مسجد جامع (مسجد مظفری ) کرمان





  • میدان مشتاقیه یا به قول خوده کرمانی ها میدان مشتاق وقتی در این میدان قرار میگیرید به خصوص اینکه در شب با ماشین با سرعت زیاد از این میدان به سمت خیابان شریعتی کرمان به پیچید بی گمان چشمان هر کس به ایوان زیبا و پر نقش و نگار مسجد جامع کرمان جلب می شود ایوانی با کاشکی کاری هایی بدیع با نور پر دازی نه چندان جالب اما پر نور چشمان مرا به خود دوخت و مرا تا صبح هنگام در آتش دیدار دوباره و دقیق سوزاند .







میدان مشتاقیه یا به قول خوده کرمانی ها میدان مشتاق وقتی در این میدان قرار میگیرید به خصوص اینکه در شب با ماشین با سرعت زیاد از این میدان به سمت خیابان شریعتی کرمان به پیچید بی گمان چشمان هر کس به ایوان زیبا و پر نقش و نگار مسجد جامع کرمان جلب می شود ایوانی با کاشکی کاری هایی بدیع با نور پر دازی نه چندان جالب اما پر نور چشمان مرا به خود دوخت و مرا تا صبح هنگام در آتش دیدار دوباره و دقیق سوزاند .
حدود ساعت ۹ صبح خود را به محلی که دل ما را ربوده بود رساندیم اما وقتی صبح آنجا را دیدم با آن تصویری که در شب بر ذهن بر جای مانده بود کمی جای خوردم . ایوان همان ایوان بود با همان کاشی کاری های زیبا و بدیع اما پیش در آمد این تصنیف بسیار افتضاح بود از میدان مشتاق تا درب ورودی کمی فاطه بود حدود ۲۰-۳۰ متر که این ۲۰-۳۰ متر را معمولا باطرح رواقهایی با قوسهای پنج او هفت در طرفین می پوشانیدند اما یک طرف همان طرح رواقها را داشت و در طرف دیگر یک مجموعه تجاری نیمه ساز بتنی خوب شما بهتر از من می دانید که مجموعه های تجاری که می سازیم چگونه اند !


● این از پیش در آمد این تصنیف
جلو تر که می رویم کاشی کارهای نیمه سالم و جذاب در میان آن همه خرابی و ناهمگونی همچنان متحد و با شعور به تنازی در دیدگانمان نقش ایفا می کنند . وقتی از آن همه رنگ و نقش می گذریم و وارد می شویم در رو به رو با ایوانی رفیع و با شکوه روبه رو می شوید و در سمت راست این هشتی تابلویی را می بینیم که آنچه را که در پایین ملاحظه می فرمایید بر روی آن نوشته شده بود :
" براساس کتیبه سردر اصلی , روز چهارشنبه هفتم شوال سال ۷۰۵ هجری قمری به دستور " امیدمبارز الدین محمد مظفر " (سرسلسله آل مظفر) واستاد "حاج محمد یزدی " آغاز گردید و در اواخر سال ۷۵۵ هجری به پایان رسیده است .
درقسمت غربی مسجد ایوانی است که بنای اصلی آن متعلق به دوره آل مظفر است ولی در دوره های بعدی الحاات و تعمیراتی در مسجد صورت گرفته است از جمله تعمیرات والحاقاتی که در دوره صفوی (شاه عباس دوم ) انجام یافته , بخشی از بدنه محراب مسجد است. مسجد با نقشه چهار ایوانی ساخته شده و دارای سردری رفیع و باشکوه , ایوان , شبستان , مناره و صحنی بسیار زیبا می باشد. سردر بزرگ و بلند با کاشیکاری جالب آن ,شباهت زیادی با مسجد جامع یزد دارد. در طرف دری که از خیابان مظفری وارد مسجد می شوند. سنگی بسیار عالی و شفاف به دیوار نصب است که به سنگ آینه شهرت دارد. این مسجد از یک صحن به ابعاد ۸۴ ×۴۷ × ۵۶/۶۶ متر و چهار ایوان تشکیل شده که امروز صحن آن وسیع تر شده است . درایوان ضلع غربی محراب بسیار عالی و زیبائی وجود دارد که حاشیه بالای آن از سنگ مرمر سبز با خطوط بسیار شیوا و دلنشین منقوش و حجاری شده و درانتهای خطوط قرآنی چنین رقم زده شده " عمل خواجه ... معمار اصفهانی " .
ساختمان مسجد برطبق اصول قرینه سازی , دوایوان بزرگ تابستانی و زمستانی دارد . ارزشمندترین قسمت بنا کارشیکاری معرق محراب و سردر شرقی مسجد می باشد . دراین مسجد انواع کاشی های معرق , هفت رنگ ساده و چندرنگ کار شده است .
دراین بنای باشکوه مقرنس گچ بری شده در هشتی یک یاز ورودیها و محراب مقرنس شده با کاشیکاری بسیار ظریف معرق و نیز مقرنسهای معرق شده ورودی اصلی را می بینیم.
ساختمان مسجد به سبک بناهای اسلامی و شامل سه ایوان بزرگ غربی ( قبله ) و شمالی و جنوبی است سردرجنوب غربی از آثار عهد صفوی است. مناره و گلدسته مسجد در زمان کریم خان زند ۱۱۷۶ هجری قمری مرمت یافته است سردر رو به شرق مسجد از شلیک توپ های آقامحمدخان قاجار خرابی یافت ولی بعدها مرمت شد .
تعمیرات حفاظتی و اساسی بنا از سال ۱۳۴۸ شروع شده و هنوز هم ادامه دارد .
این بنا درجوار بازار و در قالب شهر واقع شده و به جهت موقعیت خاصی که دارد محل اصلی برپایی نماز جماعت بوده است ."
خوب حالا باما همرا شوید تا آنچه را که راجع به مسجد به عین دیده ام برایتان باز گو کنم – همین حالا هم که در حال تایپ این مطلب هستم برای اینکه بهتر در آن حال و هوا قرار گیرم دارم تلف هایی را که از آنجا خریده ام را می خورم.بفرمائیید- در همین مطالب بالا خواندیم که:
درقسمت غربی مسجد ایوانی است که بنای اصلی آن متعلق به دوره آل مظفر است ولی در دوره های بعدی الحاات و تعمیراتی در مسجد صورت گرفته است از جمله تعمیرات والحاقاتی که در دوره صفوی (شاه عباس دوم ) انجام یافته , بخشی از بدنه محراب مسجد است.
اما واقیعت آن است که دستکاری هایی که در مسجد انجام شده فقط به دوره صفویه محود نشده و تا همین دهه ۶۰ خورشیدی خودمان هم ادامه داشته همین که از آن هشتی جدا می شوید و به صحن حیاط بدون حوض می رسید پنجره های فولادی را می بینید که به صورتی کاملا الحاقی و بیگانه به ایوانهای سمت راست و چپتان وصل شده اند جالب انجاست که حتی دربهای ورودی شبستانهای مسجد هم فولادی نیستند و مسلم است که ان زمان اصلا فولاد نبوده و چوب بوده ولی آن پنچره ها که به گونه ای آن ایوانها را پو شانیده اند فولادی هستند و تازه سال نصب آنها هم اگر دقت کنید بر روی آنها حکشده و نوشته شده بود نصب به سال ۱۳۶۶.!!!!!!
خوب حالا شما بگوییید این سازمان میراث فرهنگی چی نوشته کدام را باور کنم .
نکته دیگر جالب توجه در این مسجد این است که کاشی کاری هایی که در این مسجد انجام شده توسط دو نفر به نامهای
۱)" عمل خواجه ... معمار اصفهانی
۲) عمل علی کرمانی
(که اسم دومی در میان کاشی کاری های ایوانی که از درب وارد می شوید و روبه روی شماست نوشته شده- البته باید دقت کنید )
در زمانهای متاخر انجام شده اما از حق نگذریم هر دوی آنها استاد بودند و زیبا با یک بافت کاشی کاری کرده اند . حوب حالا شما بگوئید چرا سازمان میراث فرهنگی اسم دومی را در کتیبه ورودی نیاورده؟
این مسجد یک ورودی دیگری هم از خیابان فکر کنم مظفری سابق اسم امروزی آن را نمی دانم که در حال حاضر این درب را بسته اند و نمونه عالی کاربندی های زیبای هشتی آْن از دید مراجعان پنهان شده هشتی زیبا و بدیع و وقتی که نور آفتاب از نور گیر آن به داخل هشتی می تابد رقصی از نور در میان کچ کاری هایی بی نظیر به پا می شود که در ذهن ما همچنان حک شده و در ذهن هر بیننده دیگری حک خواهد شد . و باید ببینید تا باور کنید و به ذهن بسپارید .
به قوا استاد کریم پیر نیا : معماری ایرانی را باید دید .
اما وقتی از این هشتی بیرون می آییم و به سمت آن ایوانی که کاشی کاری آن را عمل علی کرمانی انجام داده می رویم آن همه سر مستی و زیبایی در وجودتان ته نشین می شود و خشک می شود در این ایوان که محراب اصلی مسجد وجود دارد آنقدر بد زشت و ناشیانه ترمیم شده است که آدمی دلش می خواهد همان آجرهای گری که بیرون زده را بر دارد بر سر مسئول ترمیم این مسجد بکوبد به طرز ناشیانه ای گچ ها را مالده بودند تا اینکه گچ کاری کرده باشند . خلاصه به طرز احمقانه ای آنجا را مثلا ترمیم کرده بودند- به خدا یا دم رفت دوربنم را با خود بر دارم اصلا فراموش کرده بودم به خدا بیش از ۴ بار سرم را به دیوار کوفتم که چرا دوربین را بر نداشتم .- از شبستانهای این مسجد برای تان نگفتم بعضی از آنها که موکت نداشت چه برسد به فرش درش مثل تمام خانه های خدایی که می سازیم قفل بود و تبدیل به انباری شده بود و فقط یکی از کوچک ترین شبستانهای این مسجد بزرگ باز بود و وقتی توی این شبستان وارد می شدید آنقدر کوچک به نظر می آمد که فقط ۷ یا ۸ نفر مرد قسمت برادران در حال نماز خواندن بودند و تازه به طرز عجیبی آنجا را شوفاژ هم کرده بودند آنقدر وحشتناک که سریع از آنجا خارج شدم . درب موزه آن هم که بسته بود و ما نتوانستیم از آنجا دیدن کنیم واقعا اگر در ایام عید نوروز در این موزه ها را باز نمی کنند پس کی باز میکنند ؟
این مسجد با بازار بررگ در رابطه است توسط ورودی که در طرف چپ سر در ورودی این مسجد وجود دارد مر تبط است که ْن در هم بسته است. نمی دانم با چندمین ۴ سوق بازرا بزرگ کرمان در ارتباط است و واقعا وقتی وارد بازارهای کرمان می شویم این ریتم را بارها و بارها درک و احساس می کنیم .
بازار -مسجد –خانه با همین وحدت و هماهنگی.
ما خودمان اصفهان بوده ایم و اصفهان را دیده ایم و ۸ سال در اصفهان زندگی کرده ایم معماری کرمانی به پای اصفهانی نمی رسد ولی شهر سازی و بازار سازی کرمانی فرا تر از اصفهانی است . ( البته کرمانی و اصفهانی قدیم را می گوییم )
خوب این هم از مسجد جامع کرمان بسان یک تصنیف که نوازندگان این تصنیف باهم هماهنگ نیستند و تک نوازی های زیبایی از گوشه و کنار این مسجد شنایش می شود .