غــواصــی


مقدمه
غواصی فن شناوری در زیر آب، با یا بدون وسایل تنفس مصنوعی، است. غواصی هم کاربردهای صنعتی و پژوهشی و نظامی دارد و هم به عنوان ورزش و تفریح انجام می‌شود.
تنفس زیرآب با استفاده از هوای فشرده تاریخچه‌ای کوتاه دارد. اما غوص در دریا و سفر به عمق دریا از دیر باز توسط بسیاری از ملل جهان انجام می‌‌پذیرفته است.

تاریخچه غواصی

نوشته‌های تاریخی نشان می‌دهند که الکساندرکبیر در لنگرگاه شهر تایر (Tyre) لبنان کنونی که در سال ۳۲۲ قبل از میلاد در محاصره او بود نه تنها غواصانی را برای از بین بردن موانع دشمن در این لنگرگاه به زیرآب فرستاد بلکه خودش نیز برای نظارت به پیشرفت کار آنها به زیر آب رفت.
ریشه اصلی آشنائی با غواصی در نیاز بشر به رهبری نظامی، انجام خدمات زیرآبی، تجارت زیرآبی و گسترش دروازه‌های دانش از طریق جستجو و کشف اسرار نهفته است. هیچ‌کس به‌درستی نمی‌داند چه وقت بشر پی برد که می‌تواند با حبس نفس در سینه برای مدتی زیرآب باقی بماند ولی زمانی‌که غواصی به‌عنوان یک حرفه مورد استفاده قرار گرفت به بیش از ۵۰۰۰ سال پیش باز می‌گردد.
کوشش غواصان اولیه با صید موادی چون غذا و اسفنج، مرجان و مروارید که بیشتر ارزش تجاری داشت در آب‌های کم‌عمق (کمتر از ۱۰۰ پا) محدود می‌شد. یکی از داستان‌های غواصی که به روایت ”هردوت“ مورخ یونانی در تاریخ ثبت شده داستان غواصی به نام سیلیس (Scyllis) را بازگو می‌کند که در پنج قرن قبل از میلاد مسیح برای خشایارشاه پادشاه ایران جهت کشف و جمع‌آوری گنج‌ها غرق شده کار می‌کرد. در زمان‌های بسیار پیش غواصان نیز دست به عملیات می‌زدند که مأموریت آنها بیشتر شامل بریدن لنگر کشتی‌های دشمن به منظور رها شدن آنها به روی آب سوراخ کردن ته کشتی دشمن و ساختن تدارکات دفاعی در بندرگاه‌های خود و تخریب تدارکات دفاعی دشمن بوده است.
نوشته‌های تاریخی نشان می‌دهند که الکساندرکبیر در لنگرگاه شهر تایر (Tyre) لبنان کنونی که در سال ۳۲۲ قبل از میلاد در محاصره او بود نه تنها غواصانی را برای از بین بردن موانع دشمن در این لنگرگاه به زیرآب فرستاد بلکه خودش نیز برای نظارت به پیشرفت کار آنها به زیر آب رفت.
بعضی از غواصان اولیه در اطراف بندرهای کشتی‌رانی در سواحل دریای مدیترانه شرقی یک صنعت خدمات زیرآبی را به‌وجود آوردند. این عملیات در یک قرن قبل از میلاد در بعضی نواحی ‌آن‌چنان خوب سازمان داده شده بود که میزان دستمزی برای خدمات زیرآبی تعیین گردید. در این نرخ‌گذاری این حقیقت پذیرفته شد که هر چه عمق زیادتر شود زحمت و خطرکار نیز زیاد می‌گردد. مثلاً غواصان می‌توانستند در عمق ۲۴ پائی یک‌دوم شئی پیدا شده و در عمق ۱۲ پائی یک‌سوم و در سه پائی یک‌دهم ‌آن‌را مطالبه نمایند. فنون و تکنیک‌های غواصان اولیه در بعضی از نقاط دنیا هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد.
غواصانی‌که در زیر آب می‌بایست نفس خود را حبس کنند از بچگی آموزش می‌دیدند تا گنجایش شش‌ها نیرو و شهامتشان به‌طرزی استثنائی افزایش می‌یافت. این غواصان برای رفتن به زیر آب شش‌های خود را از هوا پر می‌کردند سپس برای سهولت سقوط به زیر آب یک سنگ مسطح یا وزنه دیگری به‌خود می‌بستند. استفاده از سنگ مسطح بدین دلیل است که غواص می‌تواند با کمک این سنگ مسیر معینی را به‌طرف یک ناحیه مشخص در پیش گیرد. غواصان در هنگام پائین رفتن به زیر آب طنابی را به دور کمر خود می‌بستند تا محافظ بتواند با کمک آن طناب غواص را با سنگ و محموله‌ای که همراه داشت به سطح آب بکشد. مدت غوص این غواصان معمولاً بین ۱ تا ۲ دقیقه بود و این مدت غوص زمانی است که یک انسان متوسط می‌تواند نفس خود را در سطح آب (خشکی) در سینه نگه دارد. عمق متوسطی که غواصان اولیه در آن غوص می‌کردند بین ۸ تا ۱۰ فوت بوده است، این عمق استاندارد یا حتی بیشتر از آن برای غواصانی که آموزش‌دیده بودند هیچ‌گونه اشکالی به‌وجود نمی‌آورد. هر چند باید دانست که تکرار این نوع غوص‌ها می‌تواند اثرات بدی به روی سیستم بدن غواص به‌وجود آورد ولی غوص‌های بسیاری با مدت زمان بیشتری در تاریخ ثبت شده است.
پیشرفت‌های اولیه: آشکارترین و لازم‌ترین وسیله برای افزایش توانائی ماندن یک غواص در زیر آب امکان وجود یک ذخیره هوائی می‌باشد که نخستین کوشش‌ها در این مورد استفاده از نی‌های توخالی و لوله‌هائی بود که سرشان از سطح آب بیرون باقی می‌ماند و کسی که در زیر آب از این وسایل استفاده می‌کرد گرچه نمی‌توانست کار مورد نظرش را به‌خوبی انجام دهد ولی مدت زیادی قادر به ماندن در زیر آب بود.
به‌طور اساسی این لوله‌های تنفسی به‌عنوان تکنیکی در عملیات نظامی و در مکان‌هائی که می‌خواستند به‌طور پوشیده و پنهانی در آب به دشمن نزدیک شوند مورد استفاده قرا می‌گرفت. مردانی‌که از این لوله‌ها استفاده می‌کردند بیشت از این‌که غواص باشند سربازانی بودند که از آب به‌عنوان یک پوشش برای مأموریت خود استفاده می‌کردند.
در اولین نگاه این موضوع نیز به‌نظر منطقی می‌رسد که غواص برای رفتن به عمق بیشتر به لوله بلندتری احتیاج دارد. در حقیقت مقدار زیادی طرح‌های اولیه در مورد ساختن این وسایل مانند سرپوش‌هائی چرمی (Hoods) لوله‌های بلند و قابل انعطافی که در سطح آب به‌وسیله اجسام شناور مانند (اسفنج) نگه‌داشته می‌شدند، کشف شده ولی مدرکی وجود ندارد که این وسایل عملاً ساخته شده باشند. چنانچه وسایل فوق هم در شرایط عمی آزمایش می‌شد نتیجه‌اش جزء غرق شدن غواص نبوده است. عملاً غیرممکن است که شخص بتواند حتی در عمق ۱۲ اینچی به‌طور طبیعی با یک لوله تنفس نماید. چون وزن آب در این عمق نیروئی برابر با ۲۰۰ پوند بر سینه غواص وارد می‌سازد و این نیرو به‌طور دائم به نسبت عمق افزایش‌یافته و مهمترین عامل در غواصی می‌باشد. هرگونه عملیات موفقیت‌آمیز بستگی کلی به این اصل دارد که بتوان فشار را از بین برد و یا بر آن پیروز شد. برای از بین بردن این فشار وسایل تخیلی فراوانی در طول تاریخ به‌وسیله بعضی از نوابغ بزرگ زمان طراحی شده اما متأسفانه از آن‌جا که مسئله فشار در زیر آب به‌طور کامل درک نشده بود این طرح‌ها عملاً قابل اجراء نبوده است. یک‌سری از این طرح‌ها برمبنای این اصل که غواص یک کیسه تنفسی را با خود حمل کند استوار می‌باشد.
به‌طوری‌که در یک کتیبه آشوری در ۹ قرن قبل از میلاد مسیح یک غواص را در حالی‌که از پوست باد کرده حیوانات به‌عنوان مخزن هوا استفاده کرده نشان می‌دهد، این فکر کاملاً قدیمی می‌باشد. به احتمال بسیار این مردان شناگرانی هستند که از این پوست‌ها برای شناور ماندن استفاده کرده‌اند. زیرا به‌طور واقعی این غیرممکن است که با این وسیله بتوان در زیر آب باقی‌ماند.
در اواخر قرون وسطی یک سیستم غواصی قابل اجراء مشاهده گردید و در سال ۱۲۴۰ ”راجر بیکن“ به ابزارهائی اشاره کرده است که بشر بتواند به‌وسیله آن ابزارها در کف دریا و یا مسیر رودخانه‌ها بدون آن‌که خطری متوجه او باشد قدم بزند. در قرون ۱۷ و ۱۶ نویسندگان دیگری یک دستگاه را تشریح کرده و نمونه‌هائی از آن را انتشار دادند که از پیشرفت موفقیت‌آمیزتر غواصی خبر می‌دهد. به‌هر حال مسلم نیست که آیا این طرح‌ها در پیشرفت غواصی تأثیر اساسی داشته یا خیر؟ زیرا اگر برای مخترعین آن دوره اعتباری کاذب قائل باشیم مانند این است که اختراع زیردریائی هسته‌ای ژول‌ورن (Julesverne) را در آن زمان معتبر بدانیم ولی باید دانست که ژول‌ورن فقط دارای قوه تخیل و پیش‌بینی اما فاقد تکنولوژی لازم بوده است.
موفقیت‌های اولیه: در خلال سال‌های ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ تنها یک وسیله تکمیل و مورد استفاده قرار گرفت که این وسیله را زنگ غواصی (Divingbell) نامیدند که به غواصان اجازه می‌داد تا ساعت‌ها در زیر آب بمانند. این وسیله از لحاظ ظاهری مانند زنگی است که ته آن بازو به شکل یک محفظه وسیع و قوی می‌باشد. زنگ غواصی دارای وزن زیادی بوده به‌طوری‌که به حالت عمومی به‌داخل آب فرو می‌رفت و به قدر کافی هوا را برای یک غواص که بتواند چندین ساعت در زیر آب بماند در خود نگهداری می‌کرد. اصول کار زنگ غواصی را می‌توان به‌طور ساده در فرو کردن یک لیوان وارونه داخل آب تشبیه کرد.
هوای جزئی داخل لیوان به‌وسیله آب و نیروی هوا فشرده می‌شود و با آب برابر می‌گردد. بدین طریق ذخیره‌ای از هوا در داخل لیوان یا زنگ غواصی باقی می‌ماند. زنگ‌های غواصی به‌وسیله یک کابل که یک سر آن به کشتی متصل می‌باشد آویزان شده و تنها با حرکت کشتی در سطح آب می‌توانستند حرکت نمایند. بدین دلیل هیچ‌گونه قدرت مانوری از خود نداشتند. غواص همیشه در زندگی باقی می‌ماند و تنها برای مدت کوتاهی که بتواند نفس را در سینه حبس کند از زنگ خارج می‌شد. اولین استفاده علمی از یک زنگ غواصی در سال ۱۵۳۱ صورت گرفت و تا چند سال بعد این زنگ‌ها به‌طور منظم ولی ابتدائی مورد استفاده قرار می‌گرفتند. در سال ۱۶۸۰ یک ماجراجو به نام ویلیام فیپس (William Phipps) که در شهر ماساچوست تولد یافته بود هنگامی‌که می‌خواستند گنجی به ارزش (۰۰۰/۲۰۰ دلار) را کشف کنند تکنیک زنگ غواصی را به این طریق تغییر داد که ذخیره‌های هوائی را برای غواصان در یک‌سری سطل‌های وارونه و سنگین قرار داد.

قدمت غواصی در ایران

گویند که ژرف‌روی و غواصی که در جنوب ایران آن را صیف و صیافی می‌‌نامند به قرن‌ها قبل از میلاد برمی گردد. در دوران خشایارشاه، ایرانیان از غواصان برای بیرون کشیدن صندوقچه‌های طلا و جواهرات کشتیهای غرق شده استفاده مینموده‌اند.
آثار حاصل از حفاریهای باستانشناسی نشان می‌دهد که قرنها قبل از میلاد ساحل‌نشینان دریای پارس از این فن برای تحصیل مروارید استفاده مینموده‌اند.
دکتر تاکر ایوات در کتاب کینگدوم اف سی شل بدین طریق اشاره نموده است و ایرانیان را در زمره پیشگامان پایه گذاری صید و پرورش مروارید قلمداد نموده است.
در سندی دیگر، آپولونیوس فیلسوف یونانی ساکن رودز اشاره دارد که غواصان دریای پارس در حالی که ظرف کوچکی حاوی گیاهی خوشبو و تهییج کننده در دست داشتند به سمت صدف رفته و باعث می‌شدند تا صدف لب از لب بگشاید، سپس شاخه‌ای میان تهی را به میان آن فرو برده و مایه موجود را به بیرون میکشیدند و آن را به سطح آب آورده و در ظروفی آهنین قرار میدادند، البته آنان هیچگاه موفق به پرورش مرواریدهایی اینچنینی نشدند اما شیوه‌ای را بدین طریق بنیان نهادند. اما در اشارت به ابزار غواصی آن دوران پر واضح است که در آن دوران به اتکای هوای محبوس شده در ششهای خود به عمق فرو رفته و باز می‌آمدند، روشی که هم اکنون نیز در پاره‌ای از جزایر دریای پارس چون لاوان و کیش و قشم کماکان پا بر جاست.
اینک ورزش غواصی به صورتی همگانی درآمده و به شکل گسترده‌ای در بسیاری از کشورهای جهان فعالیتی مفید، مفرح، لذت‌بخش و نیز منبع درآمد در صنعت اکوتوریسم شده است.
دوست‌داران این ورزش می‌توانند با گذراندن دوره‌های آموزشی غواصی در مدتی کوتاه موفق به دریافت گواهینامه بین المللی غواصی از انجمن مربیان حرفه‌ای غواصی شوند.

قواصی
گرما كم كم شروع مي شود و فصل تابستون از راه مي رسد.تعطيلات تابستون و گرماي آن ياد آور دريا و شنا و ساحل درياست.شنا در هنگام غروب خورشيد علاوه بر اينكه هوا بسيار ملايم شده و آب دريا پس از تابش خورشيد گرم و مطلوب است بسيار دوست داشتني است.مسلما اين شامل سواحل شمال ايران است.سواحل جنوب ايران (خليج هميشگي فارس) يادآور جزاير قشم و كيش است.اين جزاير كه به عنوان مناطق آزاد تجاري معرفي شده اند داراي امكانات رفاهي و تفريحي و تجاري خوب و در حد قبولي مي باشد. گفتيم دريا و شنا.مسلما شنا در اين سواحل بسيار لذت بخش مي باشد. اما آيا تنها به آب رفتن ارزش دارد؟ فرض كنيد در روز گرم و ملايمي در كنار ساحل مثلا جزيره قشم ايستاده ايد و به درياي آبي و آرام روبه روتان نگاه مي كنيد دوست داريد به آب تني برويد ، خوب به شنا مي رويد و دقايقي بعد دوباره به ساحل مي آييد، تمام شد؟آيا ارضاشديد؟در ساحل مرجاني و زيبايي مثل قشم و انواع ماهي هايي كه در آن شنا مي كنند آيا همين شنا كافي بود؟مسلما نه !
تا هنگامي كه روي آب ايستاده ايد و به درون اعماق آن خيره ايد مسلما چيزي نمي بينيد و يا ترسي در دلتان ايجاد مي شود (كه شايد ناشي از عمق آب باشد).احساس مي كنيد همون طوري كه روي سطح آب دريا را آروم و صاف مي بينيد زير آب هم همانطور است.وقتي كه وارد آب مي شويد انگار وارد يك دنياي ديگر شده ايد.دنيايي كه اگر داخل آن شديد آنقدر زيبا و قشنگ است كه تمامي ترس تان از بين مي رود .چنان با آن يكرنگ مي شويد كه دقايق را گم مي كنيد.وقتي كه به روي آب بر گشتيد تازه مي فهميد كه دنياي خاكي يعني چي؟ تنها چيزي كه مي شنويد سكوت است.صداي نفسهايتان بلندتر ازهمه چيز است كه در گوشتان مي شنويد. ماهي هاي رنگارنگي كه اطرافتان شنا مي كنند. گياهان دريايي.مرجانها و نور خورشيد كه از اون بالاها مي تابد...
هيچ وقت اولين باري كه غواصي كردم را يادم نميره.با اينكه در عمق دو – سه متري بوديم اما براي من خيلي زيبا بود.اون ماهي كوچك آبي تنهايي كه در كنارمان بي خيال شنا مي كرد و يا اون طوطياهاي خبيث ( يك نوع گياه تيغ دار دريايي) كه آماده بودن تيغشان رو به ما فرو كنند.وقتي كه به سطح آب برگشتم تازه فهميدم كه كجا بودم...
وقتي مي گوييم جهان زيرآب مسلما بدون هيچ اغراقي است.دريا و زيرآب و زندگي زير آن يك دنياي جدا است.دنيايي مستقل از دنياي خاكي روي آب.تا هنگامي كه وارد آن نشويد نمي توانيد به عظمت آن پي ببريد.
حتما ديدن اين دنيا براي يكبار هم شده لازم و ضروري است. سواحل خليج فارس (البته در جاهايي مثل قشم و كيش كه جزايري مرجاني هستند)براي اين امر مناسب ترين و داراي شرايط و تشكيلات و امكانات خوبي است.(بر خلاف درياي خزر كه براي غواصي تفريحي چيزي وجود ندارد) براي ديدن اين جهان بايد خودتان را مجهز كنيد تا بتوانيد به قلمرو آن پا بگذاريد. البته بايد بدانيد كه شما مالك آن نيستيد و تنها به عنوان يك مهمان و ناظر به آنجا مي رويد.
به طور كلي براي ديدن دنياي زير آب دو روش وجود دارد.اسكين دايوينگ و اسكوبا دايوينگ.