PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزش زبان فرانسه



tania
09-14-2010, 03:27 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
تحقیقات و مقالات
زبان فرانسوی, پس از زبان‌های اسپانیایی وپرتغالی سومین زبان پرگویش و از خانوادهٔ زبان‌های رومی است.جمعا حدود 128 میلیون نفر به این زبان صحبت می‌کنند اما تنها 67 میلیون نفر آنان گویش وران مادری این زبان هستند.با این حساب از لحاظ تعداد گویش وران مادری, زبان فرانسوی رتبهٔ هجدهم در جهان را داراست اما از لحاظ گویش وران روزمره رتبهٔ نهم رادارد.زبان فرانسوی, زبان رسمی 29کشور است و می‌‌توان گفت پیش از جنگ جهانی دوم بخصوص در زمینه‌های مثل دیپلماسی,تجارت, و حمل و نقل, زبان بین المللی به حساب می‌‌آمد
در كشور ما از ديرباز زبان فرانسه آموزش داده مي شده و در دوره قاجار به عنوان زبان دوم بعد از فارسي بكار ميرفته است ، با اعزام دانشجويان به كشور فرانسه براي تحصيل در رشته هاي مختلف درزمان رضاشاه پهلوی اين اعتبار و گسترش بيشتر از قبل قابل مشاهده بوده است ، تا آنجا كه دانستن زبان فرانسه در خانواده هاي متمول و رجال يك ضرورت محسوب شده و اكثر فرزندان اين خانواده ها ازمعلمين خصوصي براي آموزش اين زبان بهره مي برده اند . در سالهاي اخير نيز استقبال فراواني از اين زبان بعمل مي آيد و دانشگاهها و موسسات خصوصي و غير خصوصي زيادي به آموزش اين زبان مي پردازند ، كه از جمله مي توان كانون زبان ايران را نام برد كه در حال حاضر معتبرترين موسسه با استاندارهاي روز دنيا براي فراگيري زبان فرانسه در ايران محسوب مي شود و در حال حاضر در كليه سطوح خدماتي را به زبان آموزان ارائه ميدهد

در این قسمت ازسایت سعی شده است تا به صورت پایه ای این زبان آموزش داده شود. مطالب به صورت طبقه بندی شده در قسمت های مختلف قرار گرفته اند. اگر شما چیزی درباره زبان فرانسه نمی دانید و علاقه مند به فراگیری این زبان هستید، مطمئن باشید که با مطالعه مطالب این سایت، این زبان زیبا را یاد خواهید گرفت. یکی از قسمت های مشکل در صحبت کردن به زبان فرانسه، تلفظ می باشد که علاوه بر صفحه حروف الفبا و تلفظ آنها، که به آموزش این امر می پردازد، در اکثر مطالب این سایت سعی شده تلفظ کلمات به فارسی در مقابل آنها نوشته شود تا شما هر چه بیشتر با تلفظ کلمات آشنا شوید

کسانی که اصلا از زبان فرانسه چیزی نمی دانند و علاقه مند به یادگیری آن می باشند بهتر است در ابتدا به ترتیب مطالب صفحات حروف الفبا و تلفظ انها، اصطلاحات مهم و دستور زبان فرانسه را مطالعه کنند. ولی بعد از آن می توانند به مطالعه هر قسمت که علاقه مند بودند بپردازند. ضمناً صفحات مقالات ادبی و همچنین اشعاری که در قسمت شعر و ترانه قرار دارد مخصوص افرادی است که کاملا با زبان فرانسه آشنایی دارند
حروف الفبای زبان فرانسه و تلفظ آنها
زبان فرانسه 26 حرف دارد که به چهار نوع، یعنی حروف چاپی بزرگ و کوچک و حروف تحریری بزرگ و کوچک تقسیم می شود. در اینجا حروف چاپی بزرگ و کوچک و تلفظ آنها آورده شده است.


Les majusculeş typographie

A B C D E F G H I J K L M
اِم اِل کَ ژی ای اَش ژ اِف اُ دِ ث بِ آ

N O P Q R S T U V W X Y Z
زِد ایگرِک ایکس دوبل وِ وِ ئو تِ اِس اِق کو پ اُ اِن

حروف صدادارVoyelle
حروفی هستند که به تنهایی و مستقل تلفظ می شوند. این حروف عبارتند از : y , u , o , e , i , a
اگر در وسط جمله، در آخر کلمه قبل از حرف e یک Consonne (حرف بی صدا )باشد، بعد از آن حرف H یا یک از حروف صدادار باشد حرف e تلفظ نمی شود.


uneѐcole
grandeuniversite
autrehomme

حروف بی صدا Consonnes
حروفی هستند که بدون دخالت حروف صدادار، تلفظ نمی شوند و شامل بیست حرف باقیمانده است.

تلفظ در زبان فرانسه Prononciation De La Langue Française
حرف A :
این حرف اگر با حروف مختلف ترکیب شود صدای ویژه ای می دهد.


ل ِ Lait صدای اِ ai
ژُوژ Jauge صدای اُ au
مَانتو Manteau صدای اُ eau
پ ِ ی ِ Payer صدای اِی ay
ت ِ قَ وَ ی Travail صدای اَی ail


حرف A در ترکیب با حروف M وN صدای ( آ ) می دهد که به صورت تو دماغی تلفظ می شود.


آنْژْ :Ange
آمْپلْ :Ample

ترکیب ai قبل از حروف M و N صدای ( آ ) می دهد و به صورت تو دماغی تلفظ می شود.


فَمْ : Faim پَنْ : Pain

اگر بعد از آن حرف E باشد تلفظ می شود.


لِنْ : Laine

حرف C :
C همیشه صدای ( ک ) می دهد


سَک : Sac

c در جلوی حروف ( y , i , e ) صدای (س) می دهد.


سُ سی : Ceci

اگر در جلوی آن حرف h باشد صدای (ش) می دهد.


مَ شین : Machine

اگر قبل از آن حرف T باشد صدای (چ) می دهد.


صدای چ Tch

حرف E :
صدای کوتاه اُ می دهد در ترکیب با حروف دیگر تلفظ ویژه ای دارد.


اَلِ Aller
اِتو آل ѐtoile صدای اِ : Er , Es , Et
اِ Est
پ ِ نْ Peine صدای اِ : Ei


در ترکیب با صدای U صدای E کشیده می شود.


بْ لُ Bleu
اُقُ Heureux

در ترکیب با N و M صدای ( آن ) می دهد.


آمْ پقَنْ تِ Emprunter
آنْتق ِ Entrer

در ترکیب با حرف Z صدای ( اِ ) می دهد.


ن ِ Nez
اَو ِ Avez

اگر E دارای علامت باشد صدای ( اِ ) می دهد.( ѐ و é وê )


پِ قْPѐre
تِتْTête
تِ ل ِ وی زی یُن Télévison

حرف D :
در جلوی حرف J حرف D تلفظ نمی شود


ج Dj
جَنْ Djinn

حرف G :
همیشه صدای (گ) می دهد.


سی گَق Cigare

پس از حرف G اگر حروف ( I و Y و E ) بیاید صدای ( ژ ) می دهد.


ژی گُ Gigot
گَ قَژ Garage
ژیم نَس تیک Gymnastique

اگر بعد از آن حرف N بیاید صدای (نی ) می دهد و G تلفظ نمی شود


اِس پَنی اُل Espagnol

حرف H :
حرف H هیچگاه تلفظ نمی شود
حرف I :
اگر بعد از حرف I حروف M و N به تنهایی قرار گیرد صدای ( اَن ) می دهد ولی اگر بعد از N و M حرف صداداری بیاید دیگر صدای (اَن) نمی دهد و به صورت معمولی خوانده می شود.


شُمَن Chemin
لَپَن Lapin
لَ پین Lapine

حرف O :
صدای ( اُ ) می دهد. در ترکیب با حرف U صدای ( او ) می دهد. همچنین در ترکیب با I صدای ( او آ ) می دهد.


تُ Tôt
شُو Chou
موآ Moi

صدای ترکیبی :
PH صدای (ف) می دهد


تِلِفُن Téléphone

حرف Q :
حرف Q با ue صدای (ک) می دهد.


شَکْ Chaque

در دو واژه فرانسه استثناء بعد از Q حرف U نمی دهد.


سَنْ کْ Cinq
کُک Coq

حرف S :
حرف S همیشه صدای (س) می دهد.


پُست Poste

اگر حرف S بین دو حرف صدادار قرار گیرد صدای ( ز ) می دهد.


قُز Rose

حرف R :
R در فرانسه صدای (ق) می دهد


مِقْسی Merci

معمولا هنگامی که حرف T بعد از R قرار می گیرد صدای (خ) می دهد.


و ِخْت Verte

صدای ترکیبی :
ILL و EILL به ترتیب صدای ( ای ) و ( اِی ) می دهند.


فی Fille
اُق ِ ی Oreille

صدای ترکیبی :
Tioدر زبان فرانسه صدای (سی) می دهد.


فِلی سی تَسی یُن Félicitations

نکته آخر :
شما کاراکترهایی را با خطوطی در بالا و پایین حروف دیده اید و حتما می پرسید پس اونا چی هستند؟!

در واقع اونها حرف نیستند بلکه Accents هستند و یکی از مهمترین تفاوت های انگلیسی و فرانسه در نوشتار را ایجاد می کنند.

Accent ها معمولا برای حروف صدادار هستند. گاهی اوقات Accent ها تلفظ حرف صدا دار را عوض می کنند و گاهی نه. تعدادی از Accent های حرف e را در زیر مشاهده می کنید:

(é (aigu accent
(è (grave accent
(ê (circumflex accent
(ë (diaeresis accent

البته Accent ها همیشه برای حروف صدادار نیستند و شما ممکن است به چیزی مثل این هم برخورد کنید:

(ç (The cedilla

دستور زبان فرانسه Grammaire
دستور زبان مجموعه قواعدی است که از طبیعت زبان بر می خیزد ، و برای کاربرد درست آن آموخته می شود. یکی از تفاوت هایی که قواعد زبان فرانسه با انگلیسی و فارسی دارد در این است که در زبان فرانسه ، شکل افعال برای مذکر و مونث متفاوت است. در اینجا سعی شده است تا به نکاتی اشاره شود که بسیار پر اهمیت و همچنین برای یادگیری زبان فرانسه ضروری می باشند
در ابتدا به معنی کلمات زیر توجه کنید:
من : je تو : tu او (مذکر) : il او (مونث) : elle
ما : nous شما : vous آنها (مذکر) : ils آنها (مونث) : elles
صرف فعل ( بودن ) être
ما هستیم nous sommes ( نو سُوم ْ )
من هستم je suis ( ژُ سویی )
شما هستید vous êtes ( وو ز ِتْ )
تو هستی tu es ( تو اِ )
آنها هستند (مذکر) ilssont ( ایل سُنْ )
او هست (مذکر) il est ( ایل اِ )
آنها هستند (مونث) elles sont ( اِ لْ سُنْ )
او هست (مونث) elleest ( اِ ل ا ِ )
برای منفی کردن آن از دو کلمه ne در اول و pas در آخر فعل être استفاده می شود :
ما نیستیم nous ne sommes pas ( نو نْ سُوم ْ پَ )
من نیستم je ne suis pas ( ژُ نْ سویی پَ )
شما نیستید vous n' êtes pas ( وو نِتْ پَ )
تو نیستی tu n' es pas ( تو ن ِ پَ )
آنها نیستند (مذکر) ils ne sont pas ( ایل نُ سُنْ پَ )
او نیست (مذکر) il n' est pas ( ایل ن ِ پَ )
آنها نیستند (مونث) elles ne sont pas ( اِ لْ نُ سُنْ پَ )
او نیست (مونث) elle n' est pas ( اِ ل ن ِ پَ )
مثال :
من دانشجو هستم je suisetudiant
ما در خانه هستیم nous sommes dans unemaison
او دانشجو نیست elle n' est pasetudiante
شما خوشحال نیستید vous n' êtespas heureux
صرف فعل ( داشتن ) avoir
ما داریم nous avons ( نو زاوُنْ ) من دارم j' ai ( ژ ِ )
شما دارید vous avez ( وو زاو ِ ) تو داری tu as ( تو ا َ )
آنها دارند (مذکر) ils ont ( ایل زُنْ ) او دارد (مذکر) il a ( ایل ا َ )
آنها دارند (مونث) elles ont ( اِ لْ زُنْ ) او دارد (مونث) ellea ( اِ ل ا َ )
برای منفی کردن آن مانند فعل être از دو کلمه ne در اول و pas در آخر آن استفاده می شود.
مثال :
من دو برادر دارم j' ai deux frѐre
ما خواهر نداریم nous n' avons pas unesoeur
افعال در فرانسه به سه گروه می باشند. گروه یک (که آخر آنها به er ختم می شود) ، گروه دو (که آخر آنها به ir ختم می شود) و گروه سه (که آخر آنها به re ختم می شود).
مثال : گروه یک : aimer
گروه دو : partir
گروه سه : dire
افعال گروه یک به جز دو مورد همگی با قاعده هستند. به طور مثال برای فعل aimer (دوست داشتن) داریم:
ما دوست داریم nous aimons ( نو ز ِ مونْ )
من دوست دارم j' aime ( ژ ِ مْ )
شما دوست دارید vous aimez( وو ز ِ م ِ )
تو دوست داری tu aimes ( تِمْ )
آنها دوست دارند (مذکر) ils aiment ( ایل ز ِمْ )
او دوست دارد (مذکر) il aime ( ایل ِ مْ )
آنها دوست دارند (مونث) elles aiment ( اِل ز ِمْ )
او دوست دارد (مونث) elleaime ( اِ لِ مْ )
در مثال بالا علامت های فعل با حروف پر رنگ تر نشان داده شده اند. علامت سوم شخص جمع ( ent ) نوشته می شود ولی خوانده نمی شود.
مثال :
من سینما را دوست دارم j' aime le cinéma
ما موزیک را دوست داریم nous aimons lamusique
برای منفی کردن آن نیز مانند همه افعال دیگر در فرانسه، از ne ... pas استفاده می شود:
مثال :
من اپرا را دوست ندارم je n' aime pas l' opéra
آنها مسافرت را دوست ندارند ils n' aiment pas voyager
هرگاه بخواهیم دو فعل را پشت سر هم بیاوریم فعل دوم به صورت مصدر نوشته می شود:
مثال :
من نگاه کردن را دوست دارم J' aime regarder

همانطور که در مثال دیده می شود ، فعل اول ( aime ) همراه با علامت اول شخص مفرد نوشته شده در صورتی که فعل دوم ( regarder ) به صورت مصدر نوشته شده است.

از افعال مهم این گروه می توان به aimer ( دوست داشتن ) ، adorer (دوست داشتن خیلی زیاد ) ، regarder (نگاه کردن ) ، écouter ( گوش دادن )،voyager ( مسافرت کردن ) ، chercher ( جستجو کردن ) ، détester ( متنفر بودن ) ، préfѐrer ( ترجیح دادن ) و ... را نام برد.
دو فعل envoyer (فرستادن) و aller (رفتن) در این گروه بی قاعده هستند. صرف فعل aller به صورت زیر می باشد:
ما می رویم nous allons ( نو زالون ) من می روم je vais ( ژُ و ِ )
شما می روید vous allez ( وو زاو ِ ) تو می روی tuvas ( تو وَ )
آنها می روند (مذکر) ilsvont ( ایل وُنْ ) او می رود (مذکر) il va ( ایلْ وَ )
آنها می روند (مونث) ellesvont ( اِ لْ وُنْ ) او می رود (مونث) elle va ( اِ لْ وَ )
حرف تعریف
در زبان فرانسه قبل از هر اسم یک حرف تعریف می آید. اگر اسم معرفه باشد (یعنی آن را می شناسیم) برای مذکر از Le و برای مونث از La استفاده می شود در غیر این صورت اگر آن اسم برای ما ناشناخته بود (نکره) برای مذکر از Un و برای مونث از Une استفاده می شود.
مثال:
آنها یک خانه دارند ils ont lamaison
آنها خانه ای دارند ils ont une maison
در مثال اول، ما به فرض ،خانه آن اشخاص را می شناسیم و چون کلمه maison مونث است پس باید از La استفاده کنیم. در مثال دوم، به فرض، خانه آن اشخاص را ندیده ایم و نمی شناسیم و فقط می گوییم که آنها خانه ای دارند ، بنابراین باید از une استفاده کنیم.
موقعی که جلوی فعلی از حرف تعریف استفاده کنیم آن فعل به اسم تبدیل می شود. به طور مثال :
من مسافرت را دوست دارم j' aime le voyager
من مسافرت کردن را دوست دارم j' aimevoyager
همانطور که دیده می شود، درجمله اول هدف دوست داشتن مسافرت است ولی در جمله دوم هدف دوست داشتن انجام مسافرت می باشد.
برای کلمات جمع و معرفه از Les و برای نکره از Des استفاده می شود
مثال :
سلام دوستان bonjour desamis
عصر بخیر بچه ها bonsoir lesenfants
نحوه سوالی کردن
در ابتدا بهتر است با برخی از کلمات پرسشی در زبان فرانسه آشنا شویم :
où (او) کجا
quand ( کان) کی ، چه موقع ( برای مونث آن : quande )
comment ( کُمان) چطور
combien ( کُمبی یَن) چند تا
pourquoi (پوق کوآ ) چرا
quel ( کِل) کدام ، چه ( برای مونث آن : quelle )
چند نکته :
1 - در تلفظ کلمه où باید دقت کرد که با کلمه ou ( یا ) اشتباه نشود



کلمه
معنی
تلفظ

کجا
او
ou
یا
اُ


2 - می توان کلمه پرسشی را در آخر جمله آورد
مثال :
کجا می روی ؟ ? tu vas où ( تو وَ او )
یا اینکه کلمه پرسشی را در ابتدای جمله آورد که در این صورت جای فاعل و فعل عوض می شود ( انورسیون )
مثال :
کجا می روی ؟ ? oùvas tu ( او وَ تو )
3 - همواره بعد از کلمه combien کلمه de می آید و سپس کلمه ای که می خواهیم شمارش شود
مثال :
چند نوشیدنی می خوری ؟ ? combien de boissons tu prends ( کُمْبی یَن دُ بوآسون تو پقان )

4 - نوع دیگر سوالی کردن، استفاده از est - ce que ( آیا ) می باشد
مثال :
آیا شما ماشین دارید ؟ ? est - ce que vous avez lavoiture ( ا ِسْ کُ وو زاو ِ لا ووآتوق )
در ترکیب آن با کلمه que که در اینجا به معنی ( چه ) می باشد و در ابتدای جمله قرار می گیرد ، جمله qu' est - ceque حاصل می شود که به معنی ( چی ، چه ) می باشد
مثال :
تو چی می خوری ؟ ? qu' est - ce que tu prends ( کِسْ کُ تو پقان )
نکته : کلمه que در زبان فرانسه دارای معانی زیادی است
est - ceque با تعدای از کلمات پرسشی دیگر نیز ترکیب می شود
مثال :
چه موقع می آیی ؟ ? quand est - ceque tu viens ( کاندِسْ کُ تو ویَن )
تو کجایی ؟ ? où est - ce que tues ( او ا ِ سْ کُ تو ا ِ )
کجا می روی ؟ ? où est -ce que tu vas ( او ا ِ سْ کُ تو وَ )
نکته : همانطور که ملاحظه می کنید وقتی کلمه پرسشی در ابتدای جمله همراه با est - ce que می آید دیگر انورسیون نمیشود
5 - کلمه qui در زبان فرانسه دارای معانی زیادی است. یکی از معانی آن ( چه کسی ) است و معنی استفهامی دارد
مثال :
کیست ؟ ? qui est - ce
چه کسی می تواند بگوید چند بچه در اتاق است ؟ ? qui peux dire il y a combiend' enfants dans une chmbre
بعد از کلمه combien همواره de می آید و بعد از آن کلمه ای که می آید اگر قابل شمارش باشد باید به صورت جمع آورده شود مثلا در مثال فوق چون کلمه enfant (بچه) قابل شمارش است به صورت جمع نوشته شده. البته توجه داشته باشید که تلفظ آن تغییر نمی کند. ( کُمبی یَن دان فان)
نکته : یکی از کلمات بسیار مهم در جملات سوالی، کلمه quoi است و معادل کلمه what در زبان انگلیسی است و به معنی (چی) می باشد. این کلمه هم می تواند در ابتدا و هم در انتهای جمله قرار گیرد.
مثال:
چی می گی؟ ? tu dis quoi
نکته : جمله il y a به معنی ( وجود دارد ) می باشد و بر عکس آن il n' y a pas ( وجود ندارد ) است.
و در آخر ، یک جمله سوالی که زیاد مورد استفاده قرار می گیرد :

چه اتفاقی افتاده است ؟ ( موضوع چیست ) qu' est - ce qui se passe ( کِسْ کیسْ پَسْ )
و یک جمله مترادف با جمله فوق:
چی شده ؟ (چی وجود داره) qu' est - ce qu' il y a ( کِس کی لی یا )
صفات ملکی
در ابتدا به معرفی صفات ملکی می پردازیم :




جمع
مونث
مذکر
معنی
Mes
Ma
Mon
مال من
Tes
Ta
Ton
مال تو
Ses
Sa
Son
مال او
Nos
Notre
Notre
مال ما
Vos
Votre
Votre
مال شما
Leurs
Leur
Leur
مال آنها


همانطور که ملاحظه می کنید برای کلمات مذکر باید از مالکیت مذکر و برای مونث از مالکیت مونث استفاده کرد. همچنین اگر کلمه ای که جمع است به مالکیت درآید باید از مالکیت جمع استفاده کرد. در این حالت مذکر و مونث فرقی ندارد.
مثال :
این کتاب من است C' est mon livre
این ماشین تو است C' est ta voiture
این والدین او است C' est sesparents
تنها نکته ای که در این باره وجود دارد این است که برای کلمات مونثی که با حرف صدادار ( e , a , u , o , i , y ) شروع می شوند باید از مالکیت مذکر استفاده کرد
مثال :
این دانشگاه من است C' est mon université
دوستم Mon amie
مواردی درباره Accents
آکسان ها به غیر از یک مورد که بر اساس قاعده خاصی به کار می روند بقیه مخصوص یک کلمه هستند و شکل آن کلمه به صورتی است که آکسان دارد. مثلا ما در فارسی می نویسیم (خواهر) و نه (خاهر) ، حال شخصی که فارسی بلد نیست حتما می پرسد چرا می نویسید (خواهر) و چرا (خوا) به جای خا به کار رفت و یا مثلا (خواست) و یا (خویش) . آکسان ها هم در شکل آن کلمه به کار می روند و نمی توان گفت که این آکسان در این کلمه برای چیست همانطور که در فارسی برای (خوا) داشتیم. در کل آکسان ها تقریبا به هر کدام از سه شکل باشند وقتی روی حرف e که صدای ( اُ ) می دهد بیایند صدای آن را به ( اِ ) مانند فارسی تغییر می دهند. صدای e در آخر کلمه تلفظ نمی شود ولی اگر آکسان داشته باشد باید آن را تلفظ کرد.
من ترجیح می دهم ( ژُ پ ِ قِفِ ق ) jepréfѐre
اما مورد استفاده با قاعده از آکسان ها موقعی است که می خواهیم زمان گذشته بسازیم. زمان گذشته یا به قول فرانسوی ها، پاسه کمپوزه، به دو شکل است یکی برای افعال حرکتی مانند رفتن ، آمدن، خارج شدن و یکی برای افعال معمولی. البته گروه بندی افعال هم موثر است و گذشته افعال دسته سوم به صورت بی قاعده است.
طریقه ساختن زمان گذشته ( passé composé ) - قسمت اول
ابتدا برای افعال گروه اول که کافیست حرف rرا از آخر مصدر آن فعل حذف کرده و روی e آکسان بگذارید قبل از آن هم فعل کمکی داشتن avoir را به صورت متناسب صرف کنید
مثال : در اینجا فعل نگاه کردن را در دو حالت گذشته و حال می بینید
نگاه کردم j' ai regardé ( ژ ِ قُگ َ قْ دِ ) نگاه می کنم jeregarde ( ژُ قُ گَ قْ د )
نگاه کرد il aregardé ( ایلَ قُگ َ قْ دِ ) نگاه می کند ilregarde ( ایل قُ گَ قْ د )
در زیر گذشته فعل جستجو کردن برای همه صیغه ها آمده است


j' ai cherché
tu as cherché
il a cherché
elle a cherché
nous avons cherché
vous avez cherché
ils ont cherché
elle ont cherché

برای افعال گروه دوم کافیست حرف r را از آخر آن حذف کنید و روی e آکسان بگذارید مانند قبل هم فعل کمکی avoir را قبل از آن صرف کنید
مثال: فعل خوابیدن dormir و انتخاب کردن choisir
خوابید il a dormi انتخاب کردند ils ont choisi


چند نکته محاورهای

در زبان فرانسه نیز به مانند فارسی در محاوره و صحبت های عامیانه تفاوت هایی وجود دارد بین آن چیزی که می نویسند و آن چیزی که می خوانند که به دو جمله زیر توجه کنید

نمی دانم ( ژُ نُ سه پا ) je ne sais pas من هستم ( ژُ سویی ) je suis
تلفظ معمولی آنها مشخص است ولی تلفظ عامیانه آنها به صورت زیر است
شه پا je ne saispas شویی je suis
نکته بعدی درباره کلمه ne برای منفی کردن است. در زبان عامیانه این کلمه را در پشت فعل استفاده نمی کنند و فقط از pas در آخر آن استفاده می کنند. پس اگر می خواهید زبان عامیانه را یاد بگیرید سعی کنید خود را عادت دهید که فقط برای منفی کردن از pas استفاده کنید
نگاه نمی کنم je regarde pas
نکته بعدی درباره کلمه nous (ما) است. در زبان عامیانه و حتی در بعضی کتابها به جای nous از on استفاده می کنند و صرف افعال آن مانند سوم شخص مفرد یا il و elle است. یکی دیگر از موارد مصرف on زمانی است که می خواهیم در مورد افراد مجهولی صحبت کنیم. مثلا در فارسی این جمله را در نظر بگیرید " میگن برگشتی شیراز" حال در زبان فرانسه به جای کلمه (میگن) می گویند on
چی بخوریم ؟ ? on mange quoi
در فرانسه چی میگن ؟ ? en france on ditquoi

tania
09-14-2010, 03:30 PM
http://pnu-club.com/imported/2010/09/975.jpg (http://www.google.com/imgres?imgurl=http://www.mobin-group.com/image/reg/images/4564grusskarte_sorry.jpg&imgrefurl=http://iryani.blogsky.com/1387/07/22/post-622/&usg=__yZESuoJVq7EHq_dZ29GmpvG80I8=&h=320&w=320&sz=20&hl=fa&start=1&zoom=1&itbs=1&tbnid=A8XzqT2KOGj0jM:&tbnh=118&tbnw=118&prev=/images%3Fq%3D%25D8%25B9%25D8%25B0%25D8%25B1%25D8%2 5AE%25D9%2588%25D8%25A7%25D9%2587%25DB%258C%26hl%3 Dfa%26sa%3DG%26gbv%3D2%26ndsp%3D20%26tbs%3Disch:1)


در موقعیتهای مختلف برای بیان ادب و یا عذر خواهی از کاری که انجام داده ایم و یا باعث ناراحتی کسی شده ایم لازم است عبارات و کلمات خاصی را بکار ببریم .

مهمترین فعلی که در این زمینه کاربرد دارد s'excuser است . Excuser به معنی بخشیدن و عفو کردن بکار می رود و که می توان از فعل pardonner نیز استفاده نمود .

برای عذر خواهی حالات مختلفی وجود دارد :

۱- زمانی که اشتباه کوچکی مرتکب می شویم و یا زحمت کوچکی برای کسی داریم و شخص مورد نظر از دوستان و نزدیکان ماست .

! Pardon عذر می خواهم

! Excuse-moi منو ببخشش

(je suis désolé(e متاسفم

۲- زمانی که زحمت کوچکی به کسی می دهیم که او را نمی شناسیم . به عنوان مثال برای پرسیدن ساعت از کسی .


؟ Excusez-moi... Auriez-vous l'heure s'il vous plait


عذر می خواهم... ممكنه ساعت را به من بگوييد ؟

۳- زماني كه هدف عذر خواهي و يا درخواست انجام كاري مشكل است .


.Je suis vraiment désolé(e)... veuillez m'excuser


من واقعا متاسف هستم... عذر خواهي مرا بپذيريد .


Excusez-moi de vous déranger


از اينكه شما را رنجاندم عذر خواهي مي كنم

tania
09-14-2010, 03:36 PM
http://pnu-club.com/imported/2010/09/9.png (http://www.google.com/imgres?imgurl=http://www.dfcorp.com/xSites/Mortgage/DiamondFundingCorporation/Content/UploadedFiles/600px-No_sign2.svg.png&imgrefurl=http://www.dfcorp.com/Renting&usg=__xDVObwpDiAPHMggyAZhpOHsOmQI=&h=600&w=600&sz=30&hl=fa&start=10&zoom=1&itbs=1&tbnid=jIQZN_UTq-PKQM:&tbnh=135&tbnw=135&prev=/images%3Fq%3Dno%26hl%3Dfa%26gbv%3D2%26tbs%3Disch:1 )
در ادامه مبحث جملات منفی آشنایی با فرمول ne ... jamais ضروری به نظر می رسد. این نوع جملات منفی زمانی استفاده می شوند که منظور بیان عبارت هرگز باشد.



jamais
---فعل--
ne
-- فاعل
à la piscine --
jamais--
vais--
ne
-- je



Je ne vais jamais à la piscine من هرگز به استخر نمی روم

مثال :

Il ne veut jamais venir avec nous او هرگز نمی خواهدبا ما بیاید .


Tu ne comprends jamais cette leçon تو هرگز این درس را نمی فهمی !!!


Vous ne pouvez jamais enregistrer votre voix شما هرگز نمی توانید صدای خود را ضبط کنید


این نوع جملات منفی زمانی استفاده می شوند که منظور بیان عبارت نه بیش از این یا نه دیگر می باشد.




plus
فعل
ne
فاعل
dans la cuisine
plus
suis
ne
je
en vacances
plus
partons
ne
nous
Italien
plus
parlent
ne
ils



Je ne suis plus dans la cuisine من دیگر در آشپزخانه نیستم .

Nous ne partons plus en vacances ما بیش از این در تعطیلات نمی مانیم.

Ils ne parlent plus Italien isine آنها بیش از این ایتالیایی حرف نمی زنند.

نکته : s در آخر کلمه plus در این نوع جملات تلفظ نمی شود .

مثال :

Il ne veut plus venir avec nous او دیگر نمی خواهد با ما بیاید .

Tu ne comprends plus cette leçon تو این درس را بیش از این نمی فهمی .

Vous ne pouvez plus enregistrer votre voix شما دیگر نمیتوانید صدای خود را ضبط کنید .

نکته : در منفی کردن افعالی که با حروف صدادار voyelle آغاز می شوند به جای ne از 'n استفاده می کنیم :

n' ... plus
مثال :

! Tu n'as plus de chance تو بیشتر از این شانس نداری!

tania
09-14-2010, 03:43 PM
براي ناميدن اعضاي بدن ، بيماريهاي قسمتهاي مختلف بدن و گاهي بعضي از ضرب المثلها و اصطلاحات به دانستن معاني و تلفظ و نحوه استفاده از لغات زير نيازمنديم .
http://pnu-club.com/imported/2010/02/113.gif

les cheveux
la tête
le visage
le front
le sourcil
un oeil
les yeux
la paupière
le cil
le nez
la joue
la bouche
la lèvre
la dent
la langue
le menton
une oreille
le cou
موها
سر
صورت
پيشاني
ابرو
يک چشم
چشمها
پلک
مژه
بيني
گونه
دهان
لب
دندان
زبان
چانه
گوش
گردن



la poitrine
le ventre
un estomac
le bras
une épaule
le coude
le poignet
la main
le doigt
un ongle
le pouce
le dos
la jambe
le genou
la cheville
le pied
un orteil
سينه
دل-شکم
معده
بازو
شانه
آرنج
مچ
دست
انگشت
ناخن
شصت
کمر
پا
زانو
قوزک پا
کف پا
انگشت پا

چند اصطلاح
il fait la tête او بد عنقي مي کند
il en par-dessus la tête او ذله شده است
ça lui sort par les yeux مثل خاري در چشم است
il a perdu la tête او ديوانه است
il a le nez creux او شامه قوي دارد
il a la grosse tête او خيلي پر مدعا است (فکر مي کند کسي است)
il fait la fine bouche او خيلي ناز دارد- مشکل پسند است
il a le bras long او شخص با نفوذي است
il a traité ce problème par-dessus la jambe او آن مسئله را ماسمالي کرد
il a gagné les doigts dans le nez مثل آب خوردن کاري را انجام مي دهد (به سادگ انگشت در بيني کردن )

tania
09-14-2010, 03:46 PM
(http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fmoi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-30.aspx)
مجموعه صورتهاي گوناگون يك فعل را صرف فعل مي گويند.پس صرف يعني بيان همه زمانهاي يك فعل با نظمي خاص .
افعال از لحاظ صرف به سه گروه تقسيم مي شوند :
۱- گروه اول Le premier groupe
شامل همه افعالی که در مصدر به Er ختم می شوند . مثل :
parler (حرف زدن) ، marcher ( خرید کردن) ، chanter ( آواز خواندن)، aller (رفتن )
همه این افعال با قاعده هستند بجز دو فعل aller (رفتن) و envoyer ( فرستادن)
۲- گروه دوم Le deuxieme groupe
افعالی هستند که در مصدر به ir و در اول شخص جمع به issons ختم می شوند. مثل :
finir (تمام کردن)، remplir (پرکردن) و grossir (افزودن)
افعال گروه دوم همه با قاعده هستند .
۳- گروه سوم Le troisième groupe
افعالی هستند که از قاعده معینی پیروی نمی کنند. این افعال در مصدر خود به سه گروه تقسیم می شوند .
الف ) افعالی که به re ختم می شوند. مثل : dire ( گفتن) و faire ( انجام دادن )
ب ) افعالی که به oir ختم می شوند. مثل : voir ( دیدن) و savoir ( شناختن )

ج ) افعالی که به ir ختم می شوند.مثل : ouvrir (باز کردن) و offrir (پیشنهاد کردن)

tania
09-14-2010, 03:50 PM
افعال گروه اول در مصدر به Er ختم می شوند . برای صرف این دسته از افعال در زمان حال به روش زیر عمل می کنیم :
ابتدا با حذف er از آخر فعل ریشه فعل را بدست آورده سپس در هر شخص حروف مربوطه را به ریشه اضافه می کنیم .
جمع مفرد
je -e ---- nous -ons اول شخص
tu -es ----- vous -ez دوم شخص
il/elle -e ------ ils/elles -ent سوم شخص
مثال ۱: در مورد فعل parler ( حرف زدن ) ریشه فعل parl می باشد که با حذف er بدست آمده است . بنابراین صرف فعل بصورت زیر می باشد :
nous parlons ما حرف می زنیم je parle من حرف می زنم
vous parlez شما حرف می زنید tu parles تو حرف می زنی
ils/elles parlent آنها حرف می زنند il/elle parle او حرف می زند
صرف فعل parler از ایجا قابل شنیدن است .
مثال ۲ : در مورد فعل donner (دادن)ریشه فعل donn و صرف فعل بصورت زیر می باشد :
nous donnons ما دادیم je donne من دادم
vous donnez شما دادید tu donnes تو دادی
ils/elles donnent آنها دادند il/elle donne او داد

tania
09-14-2010, 03:53 PM
گروه دوم (Le deuxieme groupe )افعالی هستند که در مصدر به ir و در اول شخص جمع به issons ختم می شوند. مثل : finir (تمام کردن)، remplir (پرکردن) و grossir (افزودن) افعال گروه دوم همه با قاعده هستند .
و اما قاعده صرف :
ابتدا با حذف ir از آخر مصدر ریشه فعل را می سازیم و پس از ساختن ریشه به ترتيب زیر برای هر شخص حروف لازم را به ریشه اضافه می کنیم .
جمع مفرد
je -is === nous -issons اول شخص
tu -is === vous -issez دوم شخص
il/elle -it === ils/elles -issent سوم شخص
مثال ۱ : فعل finir (تمام کردن) دارای ریشه fin می باشد . و صرف آن بصورت زیر است .


تمام کردن ---


finir
من تمام می کنم ----

je finis

تو تمام می کنی ---

tu finis

او تمام می کند ---


il/elle finit

ما تمام می کنیم ---


nous finissons

شما تمام می کنید ---


vous finissez

آنها تمام می کنند ----

ils/elles finissent

نکته۱ : finis و finit یکسان تلفظ می شوند . دقت کنید که s و t آخر این کلمات تلفظ نمی شوند . تلفظ صرف فعل finir از اینجا قابل شنیدن است .

مثال ۲ : فعل blêmir (رنگ باختن) که دارای ریشه blêm و صرف به شکل زیر است .

رنگ باختن

blêmir

من رنگ می بازم

je blêmis

تو رنگ می بازی

tu blêmis

او رنگ می بازد

il/elle blêmit

ما رنگ می بازیم

nous blêmissons

شما رنگ می بازید

vous blêmissez

آنها رنگ می بازند

ils/elles blêmissent



چند جمله :
Tu répartis les tâches تو وظایف را تقسیم می کنی .
Nous finissons nos devoirs ما تکالیفمان را تمام می کنیم .
نکته ۲ : افعال گروه دوم به افعال "verbes en -issons" نیز معروف می باشند زیرا اول شخص جمع آنها به issons ختم می شود .

tania
09-14-2010, 04:11 PM
افعال گروه سوم به افعال بی قاعده معروف هستند . صرف این افعال از قاعده خاصی پیروی نمی کند و به سادگی افعال گروه اول و دوم نیست و شاید آموختن آن کمی مشکل به نظر بیاید ولی با تکرار و تمرین و شنیدن مشکل مرتفع شده و براحتی می توان افعال بی قاعده را صرف کرد . جزء پایانی افعال گروه سوم در بیشتر مواقع به یکی از دو شکل زیر است :






شخص je

e حالت دوم

s حالت اول

s حالت اول
شخص tu




es حالت دوم





e حالت دوم

t حالت اول

شخص il/elle/on

onsحالت دوم

ons حالت اول

شخص nous

ez حالت دوم

ez حالت اول

شخص vous

ent حالت دوم

ent حالت اول

حالت دوم ils/elles



حالت اول :
بعضی از افعال گروه سوم مانند partir ( ترک کردن - رفتن) از حالت اول پیروی می کنند . صرف این فعل بصورت زیر می باشد :


je pars من می روم
tu pars تو می روی
il part او می رود
nous partons ما می رویم
vous partez شما می روید
ils partent آنها می روند

---------------------------------------------------------


صرف دو فعل دیگر شبیه به partir در زیر آمده است :

صرف

فعل

je mens, tu mens, il ment, nous mentons, vous mentez, ils mentent

mentir دروغ گفتن

je sors, tu sors, il sort, nous sortons, vous sortez, ils sortent

sortir خارج شدن

مثال :

Je pars en vacances من به تعطیلات می روم

Nous ressortons à 18 heures ما ساعت ۱۸ دوباره بیرون می رویم

tania
09-14-2010, 04:14 PM
مانگونه که گفته شد (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. moi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-51.aspx) افعال گروه سوم به افعال بی قاعده معروف هستند . صرف این افعال از قاعده خاصی پیروی نمی کند و به سادگی افعال گروه اول و دوم نیست و شاید آموختن آن کمی مشکل به نظر بیاید ولی با تکرار و تمرین و شنیدن مشکل مرتفع شده و براحتی می توان افعال بی قاعده را صرف کرد . جزء پایانی افعال گروه سوم در بیشتر مواقع به یکی از دو شکل زیر است :






e شخص

حالت اول s

حالت دومje

حالت دومes

s حالت اول

شخص tu

حالت دومe

t حالت اول

شخص il/elle/on

حالت اول ons

حالت دومons

شخص nous

حالت اول ez

حالت دومez

شخصvous

حالت اول ent

حالت دومent

شخص ils/elles
حالت اول قبلا (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. moi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-51.aspx) توضیح داده شده است در اینجا به حالت دوم می پردازیم .
بعضی از افعال گروه سوم مانند ouvrir ( باز کردن) از حالت دوم پیروی می کنند . صرف این فعل بصورت زیر می باشد :


j'ouvre من باز می کنم
tu ouvres تو باز می کنی
il ouvre او باز می کند
nous ouvrons ما باز می کنیم
vous ouvrez شما باز می کنید
ils ouvrent آنها باز می کنند
نکته : کلمات ouvre و ouvres و ouvrent یکسان تلفظ می شوند و s پایانی آنها ناخوانا است .




صرف دو فعل دیگر شبیه به ouvrir در زیر آمده است :

صرف

فعل

j'offre, tu offres, il offre, nous offrons, vous offrez, ils offrent
offrir تقدیم کردن - پیشنهاد کردن

je souffre, tu souffres, il souffre, nous souffrons, vous souffrez, ils souffrent
souffrir تحمل کردن-رنج بردن

افعال زیر شبیه ouvrir صرف می شوند :

couvrir (پوشاندن) و découvrir (کشف کردن) و recouvrir ( پوشاندن)

entrouvrir (کمی باز کردن)و rentrouvrir (کمی دوباره باز کردن)

rouvrir (دوباره باز کردن)

rohamm
09-14-2010, 04:17 PM
مرسی ولی تلفظات باید باشد.

tania
09-14-2010, 04:19 PM
درس اول
S’il vous plaît, madame, est-ce qu’il (1) est cher, ce chapeau ?
2. Non, il n’est pas cher. Le prix est très raisonnable.
3. Bon. Et…Où sont les gants ?
4. Les gants sont là bas. Vous voyez(2) ?
5. Ah, merci… Mais, est-ce qu’ils(3) sont zen laine ?
6. Non, ils ne sont paszen laine, ils sontzen acrylique.
7. Bon. Euh…est-ce qu’il est cinq heures ?
8. Comment ? Ah, je comprendre, vouszattendez votre mari ?
9. Oui, c’est ça(4)…et…il pleut dehors, alors…
10. Non, madame… Il n’est (5) pas cinq heurs !

درس اول
در مغازه
1. لطفاً، خانم، آیا گران است، این کلاه ؟(آیا این کلاه گران است؟)
2. نه، آن(کلاه) گران نیست. قیمتش بسیار قابل قبول است.
3. خوبه. و ... دستکش ها کجا هستند؟
4. دستکشها آنجا هستند. می بینیدشان؟
5. اوه، مرسی..اما آیا آنها ابریشمی هستند؟
6. نه، آنها ابریشمی نیستند. آنها از جنس اکریلیک هستند.
7. خب. اِاِ...آیا ساعت پنج است؟
8. بله(چی؟)؟ آه، فهمیدم، شما منتظر شوهرتان هستید.
9. بله. همینطور است... و ... بیرون باران میبارد...
10. نه خانم. ساعت پنج نیست.
نکته ها
1. این یک روش سوال کردن است و شاید راحتترین و معمولترین آن. Est-ce que ("آیا این هست ...؟) قبل از جمله مورد پرسش قرار میگیرد.حرف (e) در آخر que در زمانی که کلمه بعدی با حرف صدادار شروع شود حذف می گردد. مثلن :
Est-ce qu’il est cinq heures ?
Est-ce qu’elle est jeune ? آیا او (دختر) جوان است؟
2. نوع دیگر پرسیدن همانند پارسی استفاده از حالت پرسشی در هنگام تلفظ جمله هست.
Vous voyez? می بینیدشان؟
3. در حالت جمع ils و elles حرف (s) تلفظ نمی شود. تلفظ مفرد و جمع این ضمایر یکسان است.
4. c’est ça یک شبه جملۀ پر کاربرد به معنی "درسته" ، " آره همینطوره" است.
درس دوم
Troisième (2e) leçon
Au café
1. Messieurs (1), vous désirez (2) ?
2. Deux cafés, s’il vous plaît, et deux croissants chauds(3).
3. Ah… vous êtes Anglais ?
4. Oui, je suis de London, pardon, Londres(4).
5. Mais vous parlez bien le français.
6. Merci, vous êtes gentil.
7. Nous, les Français(5), nous sommes tous gentils !
(Le garçon, à une autre table.)
8. Pardon messieurs, voici les cafés et les tartines beurrées(6).
9. Et alors ? Où sont les croissants ?
10. Excusez-moi, messieurs…
11. Et dépêchez-vous(7) !
(A notre table)
12. Alors, vous êtes sûr qu’ils sont toujours gentils, les français ?

ترجمه
1. آقایان، چه میل دارید؟
2. دو قهوه، لطفن، و دو کواسون داغ.
3. اوه...شما انگلیسی هستید؟
4. بله، من اهل لندن(تلفظ انگلیسی)، ببخشید، لندن(تلفظ فرانسه) هستم.
5. اما شما فرانسه خوب حرف میزنید.
6. ممنون، شما مهربان هستید(شما لطف دارید).
7. ما، فرانسويها، همه مهربان هستیم.
(گارسون در میزی دیگر)
8. ببخشید آقایان،بفرمایید قهوه ها و تکه نانهای(نوعی نان در قطعات کوچک) کرِه ای.
9. و خب؟ کواسونها کو؟
10. ببخشید آقایان...
11. و عجله کن!
(در میز ما)
12. خب، شما مطمئن هستید که فرانسویها همیشه مهربان هستند؟
نکته ها

1. Messieurs جمع Monsieur و Mesdames جمع Madame است. در هر دو حالت s جمع تلفظ نمی شود.
2. به نکته (2) درس دوم نگاه کنید : désirer نوع رسمی برای فعل (خواستن) است که توسط فروشنده ها و گارسونها و... استفاده می شود.
3. به sهای جمع دقت کنید که تلفظ نمی شوند. در فرانسه صفتها معمولن بعد از اسم می آیند و از نظر تعداد از آن پیروی می کنند. یعنی اگر اسم جمع باشد، صفت هم باید s جمع (بدون تلفظ) داشته باشد.
مثال:
Un livre rouge یک کتاب قرمز
Deux livres rouges دو کتاب قرمز

نکته بعدی، croissant کواسون نوعی نان بسیار خوشمزه فرانسوی است که بطور سنتی در هنگام صبحانه میل میشود و در حقیقت نشانه پیروزی است! Croissant از نظر ادبی یعنی هلال، همان هلال ماه.
4. تعداد زیادی از شهر ها دارای املا و تلفظ متفاوتی در زبان فرانسه هستند. مثلن تهران Téhéran.
5. صفت ملیت و اسم یک زبان در میان جمله با حرف بزرگ شروع نمی شوند. مثلن:
Vous parlez bien le français. شما فرانسهخوب حرف می زنید.
C’est un café anglais. این یکقهوه انکلیسی است.
اما وقتی از شخص فرانسوی حرف می زنیم از حرف بزرگ در اول کلمه استفاده می کنیم.
Nous, les Français, nous sommes tous gentils.
6. اسم ها در فرانسه "جنسیت" دارند. یعنی یا مذکرند مونث.
برای اسم مذکر نامشخص از un و برای اسم مذکر معین از le استفاده می کنیم.
برای اسم مونث نامشخص از une و برای اسم مونث معین از la استفاده می کنیم.
برای اسم های جمع معین چه مونث چه مذکر از lesاستفاده می کنیم.
اگر اسم معین با حرف صدادار شروع شود، چه مونث چه مذکر به جای leوla از 'l استفاده می کنیم.
Un arbre ------> l’arbre
Une école ------> l’école
صفات نه تنها باید از تعداد اسم پیروی کنند(نکته 1)، بلکه باید هم جنس اسم باشند.
Beurré کره ای ـ صفت
les tartines تکه نانها ـ اسم جمع مونث
les tartines beurrées تکه نانهای کرِه ای
s برای جمع و e برای جنسیت مونث به صفت اضافه شدند.ولی تلفظ هیچ فرقی با قبل ندارد، یعنی es آخر تلفظ نمی شوند.
>>>>> هر کس توانست تمامی اسمها رو با جنسش حفظ کنه یا نابغه است یا دیوانه! ولی تا حد زیادی باید دانست وگرنه هیچ کس هیچ حرف شما رو نمی فهمه!
7. این حالت امری برایی افعال گروه اول است. (در فرانسه افعال به سه گروه (بی ربط) تقسیم می شوند و حکم کسی که گروه همه افعال رو هم حفظ کنه مثل همان کسی هست که جنس اسامی رو حفظ کنه).
در گروه اول ، که افعال قاعده دارند و همه به er خنم می شوند، برای حالت امری جمع (یا حالت با احترام)در آخر فعل به جای ez , er گذاشته و به همراه ضمیر فاعلی می آوریم.
Vous parlez شما حرف می زنید.
Parlez-vous ! حرف بزنید.
Dépêchez-vous عجله کنید.
Excusez-moi ! مرا ببخشید.
درس سوم
Quatrième (3°) leçon

Au café(II)
1. Commandons : (1)
2. Deux tartines beurrées, s’il vous plaît, et deux cafés noirs !
3. Trois bières(2) allemandes et un verre de vin blanc.
Au tabac (3)
4. Trois paquets de cigarettes brunes, s’il vous plaît(4), et un cigare hollandais !
5. C’est tout ?
6. Non, est-ce que vous avez un briquet rouge ?
7. Non monsieur. Je suis désolé(5).
Dans la rue
8. Pardon monsieur. Est-ce que vous avez de feu (6), s’il vous plaît ?
9. Non, je ne fume pas.
10. Alors, moi non plus (7).

ترجمه درس سوم:
در کافه (قسمت دوم)
1. سفارش بدیم :
2. دو تارت کره ای،لطفن، و دو قهوه سیاه.
3. سه آبجو آلمانی و یک گیلاس (استکان مخصوص شراب) شراب.
در سیگار فروشی
4. سه پاکت سیگار قهوه ای،لطفن، و یک سیگار هلندی
5. همین؟
6. نه، آیا شما فندک قرمز دارید؟
7. نه آقا، عذر میخواهم.
در خیابان
8. ببخشید آقا، آیا شما فندک دارید، لطفن؟
9. نه، من سیگار نمیکشم.
10. خب، منم دیگه نمیکشم.

جملات زیر را تکرار کنید:

1. Un paquet de cigarette brune, s’il vous plaît.
2. Est-ce que vous avez du feu.
3. Désolé, je ne fume pas.
4. Deux tartines beurrées et deux cafés noire.
5. Est-ce que vous avez un briquet rouge ?


نکات متن:
1. در درس سوم (خط 10) دیدیم که Excusez برای وجه امری بکار برده شد. مدل دیگری برای وجه امری وجود دارد که به صورت "...بریم" یا "بخوریم" و... که در انگلیسی هم به صورت "let’s … let’s go " بکار میرود. این مدل در فرانسه صورت حال ساده جمع اول شخص بدون ضمیر فاعلی است. مثلن :

Nous commandons (سفارش بدهیم( وجه خبری ساده
Commandons (سفارش بدهیم( وجه امری

2. La bière (آبجو) اسم مونث است، پس صفت آن نیز باید از آن تبعیت کند و در آخر صفت e اضافه میکنیم. مثال:
Un livre allemand یک کتابآلمانی
Une bière allemande یک آبجو آلمانی
اگر قانون حرف اول بزرگ برای ملیت را به یاد داشته باشید (نکته پنجم در درس سوم) می بینید که اینجا allemandeباید با حرف کوچک شروع شود.

3. Un tabac به مغازه‌ای گفته می‌شود که انواع سیگار و مخلفاتش، انواع روزنامه و مجله، تمبر، بلیط مترو وبازیهای شانسی مانند loto (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. fdjeux.com%252F) را می‌فروشد. سیگار فروشی در فرانسه انحصاری است – بود - (چون از سال 2009 فروش سیگار ممنوع خواهد شد ) و فقط مغازه های tabac حق فروش دارند. این مغازه ها نیاز به داشتن لیسانس مخصوص و استقرار در محلهای مناسب (مثلن دور از مدارس) می‌باشند. این مغازه ها تابلوی مخصوصی به شکل لوزی قرمز رنگ دارند که به آن Une carotte می‌گویند که البته هیچ ربطی به هویج ندارد – carotte یعنی هویج-.

4. Une cigarettes مونث است و brun (قهوه‌ای) که اشاره به توتون تیره است که در فرانسه طرفداران زیادی دارد (در مقابل توتون ویرجینیا که فرانسوی ها به آن blond می‌گویند) باید از آن تبعیت کند پس به آخر آن یک e اضافه می‌کنیم. همچنین برای پیروی از حالت جمع les cigarettes باید به آخر brun یک نیز s اضافه کنیم. پس :

Un cigare brun (یک سیگارقهوه‌ای(مفرد مذکر
Une cigarette brune (یک سیگارتقهوه‌ای(مفرد مونث
Deux cigarettes brunes (دو سیگارت قهوه‌ای(جمع مونث
یادآوری : s آخر هیچگاه نلفظ نمی‌شود.
5. désolé صفتی است برای اظهار تاسف مودبانه. به صورت کامل (من متاسفم : Je suis désolé). ولی در محاوره از حالت کوتاه désolé (وقتی گوینده مرد! باشد) یا désolée (وقتی گوینده خانم باشد) استفاده می‌شود.

6. اگر از درس دوم به یاد داشته باشید می‌توان به جای ...Est-ce que vous avez از ...vous avez نیز استفاده کرد، البته با تلفظ حالت سوالی. feu به معنی آتش است ولی برای درخواست کبریت یا فندک فرانسوی‌ ها – ما هم همینطور – می‌گویند(میگوییم) :

vous avez de feu? آتیشداری؟
7. Alors از کلمات جالب و پر کاربرد فرانسه است و به معنی "خُوب" است. (هر جا کم آوردید بگوید Alors بهتر لال بودنه).
تمرین :جاهای خالی را با Un یا Uneو یا باLe یا Laپر کنید و جنس (مذکر یا مونث) هر اسم را معین کنید.
Un ou Une
………… voiture
………… homme
………… table
………… route
………… arbre
Le ou La
………… tartine
………… café
………… chapeau
………… métro
………… magasin
………… arbre
تمرین « خبر ساده
خلاصه خبر رادیو RFI (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. rfi.fr%252F) فرانسه:

Bonjour, il est 9h30 en temps universel, 11h30 à Paris.
C'est l'heure du Journal en français facile de la matinée, et l’on commence avec vous, Addala Benraad, par les titres de l'actualité de ce mardi 8 octobre 2008.
AB
Les boursiers ne savent plus s'ils doivent avoir peur des prochaines semaines ou, au contraire, avoir confiance.
VR
Et du coup, il est difficile de voir, ce matin, quelle est la tendance. La Bourse de Paris a ouvert en hausse, mais elle est maintenant en légère baisse.
AB
Les responsables politiques ne savent plus, non plus, ce qu'ils doivent faire.
VR
Partout, les gouvernements présentent des plans, convoquent les parlements, mais les solutions ne réussissent pas à rassurer le marché.
AB
Le 2e débat télévisé entre Barack Obama et John Mc Cain aura lieu ce soir à Nashville.
VR
Il arrive au moment où Barack Obama prend de l'avance dans les sondages sur John Mc Cain.
AB
En France, le procès de l'Angolagate s'est ouvert hier.
VR
Il n'est pas certain que le procès arrive jusqu'au bout : l'Angola demande qu'il n'ait pas lieu
خلاصه خبر رادیو RFI (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. rfi.fr%252F) فرانسه:
- سهامداران بورس دیگر نمی دانند آیا آنها باید در هفته های آینده ( از بازار سهام ) بترسند یا (به آن) اعتماد کنند.
- و در نتیجه، امروز پیدا کردن جهت (صحیح) بسیار سخت است. بورس پاریس امروز با افزایش باز شد ولی اکنون به آرامی در حال سقوط است.
- مسئولین سیاسی (هم) چیز زیادی نمی دانند و نمیدانند چه باید بکنند.
- در همه جا، دولتها طرحهایی را پیشنهاد می کنند، پارلمان ها را متقاعد می کنند، اما راه حل ها موفق به دادن اطمینان دوباره نمی شوند.
- دومین مناظره تلویزیونی بین اوباما و مک کین امروز عصر در نشویل (مرکز ایالت تنسی آمریکا) خواهد بود.
- (الان) زمانی است (رسیده) که اوباما در نظر سنجی ها از مک کین جلو افتاده است.
- در فرانسه، دادرسی "آنگولا گیت" دیروز آغاز شد.
- اطمینانی نیست که دادرسی به نتیجه برسد: آنگولا خواستار توقف آن شده است.
درس چهارم
Cinquième (4°) leçon
سرور یکم (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fdown load154.mediafire.com%252Flzly2bfbvsxg%252Fz3nwnyz tym0%252F05%252BLecon%252B5.mp3)سرور دوم (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. box.net%252Findex.php%253Frm%253Dbox_download_shar ed_file%2526file_id%253Df_206666986%2526shared_nam e%253Dc1cicuxple)
Une conversation téléphonique
1. Bonjour. Est-ce que Monsieur Legrand est là, s’il vous plaît ?
2. Non, il est absent pour le moment.
3. Oh bon(1). Est-ce qu’il est là cet après midi (2) ?
4. Oui, il arrive à trois heures.
5. Merci beaucoup, mademoiselle(3).
6. De rien, monsieur(4).
… des idées toutes faites…
7. Les Français aiment les histoires romantiques.
8. Mais les Anglais préfèrent les histoires drôles.
… et des dictions …
9. Les bons comptes font les bons amis(5).
10. Une hirondelle ne fait pas le printemps(6).
Exercices :
1. Les Anglais préfèrent les histoires drôles.
2. Est-ce que Monsieur Legrand est là, s’il vous plaît ?
3. Merci beaucoup, mademoiselle. - De rien, monsieur.
4. Est-ce qu’il arrive à trois heures ?
5. Les Français aiment les histoires romantiques.
ترجمه متن:
يک مکالمه تلفني
1. روز بخير. آيا آقاي لگراند Legrand آنجا هستند، لطفن؟
2. نخير. در حال حاضر نيستند(غايب است!).
3. اوه، آيا بعد از ظهر آنجا هستند؟
4. بله، او در ساعت سه مي‌رسد.
5. خيلي ممنون خانم.
6. خواهش مي‌کنم، آقا.
...عقايد....
7. فرانسوي‌ها دانستانهاي عاشقانه دوست داند.
8. اما انگليسي‌ها داستانهاي خنده‌دار را ترجيح مي‌دهند.
... و چند مثل...
9. خوش حسابي باعث دوستي (بلند مدت) ميشود.
10. با يک پرستو بهار نمي شود(با يک گل بهار نمي‌شود).

نکته ها

1. " Oh bon" معمولن در جواب یک خبر تازه گفته می‌شود و می‌توان به "اوه!" یا "راستی!" یا چیزی تو همین مایه ها ترجمه کرد. مثلن

Il est Allemand. – Oh bon. او آلمانی است.... اِ... راستی

2. در خط دوم و سوم از زمان حال استفاده شده ولی مفهوم آینده می‌دهد. این جملات یک نوع کاربرد زمان حال را نشان می‌دهند.( موضوع زیاد غریبی نیست، در فارسی هم خب همینطور است!).

3. در فارسی ما کمتر از لفظ آقا یا خانم استفاده میکنیم (راستش اصلن استفاده نمی‌کنیم مگر بد جوری عصبانی باشیم). ولی فرانسوی ها خیلی خیلی از الفاظ Madame و Mademoiselle و Monsieurو Jeune homme و... استفاده میکنند. ( آقایون همیشه Mademoiselle را برای همه دختران و زنان جوان استفاده کنند که هم اجر دنیوی وهم اخروی دارد).

4. De rien یعنی "چیزی نیست" و در واقع همان "خواهش می‌کنم" است.
5. در این جمله به حرف تعریف معین که قبل از اسم ها آمده توجه کنید.
این مثل توصیه ایست که دوستیتان را با بد حسابی خراب نکنید. در جربان باشید که اگر با یک فرانسوی خرید رفتید و او پولش کم آمد دست تو جیب نشوید تا کسر پولش رو بدید چون این پول هدیه تلقی شده و هیچ وقت بر نخواهد گشت و جبران نخواهد شد. در مقابل هم هیچ انتظاری از دوست فرانسوی (یا دوستان ایرانی که در فرانسه هستند) نداشته باشید که حتی 1 سانتیم (برابر 14 تومان) هم بابت کسر پولتان به شما بدهند. اما اگر کسی از شما قرض خواست (در حد چند سانتیم) میتوانید قرض دهید (باز هم امیدی به بازگشت نداشته باشید) و اگر جایی چند سانتیم کسر آوردید و مجبور به قرض کردن از دوستی فرانسوی شدید حتمن بطور صریح اعلام کنید که قرض میخواهید(باز هم امیدی نداشته باشید به شما بدهد). در این شرایط معمولن یک عرب که چند دقیقه پیش ازآن او را در فروشگاه دیده‌اید و به او فحش هم داده‌اید به دادتان می‌رسد و کسر پولتان را بی هیچ چشمداشتی می‌دهد (به این اتفاق همیشه امید داشته باشید).

6. در این جمله برای اولین بار در این سری از درسها با یک فعل بی‌قاعده(فعل faire به معنی انجام دادن و کردن) آشنا میشوید.

fais
je
fais
tu
fait
il,elle,on
faisons
nous
faites
vous
font
ils, elles

در مثل فارسی از گل و فرانسوی ها پرستو استفاده می‌شود. فرقش را خدا میداند
تمرین
خلاصه خبرساده شده ـ متن فارسی

-سقوط بازارهاي مالي تا کي؟
-بعد از جمعه سياه، يک دوشنبه سياه جديد. در پاريس امروز صبح، شاخص CAC 40 براي لحظاتي از مرز ۳۰۰۰ هم کذشت.
-در اسراييل، حزب کاديما قانوني را براي تصويب به پارلمان برد. شيمون پرز رييس جمهور (اسراييل) به مذاکره با مسيولين سياسي ادامه ميدهد.
-آخرين لحظات قبل از انتخابات آمريکا. آمريکايي ها هشت روز ديگر راي ميدهند و الان نميتوان کفت چه کسي برنده ميشود.
-در کلمبيا، يکي از جدايي طلبان فارک در هنگام فراري دادن يک زنداني فرار کرد. طبق نظر رييس جمهور کلمبيا، اين جدايي طلب بايد در فرانسه پذيرفته شود. تا به حال، مقامات فرانسوي هيچ عکس العملي نداشته‌اند.
متن فرانسوی
Infos en français facile 27/10/2008 09:30
VR
Bonjour, il est 9h30 en temps universel, 10h30 à Paris.
Pendant l'hiver, c'est l'heure de votre rendez-vous avec le journal en français facile, et l'on commence tout de suite avec vous, Yann Amedro, par les titres de ce lundi 27 octobre 2008.
YA
Jusqu'à quand la chute des marchés financiers?
VR
Après un vendredi noir, un nouveau lundi noir. A Paris, ce matin, l’indice CAC 40 est passé un moment sous la barre des 3 000 points.
YA
En Israël, le parti Kadima dépose un projet de loi pour que le Parlement décide de se dissoudre.
VR
Le président Shimon Pérès continue de rencontrer les responsables politiques. Il pourrait parler dans la journée.
YA
C’est la dernière ligne droite avant l’élection présidentielle aux Etats-Unis.
VR
Les américains votent dans huit jours, maintenant, et il est impossible de dire qui va gagner.
YA
En Colombie, un guérillero des FARC s’enfuit en libérant un prisonnier.
VR
Ce guérillero doit être accueilli en France, selon le président colombien. Pas de réaction, pour le moment, des autorités françaises.
تمرین
خبر ساده شده ـ متن فارسی
بحران سیاسی در نپال با استعفای نخست وزیر. این اولین بحران مهم از زمان سر کار آمدن پارتیزان مائویست سابق PRACHANDA است.
- نمونه های جدید از آنفولانزای A (خوکی) در پرتقال، انگلیس و فرانسه....در حالی که در مکزیک، مبدا این بیماری، زندگی به حالت عادی برمی گردد.
- بحث در فرانسه پیرامون لیست انتخاباتی انتخابات آینده اروپا با حضور " Dieudonné". دولت میخواهد جلوی این هنرمند ضد صهیونیست را بگیرد.

متن فرانسه
Merci d'écouter Radio France Internationale... Il est 20 heures, temps universel... 22 heures à Paris... Le Journal en Français Facile
KASONGO MWEMA Y'Ambayamba.
avec Murielle POMPONNE... Bonsoir !
Murielle POMPONNE... Bonsoir !
KMY
Crise politique au Népal. Le Premier ministre a remis sa démission au chef de l'Etat. C'est la première crise d'une telle gravité depuis que l'ancienne guérilla maoïste a accédé au pouvoir.
MP
De nouveaux cas de grippe A au Portugal, au Royaume Uni et en France... L'Europe s'inquiète, au moment où au Mexique, foyer de départ de l'épidémie, on s'apprête à reprendre la vie normale.
KMY
Polémique en France autour de la liste que compte présenter "Dieudonné" aux prochaines élections européennes. Le gouvernement veut empêcher l'humoriste, de présenter des listes "anti sionistes".
درس پنجم
1. Bonjour, Monsieur Lefèvre. Comment ça va(1)?
2. Bien, merci, et vous?
3. Ça va, merci.
4. Est-ce que vous avez (2) du beurre?
5. Oui, bien sûr.
6. Alors, une plaquette de beurre. Est-ce que vous avez du fromage italien?
7. Du parmesan? Non, je n'ai pas de (3) formage italien.
8. Dommage(4)!
9. Eh bien, donnez-moi du formage ordinaire.
10. Mais, Monsieur Lefèvre, nous n'avons pas de formage ordinaire en France.
11. Nous avons un formage pour chaque jour de l'année(5)!
12. Alors donnez-moi le formage d'aujourd'hui.
Exercices
1. Je n'ai pas de café aujourd'hui.
2. Bonjour monsieur, comment ça va?
3. Bien, merci, et vous?
4. Donnez-moi du formage et de la bière.
5. Est-ce que vous avez des cigarettes anglaises?

ترجمه :
۱. سلام آقای لوفِوق Lefèvre،حال شما چطور است؟
۲. خوبم،ممنون و شما ( چطورید)؟
۳. خوبم،ممنون.
۴. آیا شما کره دارید؟
۵. بله، حتمن.
۶. خوب، یک قالب کره(بدید). آیا شما پنیر ایتالیایی دارید؟
۷. پارمِزان؟ نه من پنیر ایتالیایی ندارم.
۸. چه بد.
۹. اوه خوب ، پنیر معمولی بهم بدید.
۱۰. ولی، آقای لوفِوق Lefèvre،ما پنیر معمولی در فرانسه نداریم.
۱۱. ما برای هر روز از سال یک پنیر(متفاوت) داریم.
0. خوب، پنیر امروز را بهم بدید.
نکته ها:
1 . Comment ça va به معنی "حال شما چطوره؟"بسیار پر کاربرد است. ولی از آن مهم تر ça va است که هم برای پرسیدن حال کسی " خوبی؟" و هم در جواب "خوبم" به کار میرود.

2. برای سواال کردن درباره مقداری از چیزی به جای le و la از du برای مذکر و de la برای مونث و des برای جمع مذکر و مونث استفاده میشود. مثال:

آیا (مقداری) ماکارونی دارید؟ ?vous avezdespâtes
Je veux de la bière. . من (مقداری) آبجو میخواهم
Est ce que vous avez du vin? آیا (مقداری) شراب دارید؟


3. desو duو de laدر حالت قبل در جملات منفی به deتبدیل می شوند.



vous n'avez pas de pâtes?

Je ne veux pas de bière.

vous n'avezpas de vin?

4. Dommage به معنی "چه بد" یا "اَه" است.
5. گفته می شود که جنرال دو گل رهبر کاریزمای دوران جنگ جهانی و اولین رییس جمهور جمهوری پنجم فرانسه گفته بود "اداره کشوری که 246 نوع پنیر دارد غیر ممکن است". حتمن او شمره بود! ولی امروزه انواع پنیرها را حدود 400 نوع می دانند.

جاهای خالی را پر کنید.

1. Nous n' …. pas … formage ordinaire en France.
2. Est-ce que vous voulez … la bière? _ Oui, bien … !
3. Donnez-moi … beurre, … formage et …. pâtes, s'il vous plaît.
4. Je n'ai pas … cigarettes …............ . _Eh … donnez-moi … cigare.
5. Est-ce … vous avez … formages ….?


جوابها

1. avons – de 2. de – sûr 3. du - du - des 4. de – anglaises – bien – un 5. que – des – italiens


تمرین
خبر ساده شده متن فارسی
کلوتید ریس بعد از ٤٦ روز زندان آزاد شد.
ایران او را به علت شرکت در اعتراضات برای تجدید انتخاب محمود احمدی نژاد دستگیر کرده بود.
(کاخ) الیزه، از طرف رئیس جمهور (اعلام کرد) ،کلوتيد سلامت است …. او روحیه خوبی دارد...قبل از بازگشت به فرانسه در سفارت فرانسه در تهران اقامت خواهد کرد....اما او تحت نظارت قضایی خواهد بود.
خانواده اش،البته، خوشحال و آرام هستند...من شما رو به شنیدن عکس‌العمل پدرش جلب می کنم...
از طرف دیگر، همچنان در ایران، امروز ٢٨ مخالف در برابر دادگاه قرار گرفتند...٢٧ مرد و یک زن...تمامی متهم به شرکت در اعتراضات غیر قانونی یا تخریب اموال عمومی هستند.


از ابتدای ماه (میلادی)، ١١۰ نفر در دادگاه انقلاب تهران حاضر شدند....در حال حاضر هیچ رأی صادر نشده است.


متن فرانسوی
Journal en français facile RFI (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. rfi.fr%252Flffr%252Fstatiques%252Faccueil_apprendr e.asp)
Edition du 16/08/2009 22:00


Guillaume VILLADIER:
La française Clotilde REISS est libérée... Après avoir passé 46 jours en prison en IRAN.

Laurie Fachaux:
L'Iran lui reprochait d'avoir participé aux manifestations qui ont suivi la réélection de MAHMOUD AMMADINEJAD...
D'après la présidence française, l'Elysée, CLOTILDE REISS est en bonne santé... elle garde bon moral… elle sera hébergée à l'Ambassade de France à Téhéran avant son retour en France. Mais, elle reste sous contrôle judiciaire.
Sa famille est, bien sûr, ravie et soulagée... Je vous propose d'écouter la réaction de son père : REMI REISS

Guillaume VILLADIER:
Par ailleurs, toujours en IRAN, 28 opposants étaient devant la justice aujourd'hui… 27 hommes, une femme... tous accusés de participation à des manifestations illégales... ou de dégradation de biens publics.

Laurie Fachaux:
Depuis le début du mois, 110 personnes ont déjà comparu devant le tribunal révolutionnaire de TEHERAN... Pour le moment, aucun verdict n'a été rendu.
Par ailleurs, Mahmoud Ahmadinejad deviendrait-il féministe ?... Dans ce pays où les femmes n'ont pas le droit d'exercer le métier de magistrate, eh bien le président iranien annonce qu'il va soumettre au Parlement un nouveau gouvernement, ce mercredi, avec, au moins, 3 femmes... - dont 2 au ministère des Affaires sociales, et de la Santé.
Ce n'est jamais arrivé dans la République islamique d'Iran


تمرین ـ خبر ساده ـ متن فارسی
دو روز مانده به انتخابات سراسری افغانستان که آن‌ها (طالبان) قول برهم زدن آنرا داده بودند، طالبان حملاتشان را چند برابر گردند. یک حمله انتهاری در کابل باعث کشته شدن حدود ده نفر و زخمی شدن 50 نفر شد.
باراک اوباما امروز حسنی مبارک رئیس جمهور مصر را برای صحبت درباره فرایند صلح خاور میانه پذیرفت. رئیس دولت آمریکا از تصمیم دولت اسراییل را برای متوقف کردن شهرک سازی را تا اوایل سال 2010 استقبال کرد.
رئیس جمهور سابق کره جنوبی شب پیش در سن 85 سالگی به علت سکته قلبی درگذشت. او یکی از بانیان دموکراسی در کشورش بود.
متن فرانسوی
Edition du 18/08/2009 22:00

David Gilberg
Il est 22 heures à Paris… 20 heures en Temps Universel
Pour le journal en français facile, présenté ce soir avec Guillaume Villadier, bonsoir.
Guillaume Villadier…Bonsoir
Les Taliban multiplient les attaques, deux jours avant l'élection générale en Afghanistan qu'ils ont promis de perturber. Un attentat kamikaze en plein Kaboul a fait une dizaine de morts et plus de 50 blessés.
DG : Barack Obama recevait aujourd'hui le président égyptien Hosni Moubarak, pour parler du processus de paix au Proche-Orient. Le chef d'Etat américain a salué la décision israélienne de geler la colonisation jusqu'au début de l'année 2010.
DG
L'ancien président sud-coréen Kim Dae-Jung, est mort la nuit dernière à 85 ans d'une crise cardiaque.
Il fut également l'un des pères de la démocratie dans son pays.
GV
En France, le Ministre de l'éducation nationale, Luc Chatel, a présenté aujourd'hui le plan envisagé pour les écoles en cas de pandémie de grippe A.
DG
En cas de fermeture d'école, le Ministère de l'éducation ne prévoit pas de mesures spécifiques, il compte sur ce qu'il appelle "la solidarité familiale


خوراكيها و غذاها La Nourriture et Les Repas (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fmoi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-54.aspx)

یکی از مسائلی که روزمره با آن بسیار مواجه هستیم و دغدغه ذهنی ماست غذا و خوراکیها است در این پست سعی بر این داریم که با کلمات و جملات کلیدی در این زمینه آشنا شویم .

La Nourriture et Les Repas خوراکیها و غذاها
lepetit déjeuner
صبحانه

l'œuf
تخم مرغ

ledéjeuner
نهار

legâteau
كيك

ledîner
شام

latarte
كلوچه

latasse
فنجان

lelait
شير

latranche
برش

lecafé
قهوه

lebol
كاسه

lebeurre
كره

leverre
گيلاس

l'eau
آب

lesel et le poivre
نمك و فلفل

lejambon
ژامبون

lafourchette
چنگال

lepoisson
ماهي

lacuillère
قاشق

lethé
چاي

lecouteau
چاقو

lasalade
سالاد

l'assiette
بشقاب

laconfiture
مربا

laserviette
دستمال سفره

laviande
گوشت

la glace
بستني

les frites
چيپس

lejus
آب ميوه

labière
آبجو

lefruit
ميوه

levin
شراب

lefromage
پنير

lesucre
شكر

lepoulet
مرغ

lepotage
آش



صرف افعال گروه سوم 1 les conjugaison (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fmoi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-51.aspx)

افعال گروه سوم به افعال بی قاعده معروف هستند . صرف این افعال از قاعده خاصی پیروی نمی کند و به سادگی افعال گروه اول و دوم نیست و شاید آموختن آن کمی مشکل به نظر بیاید ولی با تکرار و تمرین و شنیدن مشکل مرتفع شده و براحتی می توان افعال بی قاعده را صرف کرد .
جزء پایانی افعال گروه سوم در بیشتر مواقع به یکی از دو شکل زیر است :


حالت دوم
حالت اول
شخص
e
s
je
es
s
tu
e
t
il/elle/on
ons
ons
nous
ez
ez
vous
ent
ent
ils/elles
حالت اول :
بعضی از افعال گروه سوم مانند partir ( ترک کردن - رفتن) از حالت اول پیروی می کنند . صرف این فعل بصورت زیر می باشد :
je pars من می روم
tu pars تو می روی
il part او می رود
nous partons ما می رویم
vous partez شما می روید
ils partent آنها می روند
صرف فعل partir از اینجا قابل شنیدن است .
صرف دو فعل دیگر شبیه به partir در زیر آمده است :

صرف
فعل
je mens, tu mens, il ment, nous mentons, vous mentez, ils mentent
mentir دروغ گفتن
je sors, tu sors, il sort, nous sortons, vous sortez, ils sortent
sortir خارج شدن
مثال :
Je pars en vacances من به تعطیلات می روم
Nous ressortons à 18 heures ما ساعت ۱۸ دوباره بیرون می رویم


صرف افعال گروه سوم2 les conjugaison (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fmoi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-53.aspx)
همانگونه که گفته شد (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. moi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-51.aspx) افعال گروه سوم به افعال بی قاعده معروف هستند . صرف این افعال از قاعده خاصی پیروی نمی کند و به سادگی افعال گروه اول و دوم نیست و شاید آموختن آن کمی مشکل به نظر بیاید ولی با تکرار و تمرین و شنیدن مشکل مرتفع شده و براحتی می توان افعال بی قاعده را صرف کرد .
جزء پایانی افعال گروه سوم در بیشتر مواقع به یکی از دو شکل زیر است :

حالت دوم
حالت اول
شخص
e
s
je
es
s
tu
e
t
il/elle/on
ons
ons
nous
ez
ez
vous
ent
ent
ils/elles
حالت اول قبلا (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fwww. moi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-51.aspx) توضیح داده شده است در اینجا به حالت دوم می پردازیم .
بعضی از افعال گروه سوم مانند ouvrir ( باز کردن) از حالت دوم پیروی می کنند . صرف این فعل بصورت زیر می باشد :

j'ouvre من باز می کنم
tu ouvres تو باز می کنی
il ouvre او باز می کند
nous ouvrons ما باز می کنیم
vous ouvrez شما باز می کنید
ils ouvrent آنها باز می کنند
نکته : کلمات ouvre و ouvres و ouvrent یکسان تلفظ می شوند و s پایانی آنها ناخوانا است .
صرف فعل ouvrir از اینجا قابل شنیدن است .
صرف دو فعل دیگر شبیه به ouvrir در زیر آمده است :

صرف
فعل
j'offre, tu offres, il offre, nous offrons, vous offrez, ils offrent
offrir تقدیم کردن - پیشنهاد کردن
je souffre, tu souffres, il souffre, nous souffrons, vous souffrez, ils souffrent
souffrir تحمل کردن-رنج بردن
افعال زیر شبیه ouvrir صرف می شوند :

couvrir (پوشاندن) و découvrir (کشف کردن) و recouvrir( پوشاندن)
entrouvrir (کمی باز کردن)و rentrouvrir(کمی دوباره باز کردن)
rouvrir (دوباره باز کردن)
بدن le corps (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fmoi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-50.aspx)

براي ناميدن اعضاي بدن ، بيماريهاي قسمتهاي مختلف بدن و گاهي بعضي از ضرب المثلها و اصطلاحات به دانستن معاني و تلفظ و نحوه استفاده از لغات زير نيازمنديم .

les cheveux
la tête
le visage
le front
le sourcil
un oeil
les yeux
la paupière
le cil
le nez
la joue
la bouche
la lèvre
la dent
la langue
le menton
une oreille
le cou
موها
سر
صورت
پيشاني
ابرو
يک چشم
چشمها
پلک
مژه
بيني
گونه
دهان
لب
دندان
زبان
چانه
گوش
گردن
la poitrine
le ventre
un estomac
le bras
une épaule
le coude
le poignet
la main
le doigt
un ongle
le pouce
le dos
la jambe
le genou
la cheville
le pied
un orteil
سينه
دل-شکم
معده
بازو
شانه
آرنج
مچ
دست
انگشت
ناخن
شصت
کمر
پا
زانو
قوزک پا
کف پا
انگشت پا


چند اصطلاح

il fait latête او بد عنقي مي کند

il en par-dessus latête او ذله شده است

ça lui sort par lesyeux مثل خاري در چشم است

il a perdu latête او ديوانه است

il a le nezcreux او شامه قوي دارد

il a la grossetête او خيلي پر مدعا است
(فکر مي کند کسي است)
il fait la finebouche او خيلي ناز دارد- مشکل پسند است

il a le braslong او شخص با نفوذي است

il a traité ce problème par-dessus la jambe او آن مسئله را ماسمالي کرد

il a gagné lesdoigts dans le nez مثل آب خوردن کاري را انجام مي دهد
(به سادگ انگشت در بيني کردن )

پوشاک les Vêtements (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fforum.parsigold.co m%2Fredirector.php%3Furl%3Dhttp%253A%252F%252Fmoi-et-francais.blogfa.com%252Fpost-52.aspx)

یکی از موضوعاتی که روزمره افراد با آن بسیار برخورد می کنند پوشاک و لوازم وابسته به آن است در این بخش قصد داریم با لغات ، افعال و جزئيات آن آشنا شويم .


les Vêtementsپوشاك

un manteauكت
un imperméableباراني
un blousonژاكت
un anorak ژاكت اسكي
un pull پلوور
un tee-shirt تي شرت
un pantalon شلوار
un jean لباس جين
(un maillot (de bain حوله حمام
un short شلوارك
des chaussettesجوراب
des chaussures كفش
des tennis لباس تنيس
des bottesچكمه
des sandalesدمپايي
un pyjamaپیژامه
Les Vêtements d'hommeلباسهاي مردانه
un costume كت شلوار
un smoking لباس رسمی شام
une chemise پيراهن
un veston de sportژاكت ورزشي
une cravateكروات
un noeud papillon پاپيون
une ceinture كمربند
un maillot de corps زير پيراهني
un boxer-short شورت بوكس
un caleçon زير شلواري
Les Vêtements de femmeلباسهاي زنانه
un tailleur كت دامن
un chemisier بلوز
une robe پيراهن
une jupeدامن
une minijupe دامن كوتاه
des chaussures à hauts talons كفش ساقه بلند
un soutien-gorge سوتين
une combinaison زیر پوش
un jupon زير دامني
des bas جورابها
un collantجورای شلواری
un slipتنکه
une chemise de nuit لباس خواب
un bikini لباس شنا
Les Accessoires ملحقات
un chapeauکلاه
un ruban روبان
des lunettesعینک
des lunettes de soleil عینک آفتابی
un foulardروسری
un cache-nez شال گردن
un châle دستمال گردن
un mouchoirدستمال
des gantsدستکش
des mouflesدستکش با شصت جدا
une ceintureکمر بند
un portefeuilleکیف پول
un sac à main کیف دستی
un sac à dos کوله پشتی
un porte-documentsچمدان
un parapluie چتر
Des bijouجواهرات
une barrette سنجاق سر
une boucle d'oreille گوشواره
un collier گردنبند
un pendentif آویز معلق
une broche سنجاق سینه
une épingle سنجاق
un fixe-cravate گیره کروات
un bracelet دستبند- النگو
une montre ساعت مچی
un bouton de manchette دکمه سر دست
une bague انگشتر
une bague de fiançailles حلقه نامزدی
une alliance حلقه ازدواج
les Verbs افعال
افعال زیر بیشترین کاربرد را در مورد پوشاک دارند :
(. porter (1st group v پوشیدن- در بر کردن- به سر گذاشتن(برای کلاه و روسری) - پا کردن برای کفش و جوراب - زدن (برای عینک و کروات )

(. s'habiller (1st group v پوشیدن - به تن کردن - تزئیین کردن (برای جواهرات)

(. se déshabiller (1st group v لباس کندن
LesExemples مثالها
Je porte une chemise à manches longuesمن یک بلوز آستین بلند پوشیده ام

Meschaussures sont en cuir کفشهای من چرمی است


_

tania
09-14-2010, 04:22 PM
بعضی از لغات و اصطلاحات مهم کاربردی



Quelques Expressions pratiques etFondamentales



C' est génial


جالب است



Oui


بله


C' est bizarre


عجیب است



Non


نه


C' est beau


زیباست



S'il vous plaît


لطفا


C' est magnifique


باشکوه است



Merci


متشکرم


C' est horrible


وحشتناکاست



Merci beaucoup


خیلیمتشکرم


C' est incroyable


باورنکردنیاست



Bienvenu


خوش آمدید


J' aime


من دوستدارم



Pardon


معذرت میخواهم


J' adore


من خیلی دوستدارم



Excusez - moi


ببخشید


Je déteste


من متنفرم



Bonjour


سلام (صبح و بعداز ظهر)


Voilà


بفرمائید ، آنجاست، خوب



Bonsoir


سلام (عصر وشب)


Alors


پس ،خوب



Salut


سلام(صمیمانه)


C' est rapide


فوری است



Au revoir


خدانگهدار


Formidable


جالب است



A bientôt


به زودی میبینمت


Quelle est votre num


اسم شماچیست



Monsieur


آقا


Quelle est votre nationalité


ملیت شماچیست



Madame


خانم


De quelle couleur est


چه رنگیاست



Mademoiselle


دوشیزه


C' est intéressant


جالب است



Mari


شوهر


Bonne journée


روز بخیر



Femme


همسر







comment allez vous

حال شما چطور است



Vous habitez oú

کجا سکونت دارید


ça va

چطوری ، خوبست ؟



Trѐs bien

عالی است، آفرین


ça va bien

خوبم



Enchanté

خوشبختم


ça va mal

خوب نیستم



Comme ça

همینه


quelles nouvelles

چه خبر ؟



Àvotreavis

به نظر شما


qui

جه كسي؟ كي؟



Pas du tout

اصلا اینطور نیست


qui est - ce

او كيست؟



Sûr

مطمئن


quoi

چی؟



Sûrement

مطمئنا


qu'est - ce que c'est

این چیست؟



Tu en es sûr

تو مطمئنی؟


qu' est - ce que ça veut dire

آن چه معنی می دهد؟



ça fait

می شود


quand

چه وقت؟ کی؟



Je t' aime

دوستت دارم


c' est vrai

درست است



Je l'aime

دوستش دارم


pourquoi

چرا



Je les aime

دوستشان دارم


un moment

یک لحظه



Comment ça va

حالت چطوره ؟


je comprends

من فهمیدم



ça roule

چطوری ؟


je ne comprends pas

من نفهمیدم



ça bouge

چطوری ؟


est - ce que vous comprenez

آیا متوجه می شوید؟



Pas mal

بد نیستم


ce n' est pas important

مهم نیست



Quoi de neuf

چه خبر ؟


ça va aller

خوبم ، همه چی خوبه



Rien de nouveau

خبری نیست


excusez moi de vous déranger

ببخشید که زحمت دادم



De rien

خواهش می کنم


laissez - moi tranquille

راحتم بگذارید



Pas de quoi

فراموشش کن


mille fois merci

ممنون



Je suis désolé

متاسفم


je vous en prie

خواهش می کنم (رسمی)



Bon appétit

نوش جان


je t' en prie

خواهش می کنم (خودمانی)



A demain

فردا می بینمت


a votre santé

به سلامتی شما



A la prochaine

تا یه وقت دیگه


à vos souhaits

عافیت باشه (رسمی)



j' ai envie

میل دارم


à tes souhaits

عافیت باشه (خودمانی)



il y a

وجود دارد


est - servi

غذا حاضر است



tant mieux

چه بهتر


ça tintresse

برایت جالب است



tant pis

چه بد


j' en ai assez

حوصله ام سر رفته



assez

کافی


j' en ai marre

حوصله ام سر رفته



abondant

فراوان


Bonne nuit

شب بخیر ( هنگام خواب)



à ta santé

به سلامتی تو


c' est important

مهم است



frѐre

برادر


de rien

قابلی ندارد



soeur

خواهر


veuillez

لطفا



pѐre

پدر


bien sûr

البته



mѐre

مادر




ta goule

خفه شو


موقعیت ها
در این قسمت سعی شده است تا برخی از کلمات و همچنین مکالماتی که در یک موقعیت خاص یا درباره یک چیز بخصوص وجود دارد ، قرار داده شود مثلا موقعی که به مطب دکتر می رویم چه چیزی باید بگوییم.

ورود به یک کشور
کنترل گذرنامه lecontrôle du passeport
کارت شناساییla piѐce d' identité
برگ هویتfiche d' identité
بازدید اسباب و اثاثیهle contrôledes bagages
دفتر گمرک le bureau de la douane
مامور گمرک le douanier
راهرو ، مدخل lapasserelle
چمدان la valise
گمرک کجاست؟ ?où est la douane
این گذرنامه من است voici monpasseport
این مال من نیست ceci n' est pas àmoi
آیا اثاثیه دیگری هم دارید؟ ? avez - vous d' autres bagages
اثاثیه من بازبینی شده اندmes bagages ont étéexaminés
باربر le porteur
آیا چیز قیمتی دارید؟ ? avez vous des objets devaleur
من هنوز نمی دانم je ne saispas encore
می توانم بروم؟ ?je peux partir
این چمدان را باز کنیدouvrez cette valise

چیزی همراه ندارم که به مامور گمرک اطلاع دهمje n' ai rien à déclarer
آیا چیزی دارید که حقوق گمرکی به آن تعلق گیردavez - vousquelque chose à déclarer
من نمی دانستم که باید پولی می پرداختمje ne savais pas que je devais payer
من نمی توانم باربرم را پیدا کنمje ne peux pas trouver mon porteur
نمی توانم چمدانم را باز کنمje ne peux pas ouvrir mavalise
تمام آن برای مصرف شخصی من استtoutcela est pour mon usage personnel
من باید چقدر بپردازمcombien est - ceque je vous dois

در هتل
دفتر اطلاعات le bureau d' information
هتل کجاست؟ ? hôtel est où
اطاق خواب یک نفرهla chambre à une personne
اطاق خواب دو نفرهla chambre à deux personnes
آیا خیلی گران است؟ ? est - ce trѐs cher
آیا اطاق های خالی دارید؟ ? avez - vous des chambres libres
من یک اطاق آرام می خواهمje voudrais unechambre tranquille
چیز ارزان تری ندارید؟ ? vous n' avez rien de moinscher
آیا می توانم اطاق را ببینم؟ ? puis - je voir lachambre
آپارتمانl' appartement
ویلای یک طبقهle bungalow
کلید اطاقم را به من بدهیدdonnez - moi la clé de ma chambre
دو تختdeux lits
قیمت یک اطاق شبی چقدر است؟ ?quel est le prix d' une chambre par nuit
من می خواهم یک اطاق رزرو کنمje voudraisréserver une chambre
غذا را داخل اطاقم می خورمje déjeunerai dans ma chambre
چه مدت می خواهید بمانید؟ ?combien de temps voulez - vous rester
مسافرle voyageur
با دوشavec douche
طبقهl' étage
اطاق نشیمنla salle de séjour
اطاق
بدون غذاsans repas
آسانسورl' ascenseur
توالتles toilettes
منشیla secrétaire
کارکنان هتل les employés de l' hôtel
در آرایشگاه
آیا می توانم برای ساعت پنج وقت بگیرم؟
?est - ce que je peux prendre un rendez - vous pour cinq heures

می خواهم موهایم را کوتاه کنم je voudrais me faire couper les cheveux
من شستشو با شامپو می خواهمje voudrais un shampooing
می خواهم موهایم را رنگ کنید je voudrais me faire décolorer les cheveux

(je veuxun shampoing pour les cheveux raides (secs, gras
من یک شامپو برای موهای لخت (خشک، چرب) می خواهم

من تافت نمی خواهمje ne veux pas de laque
لطفا صورتم را اصلاح کنیدveuillez me raser
فرق به چپ / راست la raie à gauche / àdroite
مِشlamѐche
تافتla laque
سه شوآرle séchoir
اصلاح کردن couper
در رستوران
زمان وعده های غذا quandprendre le repas
صبحانهle petit déjeuner
نهارle déjeuner
شامle dîner
صرف غذا در رستورانau restaurant
من گرسنه / تشنه هستم j' ai faim / soif
یک چنگال به من بدهید donnez - moi une fourchette
من یک پیش غذا می خواهمje voudrais uneentrée
یک میز در ... می خواهم ... je voudrais une table
ما ساعت 8 می آییم nous venonsà 8 heures
کجا می توانم یک رستوران خوب پیدا کنم؟ ? où puis - je trouver un bon restaurant
آیا یک میز برای چهار نفر دارید؟ ? avez - vousune table pour quatre personnes
لطفا لیست غذا (منو) را به ما بدهیدvoulez - vous nous donner le menu s' il vous plaît
ممکن است لطفا ... برایمان بیاورید؟
est - ceque vous pourriez nous apporter ... s' il vous plaît

یک بشقاب une assiette سرکه le vinaigre
یک بطری ... ...une bouteille کره le beurre
یک لیوان un verre نان lepain
یک فنجان une tasse روغن l' huile
یک قاشق une cuillѐre فلفل le poivre
چند تا کبریت des allumettes شکر le sucre
یک چاقو un couteau نمک lesel
یک دستمال سفره uneserviette
یک چنگال une fourchette
یک شیر کاکائوی گرم un chocolat chaud گوشت la viande
یک قهوه سیاه un cafénoir برنج leriz
یک آب پرتغال un jus d' orange سالادها lessalades
آب معدنی گازدار de l' eau gazeuse سبزیجات les légumes
یک چای un thé خاویار le caviar
شیر lelait سس la sauce
تخم مرغ ها les oeufs قارچ le champignon
عسل le miel جوجه، مرغ le poulet
مربا la confiture کباب le rôti
پنیر le fromage بوقلمون ladinde
غذای گرم repas chaud سوپ la soupe
غذای سرد repas froid چیپس chips
غذای سبک un repasléger ماکارونی les macaronis
دسر le dessert بستنی la glace
نوشیدنی ها lesboissons پیراشکی le beignets
ماهی le poisson شیرینی legâteau
میوه le fruit نان خامه ای la meringue


البسه و پوشاک و لوازم فرعی
لباس شنا، مایوی زنانه le maillot de bainکفشlachaussure
سینه بند (کرست) le soutien - goroeدمپاییla pantoufle
بلوز le chemisier
یک جفت ... می خواهم ... je voudrais nue paire de
شلوار le pantalonپاشنه کشle chausse - pied
کیف دستی le sac à mainکفش اسکیتpatin à roulettes
دامن تنگ jupe serréeپوتین la botte
کلاه le chapeau
جوراب شلواری lecollant
جوراب کوتاه la socquette
پیراهن زنانه la robe
لباس زیر le sous - vêtement
زیر پوش زنانه la combinaison
بوتیک لباس فروشیle prêt - à - porter
پیراهن مردانه la chemise
تی شرت le tee - shirt
دستمال le mouchoir
دستکش le gant
دامن la jupe
شورت laculotte
روسری le foulard
کراوات la cravate
کت la veste / le veston
این ... خیلی خوب به شما می آیدce ( cette, cet ) ... vous va trѐs bien
آیا اندازه بزرگتر / کوچکتر دارید؟ ?est - ce qu' il y a plus grand / plus petit
من واکس می خواهم je voudrais le cirage
آیا می توانید این کفش ها را تعمیر کنید؟ ?pourriez - vous réparer ces chaussures
می خواهم پاشنه آنها را عوض کنم jevoudrais changer leurs talons
چه وقت حاضر می شود؟ ?quandseront elles prêtes



تبریکات و آرزوها
کریسمس مبارک joyeux noёl
سال نو مبارک bonne année
تولدت مبارک bonneanniversaire
تبریک félicitations
موفق باشید bon courage
آرزوی سال خوبی را برای شما می کنیمnous vous souhaitons unebonne année
با بهترین آرزوی سال نو برای شماmeilleurs voeux pour la nouvelleannée
با صمیمانه ترین درودهاbienaffectueusement


پـزشک
آیا ممکن است برایم یک پزشک بیاورید؟ ?pouvez - vous faire appeler un médecin
در چه ساعتی شما بیماران را می پذیرید؟ ?a quelleheure reçevez - vous
علت مراجعه شما چیست؟ ?quel est le motifde votre visite
آیا می توانید یک پزشک به من معرفی کنید؟ ? pouvez - vous m' indiquer un médecin
چه وقت دوباره می آیید و مرا می بینید؟ ?quand reviendrez - vous me voir
مطب (پزشک) کجاست؟ ? où est le cabinet du médecin
راجع به وضعش (بیماری) برای من بگویید expliquez - moi un peu son état
آیا ممکن است یک وقت ... به من بدهید؟ ?pouvez - vous me donner un rendez - vous
شما باید آزمایش خون بدهید vous devez faire une analyse du sang
پزشک عمومی le généraliste
پزشک اطفال le pédiatre
متخصص چشم l' oculiste
پزشک زنان le gynécologue
متخصص اعصاب le neurologue
دندانپزشک le dentiste
متخصص دستگاه گوارش le gastro- entérologue
متخصص بیماریهای پوست le dermatologue
روانشناس le psycholoque
متخصص مجاری ادرار l' urologue
بازو le brasدهان la bouche
پا lepiedگردن la cou
پستان، سینه le seinبینی le nez
سینه lapoitrineکلیه ها les reins
استخوان l' osچشم l' oeil
آرنج lecoudeگوش l' oreille
صورت levisageشانه l' épaule
گلو lagorgeساق پا la jambe
دست lamainزبان la langue
قلب lecoeurانگشتان les doigts
سر latêteمعده l' estomac
پوست lapeauران la cuisse
زانو le genou
کبد le foie
شش ها les poumons
حالم خوب نیست je ne suis pas bien
مریضم je suis malade
سرم درد می کند j' ai mal à la tête
کمی تب دارم j' aiun peu de fiѐvre
زکام شده ام je suis enrhumé
به شدت سرما خوردم je suis trѐs enrhumé
گلو درد mal à l' estomac
سرماخوردگی le rhume
مسمومیت غذایی intoxication alimentaire
من از دردی رنج می برم je souffre d' une douleur
حالم خوب نیست je ne me sens pas bien

tania
09-14-2010, 04:26 PM
در این قسمت برخی از لغاتی که در سراسر قسمت آموزش زیبان فرانسه از آنها استفاده شده بعلاوه لغات جدیدتری قرار گرفته است.

حرف A :
رسیدن Arriver
خریدن Acheter
هنرArt
امر، وسایل Affaire
هنرمندArtiste
سن Âge
نشستنAsseoir
کمک کردن Aider
نشستهAssis
دوست داشتن Aimer
بشقابAssiette
رفتن Aller
منتظر ماندنAttendre
دوست Ami
توجه، دقتAttention سال An, année
توجه کردنFaire attention
دستگاه Appareil
امروزAujourd' hui
آوردن Apporter
اتوبوسAutobus
یاد گرفتن Apprendre
پاییزAutomne
بعد Aprѐs
باAvec
بعد از ظهر Aprѐs - midi
داشتنAvoir
درخت Arbre

پول Argent


حرف B :
قصابBoucher
حمام Bain
نانواBoulanger
آهسته، کوتاه Bas, basse
نانواییBoulangerie
زیبا Beau, belle
درخشیدنBriller
خیلی، بسیار Beaucoup
برسBrosse
احتیاج Besoin
مسواکBrosse àdents
کَره Beurre
اداره، دفتر، میزBureau
دوچرخه Bicyclette

خوب Bien

نوشیدن Boire

جعبه Boîte

خوب Bon, bonne

سلام Bonjour

عصر به خیر Bonsoir

دهان Bouche



حرف C :
شناختنConnaître
قهوه، کافه Café
ساختنConstruire
این Ce , Cet , Cette
راضی، خوشحالContent
صندلی Chaise
طنابCorde
اطاق خواب Chambre
بدنCorps
آواز خواندن Chanter
دوختن، خیاطی کردنCoudre
کلاه Chapeau
رنگCouleur
هر Chaque
شجاعت، همتCourage
گربه Chat , chatte
دویدنCourir
گرم Chaud
کوتاهCourt
کفش Chaussure
کاردCouteau
پیراهن Chemise
قیمت داشتنCoûter
گران، عزیز Cher
خیاط زنCouturiѐre
اسب Cheval
کراواتCravate
موی سر Cheveu
مدادCrayon
نزد، مطب، کشور، خانه Chez
قاشقCuillѐre سگ Chien
آشپزخانهCuisine چیز Chose
اجاق Cuisiniѐre
چیزی quelque chose*

آسمان Ciel

سیگار Cigarette

سینما Cinéma

کلاس Classe

چند، چقدر، چند تا Combien

مثل، همانطور که Comme

شروع کردن Commencer
فهمیدن Comprendre



حرف D :
خانم Dame
جلو Devant
خطر Danger
گردیدن ، شدن Devenir
خطرناک Dangereux
خدا Dieu
در Dans
مشکل Difficile
ایستاده ، سر پا Debout
گفتن Dire
ابتدا ، اوایل Début
مدیر Directeur
تصمیم گرفتن Décider
انگشت Doigt
ناهار Déjeuner
دکتر ، پزشک Docteur
صبحانه Petit Déjeuner *
بخشیدن ، دادن Donner
ناهار خوردن Déjeuner
خوابیدن Dormir
فردا Demain
راست ، مستقیم Droit
تقاضا کردن Demander
مضحک ، عجیب Drôle
نصف ، نیم Demi
دندان Dent
سفر ، حرکت Depart
آخرین Dernier
عقب ، پشت سر Derriѐre
پایین رفتن Descendre
نقاشی کردن Dessiner


حرف E :
آب Eau
داخل شدن Entrer
دبستان École
بقال Épicier
گوش دادن Écouter
خشک و پاک کردن Essuyer
نوشتن Écrire
و Et
برقی Électrique
طبقه Étage
دانش آموز Élѐve
تابستان Été
کارمند Employé
بودن Étre
در En
تنگ، کم عرضÉtroit
هنوز ، دوباره Encore
تحصیل Étude
بچه ، فرزند Enfant
ظرفشویی Evier



حرف F :
تمام کردن Finir
آسان Facile
گل Fleur
گرسنگی Faim
باز ، دفعه Fois
گرسنه بودن Avoir faim *
نیرومند، قوی Fort
کردن، انجام دادنFaire
چنگال Fourchette
خانواده Famille
خنک، سرد Fraîche
خسته Fatigué
فرانسه France
باید، لازم است Faut
زدن Frapper
زن Femme
سرد، سرما Froid
پنجره Fenêtre
پنیر Fromage
بستن Fermer
پیشانی Front
آتش Feu
میوه Fruit
برگ Feville

تب Fiѐvre

دختر Fille

فیلم Film

ظریف Fin

پایان Fin



حرف G :
برنده شدن Gagner
بدست آوردنGagner
گاراژGarage
پسربچهGarçon
ایستگاه راه آهنGare
چپGauche
گازGaz
مردمGens
خوب، مهربانGentil, Gentille
بزرگGrand, Grande
پدر بزرگGrand pѐre
مادر بزرگGrande mѐre
خاکستریGris , Grise
معالجه کردنGuérir



حرف H :
لباس پوشاندن Habiller
لباس Habit
سکونت داشتنHabiter
بلند Haut
گیاه، علف Herbe
ساعت Heure
دیروز Hier
زمستان Hiver
مرد، انسان Homme
بیمارستان Hôpital
مسافرخانهHôtel



حرف J :
باغ Jardin
زرد Jaune
پنجشنبه Jeudi
قشنگ Joli , Jolie
بازی کردنJouer
روز Jour
روزنامه Journal
تا Jusqu à



حرف L :
شیر (خوردنی) Lait
دراز Long, Longue
چراغ Lampe
مدتی Longtemps
دست شویی Lavabo
سنگین Lourd
شستن Laver
دوشنبه Lundi
درس Leçon
عینک Lunettes
سبک Léger
نامه Lettre
بلند کردن Lever
خواندن Lire
رختخواب Lit
دور Loin



حرف M :
دستگاه، ماشینMachine
مادر Mѐre
مغازه Magasin گذاشتنMettre
حالا Maintenaint
وسایل منزلMeuble
اما، ولی Mais ظهرMidi
خانه Maison هزارMille
آموزگار Maître منMoi
بد Mai ماهMois
بیمار Malade نصفMoitié
خوردن Manger دنیاMonde
مانتو Manteau
بالا رفتنMonter
بازار Marché
ساعت مچیMontre
راه رفتن Marcher کلمهMot
سه شنبه Mardi
نشان دادنMontrer
صبح Matin قطعهMorceau
بد Mauvais, Mauvaise دستمالMouchoir
پزشک Médecin گوسفندMouton
دارو Médicament
دیوار Mur
خانه دار Ménagѐre
چانه Menton
نجار Menuisier
دریا Mer
چهار شنبه Mercredi



حرف N :
لازمNécessaire
برفNeige
برف باریدنNeiger
بینیNez
سیاهNoir, Noire
نامNom
نمرهNote
تازهNouveau, Nouvelle
شب Nuit



حرف O :
مجبورObligé
چشم Oeil
تخم مرغOeuf
هدیه کردنOffrir
عموOncle
پرتغالOrange
گوشOreille
یاOu
کجاOù
فراموش کردنOublier
ابزارOutil
باز کردن Ouvrir



حرف P :
نان Pain
باران باریدن Pleuvoir
شلوار Pantalon
دیگر، تر (تفضیلی) Plus
پدر Pѐre
مودب Poli , Polie
کاغذ Papier
پلیس Police
چتر Parapluie
سیب Pomme
ببخشید Pardon
در Porte
والدین Parents
بردن، دربر داشتنPorter
حرف زدن Parler
اداره پست Poste
قسمت Partie
دستگاه Poste
رفتن، عزیمت کردنPartir
عروسک Poupée
فقیر Pauvre
توانستن Pouvoir
پرداختن Payer
برداشتن، گرفتن Prendre
کشور Pays
آماده کردن Préparer
هنگام، مدت Pendant
نزدیک Prѐsde
آویختن Pendre
بهار Printemps
فکر کردن Penser
آینده، بعدی Prochain
گم کردن، باختن Perdre
نفر، شخص Personne
هیچکس Personne
کوتاه، کوچک Petit, Petite
کم Peu
ترس Peur
عکس Photo
اطاق، سکه، قطعهPiѐce
تخته Planche
گیاه Plante
پُر Plein
گریه کردن Pleurer



حرف Q:
که، چه؟، چقدر؟ Que
کدام، چه Quel, Quelle
چند Quelque
چیزی Quelque chose
مدتی Quelque temps
کسی Quelque un
سوال Question
که، چه کسی؟ Qui



حرف R :
رادیو Radio
ماندن Rester
نادر، کمیاب Rare
بیدار کردن Réveiller
ریش تراش Rasoir
هیچ Rien
دریافت کردن Recevoir
پیراهن زنانهRobe
نگاه کردن Regarder
گِرد Rond
جایگزین کردنRemplacer
گل سرخ Rose
پس دادن Rendre
صورتی Rose
خدمت کردن Rendre service
قرمز Rouge
غذا Repas
کوچه Rue
استراحت کردن Reposer
رستوران Restaurant



حرف S :
کیف، کیسه Sac
بیرون رفتن Sortir
فصل Saison
سوپ Soupe
اطاق Sallle
خندان Souriant
ناهار خوری Salle à manger
لبخند زدن Sourire
اطاق پذیرایی Salon
پایین، زیر Sous
شنبه Samedi
غالبا Souvent
بدون، بی Sans
قند، شکر Sucre
پریدن، جهیدن Sauter
بالای، روی Sur
دانستن Savoir
خصوصا Surtout
صابون Savon
نمک Sel
هفته Semaine
خدمت Service
خدمت نظام Servicemilitaire
کیف Serviette
تنها Seul, Seule
اگر، چرا Si
سکوت Silence
خواهر Soeur
تشنگی Soif
معالجه کردن Soigner
مواظبت Soin
عصر، شب Soir
سرباز Soldat
خورشید Soleil
خواب Sommeil



حرف T:
میز Table
همه کس Tout lemonde
تابلو Tableau قطار Train
خیاط (مرد) Tailleur
آرام، آسوده Tranquille
تلویزیون Télévision کار Travail
وقت، هوا Temps
کار کردن Travailler
زمین Terre
خیلی، بسیار Trѐs
سر Têteزیاد Trop
چای Thé سوراخ Trou
تماشاخانه Théâtre
پارچه Tissu
تو Toi
آرایش، نظافت Toilette
زمین خوردن، افتادنTomber
زود Tôt
همیشه Toujours
سرفه کردن Tousser
همه چیز Tout



حرف U :
کارخانه Usine
سودمند Utile



حرف V :
تعطیلات Vacances
تند، زودVite
چمدانValise دیدنVoir
فروختنVendreهمسایهVoisin
جمعهVendredi اتومبیلVoiture
آمدنVenir
پرواز کردنVoler
بادVent دزدیدنVoler
حقیقتVérité دزدVoleur
شیشه، لیوانVerre خواستنVouloir
سبزVert, Verte
سفرVoyage
گوشتViande
راست درست Vrai
زندگیVie
پیرVieux, Vieille
شهرVille
شراب Vin

tania
09-14-2010, 04:30 PM
در این قسمت برخی از لغاتی که در سراسر قسمت آموزش زبان فرانسه از آنها استفاده شده بعلاوه لغات جدیدتری قرار گرفته است.

حرف A :
رسیدن Arriver
خریدن Acheter
هنرArt
امر، وسایل Affaire
هنرمندArtiste
سن Âge
نشستنAsseoir
کمک کردن Aider
نشستهAssis
دوست داشتن Aimer
بشقابAssiette
رفتن Aller
منتظر ماندنAttendre
دوست Ami
توجه، دقتAttention سال An, année
توجه کردنFaire attention
دستگاه Appareil
امروزAujourd' hui
آوردن Apporter
اتوبوسAutobus
یاد گرفتن Apprendre
پاییزAutomne
بعد Aprѐs
باAvec
بعد از ظهر Aprѐs - midi
داشتنAvoir
درخت Arbre

پول Argent


حرف B :
قصابBoucher
حمام Bain
نانواBoulanger
آهسته، کوتاه Bas, basse
نانواییBoulangerie
زیبا Beau, belle
درخشیدنBriller
خیلی، بسیار Beaucoup
برسBrosse
احتیاج Besoin
مسواکBrosse àdents
کَره Beurre
اداره، دفتر، میزBureau
دوچرخه Bicyclette

خوب Bien

نوشیدن Boire

جعبه Boîte

خوب Bon, bonne

سلام Bonjour

عصر به خیر Bonsoir

دهان Bouche



حرف C :
شناختنConnaître
قهوه، کافه Café
ساختنConstruire
این Ce , Cet , Cette
راضی، خوشحالContent
صندلی Chaise
طنابCorde
اطاق خواب Chambre
بدنCorps
آواز خواندن Chanter
دوختن، خیاطی کردنCoudre
کلاه Chapeau
رنگCouleur
هر Chaque
شجاعت، همتCourage
گربه Chat , chatte
دویدنCourir
گرم Chaud
کوتاهCourt
کفش Chaussure
کاردCouteau
پیراهن Chemise
قیمت داشتنCoûter
گران، عزیز Cher
خیاط زنCouturiѐre
اسب Cheval
کراواتCravate
موی سر Cheveu
مدادCrayon
نزد، مطب، کشور، خانه Chez
قاشقCuillѐre سگ Chien
آشپزخانهCuisine چیز Chose
اجاق Cuisiniѐre
چیزی quelque chose*

آسمان Ciel

سیگار Cigarette

سینما Cinéma

کلاس Classe

چند، چقدر، چند تا Combien

مثل، همانطور که Comme

شروع کردن Commencer
فهمیدن Comprendre



حرف D :
خانم Dame
جلو Devant
خطر Danger
گردیدن ، شدن Devenir
خطرناک Dangereux
خدا Dieu
در Dans
مشکل Difficile
ایستاده ، سر پا Debout
گفتن Dire
ابتدا ، اوایل Début
مدیر Directeur
تصمیم گرفتن Décider
انگشت Doigt
ناهار Déjeuner
دکتر ، پزشک Docteur
صبحانه Petit Déjeuner *
بخشیدن ، دادن Donner
ناهار خوردن Déjeuner
خوابیدن Dormir
فردا Demain
راست ، مستقیم Droit
تقاضا کردن Demander
مضحک ، عجیب Drôle
نصف ، نیم Demi
دندان Dent
سفر ، حرکت Depart
آخرین Dernier
عقب ، پشت سر Derriѐre
پایین رفتن Descendre
نقاشی کردن Dessiner


حرف E :
آب Eau
داخل شدن Entrer
دبستان École
بقال Épicier
گوش دادن Écouter
خشک و پاک کردن Essuyer
نوشتن Écrire
و Et
برقی Électrique
طبقه Étage
دانش آموز Élѐve
تابستان Été
کارمند Employé
بودن Étre
در En
تنگ، کم عرضÉtroit
هنوز ، دوباره Encore
تحصیل Étude
بچه ، فرزند Enfant
ظرفشویی Evier



حرف F :
تمام کردن Finir
آسان Facile
گل Fleur
گرسنگی Faim
باز ، دفعه Fois
گرسنه بودن Avoir faim *
نیرومند، قوی Fort
کردن، انجام دادنFaire
چنگال Fourchette
خانواده Famille
خنک، سرد Fraîche
خسته Fatigué
فرانسه France
باید، لازم است Faut
زدن Frapper
زن Femme
سرد، سرما Froid
پنجره Fenêtre
پنیر Fromage
بستن Fermer
پیشانی Front
آتش Feu
میوه Fruit
برگ Feville

تب Fiѐvre

دختر Fille

فیلم Film

ظریف Fin

پایان Fin



حرف G :
برنده شدن Gagner
بدست آوردنGagner
گاراژGarage
پسربچهGarçon
ایستگاه راه آهنGare
چپGauche
گازGaz
مردمGens
خوب، مهربانGentil, Gentille
بزرگGrand, Grande
پدر بزرگGrand pѐre
مادر بزرگGrande mѐre
خاکستریGris , Grise
معالجه کردنGuérir



حرف H :
لباس پوشاندن Habiller
لباس Habit
سکونت داشتنHabiter
بلند Haut
گیاه، علف Herbe
ساعت Heure
دیروز Hier
زمستان Hiver
مرد، انسان Homme
بیمارستان Hôpital
مسافرخانهHôtel



حرف J :
باغ Jardin
زرد Jaune
پنجشنبه Jeudi
قشنگ Joli , Jolie
بازی کردنJouer
روز Jour
روزنامه Journal
تا Jusqu à



حرف L :
شیر (خوردنی) Lait
دراز Long, Longue
چراغ Lampe
مدتی Longtemps
دست شویی Lavabo
سنگین Lourd
شستن Laver
دوشنبه Lundi
درس Leçon
عینک Lunettes
سبک Léger
نامه Lettre
بلند کردن Lever
خواندن Lire
رختخواب Lit
دور Loin



حرف M :
دستگاه، ماشینMachine
مادر Mѐre
مغازه Magasin گذاشتنMettre
حالا Maintenaint
وسایل منزلMeuble
اما، ولی Mais ظهرMidi
خانه Maison هزارMille
آموزگار Maître منMoi
بد Mai ماهMois
بیمار Malade نصفMoitié
خوردن Manger دنیاMonde
مانتو Manteau
بالا رفتنMonter
بازار Marché
ساعت مچیMontre
راه رفتن Marcher کلمهMot
سه شنبه Mardi
نشان دادنMontrer
صبح Matin قطعهMorceau
بد Mauvais, Mauvaise دستمالMouchoir
پزشک Médecin گوسفندMouton
دارو Médicament
دیوار Mur
خانه دار Ménagѐre
چانه Menton
نجار Menuisier
دریا Mer
چهار شنبه Mercredi



حرف N :
لازمNécessaire
برفNeige
برف باریدنNeiger
بینیNez
سیاهNoir, Noire
نامNom
نمرهNote
تازهNouveau, Nouvelle
شب Nuit



حرف O :
مجبورObligé
چشم Oeil
تخم مرغOeuf
هدیه کردنOffrir
عموOncle
پرتغالOrange
گوشOreille
یاOu
کجاOù
فراموش کردنOublier
ابزارOutil
باز کردن Ouvrir



حرف P :
نان Pain
باران باریدن Pleuvoir
شلوار Pantalon
دیگر، تر (تفضیلی) Plus
پدر Pѐre
مودب Poli , Polie
کاغذ Papier
پلیس Police
چتر Parapluie
سیب Pomme
ببخشید Pardon
در Porte
والدین Parents
بردن، دربر داشتنPorter
حرف زدن Parler
اداره پست Poste
قسمت Partie
دستگاه Poste
رفتن، عزیمت کردنPartir
عروسک Poupée
فقیر Pauvre
توانستن Pouvoir
پرداختن Payer
برداشتن، گرفتن Prendre
کشور Pays
آماده کردن Préparer
هنگام، مدت Pendant
نزدیک Prѐsde
آویختن Pendre
بهار Printemps
فکر کردن Penser
آینده، بعدی Prochain
گم کردن، باختن Perdre
نفر، شخص Personne
هیچکس Personne
کوتاه، کوچک Petit, Petite
کم Peu
ترس Peur
عکس Photo
اطاق، سکه، قطعهPiѐce
تخته Planche
گیاه Plante
پُر Plein
گریه کردن Pleurer



حرف Q:
که، چه؟، چقدر؟ Que
کدام، چه Quel, Quelle
چند Quelque
چیزی Quelque chose
مدتی Quelque temps
کسی Quelque un
سوال Question
که، چه کسی؟ Qui



حرف R :
رادیو Radio
ماندن Rester
نادر، کمیاب Rare
بیدار کردن Réveiller
ریش تراش Rasoir
هیچ Rien
دریافت کردن Recevoir
پیراهن زنانهRobe
نگاه کردن Regarder
گِرد Rond
جایگزین کردنRemplacer
گل سرخ Rose
پس دادن Rendre
صورتی Rose
خدمت کردن Rendre service
قرمز Rouge
غذا Repas
کوچه Rue
استراحت کردن Reposer
رستوران Restaurant



حرف S :
کیف، کیسه Sac
بیرون رفتن Sortir
فصل Saison
سوپ Soupe
اطاق Sallle
خندان Souriant
ناهار خوری Salle à manger
لبخند زدن Sourire
اطاق پذیرایی Salon
پایین، زیر Sous
شنبه Samedi
غالبا Souvent
بدون، بی Sans
قند، شکر Sucre
پریدن، جهیدن Sauter
بالای، روی Sur
دانستن Savoir
خصوصا Surtout
صابون Savon
نمک Sel
هفته Semaine
خدمت Service
خدمت نظام Servicemilitaire
کیف Serviette
تنها Seul, Seule
اگر، چرا Si
سکوت Silence
خواهر Soeur
تشنگی Soif
معالجه کردن Soigner
مواظبت Soin
عصر، شب Soir
سرباز Soldat
خورشید Soleil
خواب Sommeil



حرف T:
میز Table
همه کس Tout lemonde
تابلو Tableau قطار Train
خیاط (مرد) Tailleur
آرام، آسوده Tranquille
تلویزیون Télévision کار Travail
وقت، هوا Temps
کار کردن Travailler
زمین Terre
خیلی، بسیار Trѐs
سر Têteزیاد Trop
چای Thé سوراخ Trou
تماشاخانه Théâtre
پارچه Tissu
تو Toi
آرایش، نظافت Toilette
زمین خوردن، افتادنTomber
زود Tôt
همیشه Toujours
سرفه کردن Tousser
همه چیز Tout



حرف U :
کارخانه Usine
سودمند Utile



حرف V :
تعطیلات Vacances
تند، زودVite
چمدانValise دیدنVoir
فروختنVendreهمسایهVoisin
جمعهVendredi اتومبیلVoiture
آمدنVenir
پرواز کردنVoler
بادVent دزدیدنVoler
حقیقتVérité دزدVoleur
شیشه، لیوانVerre خواستنVouloir
سبزVert, Verte
سفرVoyage
گوشتViande
راست درست Vrai
زندگیVie
پیرVieux, Vieille
شهرVille
شراب Vin

tania
09-14-2010, 04:34 PM
در این قسمت با بعضی از کلمات متضاد آشنا می شویم
Dedans

داخل، درون، تو


Dehors

بیرون، خارج

Loin

دور


Prѐs

نزدیک

Difficile

دشوار


Facile

آسان

Mauvais

بد (مذکر)


Bon

خوب

Mauvaise

بد (مونث)


Bonne

خوب

Cher

گران


Bon marché

ارزان

Petit

کوچک


Grand

بزرگ

Faux

غلط


Juste

درست

Léger

سبک


Lourd

سنگین

Bas

پایین


Haut

بالا

Fermé

بسته


Ouvert

باز

Jeune

جوان


Vieux

پیر

Neuf

نو (مذکر)


Vieux

کهنه

Neuve

نو (مونث)


Vieille

کهنه

Lentement

آهسته


Vite

تند

Vide

خالی


Plein

پر

Occupé

اشغال


Libre

آزاد

Tard

دیر


Tôt

زود

Froid

سرد


Chaud

گرم

Devant

جلو


Derriѐre

پشت

Prochain

بعدی


Dernier

قبلی


حروف اضافه ، حروف ربط ، قیدها prépositions , conjonctions , adverbes

در این قسمت برخی از مهمترین حروف اضافه، ربط و قید آمده است

A

به ، با


Trѐs

بسیار ، خیلی

Aprѐs

بعد ، پس از


Trop

زیادی ، بیش از اندازه

Avant

قبل ، پیش


Vraiment

واقعا ، به راستی

Avec

با


Tellement

به قدری ، از بس

A cause de

به علت


Personne

هیچکس

Aussi , également

نیز ، همچنین


Pour

برای

Comment

چطور ، چی


Prѐs de

نزدیک

De

از


Sous

زیر ، در زیر

Derriѐre

عقب ، پشت سر ، پشت


Souvent

غالبا ، بیشتر اوقات

Devant

جلو ، پیش


Tout à fait

کاملا ، به کلی

En

در ، به


Parce que

برای اینکه ، چون

Donc

پس ، بنابراین


Parfois

گاهی

Encore

هنوز ، دوباره ، باز


Alors que

در حالی که

Et

و


A la fois

با هم ، همزمان

Mais

اما


Au Fait

روی هم رفته

Ou

یا


Du Fait de

به علت

Méme

حتی


Sans quoi

وگرنه



آنجا


Tant que

هر قدر که ، هر مقدار که

Par

بوسیله ، ازطریق


Tout àcoup

ناگهان

Sur

روی ، در روی


Toujours

همیشه

Sans

بی ، بدون


Peut - être

شاید

Si

اگر ، چرا (بله)



مشاغل Professions
در زبان فرانسه برای بیان شغل از فعل être (بودن) استفاده می شود. بعضی از شغلها بین مذکر و مونث مشترک می باشد.
مثال :
او پزشک است il estmédecin
او پرستار است elle estinfirmière
در جدول زیر تعدادی از مشاغل معرفی شده اند :

مونث
مذکر
کلمه
l'actrice
l'acteur
هنرمند
--
l'artiste
هنرپیشه
laboulangère
leboulanger
نانوا
--
leboucher
قصاب
--
lecharpentier
نجار
lacaissière
lecaissier
صندوقدار
lafonctionnaire
lefonctionnaire
کارمند
--
lechef
سرآشپز
ladentiste
ledentiste
دندانپزشک
--
lemédecin
پزشک
--
l'électricien
متخصص برق
l' ouvriѐre
l' ouvrier
کارگر
--
l'ingénieur
مهندس
--
lepompier
آتش نشان
l'avocate
l'avocat
وکیل
lafemme de chambre
--
خدمتکار
--
legérant
مدیر
--
lemécanicien
مکانیک
l'infirmière
l'infirmier
پرستار
lapharmacienne
lepharmacien
داروخانه چی
--
leplombier
لوله کش
--
lepolicier
پلیس
laréceptionniste
leréceptionniste
مسئول پذیرش
lasecrétaire
lesecrétaire
منشی
l'étudiante
l'étudiant
دانشجو
--
leprofesseur
معلم ، استاد
laserveuse
leserveur
پیشخدمت
--
l'écrivain
نویسنده
lafruitière
--
میوه فروش
--
lerestaurateur
رستوراندار
lajournaliste
--
خبرنگار
lastagiaire
lestagiaire
کار آموز
lachanteuse
lechanteur
خواننده
la potière
lepotier
سفالگر
ladirectrice
ledirecteur
مدیر مدرسه
l' interpretrice
l' interpreteur
مترجم شفاهی
--
le patron
رئیس کارخانه
--
lechauffeur
راننده
l'élève
l'élève
دانش آموز
--
lelibraire
کتاب فروش
lafleuriste
--
گل فروش
--
lecoiffeur
آرایشگر
laresponsable
--
مسئول
lamusicienne
lemusicien
نوازنده
la couturiѐre
le tailleur
خیاط
--
lelocataire
مستاجر


رنگ ها Les couleurs
در زبان فرانسه صفت رنگ بعد از موصوف بکار می رود و از نظر شمار و جنس با موصوف خود مطابقت می کند .
les cheveux noirs موهای سیاه
les robs verts لباسهای سبز
برای پرسیدن رنگ چیزی از سوال زیر استفاده می شود .
?De quelle couleurest-il چه رنگی است ؟
با سوال فوق بصورت زیر می توان پاسخ داد .
Il estrouge قرمز است
در جدول زیر رنگهای مختلف معرفی شده اند

رنگ
مفردمذکر
مفردمونث
جمع مذکر
جمع مونث
بنفش
violet
violette
violets
violettes
آبی
bleu
bleue
bleus
bleues
سبز
vert
verte
verts
vertes
زرد
jaune
jaune
jaunes
jaunes
نارنجی
orange
orange
orange
orange
قرمز
rouge
rouge
rouges
rouges
سیاه
noir
noire
noirs
noires
سفید
blanc
blanche
blancs
blanches
خاکستری
gris
grise
gris
grises
قهوهای
marron
marron
marron
marron
صورتی
rose
rose
roses
roses
آبی روشن
bleu clair
bleu clair
bleu clair
bleu clair
آبی تیره
bleu foncé
bleu foncé
bleu foncé
bleu foncé



argenté نقره ای doré طلایی
foncé تاریک fanné روشن
sombre تیره clair روشن
ciel آسمانی azure لاجوردی
چند مثال :
Elisabeth et Sylvie ontles yeux bleus الیزابت و سیلویا چشمان آبی دارند
Lance Armstrong porte le maillot jaune لانس آرمسترانگ بلیز کشی زرد را به تن دارد

tania
09-14-2010, 04:37 PM
عدد صفر تنها عددی است که جمع بسته می شود و همچنین عدد یک در زبان فرانسه به صورت مذکر و مونث نوشته می شود. مونث آن uneو مذکر آن unمی باشد. حرف Rصدای (ق) و (خ) را با هم می دهد و چیزی شبیه (ق) نزدیک به (خ) باید تلفظ شود. در جدول زیر اعداد یک تا بیست به همراه تلفظ آنها آمده است:

zéro
ز ِقُ
صفر
un , une
اَن ، اون
یک
deux
دو
دو
trois
تخوآ
سه
quatre
کَتق
چهار
cinq
سَنک
پنج
six
سیس
شش
sept
سِت
هفت
huit
ویت
هشت
neuf
نُف
نه
dix
دیس
ده
onze
اُنْز
یازده
douze
دوُز
دوازده
treize
تْخِز
سیزده
quatorze
کَتُقْز
چهارده
quinze
کَنْز
پانزده
seize
سِز
شانزده
dix - sept
دی سِت
هفده
dix - huit
دیزویت
هجده
dix - neuf
دینُف
نوزده
vingt
وَن
بیست

اعداد ترتیبی : اعداد ترتیبی از یک تا ده عبارتند از
اولین premier
دومین deuxiѐme
سومین troisiѐme
چهارمین quatriѐme
پنجمین cinquiѐme
ششمین sixiѐme
هفتمین septiѐme
هشتمین huitiѐme
نهمین neuviѐme
دهمین dixiѐme
برخی دیگر از اعداد در زیر آمده است. نکته قابل توجه مربوط به هفتاد و نود می باشد که مثلا برای هفتاد و یک از یک به همراه هفتاد استفاده نمی شود و به جای آن از یازده استفاده می شود و به همین ترتیب برای هفتاد و دو تا هفتاد و نه از دوازده تا نوزده به همراه هفتاد استفاده می شود.

vingt etun
بیست و یک

trente etun
سی و یک
vingt - deux
بیست و دو

quarante
چهل
vingt - trois
بیست و سه

cinquante
پنجاه
vingt - quatre
بیست و چهار

soixante
شصت
vingt - cinq
بیست و پنج

soixante - dix
هفتاد
vingt - six
بیست و شش

quatre - vingt
هشتاد
vingt - sept
بیست و هفت

quatre - vingt - un
هشتاد و یک
vingt - huit
بیست و هشت

quatre - vingt - dix
نود
vingt - neuf
بیست و نه

quatre vingtonze
نود و یک
trente
سی

quatre vingtdouze
نود و دو

و اما اعداد از صد تا هزار و همچنین میلیون و میلیارد عبارت است از

cent
صد

six cents
ششصد
cent un
صد و یک

sept cents
هفتصد
cent deux
صد و دو

huit cents
هشتصد
cent dix
صد و ده

neuf cents
نهصد
cent - vingt
صد و بیست

mille
هزار
cent - trente
صد و سی

mille cent
هزار و صد
cent - quarante
صد و چهل

mille deuxcent
هزار و دویست
cent - cinquante
صد و پنجاه

mille troiscent
هزار و سیصد
cent - soixante
صد و شصت

deux mille
دو هزار
cent soixante - dix
صد و هفتاد

cinq mille
پنج هزار
cent quatre - vingt
صد و هشتاد

dix mille
ده هزار
cent quatre vingtdix
صد و نود

cinquantemille
پنجاه هزار
deux cents
دویست

cent mille
صد هزار
troiscents
سیصد

un million
یک میلیون
quatrecents
چهارصد

unmilliard
یک میلیارد
cinq cents
پانصد





ساعـت Heure
در زبان فرانسه برای پرسیدن ساعت معمولا از یکی از دو جمله زیر استفاده می کنند که به معنی ( ساعت چند است ) می باشند
( کِلْ اُ قْ ا ِ تیلْ ) ? quelle heure est - il
( ایل اِ کِلْ اُقْ ) ? il est quelleheure
برای نمونه در جواب به این سوال می گوییم:
ساعت یک است il est uneheure
ساعت هفت و پانزده دقیقه است il est sept heures quinze
ساعت نه و پنجاه و پنج دقیقه است il est neuf heures quarante - cinq
در فرانسه مانند زبان فارسی برای بیان کردن ساعت رسمی مثلا در رادیو و تلویزیون از ساعت یک بعد از ظهر به بعد را از سیزده شروع می کنند.

ساعت سیزده است il est treize heures
ساعت هیجده و سی دقیقه است il est dix - huit heurestrente
ساعت بیست و سه است il est vingt - trois heures
در زبان فرانسه برای بیان ساعت به طور عامیانه از اصطلاحات demie ( نیم ) و quart ( ربع ) استفاده می شود

ساعت هفت و ربع است
il est sept heures et quart ( ایل اِ سِتْ اُقْ اِ کَقْ )
ساعت شش و نیم است
il estsix heures et demie ( ایل اِ سیزُقْ اِدْمی )

هرگـاه بخواهـیم مثلا بگـوییم ( ساعت شش بیست دقیقه کم است ) باید از کلمه moins ( کمتر ) استفـاده کنیم. در این حالت اگر بخواهیم بگوییم

( ربع کم است ) باید از کلمه Le quart استفاده کنیم.

ساعت ده ربع کم است il est dix heuresmoins le quart ( ایل اِ دیزُقْ موآن لُ کَقْ )
ساعت بیست و پنج دقیقه به پنج است
il est cinqheures moins vingt - cinq ( ایل اِ سَنکْ اُقْ موآن وَنْ سَنکْ )
نکته ! در زبان فرانسه ساعت دوازده نداریم و به جای ساعت دوازده ظهر از کلمه midi و دوازده شب از کلمه minuit استفاده می شود.

ساعت دوازده و بیست دقیقه (ظهر) است il est midi vingt ( ایل اِ میدی وَنْ )
ساعت دوازده (شب) است il est minuit ( ایل اِ مینویی )
اوقات روز :
در فرانسه اوقات روز به شش قسمت تقسیم می شود که عبارت است از :
Matin بین ساعت 6 تا 12 صبح
Midi ساعت 12 ظهر
Aprѐs - midi بین ساعت 12 ظهر تا 6 عصر
Soir بین ساعت 6 عصر تا 12 شب
Minuit ساعت 12 شب
Nuit از ساعت 12 شب به بعد
مثلا برای سلام کردن در matin از bonjour و در soir از bonsoir استفاده می شود. برای گفتن شب بخیر در nuit ( معمولا در هنگام خوابیدن ) نیز از bonnuit استفاده می شود

tania
09-14-2010, 04:43 PM
واژه‌های دارای ریشه فرانسوی که در زبان فارسی معمول شده‌اند و بصورت وامواژه هایی درآمده‌اند، به فراوان یافت می‌شوند. دلیل آن شاید به دوران قاجار برگردد که عمده‌ی روابط ایران و غرب، با فرانسویان بوده‌است. برخی از این کلمات و معادل فرانسوی آن در زیر فهرست شده‌اند:


الف

ادکلن(eau de cologne)

اپل (épaule) به معنی شانه

اپیدمی (épidémie)

اتیکت (étiquette)

اشانتیون (échantillon) به معنی نمونه

اشل (échelle) به معنی نردبان

اکران (écran)

اکیپ (équipe)

املت (omelette)

اُوٍرت (ouvert) به معنی باز (open).

اورژانس (urgence)

اوریون (oreillons) بیماری اوریون یا گوشک که از oreille که به معنی گوش است آمده است.

ایده (idée)

آباژور (abat-jour)

آبسه (abcès) به معنی چرک و ورم چرکی

آژان (agent)

آژانس (agence)

آسانسور (ascenseur)

آلرژی (allergie)

آمپول (ampoule)

آناناس (ananas)

آنکادر کردن (encadrer)

آوانتاژ (avantage) به معنی فایده و منفعت است.

آوانس (avance)


ب


باکتری (bactérie)

بالکن (balcon)

بانداژ (bandage)

بلیط (billet) که در زبان فرانسه "بیه" تلفظ می‌شود

برس (brosse)

بروشور (brochure)

بلوز (blouse)

بن ساله (bon salé) به معنی خوش نمک

بوروکراسی (bureaucratie) که از ریشه bureau به معنی میز و دفتر کار ایجاد شده است.

بوفه (buffet)

بولتن (bulletin)

بیسکویت (biscuit) به معنی دوبار پخته شده bis به معنی دوباره و cuit به معنی پخته شده است!

بیگودی (bigoudis)


پ


پاپیون (papillon) به معنی پروانه

پاتیناژ (patinage)

پاساژ (passage)

پاندول (pendule)

پانسمان (pansement)

پاویون (pavillon)

پروژه (projet)

پروسه (process)

پلاک (plaque)

پلاکارد (placard) به معنی پوستر و نیز به معنی کابینت است plat به معنی بشقاب یا ظرف مسطح است.

پماد (pommade)

پنس (pinces)

پورتفوی (portefeuille) به معنی کیف اسناد وکیف پول است.

پونز (punaise)

پوئن (point) به معنای امتیاز

پیژامه (pyjama)

پیست (piste)


ت


تابلو (tableau)

تن (ماهی) (thon)

توالت (toilette)

تومور (tumeur)

تیره یا خط تیره (tiret)

تیراژ (tirage)

د


دز (dose)

دوش (douche) فعل se doucher به معنای دوش گرفتن است

دیسک (disque)

دیسکت (disquette)


ر


رادیاتور (radiateur)

رژیم (régime)

رفراندوم (référendum)

رفوزه (refusé)

روبان (ruban)

روب‌دشامبر (robe de chambre) به معنی لباس خانه.


ژ


ژامبون (jambon) از واژه jambe به معنی ساق پا گرفته شده است.

ژانر (genre)

ژست (geste)

ژله (gelée)

ژوپ (jupe) به معنی دامن و minijupe به معنی دامن کوتاه است.

ژورنال (journal) به معنی روزنامه. jour به معنی روز است.

ژیله (gilet)


س


ساتن (satin)

سالن (salon)

سس (sauce)

سنکوپ (Syncope)

سوتین - سینه بند (soutiengorge)

سوژه (sujet)


ش


شاپو (chapeau)

شارلاتان (charlatan)

شاسی (châssis)

شال (châle)

شانس (chance)

شانتاژ (chantage) ریشه آن فعل chanter به معنی آواز خواندن است

شوالیه (chevalier) به معنی اسب سوار و Cheval به معنی اسب است

شوسه (chaussée) به معنی جاده و سواره رو است و chaussure به معنی کفش است.

شوفاژ (chauffage)

شوفر (Chauffeur)

شومینه (cheminée)


ص


صابون (savon)

صندل (sandale)


ط


طلق (talc)


ف


فابریک (fabrique) به معنی کارخانه

فلش (flèche)

فویل (feuille) به معنی ورقه یا برگه.

ک


کاپوت (capot)

کارتابل (cartable) به معنی کیف مدرسه

کاسکت (Casquette)

کافه (café)

کافه گلاسه (caféglacé)

کامیون (camion)

کامیونت (camionnette)

کاناپه (canapé)


کتلت (côtelette) از واژه côte به معنی دنده بوجود آمده است.

کراوات (cravate)

کرست- سینه بند (corset)

کریدور (corridor)


کوران (courant) به معنی جریان بیشتر برای جریان هوا به کار می‌رود.

کورس (course)

کوسن (coussin) به معنی نازبالش


کنسرواتور (conservateur) به معنی نگهبان و محافظ است

کنکور (concours)

کودتا (Coupd'État)


کمدی (comédie)

کنسانتره (concentré)

کنسرو (conserve)


گ


گاراژ (garage) از فعل garer به معنی نگهداشتن یا پارک کردن گرفته شده است

گارسون (garçon)

گیشه (guichet)


ل


لژ (loge)

لوستر (lustre)

لیسانس (licence)


م


مامان

مانتو (manteau)

مانکن (mannequin)

مایو (maillot)

مبل (meuble)

مرسی (merci)

مزون (maison) به معنی خانه است

مغازه (magasin) خود در اصل از عربی مخزن.

موزه (musée)

موکت (moquette)

میزانسن (miseenscene)

میلیارد (milliard)


ن


نایلون (nylon)


و


وانیل (vanille)

ویتامین (vitamine)

ویترین (vitrine)

ویراژ (virage)

ویلا (villa)