مفهوم نياز نياز يك مفهوم عمومي است كه در زمينه هاي مختلف كاربرد نسبتا وسيعي دارد و تعاريف متعددي از آن ارائه مي شود . اين تعاريف اگرچه همگي يك نوع مفهوم يا احساس مشتركي را انتقال مي دهند با اين وجود از مناظر و ابعاد مختلف و بعضا متفاوتي به آن مي نگرند . به طور كلي برداشتها و تعاريف ارائه شده از نياز را مي توان به چهار دسته زير طبقه بندي كرد :

1. نياز به عنوان فاصله بين وضع موجود و وضع مطلوب يكي از متداولترين و مقبولترين تعاريف از نيازاست . نياز به موقعيتي دلالت دارد كه در آن وضعيت موجود يا حاضر با وضعيت مطلوب فاصله دارد . وضعيت مطلوب يا مورد نظر در بر گيرنده ايده‌آل‌ها ، هنجارها‌، ترجيحات ، انتظارات و ادراكات مختلف درباره آنچه كه بايد باشد ، است .
2. نياز به عنوان يك خواست يا ترجيح اين برداشت از نياز ، عموما داراي كاربرد گسترده اي است. آنچه هسته اصلي اين نظريه را تشكيل مي دهد آن است كه نظرات و عقايد افراد و گروهها درخصوص نياز كانون اصلي نيازسنجي است .

3. نياز به عنوان يك عيب يا كاستي از اين ديدگاه نبود دانش ، مهارت و توانايي يا نگرشي و يا ابزار و وسايلي كه منجر به ايجاد اشكال در عملكرد بهينه شود، نياز تلقي مي شود . در اين مفهوم نياز هنگامي مطرح مي شود كه در يك مورد خاص حداقل سطح رضايت به دست نيامده است يا نمي تواند به دست آيد .

4. برداشت تركيبي از اين ديدگاه آنچه كه بين وضع موجود و وضع مطلوب قرار دارد ؛ آنچه كه ترجيحات ، علايق و انتظارات افراد را شكل مي دهد و سرانجام آنچه كه بر عملكردهاي مطلوب اثر منفي دارد ، همگي نشانگر نياز هستند .