دید کلی
رسانایی الکترولیتی هنگامی صورت میگیرد که یونهای الکترولیت بتوانند آزادانه حرکت کنند، چون در این مورد ، یونها هستند که بار الکتریکی را حمل میکنند. به همین دلیل است که رسانش الکترولیتی ، اساسا توسط نمکهای مذاب و محلولهای آبی الکترولیتها صورت میگیرد. علاوه بر این ، برای تداوم جریان در یک رسانای الکترولیتی ، لازم است که حرکت یونها با تغییر شیمیایی همراه باشد.
اصول رسانش الکترولیتی
این اصول رسانش الکترولیتی با بررسی الکترولیز NaCl مذاب بین الکترودهای بیاثر بهتر متصور میگردد. منبع جریان ، الکترونها را به الکترود سمت چپ میراند. بنابراین ، میتوان گفت که این الکترود ، بار منفی پیدا میکند. این الکترونها ، از الکترود مثبت سمت راست کشیده میشوند. در میدان الکتریکی که بدین ترتیب بوجود میآید، یونهای سدیم ( کاتیونها ) به طرف قطب منفی ( کاتد ) و یونهای کلرید ( آنیونها ) به طرف قطب مثبت ( آند ) جذب میشوند.
در رسانش الکترولیتی ، بار الکتریکی بوسیله کاتیونها که به طرف کاتد و بوسیله آنیونها که در جهت عکس ، به طرف آند حرکت میکنند، حمل میشود. برای آنکه یک مدار کامل تشکیل شود، حرکت یونها باید با واکنشهای الکترودی همراه باشد. در کاتد ، اجزای شیمیایی معینی ( که لازم نیست حتما حامل بار باشند ) باید الکترونها را بپذیرند و کاهیده شوند و در آند ، الکترونها باید از اجزای شیمیایی معینی جدا شده ، در نتیجه آن اجزا اکسید شوند.
یونهای سدیم در کاتد کاهیده میشوند:
Na+ + e→Na
یونهای کلرید در آند ، اکسید میشوند:
2Cl-→Cl2 + 2e
از جمع این دو معادله جزئی ، واکنش کلی سلول بدست میآید:
(2NaCl(l)→2Na(l) + Cl2(g
مسیر جریان الکترونها در الکترولیز
الکترونها از منبع جریان خارج شده ، به طرف کاتد روانه میشوند. در آنجا یونهای سدیمی که به طرف این الکترود منفی جذب شدهاند، الکترونها را میگیرند و کاهیده میشوند. یونهای کلرید از کاتد دور و به آند کشیده میشوند و در نتیجه ، بار منفی را در این جهت حمل میکنند. در آند ، الکترونها از یونهای کلرید جدا شده ، بوسیله منبع جریان به طرف خارج سلول رانده میشوند، بدین طریق ، مدار کامل میشود. البته ، یونهای کلرید با از دست دادن الکترون اکسید شده ، بهصورت گاز کلر درمیآیند.
عوامل موثر بر رسانش الکترولیتی
از آنچه گفته شد، مشخص میشود که رسانش الکترولیتی به تحرک یونها مربوطه میشود و هر چیز که این یونها را از حرکت باز دارد، موجب ایجاد مقاومت در برابر جریان میشود. عواملی که بر رسانش الکترولیتی محلولهای الکترولیت اثر دارند، عبارتند از: جاذبههای بین یونی ، حلالپوشی یونها و گرانروی حلال. این عوامل بهترتیب به جاذبههای بین ذرات ماده حل شده ، جاذبههای بین ذرات حلال و ماده حل شده و جاذبههای بین ذرات حلال مربوط میشوند.
انرژی جنبشی متوسط یونهای ماده حل شده با افزایش دما زیاد میشود. و بنابراین ، مقاومت رساناهای الکترولیتی بهطور کلی با افزایش دما کاهش مییابد (یعنی رسانایی زیاد میشود). بهعلاوه ، اثر هر یک از سه عامل مذکور با زیاد شدن دما ، کم میشود.
باید توجه داشته باشیم که در هر زمان ، تمام قسمتهای محلول الکترولیت از نظر خنثی میماند، زیرا بار مثبت کلی همه کاتیونها برابر با بار منفی همه آنیونها است.
]
استوکیومتری الکترولیز
روابط کمی میان الکتریسیته و تغییر شیمیایی برای نخستین بار در سالهای 1832 و 1833 بوسیله "مایکل فارادی" بیان شد. برای درک کار فارادی ، بهترین راه مراجعه به نیم واکنشهایی است که به هنگام عمل الکترولیز صورت میگیرد. به هنگام الکترولیز سدیم کلرید مذاب ، تغییر در کاتد:
Na+ + e→Na
نشان میدهد که برای تولید یک اتم سدیم ، یک الکترون لازم است. پس برای تولید یک مول سدیم فلزی ( 22.9898g Na ) ، یک مول الکترون ( عدد آووگادرو الکترون ) لازم است. مقدار بار معادل با یک مول الکترون ، فارادی (F) نامیده میشود. یک فارادی برابر با 96485 کولن است که برای مسائل معمولی ، آن را گرد کرده، برابر با 96500C در نظر میگیریم:
1F=96500C
اگر 2F الکتریسیته مصرف شود، 2 مول Na تولید میشود. در همان زمان که عده الکترونهایی معادل 1F الکتریسیته به کاتد اضافه شود، همان عده الکترون از آند جدا میشود:
2Cl→Cl2(g) + 2e
نتیجه جدا شدن 1mol الکترون (1F) از آند ، تخلیه بار یک مول یون -Cl و تولید 0.5mol گاز کلر است. اگر 2F الکتریسیته در سلول جریان یابد، 2 مول یون تخلیه میشود و 1mol گاز Cl2 آزاد میشود. بنابراین واکنشهای الکترودی را میتوان بر حسب مول و فارادی تفسیر کرد. مثلا ، اکسایش آندی یون هیدروکسید:
4OH-→O2(g) + 2H2O + 4e
را میتوان این طور بیان کرد که وقتی 4F الکتریسیته از سلول میگذرد، 4 مول یون -OH ، یک مول گاز O2 و دو مول H2O تولید میکند. روابط میان مولهای ماده و فارادی های الکتریسیته ، مبنای محاسبات استوکیومتری مربوط به الکترولیز است. به خاطر داشته باشید که یک آمپر (1A) برابر آهنگ جریان یک کولن (1C) در ثانیه است.