هات 14

1
(زَوت):
ای اَمشاسپَندان!
آماده ام که شما را زوت، ستاینده، خواننده، پرستنده، چاووش، سرودخوان باشم.
اینک ستایش و نیایش شما اَمشاسپَندان را.
اینک بهروزی و پارسایی سوشیانت های اَشَون ما را.
2
ای امشاسپَندان! ای شهریارانِ نیکِ خوب کُنش!
همه ی تن و جان خویش را به شما پیشکش میکنم.
3
با این زَور و بَرسَم خواستار ستایش همه ی ایزدان اَشَونم. خواستار ستایش همه ی رَدانِ اَشَونی ام؛ هنگام رَدیِ هاوَنی، هنگام رَدی ِساوَنگهی و ویسیَه، هنگام ردیِ همه ی ردان بزرگ.
4
(زَوات و راسپی):
من خَستویم که مزداپرست، زرتشتی، دیوستیز و اهورایی کیشم.
هاوَنی اَشَون، رَدِ اَشَونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین.
ساوَنگهی و ویسیَه ی اَشَون، رَدان ِاَشَونی را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین.
رَدان ِروز و گاه ها و ماه و گَهنبارها و سال را ستایش و نیایش و خشنودی و آفرین.
5
(زَوت):
«یَثَه اَهو وَیریو...» که زوت مرا بگوید.
(راسپی):
«یَثَه اَهو وَیریو...» که زوت مرا بگوید.
(زَوت):
«اَثارَتوش اَشات چیت هَچا...» که پارسا مرد دانا بگوید.