alamatesoall
02-05-2011, 07:42 PM
عاشق شدن ، پرش بدون نیزه
عشق به صورتهای مختلف تعریف شده است. برخی روانشناسان آن را چنین توصیف کرده اند : هیجان خاصی که از کشش خود به خودی نسبت به یک شخص معین حاصل میشود. ویژگی عشق این است که کل آگاهی عاشق در زیر سلطه معشوق ، کسی که منحصر به فرد و کاملا متفاوت از دیگران به چشم او میآید، قرار میگیرد. عشق ، که فرد را از نظر روانی - عاطفی بسیار حساس میکند،خطای ادراکی نامحدود و ابدی ایجاد میکند. عاشق تمام ویژگیهای معشوق را بی مانند ، نامحدود و جاودنه میپندارد. با این همه ، به نظر میرسد که عوامل زیادی میتوانند عشق را شعلهور کنند ، روشن نگهدارند یا به خاموشی بکشانند.
مثلا هجران ، عشق را شعلهور میکند، در حالیکه وصال ، عاشق را با واقعیتها آشنا میسازد. معشوق را از ارزش میاندازد و عشق را به خاموشی میکشاند.
فروم معتقد است که فقدان راستی و پختگی عشق موجب خاموشی آن میشود، عاشق نمیتواند عشق گذرای خود را به عشق پایدار تغییر شکل دهد...
عشق به صورتهای مختلف تعریف شده است. برخی روانشناسان آن را چنین توصیف کرده اند : هیجان خاصی که از کشش خود به خودی نسبت به یک شخص معین حاصل میشود. ویژگی عشق این است که کل آگاهی عاشق در زیر سلطه معشوق ، کسی که منحصر به فرد و کاملا متفاوت از دیگران به چشم او میآید، قرار میگیرد. عشق ، که فرد را از نظر روانی - عاطفی بسیار حساس میکند،خطای ادراکی نامحدود و ابدی ایجاد میکند. عاشق تمام ویژگیهای معشوق را بی مانند ، نامحدود و جاودنه میپندارد. با این همه ، به نظر میرسد که عوامل زیادی میتوانند عشق را شعلهور کنند ، روشن نگهدارند یا به خاموشی بکشانند.
مثلا هجران ، عشق را شعلهور میکند، در حالیکه وصال ، عاشق را با واقعیتها آشنا میسازد. معشوق را از ارزش میاندازد و عشق را به خاموشی میکشاند.
فروم معتقد است که فقدان راستی و پختگی عشق موجب خاموشی آن میشود، عاشق نمیتواند عشق گذرای خود را به عشق پایدار تغییر شکل دهد...