ترکیه یکی از کشورهای زیبای جهان است که همه‌ساله خیل بی‌شمار گردشگران از چهار گوشه‌ی دنیا برای بازدید از مناظر چشمگیر و طبیعت زیبای آن به این سرزمین سفر می‌کنند. پس اگر تور کوش آداسی تابستان 96 را رزرو کرده اید ادامه این مطلب را بخوانید .رویاهای او به حدی روشن و مفصل بود که خبر آن در همه‌جا پیچید و پس از آن‌، یک نویسنده‌ اغلب به دیدار او می‌رفت و گفته‌هایش را یادداشت می‌کرد. بعد از مرگ وی کتاب مشروحی به چاپ رسید و جزئیات یک خانه که یوحنا حضرت مریم (ع) را به آن آورده بود و ایشان روزهای آخر حیاتش را (پیش از عروج به آسمان) در آن خانه گذرانده بود، در آن کتاب به‌تفصیل بیان‌شده بود. رویاهای این راهبه تا حدی دقیق بود که او شکل ظاهری خانه را به‌خوبی توصیف کرده بود، مثلا جنس سنگ‌های به‌کاررفته در ساختمان، جزییات تپه‌ای که خانه بر روی آن ساخته‌شده بود، فاصله‌ی خانه تا شهر افس (Ephesus)، حتی شکل دودکش خانه! و گذرگاه‌هایی که به خانه ختم می‌شدند و... . حقیقتا حکایتی حیرت‌انگیز است. در اواخر دهه‌ی ۱۸۰۰ میلادی یک کشیش فرانسوی به نام آبه جولین گوویت (Abbe Julien Gouyet) ساختمان کوچکی را کشف کرد که به خانه‌ی توصیف‌شده در رویاهای راهبه خیلی شباهت داشت. در ابتدا بسیاری از مردم ادعای او را در این خصوص نمی‌پذیرفتند، اما کمی بعد مشخص شد که ساکنان روستاهای کوهستانی مجاور سال‌های طولانی برای این خانه احترام زیادی قائل بوده‌اند . با استناد به این دو مدرک قوی زائران کاتولیک و مسلمان هم‌اکنون این خانه‌ی مقدس را زیارت‌گاه خویش قرار داده‌‌اند. تا‌به‌حال چند تن از رهبران پاپ کاتولیک از این مکان بازدید کرده‌اند و علی‌رغم آن‌که جامعه‌ی مسیحیت به دلیل نبود مدارک کافی هنوز سندیت این خانه را تایید نکرده‌ است، بسیاری از مردم به قداست آن اعتقاددارند. یکی دیگر از دلایل تقدس خانه‌ این است که حتی افراد ملحد و بی‌دین نسبت به این مکان احساس خاصی دارند و مردم از دور و نزدیک و با هر عقیده‌ای برای بازدید از آن رهسپار منطقه می‌شوند. در جاده هنگامی که از کنار تندیس مریم مقدس (س) رد شدیم دانستیم که مسیر درست را انتخاب کرده‌ایم. وقتی به محوطه‌ خانه‌ی مقدس رسیدیم پارکینگ خودروها را خلوت یافتیم و احتمالا از این بابت بود که در ساعت‌های آغازین روز به آنجا رفته بودیم. در محوطه فقط یک ردیف تاکسی و چند خودروی شخصی حضور داشتند. محوطه‌ی اطراف خا‌نه‌ی مقدس پوشیده از انبوه درختان بود و وزش باد ملایم صدای دل‌نشین خش‌خش برگ‌ها را به گوش می‌رساند. هم‌چنین مه پدیدار‌شده در هوا به تپه‌های مجاور زیبایی معنوی خاصی بخشیده بود. در راه رسیدن به خانه‌ی مقدس، از کنار سه سرچشمه‌ی معروف گذر کردیم که بنا بر گفته‌ی اهالی منطقه برای انسان عشق، ثروت و تندرستی به ارمغان می‌آورند. یک چشمه‌ی طبیعی هم در این منطقه وجود دارد که می‌توان از آب آن نوشید و برخی می‌گویند که چشمه‌ای مقدس و شفابخش است. کم‌کم به خانه نزدیک شدیم و تنها یک پیچ دیگر مانده بود به محوطه‌ی حیاط که دیدیم تعدادی زیادی از بازدیدکنندگان پیش از ما در صف ایستاده‌اند. از ظاهر آن‌ها مشخص بود که مسافران کشتی تفریحی نیستند، بلکه افراد متفرقه بودند که فقط برای دیدن خانه ایستاده‌بودند. آن روز هوا خیلی خوب بود و از این بابت احساس خوش‌اقبالی داشتم، چراکه انتظاردر صف بازدیدکنندگان در هوای گرم و آفتابی کار ساده‌ای نبود. من هم در صف برای خودم جا باز کردم. نکته‌ی جالبی که در این حین به نظرم رسید این بود که حتی با حضور جمعیت احساس سکوت و آرامش خاصی بر فضای منطقه حاکم بود. صف بازدیدکنندگان به شکل مارپیچ به درون حیاط خانه منتهی می‌شد و فکر ‌کنم به ازای هر نفر مبلغ بیست لیره‌ی ترکیه ورودی پرداخت کردیم. هنگام بازدید از این کلبه‌ی سنگی کوچک کسی اجازه عکس گرفتن نداشت، البته مزیت کار این بود که شخصی به‌عنوان راهنمای بازدیدکنندگان در آنجا حضور داشت و ازاین‌رو حاضران نه یکدیگر را هل می‌دادند و نه تنه می‌زدند. مردم دسته‌دسته و به‌طور منظم وارد خانه می‌شدند و پس از بازدید و خارج شدن از آن می‌توانستند در یک‌گوشه شمع روشن کنند. پیش‌تر رسم براین بوده که مردم برای برآورده شدن آرزوها یا حاجت‌های خود‌ یک نوار پارچه‌ای بر روی درختان موجود در محوطه‌ی حیاط می‌بسته‌اند، اما پس از چندی این رسم موجب آسیب زدن به درختان شد و ازآن‌پس، زائران خواسته‌ها و آرزوهایشان را بر روی تکه کاغذی می‌نویسند و آن را لابه‌لای یکی از دیوارهای سنگی مجاور جای می‌دهند. حال اگر شما قصد مسافرت و بازدید از این منطقه‌ی دیدنی را دارید، سفارش اکید من این است که صبح زود راه بیفتید تا با صف طولانی بازدیدکنندگان مواجه نشوید. پس از پایان یافتن بازدید هنگامی‌که اتوبوس ما از محوطه‌ی پارکینگ خارج می‌شد، هم‌زمان سه اتوبوس گردشگری بزرگ وارد محوطه شدند و مطمئنم که در طول روز صف بازدیدکنندگان حتی از این هم شلوغ‌تر می‌شود! درمجموع باید گفت که این منطقه مکان بسیار جالبی برای گردشگران است؛ حال‌این‌که داستان پشت پرده‌ی آن واقعی است یا ساختگی... من هم درست نمی‌دانم. اما به‌ یقین می‌توانم بگویم که احساس آرامش خاصی بر فضای این منطقه حاکم است و من پیش از بازدید از ترکیه هیچ اطلاعی از وجود این مکان نداشتم.