بالا
 تعرفه تبلیغات




 دانلود نمونه سوالات نیمسال دوم 93-94 پیام نور

 دانلود نمونه سوالات آزمونهای مختلف فراگیر پیام نور

صفحه 3 از 3 اولیناولین 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 25 از مجموع 25

موضوع: زندگي نامه حضرت امام جعفر صادق عليه السلام

  1. #21
    مهندس.كوچولو آواتار ها
    • 1,962

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    محل تحصیل
    اينم سوال خوبيه!
    شغل , تخصص
    ابياري گياهان دريايي
    رشته تحصیلی
    ابياري گياهان دريايي
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    پايدارى و درستكارى
    1 - امام جعفر بن محمد الصادق ‏عليه السلام را فرزندى بود به نام « اسماعيل». وى بزرگترين فرزند آن ‏حضرت بود. چون بزرگ شد مجمع فضايل‏ و مكارم گشت تا آنجا كه گمان مى‏رفت او پس از پدرش جانشين وى‏ و پيشواى مردمان خواهد بود. چون اسماعيل در نبوغ كمال يافت، مرگ‏ وى را امان نداد. امام براى درگذشت او بيرون نرفت بلكه يارانش را براى ‏آيين خاکسپارى به خانه ‏اش فرا خواند و بهترين و گواراترين خوراكها را براى ايشان فراهم ساخت.
    از آن ‏حضرت در باره اندوهش بر جوانِ از دست رفته ‏اى كه در بهار زندگانىاش پرپر شده بود بى آنكه از حياتش كامى بردارد، سؤال كردند، ايشان در پاسخ فرمود:
    « چه كنم كه خود ديده ‏ايد درباره اصدق الصادقين (يعنى پيامبر) آمده ‏است: همانا تو مىميرى و اينان نيز قطعاً مىميرند».
    2 - امام فرزند ديگرى داشت كه گاه در برخى از خيابانهاى مدينه با چالاكى و چابكى پيشاپيش امام حركت مىكرد. روزى لقمه‏ اى در گلوى ‏اين پسر ماند و به همين سبب روبه‏ روى چشمان امام صادق علیه السلام جان داد. امام ‏بر او گريست، امّا زبان به ناله و بى‏تابى نگشود و تنها جنازه فرزندش را مخاطب قرار داد و فرمود:
    « اگر تو گرفته شدى من ماندم و اگر تو مبتلا گشتى من سالم ماندم».
    سپس به زنانى كه بانگ و فرياد سر داده بودند روى ‏كرد و آنان را سوگند داد كه دست از داد و فرياد بردارند. آنگاه فرزندش را به آرامگاهش برد و فرمود:
    « پيراسته باد آنكه فرزندان ما را مىكشد و ما براى او جز بر محبّت ‏خويش نمىافزاييم».
    و پس از به خاک سپردن او نيز فرمود:
    « ما قومى هستيم كه درباره هر كسى كه او را دوست داشته باشيم آنچه ‏را كه بپسنديم از خدا درخواست مىكنيم و او نيز به ما عطا مى‏كند، و چنانچه او درباره كسى كه ما دوستش داريم چيزى را بپسندد كه به نظر ما ناخوشايند است ما به آن امر راضى هستيم».

  2. #22
    مهندس.كوچولو آواتار ها
    • 1,962

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    محل تحصیل
    اينم سوال خوبيه!
    شغل , تخصص
    ابياري گياهان دريايي
    رشته تحصیلی
    ابياري گياهان دريايي
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    نگرش انسانى امام علیه السلام
    در واقع نگرش انسانى امام صادق ‏عليه السلام از نگرش اسلام به انسانيّت در ساختها و مفاهيم گوناگون آن مايه مى‏گيرد. من نمى‏خواهم به تفصيل ‏درباره اين بُعد از زندگى امام بپردازم. چرا كه مباحث تفصيلى در اين ‏خصوص را موكول به فرصتهاى ديگر كرده ‏ام، امّا براى آنكه از شدت عشق‏ امام به انسانيّت و ارج نهادن به حقوق آن كه صخره‏ هاى سترگ در برابر آن سر فرود مى‏آورند و ستارگان و درختان در برابرش به سجده مى‏افتند، پرده برداريم. چند نمونه كوچک از اين موارد را ذكر مى‏كنيم:
    1 - به حاجب و غلام خويش، مصادف، هزار دينار داد و به او گفت: آماده شو تا براى كارى تجارى به مصر روى، زيرا تعداد خانواده من زياد است. مصادف، وسايل سفر را فراهم ‏آورد و با بازرگانان به مصر رفت. چون نزدیک شهر رسيد، كاروانى تجارى در بيرون شهر به استقبال آنان ‏آمده ايشان از آن كاروان درباره وضعيّت كالايى كه با خود آورده بودند سؤال كردند كه آيا در مصر چنين كالايى هست يا نه؟ كاروانيان پاسخ‏ دادند: چنين كالايى در مصر نيست. آنگاه سوگند خوردند و قرار داد بستند كه از هر دينار یک دينار سود بگيرند (يعنى سود را مضاعف قرار دهند). آنان بعد از فروش اجناس خود پول خود را گرفتند و به مدينه‏ برگشتند.
    مصادف نزد ابوعبداللَّه ‏عليه السلام رفت. دو كيسه در دست داشت كه در هر كيسه یک هزار دينار بود.. او عرض كرد: فدايت شوم اين كيسه سرمايه‏ و اين يكى سود است. امام پرسيد: اين سود، بسيار است مگر شما با اين‏ كالا چه كرديد؟ مصادف داستان تجارت خود را براى امام صادق باز گفت: آن‏ حضرت با شنيدن حرف هاى مصادف فرمود:
    « سبحان اللَّه! آيا بر قومى از مسلمانان سوگند ياد كرده ‏ايد كه كالاى ‏خود را به آنان نمى ‏فروشيد مگر آنكه در ازاى هر دينار، یک دينار سود بگيريد»؟!
    آنگاه يكى از دو كيسه را برداشت و فرمود: « اين سرمايه من است ‏و ما نيازى به سود نداريم».
    سپس فرمود: « اى مصادف! چكاچک شمشيرها آسانتر از يافتن ‏روزى حلال است».(21)
    2 - امام دوستى داشت كه هيچ گاه از او جدا نمىشد. روزى او بر غلامش خشم گرفت و زبان به ناسزا گشود و گفت: كجايى اى پسر زنِ ‏زناكار!! چون ابوعبداللَّه اين سخن شنيد، دستش را بالا آورد و به ‏پيشانى‏اش زد و گفت: سبحان اللَّه! آيا به مادرش تهمت مى‏زنى؟! من تو را خوددار و پرهيزكار مى‏ديدم.
    مرد گفت: فدايت شوم مادر اين غلام كنيزى مشرک است. حضرت ‏پاسخ داد: آيا نمىدانى كه هر امّتى را نكاحى است؟
    3 - امام همراه با برخى از يارانش جنازه اى را تشييع مىكردند. دوال ‏نعل آن ‏حضرت پاره شده بود. در اين هنگام مردى دوال نعل خود را پيش ‏آورد تا به امام بدهد، امّا آن ‏حضرت فرمود: آن را براى خودت نگاه‏ دار كه صاحب مصيبت به شكيبايى بر آن سزاوارتر است.
    4 - يكى از اصحاب آن ‏حضرت نقل كرده است: مردم مدينه دچارگرانى و قحطى شدند آن چنان كه حتّى توانگران گندم را با جو مى‏آميختند و مى‏خوردند. ابوعبداللّه ‏عليه السلام نيز طعامى خوب داشت كه برايش كافى بود و اوّل سال آن را تهيه كرده بود. آن ‏حضرت به يكى از غلامانش فرمود: براى ما جو بخر و با اين طعام بياميز يا آن را بفروش. زيرا ما خوش ‏نداريم كه خود غذاى گوارا بخوريم و مردم غذاى ناگوار!!
    5 - يكى ديگر از ياران امام نقل كرده است كه بر ابوعبداللَّه كه در باغ ‏خود بود، وارد شدم. او در حالى كه پيراهنى بر تن داشت، بيلى به دست‏ گرفته بود و مشغول كار بود و مى‏فرمود: من در برخى از قسمتهاى زمينم ‏كار مى‏كنم با آنكه كسانى را دارم كه اين كارها را انجام دهند. اين براى آن‏است كه خداوند بداند من در پى روزى حلال هستم.

  3. #23
    مهندس.كوچولو آواتار ها
    • 1,962

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    محل تحصیل
    اينم سوال خوبيه!
    شغل , تخصص
    ابياري گياهان دريايي
    رشته تحصیلی
    ابياري گياهان دريايي
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    عبادت و طاعت امام صادق علیه السلام
    هر كس جعفر بن محمّد عليهما السلام را به كار و كوشش متصف ساخته اين ‏ويژگى را با صفت زهد و طاعت وى مقرون كرده است. اینک برخى از سخنانى را كه در اين باره از شخصيتهاى مختلف نقل شده است، بيان‏ مى‏كنيم:
    مالک. پيشواى مذهب مالكى، مىگويد: « جعفر از يكى از اين سه ‏خصلت خارج نبود: يا نماز مىخواند يا روزه مىداشت و يا قرآن تلاوت ‏مى‏كرد».(22)
    و نيز گفته است:
    « هيچ چشم و هيچ گوشى نديد و نشنيد و بر قلبى خطور نكرد كه ‏انسانى از نظر علم و عبادت و پرهيزكارى برتر از جعفر بن محمّد الصادق ‏عليه السلام باشد».(23)
    ابوالفتح اربلى وزير گويد:
    « جعفر بن محمّد، نفس شريف خود را وقف عبادت كرده و آن را بر طاعت و زهد واداشته بود و خود را به دعا و تهجد و نماز و تعبد مشغول ‏ساخته بود».
    يكى از معاصران آن ‏حضرت روايت مىكند كه ابوعبداللَّه الصادق را در مسجد النبى ‏صلى الله عليه و آله و سلم به حال سجده ديدم. نشستم و چون ديدم سجده‏ آن ‏حضرت به درازا انجاميد با خودم گفتم كه تا وقتى امام در سجده است ‏به گفتن تسبيح مشغول شوم. به گفتن ذكر سبحان ربى و بحمده استغفر ربى ‏و اتوب اليه پرداختم. سيصد و شصت و چند بار اين ذكر را گفته بودم كه ‏امام سر از سجده برداشت.(24)
    اوجبّه خشن و كوتاهى از پشم در بر مىكرد و حلّه اى بر روى جامه اش ‏مىپوشيد و مىفرمود: ما جبّه پشمين را براى خدا مى‏پوشيم و حلّه را براى شما.(25)
    آن ‏حضرت را مى ‏ديدند كه پيراهنى درشت بافت و خشن در زير جامه اش به ‏تن كرده و روى آن جبّه ‏اى پشمين پوشيده و روى آن هم ‏پيراهنى درشت بافت در بر كرده است.
    به ميهمانانش گوشت مىخورانيد و خود گوشتها را با دست خويش پاک مىكرد، امّا خوراک خودش سركه و زيتون بود و مى‏فرمود: اين ‏خوراک ماست، خوراک پيامبران.(26)

  4. #24
    مهندس.كوچولو آواتار ها
    • 1,962

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    محل تحصیل
    اينم سوال خوبيه!
    شغل , تخصص
    ابياري گياهان دريايي
    رشته تحصیلی
    ابياري گياهان دريايي
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    پرتويى از بلاغت آن بزرگوار
    كتابهاى دينى آكنده از احاديث بليغى است كه از زبان امام صادق عليه السلام ‏روايت شده اند. اينک شما را به مطالعه برخى از اين سخنان جاويد دعوت مى‏كنيم و از علاقه ‏مندان مى‏خواهيم براى اطلاع بيشتر به كتاب « أشعه من بلاغة الامام الصادق» نوشته علامه فقيد شيخ عبدالرسول ‏واعظى مراجعه فرمايند.
    « امام صادق ‏عليه السلام به منصور خليفه عبّاسى اندرز داد و فرمود:
    بر تو باد حلم كه اساس علم است و در پيشگاه عوامل قدرت خويشتندار باش اگر هر آنچه را كه بر آن قدرت دارى به انجام رسانى مثل كسى خواهى بود كه خشم خود را فرو مى‏نشاند يا كينه خود را درمان مى‏كند و يا با قهر و غلبه در پى نام مى‏گردد، بدان كه تو اگر مستحقى را مجازات كنى نهايت آنچه بدان ‏متصف گردى جز عدل نيست و حالتى كه موجب شكر و سپاس مى‏شود بسى ‏برتر از حالتى است كه موجب صبر مى‏شود.
    منصور گفت:
    « پند دادى نيكو گفتى سخن را در كمال ايجاز و كوتاهى بيان كردى».
    امام در يكى از اندرزهاى خود به فرزند بزرگوار خويش امام كاظم ‏مى ‏فرمايد:
    « فرزندم! در حقّ هر كس كه از تو خواهان خير است، خوبى كن كه اگر او اهل خير باشد تو كارى بجا كرده ‏اى و اگر هم او اهل خير نباشد تو اهل آن‏ هستى. اگر كسى از طرف راستت درآمد و ناسزايت گفت و سپس به طرف‏ چپت رفت و زبان به پوزش گشود، عذرش را بپذير».
    سفيان ثورى گويد: الصادق بن الصادق جعفر بن محمّد عليهما السلام را ديداركردم به او گفتم: اى فرزند رسول خدا مرا اندرز فرماى!
    فرمود: اى سفيان! دروغگو را مروت، پادشاهان را برادر، حسود را راحت و بد خُلق را سرورى نيست.
    سفيان گويد: عرض كردم: اى فرزند رسول خدا مرا بيفزاى!
    او به من فرمود: اى سفيان! به خداوند اعتماد كن تا مؤمن شوى و به آنچه ‏خداوند بر تو بخشش كرده خرسند باش تا توانگر گردى و با همسايه‏ ات خوش ‏همسايگى كن تا مُسلم شوى و با فاجر همراه و هم صحبت مشو كه به تو گناه كارى مى‏آموزد و در كار خود با كسانى كه از خداوند عزّوجلّمىترسند، مشورت كن.(27)

  5. #25
    مهندس.كوچولو آواتار ها
    • 1,962

    عنوان کاربری
    کاربر باشگاه
    تاریخ عضویت
    Aug 2009
    محل تحصیل
    اينم سوال خوبيه!
    شغل , تخصص
    ابياري گياهان دريايي
    رشته تحصیلی
    ابياري گياهان دريايي
    راه های ارتباطی

    پیش فرض

    پی نوشت:
    1) برخى از محقّقان مىگويند در خصوص تاريخ ولادت امام صادق نزديكترين تاريخ‏ صواب سال 80 هجرى است. در اين باره دو روايت ديگر نيز هست كه تاريخ ولادت‏ ایشان را در سالهاى 83 و 77 ذكر كرده ‏اند.
    2) ابن عقده زيدى نام راويانى را كه از حضرت صادق روايت نقل كرده ‏اند، جمع آورى كرده كه شمار آنان چهار هزار تن است. امّا ابن قضائرى با استدلال بر نظر ابن عقده ‏بر اين شمار افزوده است.
    3) حلية الاولياء، ج ‏3، ص ‏199.
    4) ان المجالس أمانات، اعراب اين عبارت را وقتى كه مىخواهند چيزى بگويند كه ‏از مردم پنهان بماند، به كار مىبرند.
    5) الاحتجاج، ص ‏76.
    6) علّامه مظفّر در كتاب الامام الصادق مىنويسد كه: « سليمان، عامل منصور بر كوفه، ابن ابى العوجاء را به خاطر الحاد و زندقه اش كشت».
    7) اشاره به اين نكته است كه رؤيت خداوند محال است، زيرا خدا جسم نيست كه‏ چشم آن را بينند و محاط نيست كه فكر بدان احاطه يابد در تعريف نمى‏گنجد بلكه ‏برتر از تمام اينهاست و قدرت خدا هر چند كه شامل و فراگير است امّا اگر چيزى ‏قبول مكان نكند چگونه مىتواند يافت شود؟!
    8) غالب هاشميها كه سفاح و منصور هم جزو آنان بودند با اين مرد كه شايستگيهاى ‏فراوانش او را نامزد رهبرى كرده بود و نزديكانش تماماً او را بر اين مقصود يارى‏ مى‏كردند، دست بيعت دادند. تمام اين حوادث در محلى ميان مكّه و مدينه موسم به «ابواء» انجام پذيرفت.
    9) سوره حديد، آيه 16.
    10) سوره اعراف، آيه 99 - 97.
    11) سوره نجم، آيه 40 - 33.
    12) اين اعترافات و دهها نمونه ديگر از آنها را مىتوانيد در كتاب الامام الصادق نوشته ‏استاد الدخيل، فصل امام در چشم بزرگان و دانشمندان، ص‏ 111 - 86 بخوانيد.
    13) الامام الصادق و المذاهب الأربعه، ج ‏2، ص ‏53.
    14) الامام الصادق - محمّد ابوزهره، ص ‏81.
    15) الامام الصادق و المذاهب الأربعه، ج ‏4 ، ص ‏38.
    16) خداوند در خواب و بى خوابى ات، جامه سلامت بر تو بپوشاند!
    17) خداوند بيمارى را از پيكرت برون كند، چنان كه ذلّت خواهش را از گردنت بيرون ‏كرد.
    18) سوره رعد، آيه 21.
    19) اين ‏روايت و دو روايت پيشين از كتاب الامام الصادق نوشته علّامه مظّفر ص ‏255- 251 نقل شد.
    20) الامام الصادق - علّامه مظّفر، ج ‏1، ص ‏258.
    21) الامام الصادق - علّامه مظفّر، ج ‏1، ص ‏267.
    22 و 23) تهذيب التهذيب، ج ‏2، ص ‏105.
    24) اعيان الشيعه، ج ‏4، ص ‏138.
    25) الامام الصادق - علّامه مظّفر، ج ‏1، ص ‏270.
    26) الامام الصادق - علّامه مظّفر، ج ‏1، ص ‏270.
    27) الامام الصادق - استاد دَخيل، ص ‏32.

صفحه 3 از 3 اولیناولین 123

برچسب برای این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
  • شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
  • شما نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
  • شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
  •