-
برنامهريزي جهانگردي پايدار
توسعه پايدار و گردشگري پايدار
فلسفه گردشگري پايدار نشات گرفته از توسعه پايدار ميباشد و لذا با توجه به اينكه توسعه پايدار از اصول و مباني پيشرفت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي در جهان محسوب ميشود و به دليل نقشي كه گردشگري ميتواند در اين زمينه به خصوص در كشورهايي مانند ايران ايفا نمايد، لزوم و ضرورت توجه به گردشگري پايدار حائز اهميت فراوان ميباشد.
در عين حال گردشگري پايدار نتيجه ضرورت و نياز به پاسخگويي و مقابله با اثرات منفي اين صنعت در كشورها و يا به طور مقاصد گردشگرپذير ميباشد.
در همين راستا كميته جهاني محيط زيست و توسعه (Smith. 1995. P9) توسعه پايدار را چنين تعريف ميكند:
«توسعه پايدار توسعهاي است كه در عين برآورده كردن نيازهاي نسل موجود، توانايي نسلهاي آينده در برآورده كردن نيازهايشان را از بين نبرد.» (WCED)
همچنين در سال 1992 كنفرانس سازمان ملل درباره محيط زيست و توسعه (David Fennel. 1999. P 5-3) كه در شهر ريودوژانيرو برزيل انجام شد. راهكارهاي مشخصي را در ارتباط با توسعه پايدار پيشنهاد نمود. از جمله راهكارهايي كه در جهت توسعه گردشگري پايدار مطرح گرديد عبارتند از:
1- توجه به گروهها و جوامع محلي و منافع اقتصادي آنها و توجه به محيط زيست و حفظ طبيعت
2- تغيير در الگوي مصرف، ارايه برنامههاي اجتماعي- فرهنگي متناسب با جامعه ميزبان
به طور كلي با در نظر گرفتن تعريف توسعه پايدار و اهميت توسعه گردشگري پايدار، شاخصها و مشخصههاي يك برنامه توسعه گردشگري پايدار به صورت زير بايستي مورد توجه قرار بگيرد: (خاكساري، 1382، ص 52)
1- رشد آهسته و كنترل شده صنعت گردشگري: برنامه توسعه گردشگري بايستي از طريق به كارگيري معيارهاي برنامهريزي و سياستگذاري كاملاً كنترل شده بوده و با ايجاد موانع كنترلي رشد آهسته و گام به گام لحاظ گردد.
2- ظرفيتيابي تعداد گردشگران: در يك برنامه توسعه پايدار گردشگري تعداد گردشگران ورودي بايستي متناسب با امكانات و تسهيلات موجود بوده و از شلوغي بيش از حد و هدر دادن و تخريب امكانات موجود اعم از طبيعي و مصنوعي جلوگيري شود.
3- تعيين و اجراي نوع مناسب توسعه گردشگري: متناسب با محيط زيست، اقتصاد، فرهنگ و … در يك منطقه بايستي نوع مشخصي از گردشگري كه تناسب بيشتري با آن منطقه دارد را برنامهريزي كرد. در اين رابطه آموزش دادن به مردم محلي و گردشگران در ارتباط با بهرهبرداري صحيح و محافظت از جاذبهها بسيار مهم و اساسي ميباشد.
4- مشاركت مردم محلي در فعاليتهاي گردشگري: تشويق و ترغيب مردم محلي به سرمايهگذاري و مشاركت در فعاليتهاي مرتبط با گردشگري از طريق آموزش و يا وضع قوانين و مقررات حمايتي در دستيابي به گردشگري پايدار بسيار حائز اهميت ميباشد و معمولاً پيشنهاد ميگردد كه از وابستگي فعاليتها و صنايع مرتبط به نواحي كلان شهري اطراف و يا سازمانهاي غير محل كاسته شود.
5- ايجاد ارتباط و همكاري با ساير بخش هاي اقتصادي محلي: از طريق تشويق، آموزش و فراهم كردن تسهيلات ويژه بايستي شرايط همكاري و ارتباط متقابل فعاليت گردشگري با ساير بخشهاي اقتصادي در محل قراهم گردد و از اين طريق از خروج درآمد به خارج كاست و باعث افزايش منافع مردم محلي گرديد.
6- بازاريابي دقيق و برنامهريزي شده: به منظور حفاظت از محيط زيست، فرهنگ و درآمد اقتصادي در يك برنامه گردشگري پايدار پيشنهاد ميگردد كه با بالابردن رضايت گردشگران زمينه بازگشت مجدد آنهارا فراهم ساخت. معمولاً پيشنهاد ميگردد كه بازاريابي به گونهاي باشد كه امكان حضور مجدد نوع خاصي از گردشگران افزايش يابد.
گرچه رعايت و يا دست يافتن به تمام اين شاخصها و مشخصهها ممكن است به راحتي قابل حصول نباشد اما متخصصين معتقد هستند كه به منظور دستيابي به گردشگري پايدار باسيتي تا حد امكان شاخصهاي فوق در برنامهريزيها مد نظر قرار گيرد.
با توجه به تفاوتهاي ماهيتي كه در بين گروههاي مختلف دستاندركار صنعت گردشگري وجود دارد به طور دستيابي به يك اجماع عملاً غير ممكن مينمايد. لذا به منظور رسيدن به گردشگري پايدار، به يك نوع تعادل واقعگرايانه نياز ميباشد.
به طور كلي از يك طرف متناسب با درجه پايداري در صنعت گردشگري، هدف همه گروهها بايستي به حداقل رساندن خسارات، تضادها و نارضايتيها و از طرف ديگر اصول رعايت توسعه در جهت به حداكثر رساندن منافع كلي جامعه با حداقل هزينه ممكن باشد كه اين موارد تنها با رعايت فرايند برنامهريزي امكانپذير ميباشد.
برنامهريزي به عنوان يك ابزار علمي به دستاندركاران صنعت گردشگري كمك خواهد كرد تا در يك فرآيند پيوسته و علمي، بهترين مسير و راهكار توسعه گردشگري در يك كشور يا منطقه را مشخص نموده و اين توسعه را در مسير توسعه ساير بخشهاي اقتصادي قرار دهد. در فرايند برنامهريزي به شيوه سنتي با انجام سه مرحله يعني بررسي و مطالعه، تجزيه و تحليل و ارايه برنامه راهكارهاي توسعه شناخته و برنامه اجرا ميگرديد. حال آنكه در يك فرآيند ساختاري برنامهريزي با دقت و حساسيت بيشتري انجام ميگيرد و همين امر موجب موفقيت بيشتر برنامه و همچنين رضايت بيشتر دستاندركاران و مردم ميگردد.
يك فرآيند برنامهريزي در توسعه گردشگري شامل مراحل زير ميباشد:
1- تعريف مسأله و ضرورت توسعه گردشگري
2- تعيين اهداف توسعه گردشگري
3- بررسي و تجزيه و تحليل وضعيت موجود امكانات طبيعي و مصنوعي منطقه
4- تعيين گزينهها و راهكارهاي مختلف دستيابي به اهداف تعيين شده
5- انتخاب بهترين گزينه و راهكارها (تعيين گزينه مطلوب)
6- اجراي برنامه مطلوب توسعه گردشگري
7- نظارت و ارزيابي برنامه توسعه گردشگري (Butler & G.Wall. 1977 p 55)
نكته قابل توجه در برنامهريزي ساختار توسعه گردشگري و فرآيند آن اين است كه اين فرآيند كاملاً پويا ميباشد بدين مفهوم كه مراحل و فرآيند برنامهريزي هيچگاه متوقف نميشود و با تغيير شرايط و اطلاعات جديد داراي بازخور بوده و در صورت نياز اصلاحات انجام ميگردد.
بنابراين فرآيند برنامهريزي گردشگري به خصوص در مرحله تعيين اهداف و همچنين بررسي و تعيين گزينههاي مختلف دستيابي به اين اهداف ميبايست اصول گردشگري پايدار را به خوبي شناسايي و آنها را رعايت نمايد. اصول گردشگري پايدار در كنفرانس استراتژي عملي در توسعه گردشگري پايدار كه در شهر ونكوور كانادا برگزار شد به صورت زيرتعيين گرديد.
- در نظر گرفتن برنامهريزي به عنوان بخشي از استراتژيهاي توسعه و فعاليتهاي صنعت گردشگري در جهت دستيابي به ثبات و پايداري اقتصادي و زيست محيطي در يك كشور يا منطقه
- رعايت اصول اخلاقي توسط تمام دستاندركاران صنعت و احترام به محيط زيست، فرهنگ، اعتقادات، سنن و الگوهاي سياسي جامعه گردشگرپذير
- حمايت و حفاظت از منابع طبيعي، وضعيت اقتصادي و محيط اجتماعي و فرهنگي جامعه گردشگرپذير
- فراهم كردن شرايط و تشويق مردم محلي به مشاركت فعال در امر برنامهريزي و پذيرفتن نقش در فعاليتهاي گردشگري
- ايجاد ارتباط عقلايي و منطقي بين فعاليتهاي مختلف صنعت گردشگري با شرايط اجتماعي، فرهنگي و زيست محيطي در يك كشور يا منطقه
- اعمال كنترل دقيق و اصولي بر روي تمام فعاليتهاي صنعت گردشگري در تمام مراحل توسعه اين صنعت
پايداري مقوله بسيار مهمي است كه امروزه در هر نوع توسعه از جمله توسعه توريسم به عنوان يك ركن اصلي بر آن تاكيد ميشود. مفهوم توسعه پايدار غالباً با اصطلاح «ظرفيت تحمل» همراه است. در اين خصوص تاكنون چهار نوع ظرفيت تحمل فيزيكي، اكولوژيكي، اقتصادي و اجتماعي تعريف شده است. در اينجا ما با مقوله ظرفيت تحمل يا بارگذاري فيزيكي و اجتماعي به خصوص از منظر جامعه ميهمان و يا توريستها ميپردازيم.
ظرفيت تحمل فيزيكي قبل از هر چيز به اندازهگيري كمي تعداد استفاده كنندگان و فضاي مطلق در دسترس اشاره دارد و بيشتر يك مفهوم طراحي و معماري است (مانند تعداد فضاي موجود براي پارك اتومبيل)، در حالي كه ظرفيت تحمل اجتماعي يك مفهوم ادراكي و روانشناختي است. ظرفيت تحمل اجتماعي به تعدادي از توريستها و سطحي از فعاليتهاي توريستي اطلاق ميگردد كه فراتر از آن سطح شاهد افت كيفيت «تجربه گردشگر» باشيم. به نظر پارتمور حداكثر تعداد گردشگر و فعاليتهاي گردشگري را كه سايت ميتواند پذيرا باشد، قبل از آنكه آخرين وارد شونده به آن مكان، آن را شلوغ احساس نمايد و در جستجوي مقصد ديگري براي ارضاي نيازهاي خود برآيد را تحمل اجتماعي گويند. (Hall. Michal.2002. P158)
با توجه به اين اصول ميتوان نتيجه گرفت كه بين برنامهريزي و توسعه گردشگري پايدار يك ارتباط كامل و اجتنابناپذير وجود دارد. اصول ارايه شده در كنفرانس ونكوور كه جهت دستيابي به گردشگري پايدار در يك منطقه يا يك كشور بسيار مهم و ضروري ميباشد، تنها از طريق فرآيند برنامهريزي امكانپذير ميباشد. فرآيند برنامهريزي با توجه به اينكه يك فرآيند پويا و پيوسته ميباشد تضمين كننده اصول فوق بوده و به عنوان يك راهكار علمي و عملي جامعه را در مسير درست و صحيحي جهت دستيابي به توسعه گردشگري پايدار قرار دهد.
سازمان جهاني گردشگري (WTO) به عنوان عاليترين سازمان برنامهريزي و سياستگذاري در جهت توسعه صنعت گردشگري در جهان و به خصوص در كشورهايي كه به طور بالقوه امكان توسعه اين صنعت را داشته و دارند به موضوع برنامهريزي توجه خاصي داشته و برنامهريزي را بخش و جزيي از استراتژيهاي توسعه گردشگري در جهت دستيابي به پايدار اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و زيست محيطي در يك كشور و منطقه مطرح كرده و در همين جهت كمكهاي اقتصادي، فني و علمي در اختيار اين كشورها قرار ميدهد.
برنامهريزي براي رسيدن به گردشگري پايدار مستلزم تعيين اهداف قابل حصول و در عين حال مطلوب ميباشد. در فرآيند برنامهريزي گردشگري معمولاً اهداف زير را به عنوان اهداف مطلوب مورد توجه قرار ميگيرند:
الف) توسعه گردشگري با رشد گام به گام و آهسته به گونهاي كه تغييرات كاملاً متناسب و سازگار با جامعه گردشگرپذير باشد.
ب) توسعه گردشگري بومي
ج) توسعه گردشگري با اتكا بر محصولات و توليدات محلي به منظور حفظ حداكثر منافع اقتصادي در منطقه گردشگرپذير.
د) توسعه گردشگري براساس بازارهاي مناسب به صورتي كه اثرات سو اجتماعي و فرهنگي بر جامعه گردشگرپذير را به حداقل ممكن برساند.
با اتخاذ چنين اهدافي در برنامهريزي گردشگري ميتوان در جهت توسعه گردشگري پايدار حركت نمود و با بهره بردن از منابع موجود در يك جامعه و حفظ فرهنگ و اصول اجتماعي آن جامعه، اثرات مثبت ناشي از اين بخش اقتصادي بسيار مهم را افزايش داد و اثرات منفي آن را كنترل و يا حتي كاهش داد. همچنين در اين ارتباط اتخاذ سياستهاي اصولي و مناسب در چنين برنامهريزي حائز اهميت است كه ميتوان از طريق پاسخگويي به سه سوال عمده به آن دست يافت:
- منابع بالقوه توسعه گردشگري در يك منطقه يا كشور كدامند؟
- چگونه ميتوان حداكثر سود و منافع را كسب كرد؟
- عملكرد موجود صنعت گردشگري چگونه است؟
در واقع طرح اين سوالات و پاسخگويي دقيق و كامل به آنها به مفهوم برنامهريزي در جهت اتخاذ سياستهاي اصولي در صنعت گردشگري يك كشور و منطقه ميباشد. به گونهاي كه در وهله اول به دنبال شناسايي منابع بالقوه توسعه گردشگري ميباشيم تا بهترين نوع گردشگري در منطقه يا كشور به مرحله اجرا درآيد در وهله دوم راهكارها و روشهاي به حداكثر رساندن منافع مثبت اين بخش اقتصادي مورد بررسي قرار گرفته و بهترين آن انتخاب و به مرحله اجرا درآيد. در نهايت در وهله سوم به ارزيابي عملكرد اين بخش پرداخته و از هر گونه انحراف در برنامه جلوگيري به عمل ميآيد و در عين حال اصلاحات و تغييرات لازم نيز اعمال ميگردد.
نتيجهگيري
مجمع ملي برنامهريزي (National Planing Foram) NPF در سال 1998 م چنين بحث ميكند: توسعه گردشگري نيازمند برنامهريزي و مديريت جهت تضمين بيشتر بودن منافع مثبت به اثرات منفي صنعت گردشگري ميباشد. به همين جهت توسعه گردشگري به چارچوب برنامهريزي پويا و راهبرد موثر مديريتي احتياج دارد. (David son . R .& Maitland . R. 1999)
توسعه گردشگري توام با منافع مثبت و اثرات منفي اقتصادي، زيست محيطي، اجتماعي و فرهنگي ميباشد و هدف برنامهريزي تعيين چارچوبي براي به دست آوردن منافع مثبت و پرهيز از اثرات منفي ميباشد. در واقع آنچه تضمين كننده توسعه گردشگري پايدار است. ارزيابي دقيق داده و ستانده در اين صنعت ميباشد.
فرآيند برنامهريزي قادر خواهد بود. تا اين ارزيابي را قبل از توسعه و همچنين در حين توسعه انجام دهد. از طرفي برنامهريزي پويا اين صنعت را براي دستاندركاران صنعت گردشگري با استفاده از جريان بازخورد Feedback امكان اصلاح و تغيير در برنامه وجود داشته باشد.
تا حدود دو هفته قبل اجماع زيادي بر نقش گسترده برنامهريزي در گردشگري وجود نداشت. اما آرچروو كوپر معتقد هستند كه اين ديدگاه در دهه 1990 تغيير كرده است.(Archer & Cooper. 1994. P45)
آنها معتقدند كه آشكار شدن اثرات نامطلوب توسعه گردشگري در بعضي از مناطق، ديدگاه توجه صرف به منافع اقتصادي اين صنعت جاي خود را به برنامهريزي همه جانبه در جهت افزايش رضايت گردشگران در همه ابعاد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي توام با سازگاري اين ابعاد با زندگي اقتصادي و اجتماعي مردم محلي و حفاظت و استفاده بهينه از منابع طبيعي و زيست محيطي در منطقه گردشگرپذير داده است.
در همين ارتباط سازمان همكاري و توسعه اقتصادي (Organization for Economy Co. peration & Development) OECD در سال 1994 اعلام داشت كه روند توجه به گردشگري پايدار امري بينالمللي و در حال رشد ميباشد. در اين ارتباط نقش برنامهريزي براي دستيابي به توسعه گردشگري پايدار انكارناپذير ميباشد.
توسعه صنعت در ايران نيز ميبايست مبتني بر توسعه پايدار و رعايت اصول گردشگري پايدار باشد تا از اين طريق به خصوص از اثرات سوء زيست محيطي و فرهنگي- اجتماعي آن در كشور جلوگيري كرد. با توجه به تاكيد برنامه توسعه اقتصادي- اجتماعي كشور بر توسعه اين صنعت لازم است كه فرآيند برنامهريزي با دقت لازم مد نظر دستاندركاران آن قرار گيرد تا با تعيين اهداف اصولي و انتخاب نوع خاصي از گردشگري كه متناسب وضعيت و شرايط كشور ميباشد ضمن به حداكثر رساندن اثرات و منافع مثبت، اثرات منفي آن را به حداقل ممكن برساند.
توسعه گردشگري توام با برنامهريزي به عنوان يك راهبرد (استراتژي) با در نظر گرفتن و رعايت توسعه نوع مطلوب گردشگري، مشاركت مردم محلي در توسعه، توسعه متناسب و گام به گام و حفظ درآمد ناشي از توسعه در منطقه تضمينكننده توسعه اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي بوده و در عين حال از به هدر رفتن منابع طبيعي و وارد آمدن خسارات جبرانناپذير به محيط زيست جلوگيري ميكند. به عبارت سادهتر تعامل برنامهريزي و گردشگري مي تواند اثرات منافع مثبت اين صنعت را در يك كشور يا منطقه به حداكثر رسانده و اثرات منفي آن را در حداقل نگه دارد.
منابع و ماخذ:
1- خاكساري، علي، 1382، «نقش برنامهريزي در توسعه گردشگري پايدار» مجموعه مقالات سياستها و برنامههاي توسعه جهانگردي در جمهوري اسلامي ايران، دانشگاه علامه طباطبايي.
2- رضواني، غلياصغر، 1374، جغرافيا و صنعت توريسم، انتشارات دانشگاه پيام نور
3- پارسائيان، علي، اعرابي، محمد، 1377، جهانگردي در چشمانداز جامع، انتشارات دفتر پژوهشهاي فرهنگي
4- Butler . & G Wall (EDS- (Tourism & Sustainable development Monitoring >Planing. Managing Waterloo: University of Waterloo
5- Daidson .R > & Maitlend . R. 1999. Tourism Destination. Hodder & Stougton. London
6- David A Fennel. 1999. Ecotourism. Routledge. NewYork.
7- Hall. 2002. The Geography of Tourism & Recration. Routledge
8- Smith. 1995. Tourism Analysis. Longman Group Limited J. Stephsn l
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن