اولين تاپيك پاتــوق دانشجويـان دانشگاه پيام نور ◄ مــشهــد ►

[S@mi]

نه خير سمير خانوم و حميد خان .من taha هستم
من براي شما ها در اين روز دعا كردم. نه براي خودم .ورگنه در ما كه چيزي نيست
خدا نصيب همه كنه كه لياقتوشن دارن كنه چيزهاي خوب رو

طه جان من حوصله ندارم taha تایپ کنم وگر نه میدونم تو اون طه نیستی:دی
بعدشم اینقده خودتو دست کم نگیر:دی

منظورش منم سمیرا

بهه تقلب میکنی تو نقل قول کردن:دی
زرنگی:دی
اتفاقا منظورشون من بودم:دی

[50cent]

طه گفته نصیبه همه، مردای خوب شه یعنی من دیگه

[TAHA]

طه جان من حوصله ندارم taha تایپ کنم وگر نه میدونم تو اون طه نیستی:دی
بعدشم اینقده خودتو دست کم نگیر:دی

بهه تقلب میکنی تو نقل قول کردن:دی
زرنگی:دی
اتفاقا منظورشون من بودم:دی

سميرا خانوم حال ندارم من حاليم نميشه يا taha هستم يا

بعدش هم من كي خودمو دسته كم گرفتم!! به قول حميد خان يك taha يك دنيا
.من پيشنهادات زيادي دارم اما فعلا وقت بررسي ندارم.گزاشتم براي وقتش

[50cent]

سميرا خانوم حال ندارم من حاليم نميشه يا taha هستم يا

بعدش هم من كي خودمو دسته كم گرفتم!! به قول حميد خان يك taha يك دنيا
.من پيشنهادات زيادي دارم اما فعلا وقت بررسي ندارم.گزاشتم براي وقتش

به حاج خانومه من زبون درازی؟
طه kill u

[okhi]

وای 5 مین من رفتم چه خبر شده اینجا

حمید جون واسه من که میدونی باید چه دعایی بکنی

[okhi]

حميد خان جلوي........خودت كسي رو زشته!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عجب هواي ناموس خودت رو داري

زمونه عوض شده taha جون
الان خانوما بیشتر می پسندن تو جمع بشون ابراز علاقه کنی تا اونام بتونن

[مژگان]

من taha دلم مياد اون طه رو نمي دونم
افففففففففف يك هفته بي مژي توي تاپيك بتركونيم

وای چه حالی میده یه هفته از امشب در این مکان عروسی با حضوره تمام دوستان برپا میباشد.

یه وقت فکر نکنین فقط اومدم اینجا از پستای حمید تشکر کنما
نه وجود من نعمت بزرگیه شما الان گرمین نمیفهمین

مرسی سینا جان ممنونم ازت.بیای تو عروسی تا وقتی مژگان نیست بترکونیم.

نه مژگان جونم بدون تو که فایده نداره
متاسفانه اینا هنوز درک نکردن نبود شما چه ضربه بزرگیه
قدر نشناسن

ای نامرد تو دوسته منی یا طرفداره مژگان؟یه حالی ازت بگیرم

آره بابا بالاخره رفت

من همیشه طرف توام
به جز بعضی وقتا

مرسی حمید خان .
مژگان جون خیلی کارش درسته ، من تأییدش میکنم
من خودمم گاز خیلی دوست می دارم...مخصوصا اگه خونم بیاد ...به به خوووووووووون

اینجوریه که ادم دوست واز دشمن می شناسه دستتون درد نکنه بجای اینکه برام ارزوی سلامتی داشته باشید که سفر برم وبه سلامتی برگردم نشستید نخودچی خورون ( غیبت کردن ) گرفتید؟
من میدونم این طه........ حالا هر کدوم از طه میخواد باشه من کاری ندارم

دست حمید خان هم درد نکنه خب انتظاری نیست دیگه ...همشهری ما هستن
من نبودم والا ترکوندنی هم در کار نبوده من هستم که همه به شادی اند


بازم مرام ومعرفت سینا جون هر چند که معلومه اونم حذب باده تشریف دارن


دم سونیا جون گرم که روی همه رو کم کرد

[مژگان]

اینم عکسه بانوانه سایت در حاله میتینگ.
اقا جاتون خالی یه شله خوف زدیم تنگش چه حالی داد

عجب ميتينك باحالي
اون دوتاي كناري هم حتما سميرا خانوم و مژي خانوم هستند مه سره ميز ناهار هم از صحبت كردن دست بر نمي دارند

من که عکس نمی بینم

[okhi]

خوش آمدی مژگان جان
خیلی خوشحالم که برگشتی جات واقعا خالی بود

من همیشه طرف شما بودم و هستم
به افتخار مژگان جون

[مژگان]

ان شا... خوش بگذره تعطیلات جای مارو هم خالی کنید.بچه ها اینجارو گرم کنید.

راست مي گه اين دوستمون
اخه خواهر معتاده من بزار اين تاپيك يكم بي مژي بشه نتيجه اين حرفم
تا ما هم بتونيم خيلي كارها انجام بديم
روزگار خوش

عزيزم كي گفته ما همديگر رو نديم
ما همديگر رو ديدم ولي ديگه بماند

اق طه رو دسته كم نگير
روزگار خوش

سلام بچه ها میگم این مژگان رفت این سونیا به جاش اومده که از اونم خطرناکتره خدا بخیر کنه اخرو عاقبت مارو اینجا!!!!!!!!!!!!

سلام حميد جان
راست ميگي ها شايد خوده مژگان خانوم باشه با يك اي دي ديگه امد باشه
اين سميرا خانوم هم نبايد دسته كم گرفت
روزگار خوش

این سونیا خانوم که از اشنایانه سینا جان هستن اما من شک ندارم مژگان خانوم راه و روشه گاز گرفتنو به این 2نفر یاد داده و اینارو واسه تایمی که خودش نیست تربیت و اماده کرده.

آره منم واسه همین داشتم جلوی مژگان جونو می گرفتم که نره
چون جلو سونیا جونو نمیشه گرفت
یادتون باشه من هیچ کارم اینجا

من مژگان جونو که نمیشناسم ولی سونیا جون از دوستان عزیزن
چند باری مورد لطف قرار دادن مارو

نظر لطفتونه طه جان:دی
مژگان جان وظایف خطیری رو بر عهده ی من گذاشتن که از ماموریت غیر ممکن2هم غیر ممکن تره:دی

یا حضرته فیل با برو بچه هاش .قضیه داره خیلی جدی میشه ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خب معلوم شد تن کیا میخاره جاتون گشاد شد...اره ؟...یه هفته من نبودم هاااااااا ببین چه اتیشی پشت سرم سوزوندن .اماده باشیددیگه کار از چکش زدن مشت وباطوم گذشته باید با یه تیر خلاصتون کنم