بخش چهارم – مقايسه ی معماري ديكانستراكشن وفولدينگ
1- شباهتها
1-1- در بسياري از جهات (تقريباً در همهي موارد) ديكانستراكشن و فولدينگ در فلسفه مشابه هستند، و در واقع فلسفهي فولدينگ كاملاًنشئت يافته از فلسفهي ديكانستراكشن است. كثرت معاني و عدم ارجحيت در تقابلها درهر دو فلسفه وجود دارد، اما در فلسفهي فولدينگ تضادها با انعطاف بيشتري در كنار همقرار ميگيرند .
2-1- هم درمعماري فولدينگ و هم معماري ديكانستراكشن، هدف اصلي پاسخگويي به قرائتها وتفسيرهاي مختلف از طرح است .
3-1-در معماري فولدينگ لايهها ضمن قرارگيري در كنار هم ماهيت خود را حفظميكنند (درهم فرو نميروند) همان طور كه در معماري ديكانستراكشن احجام، اشكال،سطوح و... ماهيت خود را حفظ مي كنند .
4-1- هر دو سبك معماري فولدينگ و ديكانستراكشن باالگوبرداري از علم روز، فرمهايي را به وجود مي آورند .
2- تفاوتها
1-2- در معماري ديكانستراكشن تضادها و تباينها در معماري به صورت مجزا شكلمييابند، اما در معماري فولدينگ هر چند اين تضادها شكل مييابند اما اين تضادها بهصورت انعطافپذيري در هم ميآميزند. به عنوان مثال با استفاده از يك عنصر واسطه اينتباينها در هم ميآميزند. (دقت داريم، چه در معماري فولدينگ و چه در معماريديكانستراكشن اين كه ميگوييم تضاد به مفهوم ارجحيت يك عنصر در مقابل عنصر متضاداشنيست بلكه به معناي كاربرد همزمان هر دو عنصر متضاد در طرح است
2-2-در معماريفولدينگ به نسبت معماري ديكانستراكشن توجه بيشتري به افق گرايي و هم ترازياست.
3-2- در معماريفولدينگ به محيط اطراف سايت همزمان هم توجه ميشود و هم در بعضي قسمتهاي همان سايتتوجه نميشود، به عبارت ديگر بعضي قسمتهاي يك طرح، طراحي ارگانيك دارد و بعضيقسمتهاي همان طرح، طراحي ارگانيك ندارد.
اما اين توجه به طراحي ارگانيك درمعماري فولدينگ از معماري ديكانستراكشن بيشتر است