-
الف-روشنفکران حرفه ای - ب-روشنفکران آماتور ؛
روشنفکران حرفه ای را دررابطه با آمریت و تابعیت تعریف کرده و رسالت آنان را منفی ارزیابی میکند. اگربخواهیم از کوچکترین حلقه ها و گروها ی سازمان اجتماعی تا نقطه کانونی، حرکت کنیم، یعنی از سازمانها، احزاب، جبهه های سیاسی تا حاکمیت متمرکز سیاسی، جایگاه روشنفکران حرفه ای را که روابط آمریت و تابعیت بر آنها حاکم است بخوبی مشاهده میکنیم.این نوع روشنفکران از خود اراده ای ندارند و تابع دستوراتی هستند که از سوی مافوق به آنان دیکته میشود. تعقل و اندیشه کردن و فراکسیونییسم در اینگونه سیستم های سازمانی جرم و یا حتی ارتداد محسوب میشود. این نوع ویژگی روشنفکری نشانگر نوعی استبداد درونی است که با تعد یل زمان روبرو نشده است.
روشنفکران آماتوربر خلاف روشنفکران حرفه ای دارای ویژگی مسقل بودن ، آزاد اندیشی و آزادیخواهی هستند. این نوع روشنفکران در صورت حضور درهر تشکیلاتی معتقد به آزادی نظر و اسقلال رای هستند ، درهر جریان فرهنگی یا سیاسی، ضمن احترام به نظریا عقیده جمعی سیاسی یا فرهنگی ، معتقد به زیست مسالمت آمیز در کنار سایر نظرگاهها سیاسی و فرهنگها هستند. در مورد ماهیت دولتها نیز معتقد به دولتی متنوع و آزاد هستند.
آنچه هم از دیگاه تجربی و هم از دیگاه آکادمیک قابل طرح است این است که روشنفکر حرفه ای نمی تواند در یک تحول و فرایند دموکراتیک و آزادیخواهانه دارای نقشی مثمر ثمرو سازنده باشد، بلکه وی مجری فرمانی است که به او ابلاغ میشود. درمقابل این پدیده باید بر وزن و نقش روشنفکران آماتور افزود تا پروسه دموکراتیزه شدن تحول سیاسی، مطمئن تر انجام پذیرد.
-
فرایند های دموکراتیزه شدن و لیبرالیزه شدن
نباید این تصور را با واقعیت یکسان دانست که بلافاصله پس از حذف استبداد دموکراسی و آزادی استقرار میابد. پروسه دوگانه آزادی و دموکراسی در بلند مدت و با دخالت دادن عوامل مهمی چون اقتصاد و سیاست درگستره جامعه بروز و ظهور میابد. فقر فرهنگی محصول فقر اقتصادی است ، بنا براین بعد مهم غنای فرهنگی در حوزه اقتصاد و ایجاد رفاه اقتصادی پدید میاید.
بحث گسترده دموکراتیزه شدن و لیبرالیزه شدن را متوقف میکنیم و تنها به نتیجه آن بسنده میکنیم که:
دموکراسی و آزادی در یک پروسه بدست میایند ، و نمایندگان وعوامل فکری و اجتماعی آنرا دموکراتها تشکیل میدهند از آنجاییکه هرجنبشی نیروی پیشبرنده خود را در راس حرکت دارد.برای مثال یک تحول سوسیالیستی به سوسیالیستها، تحول سیاسی دینی به مذهبیون، و یک تحول فاشیستی به دیکتاتور احتیاج دارد،تحول دموکراتیک نیز به دموکراتها نیازمند است.اگر درهر جنبشی ذهنیت تغییر یکشبه وجود داشته باشد، در جنبش دموکرسی خواهانه اما تغییرات در پروسه بثمر میرسد. بنا براین شرایط تلخیص شده به شکل زیر در میاید.
الف-چشم اندازتحول دموکراتیک پیش رو شرایط و نیازها برای خواست دموکراسی را پرورانده و نیروهای پیشرو و خاص دورانی خود را ساخته و پرداخته کرده است .
ب--جامعه توسط آزادیخواهان دموکرات درپروسه و فرایند آزادی سازی اندیشه ها به پلورالیسم اندشیه ها دست میابد.
ج--جامعه توسط دموکراتها درپروسه و فرایند دموکراتیزاسیون به (دموکراسی ) مشارکت عمومی دست مییابد.
د- متوازن شدن فرایند های آزادی و دموکراسی تنها در آینده ایران نشانگر خروج از مرز استبداد و پیوستن به اردوگاه جهانی خواهد بود.
-
ین واقعیت که جریانات ایئولوؤیک و مدعیان درون یک ساختار سیاسی-تشکیلاتی اختاپوسی که نماد استبداد درون را با خود دارند خواستار آزادی برای مردم باشند همانقدر مضحک است که طرفداران سلطنت مطلقه.
حد اقل تا کنون چنین بنظر میرسد که نه مهندسی، که مهندسان فرماسیون لیبرال- دموکراسی ایرانی با اسامی پرطمطراق سیاسی که مواضع آنان را بیان میکند دچار اشکال اساسی شده اند.
صاحبان اند یشه ها و و تفکراتی که توانسته و یا بتوانند خود و جریان سیاسی خاص خود را با سازه های زمان کنونی تعد یل نمایند در پروسه دموکراسی خواهی و دستیابی به آزادی در کنار مردم ایران قرارمی گیرند. در غیراز این حالت، کاراکترهای سنت گرا، شکل گرفته و استخوانی شده به سیاق استبداد، تنها به باز تولید استبداد یاری میرسانند.
ناسازه های فرهنگ سیاسی بعضی جریانات درتخریب زیست و رقابت سیاسی با قدری تخفیف ممکن است همگان را به آغاز پایان حاکمیت کنونی برساند، اما بطور قطع و یقین به پایان پایان استبداد در ایران نخواهد انجامید.
اگر زمانی آب و معضل کم بودن آن در توجیح ا ستبداد در ایران نقش داشت ، توجیح استبداد امروز با کمک نفت و ازدیاد آن و استفاده از در آمدهای نفتی برای سرکوب مردم صورت میگیرد. اگر دیروز تهاجم طوایف و اقوام دیگر عامل بروز عقب ماندگی و استبداد بوده اند، امروز استعمار نوین با صدور سرمایه مالی و پایه گزاری صنایع مونتاژاستبداد شرقی ایرانی را غسل تعمید میدهد. اگر دیروز حاکمیت های دینی استبداد را با قواعد و فرامین الهی توجیه میکردند ، امروز استبداد در قالب ساختار های سیاسی چه به شکل جمهوری و چه سلطنت با استناد به ناسیونالیسم افراطی در قالب شعارهای حفظ ملت و ملیت و حدود و ثغور مرزهای کشور توجیه پذیر خواهد بود. به این ترتیب زمینه وکلیت پروسه شکل گیری استبداد و ریشه آن دارای روابط پیچیده تری است که در صورت عدم امکان دستیابی عملی به راه حل نهایی، استبداد علی رغم شعار ها ادعا ها واشراف به تجربیات دانسته گذشته در این سرزمین تکرار خواهد شد.
اگر به این واقعیت توجه کنیم که، افراد و جریانات سیاسی ای که در خدمت به مردم تعهد میسپارند، در مقابل وسوسه قدرت کمتر قابل اعتماد هستند وهنرشان لغزش دراجرای صحیح که حتی تخطی از قانون است ،آنگاه باید به ضرورت اهمیت " حاکمیت قانون " و الزامات وابسته به آن پی ببریم
-
پس بیندیشیم که قانون را نهادینه کنیم ، الزامات ، ابزار وتضمینات قانونی را نهادینه کنیم . وظیفه مردم را نسبت به حمایت از حقوق حقه شان که مبنای قانون را تشکیل میدهد آگاهی دهیم . اگر بپیزیریم که هرحکومتی الزاما بدلیل مسلط نمودن خود بر مردم ومسترد نداشتن حقوق مردم واجرا نکردن قوانین کشوری در کسوت مدیریت سیاسی است که خلع میشود ، باید به اسقرار حاکمیتی بیند یشیم که حقوق واقعی مردم در دوران دموکراتیک را تعیین میکند، یعنی به حاکمیت قانون ، و به تضمیناتی که اجرای قانون را هر دولتی در هر طیف سیاسی تسهیل نماید .
به حاکمیت حقوقی مردم در ایران بیندیشیم. دولت آینده مجری قوانین خواهد بود ونه واضع قوانین. دولت واضع قانون استبداد مطلق است.
اهمیت ارائه این مطالب از این جهت است که توجهات را از بعضی مسائل فرعی تر بسوی مسائلی تعیین کننده جلب نموده و اعلام کنیم عدم توجه به هشدارهای کوشندگان از داخل کشور دارای زمینه عینی است، و تداوم سهل انگاری و نتیجه شوم حاصله از آن، متوجه تمامی جریانات و شخصیتهایی است که مدعی نجات کشور هستند.
تا زمانی که جریانات پیشرو سیاسی به حل ایرادات اساسی درونی (استبداد درون) در شرایط استقرار دموکراسی نپردازند وبه تضاد اصلی و اساسی( استبداد برون ) جامعه ایران پی نبرند، تا زمانی که به هماهنگی، همکاری، اتحاد عمل بین خود و ایجاد اتحاد بین مردم ایران به عنوان راه حل نهایی نیند یشند و عمل ننمایند، تا زمانی که اتحاد مردم ایران را ضمانت اسقرار دموکراسی وآزادی قرار ندهند ،هر لحظه آنارشیسم سیاسی جریانات ناهمگون برای کسب قدرت سیاسی ایران را بسوی فاجعه عظیم دیگروتکرار استبداد به پیش می راند.
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن