در تاليفات پاره اي از حكماي الهي و فلاسفه قرن نوزدهم ، و عصر حاضر نيز ، به كوشش هايي از اين دست بر مي خوريم كه ضمن آن سعي مي شود در عين حفظ كلمه خدا مفهومي به آن داده شود كه كلا با مفهومي كه براي پيامبران كتاب مقدس يا حكماي الهي يهودي- مسيحي قرون وسطي در برداشت متفاوت باشد. احتياجي نيست با آنهاييكه سعي در نگهداري سمبل خدا دارند به دعوي و ستيزه بر خيزيم ، هر چند اين نكته قابل بحث است كه آيا عمل مزبور كوششي قهر آميز جهت حفظ سمبلي كه صرفا از نظر تاريخي حائز اهميت است نيست ؟
معذالك حتي اگر اين امر نيز صحت داشته باشد يك چيز مسلم است. تعارض واقعي ، بين اعتقاد به خدا و "خدانشناسي" نيست بلكه ، بين طرز فكر نوعخواهان ديني و طرز فكري است كه قطع نظر از نحوه اظهار و يا اختفاي آن در شعور ناخود آگاه ، معادل بت پرستي است.