انواع سُل مارک ها :


فهرست بندي :

الف » سُل مارک هايي که بدون دخالت جسم خارجي بوجود مي آيند :
1)فلوت مارک ( Flute mark )
2)نقوش زباني شکل ( Lobate_rill mark )
3)فلوو مارک ( Flow mark )
4)اسکور مارک ( Scour mark )
5)توربو گليف ( Turbogglyph )

ب » سُل مارک هايي توسط جسم خارجي ايجاد مي شوند :

1) ريل مارک ها ( Rill mark )
2) تول مارک ها ( tool marks ) :
2_ 1 ) تول مارک هاي که از حرکت ساده کشيده شدن يک جسم خارجي بر سطح رسوبات بوجود مي آيند :
1)گرومارک ( Groove mark )
2)ميکروگرومارک ( Micro groove mark )
3)چاتر مارک ( Chattr mark )
4)روفلد گرو مارک ( Ruffled grove mark )
5)بروش مارک ( Brush mark )
6)خراش لغزشي ( Slip scratch )
7)دراگ مارک ( Drag mark )
8)اسلايد مارک ( Slide mark )
9)اوليستو گليف ( Olystoglyph )

2_2 ) تول مارک هايي که از حرکت جهشي يا غلتيدن اجسام خارجي در جريانها بوجود مي آيند :
1)رول مارک) Roll mark )
2)نقوش حاصل از جهش اجسام خارجي در جريانها ( Saltation mark)
2_1) بونس مارک ( Bounce mark )
2_2) پرود مارک ( Prod mark )
2_3) رينگ مارک ( Ring mark )
2_4) اسکيپ مارک ( Skip mark )
2_5) گودي هاي هلالي شکل( vibration mark)
2_6) نقوش تيغ ماهي (chevron mark )



1) فلوت مارک ( Flute mark ) : شيار ها و گودي هايي هستند که بر اثر عمل فرسايش و حفر جريانهاي آشفته و پرانرژي بر روي سطح رسوبات نرم کف دريا يا سواحل کنده مي شود . شيارها پس از حفر به دو صورت ديده مي شوند : يکي اينکه به صورت طبيعي خود بر روي سطح چينه بندي بالايي حفظ مي شود فسيل شدن اين نقوش به صورت نقش اصلي يا اوليه ( فلوت مارک ) نادر است . دوم اينکه پس از حفر شدن فلوت مارک ، رسوبات دانه درشت تري محل گود شدگي آنرا پر مي کنند . فلوت کست ها براي عادي يا برگشته بودن لايه ها کاربرد دارند . آنها غالبا نشانگر جريانهاي توربيدايتي مي باشند . هميشه در سطح تحتاني چينه هاي ماسه سنگي و آهکي و به ندرت کنگلومرايي به صورت برجسته ديده مي شوند.
فلوت ها منظره مخروط طويل و کشيده اي را دارند و نوک تيز مخروط ها به طرف منشا جريان است . شکل زباني ( Linguoid ) و منقار اُردکي ( Spatulate ) شامل يک برآمدگي طويل روي سطح زيرين چينه هاي ماسه اي يا سيلتستوني است که بر روي چينه هاي دانه ريز مثل شيل ، گل ، آهک قرار دارند . براي تشخيص جريانهاي گذشته کاربرد زيادي دارد .
اسامي ديگر فلوت ها عبارت است از : fluting , scourfingers , vortex ast , linguoid sole cast, lobate plumge

2) نقوش زباني شکل ( Lobate_rill mark ) : براي کست هايي بکار مي رود که زباني شکل يا قاشقي شکل ( Spoon _ like ) هستند . و در ظاهر شکل يک قاشق واژگون مي باشند با وجود اينکه اسم مارک بر روي خود دارند به طور واضح يک کست مي باشند . منطقه ايجاد آنها رسوبات کف خليج هاي کم عمق ( Intertaidal zone ) مي باشد .

3) فلوو مارک ( Flow mark ) : بر روي سطوح چينه بندي بالايي به صورت قالب ( cast ) مي باشند و شامل يک کانال کوچک با محوري نوک تيز ( gouge ) زاويه دار است که به وسيله انرژي فرسايشي جريان هاي آبي بر روي سطح رسوبات زير دريايي بريده شده است . شکل آن مقطعي مثلثي شکل است و با ابعاد کوچک خود از فلوت ها متمايز مي شوند .

4) اسکور مارک ( Scour mark ) : وقتي آب انرزي کافي براي ايجاد فلوت ها و فلوو ها را ندارد و تنها قدرت سايش و شستشوي کانال ها را داشته باشد و ذرات سطحي رسوبات را جابجا کند ، اثرات ضعيفي به صورت شيار هاي باريک کم عمق بر جاي مي گذارد که به آن نقوش Scoure_ marks گويند . اين ساختمانها در رسوبات فليشي ( همزمان با کوهزايي ) ديده مي شوند. ولي در رسوبات مناطق کم عمق دريا و رسوبات قاره اي هم تشکيل مي شوند.

5) توربو گليف ( Turbogglyph ) : در منطقه نفوذ جريانهاي توربيدايتي که بر روي دامنه هاي پر شيب زير دريايي صورت مي گيرد . گاهي جريانهاي زير دريايي به تنهايي و بدون کمک مواد لغزشي و ليزشي که بر روي چنين دامنه هايي اثرات مهمي بر جاي مي گذارد ، قادرند که شيار ها و اثراتي را بر روي سطح رسوبات دامنه اي حفر نمايند اين فلوت هاي منطقه توربيدايتي را که از نظر منشا و محل پيدايش متفوت هستند ، توربو گليف نامند .

6) ريل مارک ها ( Rill mark )
وقتي ايجاد مي شوند که يک جسم خارجي جامد و سخت بر سر راه جريان قرار گيرد ولي جريان آنقدر قدرت جابجايي اين جسم خارجي را نداشته باشد. در نتيجه مقاومت اين جسم در مقابل نيروي نيروي جريان ، ذرات رسوب در اطراف آن شروع به شسته شدن و جابجايي مي کنند و شکل ها و نقوش بر روي سطوح رسوبات به وجود مي اورند. ريل مارک ها به دو صورت وجود دارند :

الف-1) ريل مارک هايي که توسط قرار گيري يک جسم خارجي بر سر راه جريان امواج بوجود مي آيد . مثلا در ساحل هنگامي که يک قلوه سنگ امواج موجود باشد امواج شروع به خالي کردن و شستن ذرات رسوبي موجود در پشت قلوه سنگ مي کنند و به اين ترتيب مجاري باريک و پيچ و خم داري را بر روي سطح رسوبات حفر مي کنند و نتيجه آن يک شکل شاخه درختي مي گردد. براي تشکيل ريل کستها بايد سطح چينه بندي اصلي که مارک روي آن نقش بسته است از جنس سنگ هاي دانه ريز مانند شيل و آهک و گل باشد و چينه هاي بالايي از جنس سنگ هاي دانه درشت مانند ماسه سنگ و سيلتستون باشد.
ب – 2 ) نوع ديگر ، ريل مارک هايي هستند که به وسيله جريان هاي باريک و کم انرژي ايجاد مي شود . جريانهايي کوچک روي يک پهنه ماسه اي يا گلي وارد مي شوند ( مانند سرازير شدن جرياني اندک در سواحل ) اين نوع ريل مارک ها در جهت بر عکس جريان شکل مي گيرند . تفاوت آنها با scour mark در اين است که مارک هاي scour شيار هايي باريک و کوچک و کم عمق و خطي هستند ولي ريل مارک ها شاخه درختي مي باشند.

7) گرومارک ( Groove mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .شيار هايي هستند که به صورت هاي مختلف ، خطي و مستقيم و خميده و يا هلالي شکل بر سطوح چينه بندي نقش بسته اند . انواع خطي اي مارک ها تحت نام اصلي گرو مارک نام خود را حفظ کرده اند ولي انواع خميده و هلالي شکل آنها بنام هاي ديگري نامگذاري شده اند اکثرا کست هاي اين نوع موجودند . از لحاظ شکل ظاهري ، گروها بر عکس فلوت مارک ها شکل مخروطي ، زباني شکل و ... ندارند بلکه شيار هايي طويل با دو کناره مستقيم و موازي مي باشند . انتهاي شيار ها نوک تيز نيست بلکه پهن مي باشد . گودي در حد ميليمتر و عرض آنها چند سانتيمتر و طول آنها چندين سانتيمتر مي باشد . نحوه تشکيل آنها به اين صورت است که يک جسم مانند قلوه سنگ با نيروي جريان آب بر سطح رسوبات سست کف حوضه خراش ايجاد مي کند و شيار هايي را ايجاد مي کند. ساختمان موجي آنرا هم دراگ مارک ناميده آند . ( Drag mark ) در تقسيم بندي که مورد قبول همگام نيست گرو مارک ها را به دو بخش دراگ مارگ و اسلايد مارک دسته بندي مي کنند.

8 ) ميکروگرومارک ( Micro groove mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .همان نقوش گرو مارک ها در ابعاد چند ميليمتر عمق و چند سانتيمتر عرض و با طول کمتري از گرو مارک ها مي باشند .

9) چاتر مارک ( Chattr mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند ..بر روي سطوح چينه بندي ، چينه هاي يخچالي ديده مي شود . . اصطلاحا به کليه حفرات ( pits ) و خراش ها ( scratchs ) و شيارها ( grooves ) گفته مي شود . که بر اثر حر کت لغزشي و خطي يک توده سنگي با نيروي يخ يا نيروي آب بر سطح رسوبات بوجود آمده باشد. شيار ها نامنظم و حفراتي که الزاماموازي نيستند .

10 ) روفلد گرو مارک ( Ruffled grove mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .گرو مارک هايي که شيار هاي آن با هم موازي نيست .و شيار هاي فرعي در جهتي موافق با جريان يعني به طرف پايين دست جريان با زاويه حاده به شيار اصلي مي رسند.

11 ) بروش مارک ( Brush mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .اثر ريسه هاي گياهان دريايي و جلبک هاي منطقه جزر و مدي که يا خود بر روي رسوبات نرم کشيده مي شوند و يا بر اثر کنده شدن ( جزر و مد ) بر روي رسوبات کف کشيده مي شوند . اين آثار به يک جارو شباهت دارد . اين نقوش دسته اي از خطوط کم عمق و نسبتا طويل و نا منظم را ظاهر مي کنند.

12) خراش لغزشي ( Slip scratch ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .علاوه بر سطوح چينه بندي متعلق به تشکيلات يخچالي ، در ساير تشکيلات زمين شناسي نيز حرکت تود ه هاي سنگي بر سطح رسوبات ، آثار مهمي را بر جاي مي گذارد . مثلا بر روي دامنه هاي کوهستاني ، لغزش هاي ساحلي و لغزش هاي زير دريايي و ... آثار ( slip . scratch ) فراواني ديده مي شود .

13 ) دراگ مارک ( Drag mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .شيار هاي باريک و طويلي که به وسيله حرکت يک جسم جامد مانند يک سنگ يا صدف و ... بر سطح رسوبات نرم و سست کف حوضه ها و به نيروي جريانهاي آبي بوجود آمده باشد ف دراگ مارک مي باشند . دراگ مارک ها طويلتر ، باريکتر و عميق تر از گرومارک ها هستند و غالبا به صورت انفرادي بر روي سطوح چينه بندي ديده مي شوند .

14 ) اسلايد مارک ( Slide mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .اين نقوش در ليزش ها و لغزش ها ( gliding ) و ريزش هايي ( sliding ) که بر روي دامنه ها و شيب هاي زير دريايي به وقوع مي پيوندند ، يک سري خراش ها و خط افتادگي هايي موازي و فشرده را توصيف کرده است که بر روي رسوبات زير دريايي به وجود مي آيد . اين آثار شرايط توپوگرافي محيط دريايي گذشته را بيان مي کنند . از لحاظ شکل ، اين نقوش عريض تر ولي کم عمق تر از گرومارک ها مي باشند و شبکه آن نيز فشرده تر از مارک هاي مذبور است .

15) اوليستو گليف ( Olystoglyph ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .حالت ويژه اي از ساخت هاي لغزشي و ريزشي مي باشند که در لغزش هاي بين لايه اي ( Interlaminar gliding ) ايجاد مي شود . اين نقوش گرومارک هاي بزرگ مقياس و اسلايد مارک هاي مقياسي هستند که ممکن است همزمان با رسوبگذاري يا بعد از آن بر سطوح چينه بندي بوجود مي آيد . تفاوت آن با توربو گليف در اين است که توربوگليف ها فقط بر اثر دخالت نيروي فرسايشي و جريانها و بدون دخالت اجسام خارجي به وجود مي آيند . ولي در تشکيل اوليستو گليف ها ، اجسام خارجي نقش اساسي دارند.

نکته : تول مارک هايي که از حرکت جهشي يا غلتيدن اجسام خارجي در جريانها بوجود مي آيند :اجسام خارجي که در معرفي جريانها قرار مي گيرند اصولا به دو صورت به وسيله اين جريانها جابجا مي شوند.يکي به صورت انحلال و دوم به صورت جابجايي مواد . حل شدن سنگ هاي آهکي در جريانهاي آبي گازکربنيک دار مثال جابجايي مواد محلول در جريانها است . انواع مواد جامدي که جريانها مي توانند با خود حمل کنند به دو عامل بستگي دارد. اول سرعت جريان و دوم دانه بندي يا درشتي و ريزي مواد جامد . يک جسم خارجي در برخورد با يک جريان به يکي از صورت هاي زير به حرکت در مي آيد :
1» به صوررت معلق ( suspension )
2» بصورت لغزش ( gliding )
3» بصورت غلتيدن ( Rolling )
4» بصورت جهش ( saltation )
5» بصورت حرکتي ترکيبي که از تاثير توام دوصورت از حرکات فوق ايجاد مي شود .
نقش لغزش مواد موجب ايجاد انواع تول مارک مي شود . در زير درباره تول مارک هايي که در اثر غلتيدن ، جهش ، چرخش موادبر سطح رسوبات ايجاد مي گردند بحث مي شود :

16) رول مارک) Roll mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .جسم خارجي عامل اين لغزش تحت تاثير نيروي جريان در کف حوضه چرخيده و يا غلتيده است . اگر عامل بوجود آورنده غلتش باشد آثار ضربه هاي حاصل به صورت دانه تسبيحي مي باشد هر يک از اين آثار نشانگر پر نيروترين نقطه جبه هاي جسم خارجي در هنگام ايراد ضربه است . جهت جريان به سمتي است که گوديها به آن سمت متوجه است . تفوت آن با بونس مارک (Bounce mark ) که از چرخش اجسام خارجي در جريانها بوجود مي آيد در آنست که در بونس مارک آثار باقي مانده از ضربه در جسم خارجي بر سطح رسوبات از هم فاصله داند زيرا هر ضربه بعد از يک جهش و طي فاصله به زمين خورده است در حالي که در Roll mark آثار مذبور شبيه دانه هاي يک تسبيح به هم نزديک است . در صورتي که عامل چرخش باشد ، اثر چرخش جسم خارجي مشخص و مارپيچي است .

17) بونس مارک ( Bounce mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .نام ديگر آن ( Impact mark ) است . تول مارک هايي هستند کم عمق و کوتاه و بر روي سطوح چينه بندي با فواصل کم و زياد ، به صورت گودال هاي متعددي که به صورت خطي قرار گرفته اند ديده مي شود .

18 ) پرود مارک ( Prod mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .اين نقوش بر عکس بونس مارک ها در مواردي که يک جسم خارجي جامد و سخت بر اثر جريانها حرکت جهشي دارد و در هنگام فرود آمدن بر سطح رسوبات نرم و سست ضربه بزند بوجود مي آيند . بر سطح رسوبات گودال ساده اي ايجاد مي شود.

19 ) رينگ مارک ( Ring mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .حالت ويزه اي از پرود مارک که در آن جسمي که جهش مي کند و نقش را بر سطح رسوبات ايجاد مي کند يک مهره استخواني از ستون فقرات ماهيان است در نقش حاصل ، طرف گودتر منشاء جريان را نشان مي دهند.

20 ) اسکيپ مارک ( Skip mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .يکي ديگر از سري هاي خطي مارک هاي جهشي هستند که بر اثر جهش هاي متواتر ، فاصله دار ولي منظم اجسام خارجي و برخورد متناوب و تکراري آنها بر رسوبات نرم کف حوضه ها بوجود مي آيند .تفوت اين نقوش با ساير مارک هاي جهشي در اثرات هلالي شکل منظم است که در حقيقت پرود مارک ويزه اي است که عامل ايجاد کننده آن مشخص نيست . طرف محدب آنها جهت جريان را نشان مي دهد.

21) گودي هاي هلالي شکل( vibration mark ) :
جزء تول مارک ها مي باشند .اين گودي هاي هلالي شکل به صورت خطي پشت سر هم رديف شده اند . طرف محدب آنها جهت جريان را نشان مي دهد .

22) نقوش تيغ ماهي (chevron mark ) :
تول مارک هايي که از يک سري شيار ها يا گودي هاي هشت مانند که پشت سرهم به صورت رديفي منظم شده اند تشکيل يافته است .


منابع :

1)جزوه چينه شناسي دکتر شميراني
2)جزوه چينه شناسي دکتر عزيز الله طاهري
3)چينه نگاري ، تاليف دکتر خسرو تهراني
4)رسوب شناسي ، حرمي