-
«شاینزمن» ملقب به آریل شارون
«شاینزمن» ملقب به آریل شارون، در سال ۱۹۲۸ در روستای كفر ملال به دنیا آمد. پدر وی ساموئل مردخای شرابیر، لهستانیتبار است و از لهستان به قفقاز رفت و در آنجا به كشاورزی پرداخت. بعد از قفقاز به فلسطین رفت و در روستای كفر ملال سكونت گزید. حس عربستیزی از همان كودكی در آریل شارون تقویت شد. در سال ۱۹۳۳ از پدر تفنگی را به عنوان هدیه تولد دریافت كرد و شكار فلسطینیها را از او آموخت.
پدرش دوست داشت شارون در رشته كشاورزی درس بخواند. به همین منظور او را از كودكی به مزارع موشاو (نوعی مزارع اشتراكی) برای كار كردن می برد. اما خلاف رأی پدر رشته كشاورزی را دوست نداشت. مدرك كارشناسی حقوق را از دانشگاه عبری قدس و كارشناسی ارشد همان رشته را از دانشگاه تلآویو دریافت كرد.
شارون ۱۴ ساله بود كه به گروه تروریستی هاگانا پیوست. در سال ۱۹۴۷ عضو پلیس شهركهای یهودی بود. در بیست سالگی وی، جنگ ۱۹۴۸ كه به اشغال بسیاری از سرزمینهای فلسطینی منجر شد، شروع و او در جنگ شركت كرد. در این جنگ او سمت فرماندهی پیادهنظام را در بخش اسكندریه بر عهده داشت. در آغاز سال ۱۹۴۹ فرمانده یك گروهان بود. اما در سال ۱۹۵۱ افسر فرماندهی گردان اطلاعات مركزی بود. از سال ۱۹۵۳-۱۹۵۲ در دو موضوع تاریخ و خاورمیانه در دانشگاه عبری قدس تدریس كرد و در همان زمان فرمانده یگان ویژه ۱۰۱ بود. یگانی كه به خواست او از زندانیان محكوم به مرگ تشكیل شد تا كشتار فلسطینیان را آنگونه كه دلخواه او بود انجام دهند. نخستین قتل و عام این گردان به فرماندهی او در یورش به روستای مرزی «القبیه» بود كه كشتار وسیعی به راه انداخت و ۶۹ فلسطینی را كه اكثراً زن و بچه بودند، به طرز بسیار فجیعی كشت و ۴۱ منزل را ویران كرد. در سال ۱۹۵۴ این گردان با گردان چتربازها ادغام شد و او در سمت فرماندهی گردان جدید فعالیتهای تروریستی خود را هم علیه فلسطینیان و هم علیه كشورهای عربی ادامه داد شارون در سال ۱۹۵۶ با سمت فرماندهی تیپ زرهی و به همراه گروه تروریستی خود ، گذرگاه «المتیله» را اشغال كرد . وی تا سال ۱۹۶۴ در این سمت بود . اما دراین مدت اختلافات زیادی با روسای خود در آن موقع از آن جمله موشه دایان كه ریاست ستاد ارتش را به عهده داشت ، پیدا كرد . تمام این اختلافات بخاطر اشغال المتیله بود ك ظاهراً هیچ سودی برای رژیم صهیونیستی نداشته وموجب شده بود كه ضررهای زیادی را هم از بابت این اشغال متحمل گردد . سرانجام در سال ۱۹۶۴ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت تا در رشته علوم سیاسی تحصیل كند .
پس از بازگشت از فرانسه تا سال ۱۹۶۹ فرماندهی ارتش شمال را بر عهده داشت . از سال ۱۹۷۳ – ۱۹۶۹ فرماندهی ارتش جنوب به او واگذار شد . او كه سنگدلی و آدم كشی را در تمام عملیات از خود نشان داده بود با آنكه در جنگ ۱۹۷۳ رژیم صهیونیستی از اعراب شكست سختی خوردهبود اما بدلیل اقدامات جنایتكارانه اش علیه اعراب در صحرای سینا سربازانش به وی لقب پادشاه دادند . از همین جنگ بود كه وی از ارتش استعفاء داد و گام به عرصه سیاست نهاد .
شارون كه در سال ۱۹۷۰ قتل عام خونین و گسترده ای را برای جلوگیری قیام مردم غزه انجام داده بود به سال ۱۹۷۴ در اولین انتخابات پارلمانی خود ، از سوی حزب تندروی لیكود توانست به كنست راه پیدا كند . در سال ۱۹۷۵ اسحاق رابین او را به عنوان مشاور نظامی خود انتخاب كرد . در انتخابات سال ۱۹۷۷ شارون بدلیل محبوبیت زیادی كه در اثر كشتار فسطینیان نزد صهیونیستها داشت ، در راس فهرست نامزدهای مستقل ، به كنست راه پیدا كرد . مناخیم بگین در این دوره او را به سمت وزیر كشاورزی وشهرك سازی منصوب كرد . زمان تصدی وزارت كشاورزی او با اشغال بیشتر زمین های فلسطینیان و صرقت آبهای آنان هم زمان شد و وی توانست كشاورزی رژیم صهیونیستی را با پشتیبانی آمریكا متحول سازد و شهرك سازی در این زمین های اشغالی شتاب بیشتری گرفت .
پس از آنكه در اردن ، ارتش این كشور به اردوگاه های فلسطینی یورش برد و سپتامبر سیاه را در تاریخ فلسطین رقم زد . نیروهای مقاوت فلسطین به لبنان رفتند و در جنوب لبنان مستقر شدند . پس از تصویب یك حمله همه جانبه به جنوب لبنان توسط دولت رژیم صهونیستی ، آریل شارون در سال ۱۹۸۱ به وزارت جنگ برگزیده شد . در سال ۱۹۸۲ ارتش تروریستی این رژیم با تجهیزات و سلاحهای اهدایی آمریكا ، انگلیس و فرانسه و پشتیبانی سیاسی ، تبلیغی و اطلاعاتی رژیم های استكباری به ویژه آمریكا، بیروت پایتخت یك كشور عربی را پس از بیت المقدس به اشغال خود در آورد .
شارون در همین سال كشتار وحشیانه ی صبرا و شتیلا را در پرونده سراسر جنایات خود وارد كرد . قتل عام وسیعی از زنان و كودكان و مردان در این دو روستا به راه انداخت و در نزد جهانیان به قصاب صبرا وشتیلا معروف شد . عمق فجایع آنچنان بود كه دولت رژیم صهیونیستی برای آرام كردن اوضاع و تنشهای ایجاد شده او را از وزارت جنگ بركنار نمود .
شارون از سال ۱۹۸۸ـ ۱۹۸۴ وزیر صنایع بازرگانی بود . پس از انتخابات ۱۹۶۶ به وزارت شهرك سازی و اسكان برگزیده شد . در زمان وزارت او، علی رغم تمام مخالفتهای داخلی و خارجی (كه اكثراً بازی سیاسی بود ) به ساختن شهركها در سرزمینهای اشغالی و اسكان صهیونیستهای تازه وارد در آن ادامه داد . در اصلاح این كابینه به وزارت امور خارجه منصوب گردید.
شارون در ششم فوریه ۲۰۰۱ به بالاترین منصب رژیم صهیونیستی یعنی سمت نخست وزیری دست یافت . این مسئله برای او مجالی بوجود آورد تا به كشتار وقلع وقمع فلسطینیان ادامه دهد . او كه با حضور خود در مسجد الا قصی موجب خشم مسلمانان و شرع انتفاضه الا قصی شده بود پیش از نخست وزیری قول داد كه كار فلسطینیان را در ۱۰۰ روز تمام كند و رژیم اسرائیل را در منطقه تثبیت كند . اما او تنها به هر چه بیشتر كشتن فلسطینیان پرداخت و روزی نشد كه فسطینیان شهید نشوند و وی مجدداً در سال ۲۰۰۲ به نخست وزیری رسید .
● دست آوردهای دوره نخست وزیری شارون :
۱) شكست اقتصادی (بالاترین نرخ تورم ، افزایش هزینه مقوله امنیت ، افزایش بیكاری ، كاهش سرمایه گذاری خارجی ، كاهش تولیدات داخلی ، كاهش صنعت جهانگردی )
۲) شكست امنیتی ( عدم سركوب و خاموش ساختن انتفاضه الا قصی ، فراخوانی نیروهای احتیاط ، افزایش موج عملیات استشهادی )
۳) شكست سیاسی ( ناتوانی در خاموش ساختن قیام مردم فلسطین ، از بین رفتن كامل زمینه های صلح (سازش)
۴) بی اعتباری بیشتر در افكار عمومی جهان به علت كشتار جنین و شهركهای دیگر فلسطینیان .
منبع: سایت آفتاب
برچسب برای این موضوع
مجوز های ارسال و ویرایش
- شما نمی توانید موضوع جدید ارسال کنید
- شما نمی توانید به پست ها پاسخ دهید
- شما strong>نمی توانید فایل پیوست ضمیمه کنید
- شما نمی توانید پست های خود را ویرایش کنید
-
قوانین انجمن