آفرین,نتیجه گیری خوبی هست,فکر کنم منظور حضرت علی ع همین باشه,همونطور که زمانشون اجرا میشد و کماکان هم ادامه داره,البته من طرف دار زن زیاد گرفتن نیستم,همون یکی هم برا 70 پشت آدم بسه,اما خب چون طرفدارش نیستم حق ندارم ردش کنم(دخالت توی کار خدا),البته غیرت زن به شوهرش در مواقعی خوب هم هست,ممکنه شوهر به بهانه زن گرفتن بره دنبال هرزگی و زن بارگی,خب باید یکی باشه که
....
اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست.(شریعتی)
http://up.pnu-club.com/images/70ud7bp0svld9vwyherq.jpg
با سلام خدمت دوستان عزیز علی الخصوص همکار خوبم سارا خانم در تالار ورزش
شاید چون من هم یکی از مخالفین این قضیه بودم لازم دیدم مواضعم رو روشنتر بیان کنم و در مورد متن سارا خانم مطالبی رو عنوان کنم.
دیدگاه افراد میتونه متفاوت باشه ولی باید عرض کنم بعضی اشخاص پایبند به پیمانی که با عشق به همسر شون بستند نیستند و هیچ تضمینی نیست که عشق خودشون رو معطوف به یکنفر کنند دوست دارم با یک مثال واقعی دیگه که در همسایگی ما هستند اشاره کنم تا منظورم روشنتر بشه پسر جوانی که اخیرا با همچین دختر خانمی ازدواج کرده و در طی این مدت همسایه ها و اشنایان ایشون رو تو ماشینهای مختلف با اشخاص مختلف دیدن ولی بعداز اینکه شوهرش متوجه شده و قصد طلاق دادن داره خانم مهریه اش رو اجرا گذاشته حالا بهنظر شما گناه این اقا پسر چیه؟
در مورد مسئلهدوم هم باید عرض کنم اگه ارتباط محدود و بهگفته شما اسلامی باشه بحث جداست تا اینکه دختری هر ازچند مدت دست به دست یک پسره ولی چون یکی از اخلاقیات پسر مورد توجهش نبود سراغ دیگری میره و ایا میشه به دختری که دست در دست پسران زیادی بوده اطمینان کرد؟
در مورد دوستی ما اقایونکه مخالف این قضیه هستیم باید عرض کنم اگر روابط حساب شده باشه چه در مورد اقایون و چه در مورد خانمها مشکلی ایجاد نمیکنه شاید تمام روابط من منوط به دانشگاه و کلاسهای زبان و سایر بوده که شاید دسته جمعی به کافی شاپ و... هم رفتیم ولی با حفظ محدودیتهای معقول
با عرض شرمندگی ازدوستان که اجبارا این توضیحات رو دادم تا نظرم زیر سوال نره
با ارزوی بهترینها امید![]()
زندگی تفسیر سه کلمه است : خندیدن .... بخشیدن .... و فراموش کردن
.... پس.... بخند .... ببخش .... و فراموش کن
امان از این مردمی که بدون اطمینان و از روی شک وتردید به شروع یک اختلاف دامن می زنند. خبر چینی میکنن و یک زندگی رو نابود میکنن. به نظر من خانواده ی این مرد این اجازه رو به دیگران دادند که هر لحظه دخالت در زندگی اونا بکنن. وگرنه چه دلیلی داره که هرلحظه بیان و خبرایی که مشخص نیس از کجا درآوردن، تحویل اونا بدن.
چقدر این مرد میتونه ضعیف باشه که با حرف دیگران پمپ میشه.
شاید درست بگن ولی این مسئله مربوط به دوس پسر و دوس دختر داشتن قبل از ازدواج نمیشه. کسی بخواد دنبال هرزگی بره چه از قبل دوس داشته باشه چه نداشته باشه ، کار خودشو میکنه.
دوست عزیز
یکی از اصول اصلی ازدواج اعتماده. یعنی اینکه هرکسی به طرف مقابلش اطمینان داشته باشه. این اطمینان در مرحله اول معطوف به روابط درست فرد با جنس مخالفش هست چون نمیشه زن یا مرد رو تحت هیچ شرایطی از جنس مخالف جدا کرد. بلکه باید به این نقطه از اطمینان برسیم که طرف مقابلمون داره یه رابطه کاملا سالم بدون هیچ غرض و مرضی رو با افراد مختلف جامعه برقرار می کنه. حالا به نظر من این اعتماد از شناخت حاصل میشه. شما لازمه که یک نفرو بشناسید تا بتونید بهش اطمینان کنید. اما شناخت لازم نیست که گذشته طرف رو پیش بکشه.
این همسایه محترم شما قطعا در شناخت طرفش دچار ایراد شده. ضمن اینکه افراد هرزه همیشه در همه جا حضور دارن و حضور این افراد رو نمیشه به منزله نمونه ای از خروار دونست.
در مورد مهریه این همسایتون هم که جای بحث زیاده. اما اونطور که من شنیدم اگر این بی بند و باری خانم ثابت بشه نه تنها مهریه ای بر گردن شوهر نیست که خانم یه چیزی هم بدهکار میشن
درمورد این قسمت حرفاتون
اولا در روابط دخترا و پسرا معمولا (نه عموما) اگر پا از حدود فراتر هم گذاشته میشه این دختر هست که قربانی هوس بازی های پسر میشه و به نظر من نمیشه با انگ سادگی به راحتی کسی رو متهم کرد. یکبار هم گفتم که افراد هرزه توی هرجامعه ای حضور دارن اما شما حتی به دختری که هرروز با یک پسر دوست هم هست نمیتونید انگ بی بندو باری بزنید. من از دیدگاه یه دختر به قضیه نگاه می کنم: می دونید که دخترها مثل پسرها تنوع طلب نیستن بلکه نیازمند یه تکیه گاه محکم و یه آغوش مطمئن برای همیشه هستن. مطمئن باشید این جدا شدن ها و دوباره دل بستن ها طبیعت یک دختر نیست اما این باتلاق اونقدر عمیقه که گاهی بیرون اومدن ازش کار خیلی سختیه. اون دختر خیلی وقت ها دنبال کسیه که بتونه بهش تکیه کنه
و درمورد روابط خودتون: شما خیلی راحت از روابطی در حصار کلماتی همچون همکلاسی و از رفت و آمدهایی به صورت دست جمعی و توی کافی شاپ صحبت می کنید. اما همین هم از نظر خیلی ها ایراده. همونطور که روابط خیلی آزادتر از این از نظر خیلی از افراد موردی نداره. پس این یک مقداری هم مربوط میشه به فرهنگ و دیدگاه افراد.
ضمن اینکه من یه اعتقاد دیگه هم دارم. هم ما نیاز داریم و دوست داریم با جنس مخالف خودمون ارتباط داشته باشیم. بعضی از ما چارچوب منطقی و درست این نوع ارتباط ها رو پیدا می کنن و سعی می کنن در حدود معقول این نیازها رو برطرف کنن و برخی از ما راه رو اشتباه می رن
فقط حرف کلیم اینه: مهم اینه که طرف همین حالا که با منه همه عشقش مال من باشه و بتونم بهش اطمینان کنم. مهم اینه که طرف هوسش به عقلش نچربه و ایمان داشته باشم اگر چیزی بوده و هست حتما یه دلیل عقلی پشتش وجود داره. مهم اینه که بتونم با اطمینان بگم فرهنگش و دیدگاهش مثل منه.
اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست.(شریعتی)
http://up.pnu-club.com/images/70ud7bp0svld9vwyherq.jpg
اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست او جانشين همه نداشتنهاست.(شریعتی)
http://up.pnu-club.com/images/70ud7bp0svld9vwyherq.jpg
من مقصود جمله رو که سعید خان گفتن بیان کردم نه اینکه من موافق این قضیه هستم