پول پرقدرت

محمدصادق الحسيني

در اين پست به نظرم رسيد در خصوص پول پرقدرت که يکي از مفاهيم ساده اقتصادي است اما بسيار از خود من سوال شده که منظور چيست، بنويسم. (دوستان اقتصادي نيازي به خواندن ندارند چون اينها براي آنها بديهي است ولي کساني که اقتصاد نخوانده اند به شدت در اين موارد مشکل دارند. البته اقتصادي ها هم نامردي نکرده و با به کار بردن چند عدد از اين اصطلاحات در صحبت هاي خود، سواد، خود را به رخ مي کشند. نمونه بارز اين گونه از اقتصاددانان دکتر... است که واقعاً ديدن مصاحبه هاي ايشان در تلويزيون اسفبار و دردناک است،)در بحث عرضه پول چند مفهوم وجود دارد شامل نقدينگي، پول پرقدرت و تعريف محدود پول.

تعريف محدود پول يا m1 که غالباً از آن به عنوان عرضه پول استفاده مي شود عبارت است از اسکناس و مسکوکات در نزد مردم به علاوه سپرده هاي جاري مردم در بانک ها و موسسات پولي که جزء بانک ها به حساب نمي آيند ولي سپرده هاي جاري را مي پذيرند.

حجم نقدينگي نيز به زبان ساده عبارت است از همين m1 به علاوه سپرده هاي مدت دار. ( يعني پول به علاوه سپرده هاي غيرجاري که در حساب هاي مختلف شامل کوتاه مدت و بلند مدت و غيره وجود دارد. همچنين گاهي در ايران به اين حساب هاي غيرجاري شبه پول هم گفته مي شود.)اما پول پرقدرت يا همان پايه پولي عبارت است از پولي که مستقيماً توسط بانک مرکزي به وجود مي آيد و اين پول شامل موارد ترازنامه بانک مرکزي مي شود.به عنوان يک تاريخچه کوتاه بگويم که پس از مبادله پاياپاي دوره يي به وجود آمد که در آن فلزات قيمتي مثل طلا، نقش واسطه مبادله را بازي مي کردند. اما کم کم به دلايل مختلف از جمله سختي حمل و نقل، مردم طلاهايشان را نزد صرافي ها گذاشته و به جاي آن طلاها، برگه رسيد دريافت مي کردند و اين برگه را به عنوان پول در مبادلات به کار مي بردند، (که هنوز هم برخي از اقتصاددانان معتقدند اگر پول به همين شکل، يعني به شکل پول خصوصي و توسط نهادهاي مختلف عرضه شود ديگر اين مشکلاتي که امروز دولت در عرصه پولي به وجود آورده را نخواهيم داشت. در آينده سعي مي کنم با خواندن بيشتر در اين موضوع، بيشتر در اين باره بنويسم.)تدريجاً دولت جاي اين صرافي ها را گرفت و خودش به مردم رسيد طلايشان را مي داد. اين به اين معني بود که معادل طلايي که در خزانه بود، اسکناس چاپ مي شد. به تدريج دولت ها دريافتند که مي توانند بيش از آنچه حجم طلا دارند اسکناس منتشر کنند و به کسي هم بر نمي خورد، بنابراين از اين به بعد، معادل درصدي از اسکناس منتشره، طلا نگهداري مي کردند.

خلاصه بعد از اين مدت، چيزهاي ديگري هم جاي طلا به عنوان پشتوانه پول نگهداري شدند از جمله «طلب هاي بانک مرکزي از دولت»، «ذخاير ارزي بانک مرکزي» و همچنين «طلب هاي بانک مرکزي از بانک هاي تجاري و دارايي هاي فيزيکي بانک مرکزي». اين چهار مورد همان چهار موردي هستند که در قسمت دارايي هاي ترازنامه بانک مرکزي ديده مي شوند.

حالا به بحث ابتدايي برمي گردم؛ پول پرقدرت دقيقاً پولي است که بانک مرکزي از اين چهار طريق ايجاد مي کند. يعني يا طلا مي خرد و پولش را به معدن کار يا دولت يا “ مي دهد يا ارز مي خرد و پولش را به صادرکننده و ديگر کساني که ارز مي فروشند مي دهد. يا به دولت قرض مي دهد (فاجعه،) و يا به بانک ها قرض مي دهد و يا زمين مي خرد و ساختمان براي خودش مي سازد و پولش را به زميندار و بنا و “ مي دهد. اما چرا به اين پول مي گوييم پول قدرتمند؟ براي اينکه اين پول هنگامي که به بازار وارد مي شود، با مکانيسم ضريب فزاينده، چند برابر خودش را ايجاد مي کند. و اين امر هم به علت وجود مکانيسم حساب هاي جاري و پس انداز است. (که اگر ديدم اين پست مورد توجه دوستان قرار گرفته، ادامه اش داده و درباره ضريب فزاينده خواهم نوشت. همچنين در هر صورت به زودي درباره استقلال بانک مرکزي که اين روزها خيلي روي آن بحث مي شود، و اينکه چرا استقلال بانک مرکزي، بد است ولي از بدتر بهتر است نيز خواهم نوشت.)اما وقتي در وب براي پول پرقدرت جست وجو کردم ديدم که دکتر شيباني اينطور اظهار کرده اند؛ «شيباني تصريح کرد؛ هر ريال پول بانک مرکزي که به جامعه تزريق مي شود 5 ريال در جامعه ايجاد مي کند. به اين دليل ما قصد داريم با جمع آوري نقدينگي پول پرقدرت را در اختيار بانک مرکزي قرار دهيم و پول هاي جمع آوري شده را سرمايه گذاري کنيم.»


ماخذ: روزنامه اعتماد