در اواسط قرن نوزدهم فوهلینگ (۱۸۵۹) به استفاده از کج بیل‌های مکانیکی برای کار در مزارع چغندرقند اشاره کرد. این وسیله توسط اسب یا گاو کشیده و خاک میان ردیف‌ها را بر هم می‌زد. در آن زمان استفاده از فوکا در بین ردیف‌های کاشت و وجین دستی علفهای هرز نزدیک چغندرقند ضروری بود. با این وجود، حتی در اواخر نیمه دوم قرن نوزدهم، استفاده از نیروی کارگر در اراضی وسیع زیر کشت چغندرقند بعلت کمبود کارگر بدون اشکال نبود.
یکی از طرق اولیه برای مبارزه با علفهای هرز، استفاده از فن بستر کشت مانده بود. در این روش، مزرعه برای کشت آماده می‌کردند، ولی بجای کشت چغندرقند، آنرا برای مدتی رها می‌نمودند تا علف هرز در آن سبز شود آنگاه مجدداً عملیات آماده بودن زمین را انجام می‌دادند. این روش تا حدی علفهای هرز را کنترل می‌کرد ولی بجهت تاثیر منفی روی بستر کاشت، افزایش هزینه و کوپه شدن کشت، در حال حاضر منسوخ شده است. زراعین کشورهای شمال اروپا و ایالات متحده آمریکا، به مجرد رفع خطر سرما که ساقه‌رفتن را در پی دارد به خوبی از تاثیر هراکشت، در بهبود عملکرد آگاهی کافی دارند. این زراعین به جای استفاده از روش بستر کشت مانده، ترجیح می‌دهند تا در اولین فرصت اقدام به کشت نمایند. در کشورهایی که از نظر زمان کاشت محدودیت وجود ندارد و شرایط خاک نیز مناسب است، این روش راه مناسبی برای کاهش جمعیت علفهای هرز می‌باشد.
در حال حاضر در خاک‌های سبکتر اروپا استفاده از فاروهای فشاری همراه با شخم رایج است. این طریقه شکل گیری از روش بستر کشت مانده است که در آن امکان استفاده از علف‌کش‌های قبل و بعد از کاشت جهت کنترل علفهای هرز سبز شده، قبل از گیاه اصلی فراهم می‌گردد.
تهیه بستر کاشت تاثیر زیادی روی سبز کردن علفهای هرز دارد. آماده نمودن زمین موجب خرد شدن کلوخها و نرم تر شدن خاک می‌شود. در این حال در مقایسه با بستر نامناسب،‌ امکان سبز شدن تعداد بیشتری علف هرز فراهم می‌شود (ترپسترا۱۹۸۶) هر نوع مبارزه علیه علف هرز مکانیکی یا شیمیایی) بر روی علف‌های هرز کوچک تاثیر بیشتری دارد. بنابراین استفاده از روشهای مختلف مبارزه قبل از ظهور بوته‌های چغندرقند می‌تواند بسیار موثر باشد. در اکثر کشورها جهت از بین بردن علف هرز در بستر کاشت از هرس دندانه مستقیم استفاده می‌شود. زیرا دندانه آن عمیقاً در خاک فرو
نمی‌رود و هر چند از انواع دیگر هرس مانند هرس داندانه فنری وجود دارند که با علفهای هرز بهتر مبارزه می‌کنند ولی چون عمق کارشان زیاد است با خشک کردن رطوبت خاک موجب کاهش میزان استقرار گیاه در خاک می‌شوند.
در اکثر کشورها تا دهه ۱۹۷۰ جهت از بین بردن علفهای هرز بین ردیف‌های چغندرقند استفاده از هرس مکانیکی ابتدا با اسب و گاونر و بعداً با تراکتور معمول بود ولی امروزه در اکثر کشورهای تولید کننده چغندرقند از هرس‌های کاملاً سوار بر تراکتور استفاده می‌شود. استفاده از هرس تراکتوری شامل این موارد می‌باشد:
برای از بین بردن علفهای هرز بین ردیف‌ها، هنگامی که علفهای هرز روی ردیف‌ها توسط علف‌کش‌ها کنترل شده باشد.
زمانی که استفاده از علف‌کش دیر شده باشد یا آلودگی علف هرز ناچیز باشد و بالاخره آنکه بعضی از علفهای هرز چنان بزرگ شده باشند که از بین بردن آنها با علف‌کش ممکن نباشد.
در هرس‌های مهم از تیغه‌های ثابت استفاده می‌کنند. با این وجود برخی از آنها تیغه‌های دواری دارند که علفهای هرز بزرگتر را کاملاً خرد می‌کنند. کولتیواتورهای دوار پرقدرت سرعت کارشان کمتر و هزینه نگهداریشان بالا است. به منظور جلوگیری از خفه شدن گیاهچه‌های چغندرقند در اوایل رشد توسط خاک می‌بایست از گاردها، دیسک‌ها یا تیغه‌های بلند قلمی استفاده نمود. با این حال نباید گیاهچه را در پشته رها کرد، زیرا این کار موجب خشک شدن آنها توسط هوا یا باد می‌شود. باید توجه داشت به محض بزرگ شدن گیاهچه‌ها لازم است گاردها و دیسک‌ها را برداشته تا به برگ‌های قدیمی‌تر آسیب نرسانند. در زمانی که خطر فشرده شدن خاک اطراف ریشه‌های در حال رشد به حداقل رسید، بایستی تراکتور را به چرخهای باریک مجهز نمود.
حتماً هرس را بایستی با تعداد ردیف‌های کاشت هماهنگ نمود. در غیر این صورت هرس زدن باعث از بین رفتن ردیف‌ها خواهد شد. افزایش فاصله بین ردیف‌ها منجر به ساخت هرس‌هایی با عرض کار بیشترگردید. همچنین نیاز به سرعت کار زیادتر باعث تکامل هرس‌های خود کنترل شده است. معمولی‌ترین سیستم خود کنترل مجهز به داندانه نشان داری در روی ماشین کاشت است که با گذاردن شیاری در چرخ بیرونی، موجب کنترل حرکت هرس می‌شود. سرعت کار این نوع هرس‌ها در مقایسه با هرس‌هایی که با دست کنترل می‌شوند به ترتیب ۸ تا ۵/۳ کیلومتر در ساعت می‌باشند.
منبع:
کاوه مهدیزاده
مركز آموزش كشاورزي مياندوآب