پروسه ی حجاب ...

[reza moradi]

تو بازار زیاد این خارجی ها میان باور کنید اصلا نگاه به ادما نمیکنن...نمیدونم چه جوری هستن اینا.....تا صداشون نکنی تو صورتت نگاه نمیکنن...حالا ما ها انقدر نگاه میکنیم تا صدامون میکنن رومونو اون ور میکنیم...من که نمیتونم ارتروز کردن میگیرم به جون خودم نمیشه سرمو بندازم پایین.............بندازم که چی بشه برم تو درو دیوار

[بارون بهاری]

تو بازار زیاد این خارجی ها میان باور کنید اصلا نگاه به ادما نمیکنن...نمیدونم چه جوری هستن اینا.....تا صداشون نکنی تو صورتت نگاه نمیکنن...حالا ما ها انقدر نگاه میکنیم تا صدامون میکنن رومونو اون ور میکنیم...من که نمیتونم ارتروز کردن میگیرم به جون خودم نمیشه سرمو بندازم پایین.............بندازم که چی بشه برم تو درو دیوار

وای آقا رضا ، مردم از خنده
منم یه بار،شترق ،با سر رفتم تو تیر برق......یکی دوبار هم به درخت خوردم....واقعا نمی دونم چرا....

به نظر من ،اگه آقایون تو خانوادهشون به خانوما توجه و محبت داشته باشند(مثلا پدر ،به دخترهاش به خانومش به مادرش،یا برادرها به خواهرها و مادرهاشون ،توجه و محبت داشته باشند) طوری که خانوم ها متوجه این بشن که کسایی هستند که زیبای و مهربونی اونهارو درک کردند و قدر اونهارو فهمیدن و اونهارو از صمیم قلب دوستشون دارند (در واقع اونهارو ببینند)،دیگه اصلا میل این رو ندارند که مردای دیگه بهشون نگاه کنن،شاید یه جورای چندششون هم بگیره(واقعا شرمندهههههههههههههههههههه هههههه، ببخشیدددددددددددددد)

تو این زمان این خانومها هم اینقدر به پدرها ،برادرها و همسرهاشون محبت میکنن که اونهاهم دیگه تمایلی به دیدن خانوم های دیگه ندارن

نمیدونم ،شاید.............