محمد و اسلام را کشت، تا جایی که او را اویم، پس علی مولای اوست»، بین مذاهب مختلف اسلام تفسیرهای متفاوتی از واژه ولی شدهاست.