درجات روستايي- شهري
بعضي از دانشمندان اجتماعي درجات مختلفي از روستايي بودن يا شهري بودن را در محل‌هاي بخصوصي تميز داده و چنين محل‌ها يا جوامعي را در امتداد يك مقياس درجه‌بندي شده بين دو قطب كه ممكن است «روستايي خالص» و «شهري خالص» ناميده شوند قرار داده‌اند. اسميت T.L.smith دلايل اين‌گونه ترتيب و طبقه‌بندي را چنين توجيه كرده است: «روستايي و شهري به خودي خود و به طور خالص وجود ندارند، بلكه خصوصيات اصلي هر يك ممكن است به داخل خصوصيات اصلي ديگري سايه بيندازد و يا با آن درآميزد.

به جاي تركيب يافتن از دو طبقه متقابلاً منحصر به فرد روستايي و شهري به نظر مي‌رسد كه كل جامعه شبيه طيفي باشد كه در آن دورافتاده‌ترين زير روستاهاي پشت جنگلي به طور نامحسوسي به داخل روش زندگي روستايي و سپس به تدريج به داخل تمام درجات روستايي و زير شهري تا به داخل شهري‌ترين روش زندگي و فوق شهري سايه زده و با آن درمي‌آميزد.


استقرارگاه‌هاي روستايي ((Rural Settlements :
استقرارگاه‌هاي روستايي مهم‌ترين عنصر جغرافياي انساني روستا است. برآورد شده است كه در كل جهان 14 ميليون استقرارگاه‌ روستايي وجود دارد كه جمعيت هر يك كمتر از 2000 نفر است و از هر 3 نفر، دو نفر هنوز در دهكده‌ها، دهكده‌هاي كوچك (hamlets ) يا مساكن روستايي منزوي زندگي مي‌كنند.

شكل مساكن و ترتيب آنها در روي زمين اجزاء اصلي چشم‌انداز روستايي هستند و براي درك كامل و شايسته محيط روستايي ريخت‌شناسي (مورفولوژي) و آگاهي از تكوين دهكده‌ها، دهكده‌هاي كوچك و فارمستدها اساسي است.

مطالعه استقرارگاه روستايي تا زمان حاضر به روي سه جنبه چشم‌انداز متمركز بوده است:
(1) الگوي استقرارگاه يا توزيع فارمستدها و مساكن؛
(2) الگوي كشتزار كه از تقسيم بندي زمين به دست انسان به منظور استفاده سودمندانه حاصل مي‌شود؛
(3) گونه‌هاي خانه‌ها و فارمستدها كه مواد ساختماني به كار رفته و معماري قومي را در بر مي‌گيرد.

توزيع فضايي مساكن
اساساً فقط دو نوع سكونت‌گاه روستايي وجود دارد: مساكن مي‌توانند يا گروهي (Clustered) يا در سراسر روستا پراكنده (dispersed) باشند. البته در واقع اين دو نوع مسكن تشكيل قطب‌هاي يك خط مداوم را مي‌دهند، و دهكده‌هاي كوچك داراي ويژگي‌هايي از هر دو نوع حد واسط بين اين دو نهايت مي‌باشند. دو شاخگي هسته‌اي- پراكنده

(nucleated_dispersed) سكونت‌گاه «بيشتر مبتني بر عبارات كلي در رابطه با گروهي بودن يا غير گروهي بودن ساختمان‌ها است تا مبتني بر تعاريف محكم. بنابراين، نه هيچ توافقي بر سر حداقل فاصله سكونت‌گاه‌هاي پراكنده وجود دارد، و نه براي تعداد عمارات لازم براي تشكيل يك هسته (nucleation). با اين وجود اين تقسيم بندي ساده به عنوان يك نقطه شروع مفيد به تجزيه و تحليل تكوين شكل سكونت‌گاه روستايي كمك مي‌كند.