در عكاسی، خلاقیت یك فرآیند سریع و لحظه ای است، یك فوران است، یك عكس‌العمل است. گذاردن دوربین در خط آتش چشم ها، و ربودن لحظه با این جعبه كوچك هر زمان كه صحنه ای شما را متحیر ساخت، قاپیدن لحظه در میان هوا، بدون كلك، بدون اینكه فرصت دور شدن به آن بدهید. انگار یك نقاشی خلق می كنید، در هر همان دم كه عكسی را می‌گیرید."
این روزها مرا بیشتر بخاطر عكسهای منظره‌ام می‌شناسند، ولی من كارم را بصورت یك عكاس مستندنگار و فتوژورنالیست شروع كردم. این دوره عمدتا بین دهه ۶۰ تا ۷۰ بود. اخیرا دوباره به عكاسی در خیابان بازگشته‌ام و سعی در كشف مجدد این جنبه از عكاسی دارم.
● عكاسی خیابانی و حریم خصوصی

عكاسی خیابانی مستلزم نزدیك شدن به مردم است، غالبا خیلی نزدیك. برای این كه در چنین شرایط عكاسی موفق باشید شما باید در صحنه باشید، جزئی از آن، نه یك ناظر دور، و این بدان معنی است كه با لنز واید عكاسی نمایید، لنزی كه حداكثر ۵۰ م.م. باشد. با یك لنز زاویه باز شما یك شریك در صحنه هستید و با تله فتو در بهترین حالت یك ناظر و در بدترین حالت یك فضول محسوب می‌شوید.
عكاسی به این طریق به معنی وارد شدن در حریم خصوصی معمول مردم است. به همین خاطر مكانهایی مانند خیابانهای شلوغ شهرهای بزرگ، میان راهها، كارناوالها، رژه‌ها و نظایر آن مكان‌های مناسبی برای این نوع عكاسی هستند.

هر چه شلوغی بیشتر باشد، محدوده حریم خصوصی افراد كوچكتر می‌شود. هر چند حریمی را كه فرد برای خودش محفوظ می‌داند و انتظار دارد دیگران رعایت كند تا حد زیادی به فرهنگ هر جامعه بستگی دارد. در بعضی از كشورها بیشتر از سایر جاها مردم بصورت عادی در انظار عمومی می‌ایستند، صحبت می‌كنند و بیشتر هم را در آغوش می‌گیرند. اما قوانین ننوشته عمومی همه جا حاكم است.
در یك نمایشگاه، در میان راه یك كارناوال، در یك اتفاق ورزشی، رژه، كنسرت یا مراسم عمومی، نیاز مردم به حریم شخصی و بنابر این به تنهایی كاهش می‌یابد. سطح تحریك احساسات نیز در این گونه وقایع بالاتر است كه باعث كاهش احساس نیاز به حریم بیشتر می‌شود. در بیشتر این موقعیت ها مردم سرگرمند و بنابر این راحت‌تر با موضوعات مختلف برخورد می‌كنند.
بدترین وضعیت شلوغی را می‌توان یك آسانسور پر از جمعیت تصور كرد. مردم در فضایی كوچك به صورت شانه به شانه با غریبه‌ها ایستاده‌اند. در چنین شرایطی شاید گرفتن عكس یك تعرض غیر قابل تصویر باشد، هر چند كه انجام آن عملا غیر ممكن هم نیست.
اطلاع از چنین موضوعاتی برای عكاسی خیابانی موثر و جالب بسیار مهم است. اگر دوربین را در صورت كسی بگیرید كه تنها روی نیمكت خالی یك پارك در حال مطالعه است، به احتمال زیاد با برخوردی خشن روبرو خواهید شد. اما می‌توانید خیلی راحت به كسی كه در میان یك جمعیت در حال تماشای بازی فریزبی كودكان است حتی نزدیكتر از موقعیت قبلی شوید.
فرض كنید از میلیونها كارمند در كنار هم در حال كار پشت ماشین تحریرشان، یك عكس اتفاقی می‌گیرید، این عكس اگر خیلی lممتاز و عالی نباشد، حداقل یك عكس جالب خواهد بود. اما چه چیزی برای گفتن دارد؟
من فكر می‌كنم برای اینكه یك عكس خیابانی موفق باشد باید چیزی در صحنه بصورتی معنادار با عكاس حرف بزند، حتی اگر چیزی باشد كه فوری هم آشكار و قابل تشخیص نباشد. عكاسی خیابانی موثر بیان یك داستان در یك عكس است، نه فقط ثبت ساده چیزی كه در زمان و مكان مشخصی وجود داشته است.▪ عكاسی از كودكان در جمع

این دختر كوچك مقابل پنجره یك فروشگاه عروسك در فلورانس استالیا ایستاده بود. وادین كودك دقیقا پشت سر او ایستاده بودند و من همراه همسرم به سمت آنها قدم می‌زدم. قبل از بالا بردن دوربین به سمت چشمم لبخندی به والدین كودك زدم و آنها هم در جواب به من لبخند زدند. ما جذابیت آنچه را كه می‌دیدیم تشخیص دادیم. بعداز گرفتن چند عكس، دوباره به هم لبخندی زدیم و به راه خودمان ادامه دادیم. اگرمن با همسرم نبودم نمی دانم عكس العمل آنها نسبت به من همینطور بود یا نه.
به این جنبه از عكاسی خیابانی با احتیاط نزدیك شوید. عكاسی از دختری كوچك كه روی شانه پدرش نشسته است یك موضوع است و عكاسی از یك كودك تنها در یك مكان عمومی هم موضوعی كاملا متفاوت است. "جان برانلو" كه یك عكاس خیابانی حرفه‌ای است به من نصیحتی كرد، گفت در نظر بگیر اگر دختر كوچك شما یك روز خانه بیاید و بگوید پدر، امروز یك مرد در پارك عكس مرا گرفت، چه فكری می‌كنید.
▪ چه تجهیزاتی لازم است؟

براحتی می توان گفت از هر دوربین قابل حملی می‌توان استفاده كرد. ولی از روی تجربه می توان گفت كه دوربین‌های رنج فایندر بدلایل مختلفی ارجحیت دارد. این دوربینها بخاطر اندازه كوچك‌تر و قیافه خاص‌شان كه در دید غیر عكاسان چندان جدی به نظر نمی‌رسند بهترند. مثلا به كسی كه یك دوربین Nikon F۵ با لنز ۷۰-۲۱۰mm Zoom در دست دارد عكاس حرفه‌ای می‌گویند، ولی كسی كه یك Leica M۶ با لنز ۳۵mm دارد را چندان جدی نمی‌گیرند.


البته در این نوع عكاسی بیشتر روی دست عكاسی می‌شود و دوربین‌های رنج‌فایندر با بخاطر اینكه آینه متحرك و مكانیزم‌های مربوطه را ندارند، معمولا قادر به گرفتن عكسهایی شارپ‌تر در سرعت‌های یكی دو گام پایین‌تر شاتر نسبت به SLR ها هستند.
بخاطر نیاز به تغییر فاصله سریع نسبت به سوژه برای تغییر پرسپكتیو، در اختیار داشتن چند انتخاب برای لنز مهم است. بهترین راه برای تغییر سریع لنز این است كه مجبور به تعویض لنز نباشید! این یعنی یك بدنه دیگر همراه داشته باشید. بدنه كوچك و سبك رنج فایندرها در این مورد نیز بسیار كمك می كند.
برای انتخاب لنز من همیشه از لنزهایی با فاصله كانونی ۲۸ م.م.، ۳۵ م.م.، و ۵۰ م.م. برای عكاسی خیابانی استفاده می‌كنم. لنزهای با فاصله كانونی بلندتر به ندرت بكار می‌آیند. لنز وایدتر مانند ۲۱ م.م. یا ۲۴ م.م. یا حتی ۱۲ م.م. یا ۱۵ م.م. نیز می تواند دیدی خاص برای عكس ایجاد گندف ولی كم استفاده است. استفادهاز لنزهایی چنین واید روی دوربین های رنج فایندر نتیجه معكوس داردف چون این دوربینها برای استفادهاز چنین لنزهایی نیاز به یك منظره یاب كمكی دارند. هر چند همانند عكس چرخ و فلك كه در بالا دیدید، ممكن است نتیجه كار ارزش تحمل سختی و تلاش بیشتر را داشته باشد.
(نگارنده در مورد نوع فیلم هم توضیحاتی ارائه داده بود، ولی بخاطر كمتر استفاده شدن از نگاتیو در این دوره زمانه این بخش از توضیحات از اصل مقاله ترجمه نشد. با توجه به توصیه‌ نگارنده در مورد نوع فیلم، می توان بصورت معادل استفاده از ایزو‌های بالای ۴۰۰ تا ۱۶۰۰ و نیز استفاده از افكت‌های سیاه و سفید و رنگی مختلف را برای شرایط مختلف توصیه نمود.)▪ دوربین‌های جیبی

همانند هر نوع عكاسی، در این نوع نیز وسایلی ایده‌ال برای عكاسی وجود دارد كه ذكر شد و وسایلی نیز هستند كه می توانند فرصت‌ساز باشند. در حالی كه شاید بیشتر عكاسان خیابانی موافق باشند كه شاید دوربین‌های سری M لایكا بهترین وسیله برای این نوع عكاسی هستند، ولی با یك دوربین جیبی با كیفیت نیز می توان بخوبی دراین زمینه كار كرد. این دوربینها لنزهای قابل تعویض یا سریعی ندارند، اما با دوربینهای امروزی براحتی می توان با f/۲.۸ و فاصله كانونی ۲۸ یا ۳۵ م.م. با ایزو ۴۰۰ عكسهای بسیار خوبی با این دوربینها تهیه نمود.


من دریافته‌ام كه در هنگام سفر با قرار گرفتن در یك فضای نا آشنا ادراكات من قوی‌تر شده و فرصت‌های عكاسی بهتری را می توانم پیدا كنم.
این صحنه وقتی درایستگاه كلافام در حومه لندن منتظر ترن بودم نظر مرا بخود جلب كرد. من در حال رفتن به یك قرار ملافات برای نهار بودم و برای عكاسی كردن از قبل برنامه‌ریزی نكرده بودم. اما این صحنه پسر مدرسه‌ای كه در افكارش غوطه‌ور شده بود نظر مرا بخود جلب كرد. یك دوربین كامپكت Ricoh GR۱s در جیب داشتم و به واسطه همین دوربین چند ثانیه بعد چنین عكسی را در اختیار داشتم.● فنون عكاسی

مرموز نباشید. یك كیف دوربین بزرگ كوله‌ای عجیب و غریب همراه نبرید. یك كیف شانه‌ای كوچك كه اندازه بدنه دوربین و لنز و تجهیزات ضروری جا داشته باشد كافی است. لباسی ساده و غیر فاخر بپوشید. لباسی شبیه به مردمی كه می‌خواهید عكس‌شان را بگیرید بپوشید. دوربین‌تان را مخفی نكنید. بصورت مرموز و مخفیانه عكس نگیرید. از فاصله دور با لنز تله دردكی عكس نگیرید. یك ناظر یا سرك كش نباشید، بلكه در متن ماجرا مشاركت كنید.
یك روش كه من هنگامی كه با یك موقعیت مناسب برای عكاسی برخورد می‌كنم، استفاده می‌كنم این است كه به سمت آن سوژه می‌روم و مشاهده می‌كنم و با او مشاركت می كنم. دوربین را به چشمم نزدیك می‌كنم و نور را چك می‌كنم و فوكوس را تنظیم می‌كنم، سپس آن را پایین می‌آورم و از گردن یا بازویم آویزان می‌كنم. هرگز مخفی نمی كنم كه دارم عكاسی می‌كنم. سپس وقتی دیدم كه تركیب مناسبی برای عكاسی ایجاد شده است، دوربین را مقابل چشمم برده و شروع به عكاسی می كنم. با این روش من برای بهترین لحظه عكاسی آمادگی لازم را دارم و كسی ناگهان از اینكه می‌بیند من دارم عكس می‌گیرم متعجب نمی‌شود.
حالات مردم بسیار سیال است و فرصتهای تركیبی موقعیت‌های مختلف معمولا بسیار متغیر است. شكار لحظه مناسب بخصوص وقتی بیش از یك نفر در كادر است به سختی كار یك عكاس ورزشی در عكاسی از یك حركت لحظه‌ای ورزشی است. تا هنگامی كه اتفاق مورد نظر فروكش نكرده به عكاسی ادامه دهید. تا جایی كه می‌توانید عكس بگیرید. نگران فیلم نباشید (م. البته با دوربینهای دیجیتال دیگر از این لحاظ نگرانی وجود ندارد.)
نهایتا این كه لبخند بنید. همیشه لبخند بزنید. اگر كسی دوست نداشت عكسش را بگیریدف عكس نگیرید. اگر كسی از جلوی دوربین فرار كرد، به حریم شخصی‌اش احترام بگذارید و سعی نكنید به هر كلكی دشه از او عكس بگیرید. لبخند بزنید و سعی نمایید شوخ باشید.