با آمدن بهار بلادرنگ گل کردیم
یاد از گل و مرحومه بلبل کردیم

با وعده این‌که می‌رسد فروردین
سرمای سه ماه را تحمل کردیم


از جانب ابر چون‌که در تحریمیم
چندی‌ست که با چاه تعامل کردیم


از جوش و خروش ماه نوروز همه
تبخیر شدیم بس‌که قل‌قل کردیم


تا یک‌ذره درد کمتری حس بکنیم
در لحظه تزریقِ بلا شل کردیم


هی فال گرفتیم و بد آمد، بعدش
با همت بیشتر تفأل کردیم


امسال که هفت‌سین‌مان سکه نداشت
فکر سمنو و سیب و سنبل کردیم


چون خرج مسافرت به‌شدت بالاست
یک‌گوشه نشستیم و توکل کردیم


تا روحیه‌مان کمی دگرگون بشود
با تک‌تک فامیل تعامل کردیم


از بس که تعارفات کردند به زور
یک‌عالمه آجیل تناول کردیم


با هفت عدد چای که رویش خوردیم
این هاضمه را به شدت اسکل کردیم


چون بچه صاب‌خانه عیدی می‌خواست
هی پا نشدیم، هی تعلل کردیم


در آخر داستان هم از ناچاری
عیدی دو عدد ماچ تبادل کردیم


امسال شبیه سال‌های دگر است
هرچند که تقاضای تحول کردیم


انگار که کارمند یعنی که همین
با کوشش مستمر تنزل کردیم