بحث اجتماعب و روانشناسي اين قضيه ميشه :

وقتي كه انسانها دروغ ميگويند به عبارتي دنبال منافعي هستند . كه اين منفعت در 95% شامل آبروداري و همچنين رسيدن به ثروت و يا منفعت ثروتي غير مستقيم است.

وقتي انسان ميخواهد دروغ بگه حتما و حتما بايد تمام جوانب را در نظر بگيرد تا فرد مقابل از هيچ راهي پي به اصل قضيه نبرد. براي همين مغز در اينجا در حال انجام چند فعاليت مختلفه از جمله جمله بندي صحيح و پيدا كردن راههاي درزي وارتباط با فرد مقابل كه منجر به ضايع شدن ميشه و گرفتن جلوي آنها و حل كردن چندين مسئله براي جلوگيري از تابلو شدن (مثل اينكه اگر فلان فرد را واسطه قارا بدم براي تاييد ميتونم راضيش كنم و ...) و ....

در نتيجه چون مغز در اين چد لحظه تمام اين راه ها را بايد بره به اضافه ي اينكه كنترل اندام بدن را بايد در اختيار داشته باشد و همچنين در حرف زدن با فرد مقابل اشتباه نكنه. همه و همه دست به دس هم ميده تا مغز فرد در فعالترين وضعيت ها قرار بگيره.