یوزکیس پوینت روشی در ارزیابی و تخمین هزینه و زمان پروژه های نرم‌افزاری


قبل از تشریح دقیق‌تر این روش اصطلاحات خاص این روش را بهتر بشناسیم:

آن‌چه خواننده باید بداند:




1.خواننده باید اطلاعات پایه را در مورد نوشتن یوزکیس داشته باشد. این مقاله توصیفی در مورد یوزکیس‌ها ارايه نداده و تنها نحوه تخمین زمان انجام را معرفی می‌کند. بنابراین اگر این نوشته را بدون اطلاع مکفی در مورد مفهوم بازیگر، نقش ، سناریو می‌خوانيد از آن استفاده‌ي زیادی نخواهید برد.
2.ساختار یوزکیس‌ها از سازمان به سازمان و از پروژه به پروژه متفاوت است. چیزی که اساسا در تخمین و ارزیابی موثر است. این نوشته بر مبنای ساختار ارايه شده توسط Allister Mac Lin در کتاب How To Write Effective Use Case نوشته شده است. مطالعه این کتاب را به خواننده توصیف می‌کنیم.
محدوده:
این مقاله صرفا در مورد درکUse Case Point بوده و اطلاعاتی درمورد نحوه نوشتن یوزکیس‌ها به خواننده نمی‌دهد. نوشته‌ها و مقالات بسیاری در این باب نوشته شده و در اینترنت نیز قابل دسترس است.

تاریخچه:
روش Use Case Point مبتنی بر کارustav karner که در سال 1993 به عنوان تز دانشگاهی ارايه شد. این روش امروزه به عنوان روش تخمین زمان و هزینه در برخی از ابزارهای مهندسی نرم‌افزار که از UML برای مدل‌سازی استفاده می‌کنند، پیش‌بینی شده است که از آن جمله می‌توان به ابزار نرم‌افزاری خوش‌دست Sparx System Enterprise Architect اشاره کرد.

مراحل روش یوزکیس پروینت برای تخمین

1.تعیین UAW) Unadjusted Actor Weight ): اولین قدم دسته‌بندی همه بازیگران سیستم است. در جدول زیر دسته‌بندی بازیگران آمده است. ستون دوم راهنمای تصمیم گیری در مورد نوع بازیگر بوده و نشان میدهد که بازیگر باید در کدام دسته قرار می‌شود. آخرین ستون نیز عامل پیچیدگی آن را نشان می‌دهد.



2.تعیین UUCW ( Unadjusted Use Case Point ). مرحله دوم شمارش یوزکیس‌ها و تعیین وزن آن‌ها بر حسب تعداد سناریوها و تعداد تراکنش‌های آن‌هاست.



3.تعیین مجموع UUCP (Unadjusted Use Case Point ): برای محاسبه این مقدار از فرمول روبه‌رو استفاده می‌شود: مجموع UAW + مجموع UUCW = UUCP

4.محاسبه عوامل تکنیکی و محیطی: آخرین قدم برای محاسبه پیچیدگی، تعیین و اندازه‌گیری عوامل تکنیکی و محیطی سیستم است. عوامل تکنیکی 13 مورد شناخته شده دارند هر چند می‌توان عوامل دیگری را نیز به آن اضافه نمود. به هر یک عوامل تکنیکی مقادیر 0 تا 5 نسبت داده می‌شود. مجموع عوامل تکنیکی فاکتور پیچیدگی تکنیکی پروژه را تعیین کرده و با ضرب آن در ضریب پیچیدگی، میزان پیچیدگی پروژه محاسبه می‌شود. هر عامل تکنیکی وزنی نیز دارد که میزان تاثیر آن را مشخص می‌کند.